خیلی از سوالا رو نفهمیدم منظورش چیه ! سعی کردم نزدیک ترین جواب رو بهشون بدم. امیدوارم که مفید واقع بشه.
مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
امیرحسین رجبی ساکن تهران متولد ۷۰
کارشناسی ریاضی امیرکبیر
رتبه ۸ الگوریتم و ۱۲ نرم افزار و ۱۵ علوم کامپیوتر
مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
الان که مصاحبه رو منتشر می کنم ترم ۱۰ کارشناسی پیوسته هستم.
مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
در کل علاقه زیادی به حل مسئله های فکری دارم رشته ریاضی رو انتخاب کردم و به جرات می تونم بگم رشته ریاضی یکی از قشنگ ترین و سخت ترین رشته ای هست که دیدم. اما با دیدن آدم های قوی که توی ریاضیات دیدم و با توجه به ویژگی های فردی خودم دوست دارم تحصیلات تکمیلی خودم رو توی الگوریتم و داده های حجیم ( Massive Data ) یا علوم داده (Data science) ادامه بدم.
مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
ورودی ۸۹ رشته ریاضی دانشگاه امیرکبیر
مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
من دو سال اول کارشناسی رو دانشجوی متوسطی بودم سال سوم معدل ۱۱ (مشروط) و ۱۲ کسب کردم اما سال چهارم تعداد واحد زیادی رو با معدل بالا تقریبا rank اول دانشکده گذروندم احتمالا سال پنجم هم بتونم مثل سال چهارم نتیجه خوبی بگیرم.
من درسی مثل آنالیز عددی ( همون محاسبات عددی مهندسی) رو ۲ بار افتادم. درسای زیادی هم بوده که ۱۰ گرفتم درسای زیادی هم بوده(معمولا کامپیوتر) که ۲۰ گرفتم. شاید به این دلیل باشه که وقتی هدف بزرگی انتخاب می کنی نمره گرفتن توی درسای دانشکده کار خیلی سختی نیست. یه سمیناری داشتم شاید به درد دانشجوهای کارشناسی بخوره:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
سال سوم به شدت مشغول کارکردن بودم و پول خوبی هم در میاوردم اما لذتی که در محیط آکادمیک در چالش با سوالا داشتم توی کار پیدا نکردم. محیط R&D رو برای کار کردن بیشتر ترجیح میدم.به همین دلیل تمام کارهام رو کنسل کردم و درس های دانشکده رو با دقت و برنامه دنبال کردم. علاقه ام رو پیدا کردم و تصمیم گرفتم که مهندسی کامپیوتر کنکور بدم.
مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
توی دنیا الگوریتم زیر مجموعه علوم کامپیوتر هست اما تو ایران اساتید خوب الگوریتم توی شریف توی دانشکده مهندسی کامپیوتر کار می کنند. بابت همین من کنکور مهندسی کامپیوتر رو در حالی که ۵ تا از درساش رو پاس نکرده بودم ترجیح دادم به علوم کامپیوتر. هرچند کنکور علوم کامپیوتر رو با وجود این که متمرکز نشده بودم خوب دادم. توی علوم کامپیوتر شریف هم اساتیدی مثل دکتر زارعی هستند که توی الگوریتم قوی هستند.
مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
لینک کارنامه:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
سال اول بود که شرکت می کردم.
مهندسی کامپیوتر
زبان: صفر
ریاضی: ۴۱
مشترک: ۶۹
نرم افزار: ۴۵
علوم کامپیوتر
زبان: ۲۸
مشترک: ۲۳
تخصصی: ۵۴
مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
متفاوته. توی دروس دانشگاهی باید طبق جزوه و مرجع درس خوند اما توی کنکور باید بر اساس سوالاتی که توی کنکور میاد درس خوند.
مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
من با توجه به اینکه ریاضی مهندسی و مدار و معماری و پایگاه داده و کامپایلر و زبان های برنامه سازی رو حتی نگذرونده بودم ترجیح دادم از تابستون شروع به مطالعه کنم که وقت کم نیارم. به نظرم زمان مناسبی بود اگر دیرتر هم شروع می کردم اتفاق خاصی نمی افتاد. باید ساعت بیشتری رو توی روز صرف می کردم.
