(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۱۲ ق.ظ)ilyad_80 نوشته شده توسط: اصلا فلسفش شبیه همینه
...
حالا اگه رسمی بشه شاید اینجوری نشه
فلسفه چی همینه؟ اتفاقا من خیلی از افراد رو دیدم که مثل شما این برداشت اشتباه رو دارند و فکر می کنند محصولات آزاد/متن باز دارای "مالکیت عمومی" هستند ولی چون اطلاعات زیادی در اون مورد ندارن روش تاکید هم نمی کنند. نمیدونم منظور شما چیه ولی دیدگاهتون رو باید عوض کنید، یعنی شاید اینطور فکر کردید که چون کد منبع در دسترسه، تغییرشم میتونید بدید، دوباره منتشرش هم بکنید پس این دیگه کلا یه چیز متعلق به خودتون بحساب میاد و بدون محدودیت میتونید هر بلایی سرش بیارین؟ نه این تصور درستی نیست!
هر نرم افزاری که منتشر میشه، چه تجاری، چه متن باز، چه رایگانش و چه غیر رایگانش حتما مجوز دارند! پس شما باید به اون مجوز نگاه کنید، همه نرم افزارهای آزاد/متن باز هم که تحت یک مجوز نیستند که! (من تصورم اینه که شما اینطور فکر کردید)،
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
رو ببینید... اینا همشون مجوز های انتشار هستن که هر کدومشون هم با بقیه از نظر محتوا تفاوت هایی دارن، درسته که تو خود اینا مجوزهای Permissive یا آسان گیر هم پیدا میشه که نمونه معروفشم BSD هست ولی اونطوری ها هم نیست که کلا هیچ محدودیتی نداشته باشه! فقط محدودیتش نسبت به بقیه کمتره! (البته این محدودیت ها همون محدودیت های شرکت های انحصاری معروف نیست! در راستای حفاظت از اهداف نرم افزارهای آزاد مثل آزادی بیان و جلوگیری از انحصاری شدن اون نرم افزار در طول زمان هست!).
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۱۲ ق.ظ)ilyad_80 نوشته شده توسط: به نظر شما اینا به جنبش اپن سورس فکر می کنن ؟ روی برنامه هاشون اثر میزاره ؟
این جمله رو دیدم یاد یه قسمت جالب از ویدئوی
انقلاب متن باز (Revolation OS) افتادم! سال اول دانشگاه بود که یک کنفرانسی در زمینه امنیت در لینوکس بین اساتید رشته کامپیوتر برگزار شده بود، منم از طرف یکی از استادام دعوت شده بودم، از اون اول تا آخر داشتن در مورد حفره هایی ویندوز Xp صحبت می کردند و اینکه مایکروسافت داره رو یک طرح حقوقی کار میکنه تا در نهایت تمام پول هایی که شما ایرانی ها واسه محصولاتش ندادید رو از پول های بلوکه شده ایران در آمریکا و انگلیس برداشت کنه و...، کاری ندارم آخرش بهمون دو تا CD دادن که یکیش نسخه جدید Parsix و یکیش هم همین فیلم بود.
فیلم با خاطره ای از
Eric Raymond (
پدر جریان نرم افزاری متن باز) شروع میشه: "داشتم از اجلاسی در سال ۲۰۰۰ بر می گشتم که داخل آسانسور
Craig Mundie رو دیدم که فکر کنم
مدیر یکی از بخش های مایکروسافت بود، به کارتش نگاه کردم و گفتم: عـــجب! می بینم که واسه مایکروسافت کار می کنی! اونم برگشت بهم گفت: "آره! تو خودت چیکار می کنی؟"، احساس کردم داره یه جورایی تحقیر آمیز صحبت میکنه، آخه یه آدم کت و شلواری مثال زدنی بود! و در مقابلش یه هکر ژولیده! خب منم طوری وانمود کردم که انگار دارم از فاصله یک کیلومتری نگاش می کنم و در همون حال بهش گفتم: "
من وحشتناک ترین کابوس تو ام!"