(۲۸ مهر ۱۳۹۰ ۰۲:۱۲ ب.ظ)nsca نوشته شده توسط: زن ایرانی نباید محکوم باشه به پوشیدن این لباسی که شما به این شکل تعریف کردید ازش.
همون چادر زشت و سیاه و دلتنگ کننده برای خیلیا لباسیه برا در امان بودن از خیلی از آسیب های اجتماعی که به اختیار و علاقه انتخابش میکنن و هر نوع سختیشو تحمل میکنن.
و اگه اجباری براش نبود انقد از چش بعضیا نمیوفتاد و بد تفسیرش نمیکردن.(همینکه خیلی از دانشگاهها به پوشیدنش انقد اصرار میورزن و خیلیا متنفر میشن ازش بخاطر زورکی پوشیدنش نمونشه) ولی اگه هر کس حجابش اختیاری بود مسلمون واقعی راحتتر تشخیص داده میشد و اینقد دورویی تو جامعه پیدا نمیشد.
به امید ایرانی واقعن اسلامی و بدور از هرنوع اجبار و توهین به نوع انتخاب همدیگر...
ببین خانم عزیزم...فکر کنم منظورمو بد متوجه شدی
محکوم بودن از این جهت که حجاب تو کشور ما اجباریه منظورم نبود
از جهت اینکه خیلی از آقایون (بلانسبت مردهایی که دید و تفکری دیگری دارند) با نگاه و رفتاره زنندشون تو جامعه این محکومیت رو برای ما زنها ایجاد کردن.
و زمانی میتونی بگی با علاقه این پوششو انتخاب کردن که تو خونه و مهمونی هام همین جوری لباس بپوشن..اون وقت میشه علاقه...نه علاقه ای که از روی اجباره...از روی وضع جامعه است...از روی نگاه های سنگینه
من میگم چرا همش بحث ما سره حجاب داشتن زن هاست؟؟؟
چرا حجاب زنها همیشه باید فرهنگ سازی بشه؟؟
چرا کسی سعی نمی کنه حجاب و حیای ِ نگاه مردها رو فرهنگ سازی کنه؟چرا واسه تبلیغه حیا و پاکی چشم‌ها هی پوستر نمیسازن؟
جناب محسن هنرمند:
نه پس خیلی خوشکله رنگ سیاه بپوشی!! حتما وقتی ائمه ما رو به پوشیدن لباس های روشن تشویق کردن منظورشون فقط آقایون بوده.
جداً من نمی فهمم چرا نمی گید پیامبر فرموده اند ای مردها چشم هاتون رو حفظ کنید.
الان شما که مرد هستید و هیچ وقت رنج و عذابی که زنها متحمل میشن رو نمیتونید درک کنید چرا به این قسمت قضیه چسبیدید ؟ چرا سعی نمی کنید اون تیکه ای که مربوط به خودتون هست رو در جامعه جا بندازید؟
خوشحال به حال شما که دغدغه تون شده حجاب خانم‌ها و شیعه‌ی واقعی هستید.
(از پشت هفت هزار حجاب دارید من را می بینید ))اگر عدد را بالاتر ببرد باز هم حق است . دین اگر به زن می گوید (( تو حجاب را نگه داشته باش )) این العیاذ بالله جسارت به زن نیست بلکه این در حقیقت یک احترامی به زن است . به او می گوید (چون تو مطابق اسم شریف ((الباطن )) الهی پیاده شده ای، ما نمی خواهیم که تو در معرض دید هر کسی قرار بگیری، لذا محجوب باش. بگذار اگر دیگران می خواهند تو را ببینند از پشت حجابها ببینند)) این حجاب برگرفته از حجاب حق است، لذا حجاب دژ زن است، چه اینکه برای خداوند هم دژ است. فرمود هر چه کوشش کنید نمی توانید حقیقت غیبیه ذات مرا ببینید، آنقدر محجوبم، آنقدر در حجابم، هر چه کوشش کنید و حجابها را خرق کنید و پاره کنید باز هم همچنان مرا در پشت حجاب باید ببینید. هرگز من کشف تام نمی کنم، حتی در قرآن هم کشف تام ذاتی نکرد. قر آن هم اگر چه خدا را به ما معرفی کرد، اما یا با الفاظ یا با معانی یا با صور. هم الفاظ حجابند و هم معانی و هم صور حجابند. از پشت حجابها خدا خود را معرفی کرد و الا حق آنطوری که حق است، برای خلق جلوه نمی کند، که اگر بخواهد بکند لازمه جلوه گری حق برای خلق بساط خلق را جمع کردن است . زن تا موقعی که در حجاب است، حق است؛ موقعی که از حجاب در آمده است وجهه‌ی خلقی پیدا می کند. وقتی وجهه‌ی خلقی پیدا کرد، دیگر تواناییش شکسته می شود . این است که حجاب برای زن یک احترام است که زن بیشتر شبیه به خداوند شود. و اگر بخواهید ((عصمت اعظم )) را به صورت شکل زنی در بیاورید، ظاهراً به بهترین شکلی در می آید که بهتر و زیباتر از این چهره در نظام هستی پیدا نمی شود . و چون مشابه چهره جناب صدیقه طاهره در عالم هرگز زنی پیدا نمی شود، (چه اینکه مشابه چهره پیغمبر و امیرالمومنین هرگز در عالم پیدا نمی شود .) این عصمت کبرای الهی در حضرت صدیقه طاهره تجلی کرده است و لذا ایشان آنچنان در حجاب قرار می گیرد که فقط امیر المومنین لیاقت دیدار همچنین جمالی را خواهد داشت . که به او گفتنند (زهرای عزیز اگر علی ابن ابیطالب نبود برای تو هرگز در عالم کفوی پیدا نمی شد )) ...