من برنامه هایی که میریختم دوهفته ای بود. توی تابستون تقریبا ۶۰ درصد کتابا و درسا رو به صورت سطحی یه مرور کردم از مهر به بعد با برنامه آزمون آزمایشی ادامه دادم.
مثل هر کس دیگه ای وقفه زیادی توی برنامه هام پیش اومد که اهمیت نمی دادم و سعی می کردم ادامه بدم. برنامه ام رو هم زیاد عوض کردم.
مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
برنامه رو هر دوهفته میچیدم. ممکن بود سبک برنامه مثل دو هفته قبل ادامه می دادم یا به صورت کلی تغییر می دادم. تقریبا هفته اول سعی می کردم خیلی جلو بندازم خودم رو که نگران عقب افتادن از برنامه نباشم.
مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
درسته که هر درسی تاثیر خودش رو داره ولی هر کدوم سختی و حجم و تسلط مخصوص به خودش رو هم داره. مثلا من نظریه محاسبم خوب بود شاید واسه کنکور کلا ۱۰ ساعت هم واسش وقت نذاشته باشم ولی مثلا احتمال رو خیلی وقت گذاشتم. یه سری درس ها رو هم خیلی دوست داشتم و زیاد وقت میذاشتم مثل مدار و معماری. کلا حال می کردم فارغ از این که کنکور لازمه این مقدار وقت گذاشتن ولی می خوندم.
مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
مثلا کامپایلر واسه کسی که درس رو نگذرونده باشه یادگیری خیلی سختی داره. وقت زیادی واسش گذاشتم. ولی مثلا زبان هم ضعیف بودم ولی زیاد وقت نذاشتم.
مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
این چه وضع سوال پرسیدنه :دی
مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
به این میگن یه سوال خوب
زبان: وضعیتم به شدت ضعیف بود. فقط استرسش رو داشتم و هر دفعه از یه کتاب شروع می کردم ولی لذت نمی بردم. کتابای مختلف رو فصل اولشون رو خوندم. یکی از بهترین کارهایی که کردم این بود که با توجه به کاهش زمان کنکور تصمیم گرفتم که زبان رو حذف کنم.
ریاضی مهندسی: بلد نبودم. نخوندم. بلد نیستم. سر کنکور هم تستی نزدم.
احتمال: توی رشته ریاضی پاس کرده بودم ولی بیشتر به صورت تئوری کار کرده بودیم و تقریبا فراموش کرده بودم. کتاب پارسه رو خوندم. به نظرم چیزای اضافه زیاد داره ولی نسبتا کتاب خوبیه. اگه کتاب خلاصه تر باشه بهتره. وضعیت خیلی خوبی پیدا کردم. ولی سر کنکور عالی نبودم. فکر می کنم باید بیشتر سوالای سخت حل می کردم. مشکل پارسه اینه که یه عالمه سوال داره ولی همشون به نسبت آسونند و مفهومی نیستند.
محاسبات عددی: توی رشته ریاضی پاس کرده بودم. بسیار خوب بودم. پوران رو خوندم و راضی بودم. سوالای کنکور سخت بود ولی یه سوال رو حل کردم. فکر نمی کنم که اگر بیشتر می خوندم سوال دیگه ای رو حل می کردم.
گسسته: توی رشته ریاضی پاس کرده بودم. بسیار خوب بودم. اول خواستم گریمالدی رو شروع کنم بعد دیدم داره قصه میگه. ترجیح دادم یه منبع خلاصه بخونم. هم پوران رو دیدم هم پارسه. خیلی فرقی ندارن. ولی بابت احترامی که برای پوران قائل هستم بهتون پیشنهاد می کنم پوران رو بخونید. وضعیت خوبی داشتم. توی کنکور فقط یه سوتی دادم غلط زدم ولی بقیه رو درست حل کردم.
