(۲۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۱۰ ب.ظ)mohammad_1366 نوشته شده توسط: (28 اسفند ۱۳۹۰ ۰۹:۰۱ ب.ظ)saman1990 نوشته شده توسط: من یه پیشنهاد دارم! (پای من ناخواسته به اینجا باز شدا. آخه توی صفحه اول سایت، اون بالا بود، ما هم اومدیم )
...
من حرفم اینه که باید از خودمون شروع کنیم. کشور ما رو ۷۰ میلیون "خودمون" میسازه...
ماها چقدر دنبال درستکار بودن بودیم؟ اینو به وجدان هر فرد میسپردم
...
حرف شما درسته. منم یه چیز دیگه میذارم روش که بدونید حرفتونو قبول دارم! این مطلب که پشت کتاباشون، فکر بوده، درسته و نه تنها در مورد کتابا، بلکه داستانا، رمانها، سریالا، فیلما و...
مثلا شما سریال لاست رو ببینید. پیشنهاد میکنم نقد و تحلیل هاشم ببینید. اینکه داستان، محیط، افراد، محتوا و... سریال و تک تک سکانسای اون، با فکر تهیه شدن. اینکه اونا میدونستن چی بدن بیرون که به
هدفشون برسن و واقعا هم رسیدن. به نظر من ارزششو داره که این سریال رو با دید باز ببینین. فکر میکنم تاحالا هم دوبله و تحلیل همزمانش اومده باشه... راجع به اهداف نوشتن رمانهای پرفروشی مثل هری پاتر هم بد نیست کمی تحقیق کنن دوستان (خیلی حاشیه رفتم)... من قبول دارم ما اونطور نبودیم. سیستم آموزشی ما مشکل داشته و داره. اینکه دانشجو فقط با هدف نمره میره کلاس و خیلی چیزای دیگه...
حالا من بازم حرفم رو میگم. مگه نویسنده ی یه داستان مث هری پاتر، یا یه سریال مث لاست یا یه پروژه مث آژاکس یا... که به طور دقیق و حساب شده، یه عده و عقیده ی خاص رو هدف میگیره، کی هست؟... مگه ماها نمیتونیم؟ درسته که توی کشور ما به خیلی چیزا بها نمیدن، اما جلوی ما رو که نمیگیرن... که
ایده بدیم...
اصلا بذار یه جور دیگه بگم. شما حرفت درست! ما هیچکار نمیتونیم بکنیم. اما به نظرت با حرص و حسرت خوردن، به چیزی میرسیم؟ مگه دغدغه ی شما، کشورمون نیست؟ پس چرا منکر
قدمهای فردی میشی؟ پس چرا همین کارا رو، پیش پا افتاده جلوه میدی؟ مگه ژاپنی ها، چه کار کردن؟ شما فرض کنید ما الان ۱۵۰ سال پیش اونا هستیم. خب. حالا باید چه کنیم؟ غیر اینه که وقتشه
از خودمون شروع کنیم؟
من فکر میکنم بهتره به جای ناامید کردن بچه ها از پیشرفت، راهشو نشون بدیم. یا اقلا حالا که وضع به حد بحرانی رسیده و ما به مرحله ی
"خواستن" رسیدیم، پس زمینه شو فراهم کنیم.
وقتی هر پستی میذاریم و میگیم که اونا اینو دارن و ما نداریم، کنارش بگیم: "
من -خود خود من- به عنوان یه ایرانی دقیقا چیکار کنم؟ که مث اونا بشم؟ یا اقلا نزدیک به اونا" وگرنه حرفو که همه میتونن بزنن... بعضی وقتا، گفتن
بخشی از حقایق، بدتر از نگفتنشه! باید
کامل گفته بشه تا برای خواننده، سودی داشته باشه.
وقت دوستان، خیلی با ارزش تر از اینه که بشینن اینا رو بخونن و هیچ چیز هم گیرشون نیاد... و فقط حسرت... ارزش هر کس، با
حرفا و
فکرا و
عملکردش نشون داده میشه...