ساختمان داده و الگوریتم: پایه ساختمان داده من به خاطر سابقه ای که توی ACM داشتم خوب بود. کتاب داده ساختارها و الگوریتم قدسی رو خوندم. به خاطر علاقه ای که داشتم صرف نظر این که برای کنکور مفید هست یا نه این کتاب رو مطالعه کردم ولی برای کسانی که برای کنکور میخوان آماده بشن پیشنهاد می کنم این کتاب یا کتاب CLRS رو دم دست داشته باشید و مفاهیمی رو که لازم می دونید که پایه ای تسلط پیدا کنید ازش استفاده کنید. برای تست کتاب پوران پژوهش به نظرم کتاب جامع و خوبی هست. ۶۰۰ مسئله قدسی رو هم از همون ابتدا تستاش رو بزنید.
نظریه ماشین ها و اتوماتا: من این درس رو خوب پاس کرده بودم و توی ترمی که کنکور هم داشتم تدریس یار بودم. زیاد روی این درس وقت نذاشتم. درس بسیار مهمی هست که باید سر کنکور سوالاتش رو حتما حل کنید. پیشنهاد می کنم علاوه بر سوالای مهندسی کامپیوتر سوالات علوم کامپیوتر رو برای درک بیشتر حتما حل کنید. کتاب پوران رو پیشنهاد می کنم.
مدارمنطقی: من این درس رو نگذرونده بودم. این درس رو از طریق سایت مکتبخونه ویدئوهای آقای تابنده از دانشگاه شریف رو دیدم. شاید دیدن ویدئوهای مدارمنطقی خیلی ضروری نباشه ولی من به شدت علاقه مند بودم که درس آقای تابنده رو پیگیری کنم. بسیار لذت بخش بود برام. کتاب مدارمنطقی پوران هم کامل و جامع است.
معماری: من این درس رو نگذرونده بودم. این درس رو از طریق سایت مکتبخونه ویدئوهای آقای گودرزی رو دیدم و راضی بودم. برای تست هم از کتاب پوران استفاده کردم.
سیستم عامل:من این درس رو گذرونده بودم. کتاب مرجعمون استالینگز بود. از روی کتاب پارسه خوندم ولی پشیمانم که وقت زیادی رو صرف این کتاب کردم. بهتر بود از روی همون کتاب استالینگز که قبلا از روش خونده بودم می خوندم. کتاب پارسه دکتر حقیقت به شدت زیاد تر از کنکوره. اما تستاش مفیدن.
کامپایلر: این درس رو نگذرونده بودم. کتاب پوران رو داشتم. کلا کتاب خیلی خوبی نیست ولی کتاب بهتر هم برای کامپایلر ندیدم. برام خیلی سخت بود که این درس رو یاد بگیرم. چون هیچ پیش زمینه ذهنی نداشتم ازش.
زبان های برنامه سازی: نگذرونده بودم. سر این درس اشتباه زیاد کردم. ابتدا پارسه رو داشتم. افتضاح ! مثل خلاصه نویسی یه نفر دیگه بود. بعدش کتاب پوران رو گرفتم. خیلی زیاد بود. هر چه قدر هم وقت گذاشتم ولی چه فایده که پر از نکته هست و آدم فراموش می کنه. در انتها کتاب مدرسان شریف رو گرفتم. راضی بودم. الان اگر برگردم به عقب سعی می کنم همین مدرسان شریف که حجم کمی رو داره با دقت چندین دفعه بخونم. که اگر زبان های برنامه سازی سوال آسون اومد بتونم بزنم. سوالای سخت این درس رو هم ربطی به کتاب و مرجع و پرات نداره باید یه جایی تو زندگیت دیده باشی تا بتونی بزنی.
طراحی الگوریتم: توی ساختمان داده توضیح دادم.
پایگاه داده: معمولا کتاب های پایگاه داده خوب هستند. پارسه/مقسمی/مدرسان شریف. نظر خاصی ندارم.
در نهایت یه پیشنهاد دارم. طبق تجربه کتابهای آقای هادی یوسفی انتشارات پوران کتاب های خوبی هستند. اگر بین چند انتشارات شک داشتید حتما پوران رو بگیرید چون اگر تصمیم اشتباهی هم گرفته باشید هزینه زیادی پرداخت نکردید. پوران معمولا کتاب هاش خوبن و هزینه کتاب هاش هم کمه. از خرید کتاب دست دوم هم نترسید. همشون یکی هستند. شاید اینجوری هزینه کمتری هم براتون بیوفته.
مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
سوال قبل کامل توضیح دادم.
مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
در طول تحصیل این مراجع رو خوندم و به شدت از هر سه اینا راضی هستم.بقیه درسا رو فقط جزوه خوندم.
Introduction to Languages and the Theory of Computation, Martin
Introduction to Algorithms, 3rd Edition July 31, 2009 by Thomas H. Cormen (Author), & 3 more
Operating Systems: Internals and Design Principles (8th Edition) Hardcover – February 2, 2014 by William Stallings (Author)
مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
من معمولا متن انگلیسی می خونم ولی زبانم ضعیفه. تا زمانی که ضرایب مشخص نشده بود من زبان رو حذف کرده بودم ولی بعد از اینکه زبان و ریاضی هم ارزش شدند همیشه تصمیم داشتم که بخونم ولی حقیقتش خیلی زبان خوندن رو دوست نداشتم و عقب افتاد. نزدیکای کنکور یه سری تلاش ها کردم و یه سری لغات رو خوندم و ریدینگ حل کردم ولی نتایج خوبی نمی گرفتم به طوری که مثلا حدود ۱۵ دقیقه وقت میذاشتم و بیشتر از ۲۰ درصد نمیتونستم جواب بدم.
سر کنکور قرار بود این زمان رو بذارم ولی بعد از این که دیدم زمان رو کم کردم تصمیم گرفتم که وقت روی زبان نذارم. فکر می کنم که تصمیم خوبی گرفتم.
پیشنهادم واسه کسایی که زبانشون ضعیفه اینه که زود شروع کنند. زبان چیزی که حتی اگر سر کنکور هم سوالاش رو جواب ندید توی زندگی به دردتون می خوره با این دید شاید بهتر و راحت تر بشه زبان رو خوند.
مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
من همونطور که گفتم رشتم ریاضی بود ولی نه به این معنی که این مباحثی که توی کنکور میاد رو کامل خونده باشیم. حتما میشه بالا زد. من ریاضی مهندسی رو حذف کرده بودم و راضی هستم. درس احتمال وقت زیادی گذاشته بودم باید بهتر می زدم اما شرایط کنکور اجازه این کار رو نداد. محاسبات کامل و دقیق خونده بودم باز شرایط کنکور اجازه نداد بیشتر از یکی تست بزنم. گسسته متوسط خونده بودم ولی به جز یه سوتی بقیه تست ها رو درست حل کردم. معمولا به اندازه ای تست آسون توی کنکور میاد که با وجود حذف درسی مثل ریاضی مهندسی بشه درصد ۵۰ رو زد. به جای حذف هر درسی بهتره که مباحث کم اهمیت درس حذف بشه.
مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.
این توضیحاتی که در ادامه میارم سعی می کنم روش دقیق مطالعم رو توش ذکر کنم.
این فایل اکسل هستش که من دوران کنکور ازش استفاده کردم.
لینک:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مقدار تست هایی که توی هر درس زدم هم توش هست. به تستی که می زدم به مقداری که از جواب خودم راضی بودم نمره می دادم. توی مرورهای آتی( که هیچ وقت انجام ندادم) تصمیم داشتم که نمره های پایین رو دوباره تست بزنم. صد یعنی درست حل کردم و تسلط کافی دارم روی تست. اگر دقت کنید من کمتر فصلی دیده میشه که کامل تستاش رو زده باشم.
جداولی رو هم که حتی پر نکردم حذف نکردم تا شاید شما ازش ایده ای بگیرید. اگر سوالی از این اکسل داشتید به ایمیلم ارسال کنید راهنمایی می کنم.
اکثر نکات رو با
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
می خوندم و به این برنامه افتخار می کنم. سعی می کنم یه مقاله در موردش توی مانشت بنویسم و لینکش رو همینجا قرار بدم.
روش زمان بندی هم به روش علمی و معروف پومودورو بود. این رو هم سعی می کنم مطلبی توی مانشت بنویسم و لینکش رو اینجا قرار بدم. فعلا کلمه Pomodoro رو جست و جو کنید. مقاله های خیلی زیادی رو مشاهده می کنید.
از این برنامه اندروید هم استفاده کنید. بهترین برنامه در نوع خودش هست: Clockwork Tomato v.2.7
مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
من با یکی از همکلاسی هام شروع کردیم به مطالعه. توی کتابخونه دانشگاه درس می خوندیم.محل مطالعه براساس شرایط متفاوته. به خود آدم بستگی داره.
مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
بر اساس برنامه ای که هر دوهفته میریختم می سنجیدم. توی سوالات دیگر پاسخ داده شده است.
مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
خونسردی خودم رو حفظ می کردم تلاش می کردم تا سر دو هفته جبران کنم. اگر باز هم از برنامه عقب می افتادم صرف نظر می کردم. فرصت مخصوصا توی دوران جمع بندی برای جبران زیاده. یه سری مباحث رو حذف کردم ولی نه به خاطر عقب بودن از برنامه. بیشتر به دلیل کم اهمیت بودن مبحث اون درس رو سطحی مطالعه کردم.
من هیچ فصلی از درسی رو به صورت کامل تستاش رو نزدم. معمولا چند تا در میون و فقط سراسری ها رو می زدم.
سوالای آزاد رو هم فراموش کنید !
مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
از ابتدا روی نرم افزار و الگوریتم متمرکز شده بودم. گاهی وقتا به خوندن هوش فکر می کردم ولی چون هوش رو هم نگذرونده بودم ترسیدم که ریسک بکنم. الان پشیمونم که کاش هوش رو هم خونده بودم. به دلیل علاقه ام به data science هوش مصنوعی هم انتخاب خوبی بود.
مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
من کلا تند مطالعه می کردم. پاراگراف هایی که به نظرم مهم نمیومدن و به فهمم کمک نمی کردند رو می پریدم. حتی اگر اهمیت هم داشته باشند توی تست ها خودشون رو نشون میدن. حتی شده مبحثی رو که خیلی وقت پیش خوندم (مثل گسسته) مستقیما تست می زدم و هرجا حس می کردم که مبحث جدیدی داره از جزوه اون قسمت رو مطالعه می کردم. مثلا توی بخش گراف گسسته دقت کنید. یه عالمه قضیه و داستان توی درس نامه ها هست ولی تست ها رو که نگاه می کنید همش با چشم و رسم قابل حل هستند و فقط قضیه مهم ها هستند که باید خوب یاد بگیرید.
مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
نه. وقت زیادی برای رفتن به کلاس کنکور رو نداشتم. من یادگیریم خوبه نیازی نداشتم ولی شاید کس دیگه ای نیاز داشته باشه.
مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
پارسه. همه رو شرکت کردم. برای کنکور تاثیر مثبت داشت اما برای خودم متاسفم که مجبور میشیم به این موسساتی که آدم رو چیزی جز پول نمی بینند استفاده کنیم .صرفا برای برنامه ریزی و رفع اشکال مفید واقع می شد. فرقی هم بین پارسه و مدرسان شریف و غیره نیست.
مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
(به خاطر احترام به خواننده ها لطفا رو لحن و نوع سوال پرسیدن تجدید نظر کنید !)
حدود یه ماه و نیم برای جمع بندی وقت بود. زمان زیادیه. خیلی هم پرت گذشت. ولی طبق تجربه به این مقدار زیاد نیاز داشتم که استرس نداشته باشم.
من چون با آزمون برنامه ریزی کردم. وقتی به دوران ۵۰ درصد دوم و ۱۰۰ درصد ها شدم تقریبا جمع بندی ها رو شروع کردم. آزمون خیلی دادم. از سال ۷۸ رو آزمون دادم تا سال گذشته. بعد از آزمون تحلیل می کردم و مباحثی رو که ضعف داشتم از رو کتاب ها می خوندم.
متاسفانه تنها کتاب موجود کتاب جامع مدرسان شریف بود که بی نهایت پر از غلط بود. و امیدوارم پوران مثل آیتی جامع مهندسی کامپیوتر رو برای شما چاپ کنه.
مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
دیگه کاری که از دستم بر میومد رو انجام داده بودم. امیدوار بودم بهترین عملکردم رو فارغ از نتیجه ای که کسب خواهم کرد سر آزمون جلسه داشته باشم.
مثبت فکر می کردم و این رو به خودم یادآور می شدم که هرچه قدر هم توی این چند ماه تلاش کرده باشم باید با انرژی فوق العاده و کولاک سوالای آزمون رو جواب بدم. بعضی موقع ها فکر کردن کار خوبی نیست. یکی از این موقع ها نزدیک و هنگام ازمون هست. اونجا باید گفت که نباید فکر کنیم ! فقط کاری که وظیفمون هست رو باید انجام بدیم.
مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
پایگاه داده و اتوماتا و ساختمان داده و مدار رو همچین فکری می کردم. پایگاه داده و اتوماتا رو کامل حل کردم. ساختمان داده اعتقاد دارم سوالی رو که غلط شده درست حل کردم. مدار هم یه سوال آسون رو اشتباه حل کردم.
مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
نا امید نشدم. اما به دلیل سرعت بالایی که توی زدن تست ها داشتم ترسیدم که سوالای زیادی رو غلط حل کرده باشم ولی خدا رو شکر توی دفترچه اول این اتفاق نیافتاد. ولی در مورد دفترچه دوم از خودم راضی نیستم و می تونستم دو تا سوالی رو که غلط جواب دادم با دقت بیشتری درست جواب می دادم. فکر می کنم سر دفترچه دوم خستگیم زیاد شده بود و برای رفع این مشکل کاری نکردم.
مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
توی آزمون های آزمایشی ها و اونایی که از خودم می گرفتم حالت های مختلفی رو امتحان کرده بودم.
و تصمیم داشتم سر کنکور زبان/مشترک/ریاضی جواب بدم که به خاطر وضع زمان به صورت مشترک/ریاضی زدم. البته همیشه یه مقدار زمان برای بازگشت به سوالات حل نشده می داشتم. دقیق هم همه رو محاسبه کرده بودم که برای هر چیزی چه قدر وقت بذارم ولی زمان سر کنکور تغییر کرده بود و ده دقیقه کمتر شدن رو از زبان حذف کردم.
مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
امسال سبک سوالات کاملا متفاوت شده بود. من سوالای کنکور از سال ۷۸ تا ۹۳ رو حل کرده بودم به شدت امسال متفاوت تمام سال ها بود. انتظار خاصی نداشتم. سوال متفاوت زیاد حل کرده بودم سوالای کنکور رو هم حل کردم. شاید بهتر بشه گفت که انتظار سختی و آسونی درسا رو داشتم. مثلا انتظار داشتم مدار آسون باشه که این طور نبود. یا سیستم عامل مسئله باشه که نبود.
مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
توی دفترچه اول اگه وقت بیشتر بود میشد بهتر نتیجه گرفت. به نظرم هرچه قدر هم وقت بود میشد یه نتایج بهتری گرفت ولی خب به نظرم کافی بود. من توی دفترچه اول وقت اضافه هم اوردم اما به این دلیل که چون وقت رو کم کرده بودن با سرعت بیشتری سوالا رو حل می کردم و احتمال اشتباهم بالا رفته بود.
مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
از اونجایی که فقط من تو سالن مونده بودم از مراقب درخواست کردم و جواب ها رو پشت کارت روی میز نوشتم و بردم. درصدهام نزدیک بود( به جز اون سوال ساختمان داده)
تقریبا همچین رتبه ای رو هم توی الگوریتم هم نرم افزار پیش بینی می کردم. اما حیف از دوسوال تخصصی که اشتباه زدم.
مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
همه این ها مهم هستند. هر کدوم از اینا هم اگر کمبود یا نقصی وجود داشته باشد قابل جبران هستند.
مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
چون تا اینجا اومدم نمی خوام کاره ای بشم. چون می خواستم الگوریتم کار کنم اومدم اینجا :دی
به ادامه مسیرم برای رسیدن به هدفم ادامه میدم.
مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
خیلی مهم. کلا اعتقادات خیلی مهمه. چه به مذهب چه به هرچیز دیگه ای. مشکل ماها اینه که اعتقاداتمون ضعیف شده و بادی به هر جهت شده ایم. فکر می کنم برای گرفتن نتایج فوق العاده نیاز باشه آدم اعتقاداتی قوی داشته باشه.
مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
خانواده خوبم که شرایط بسیار خوبی رو فراهم کردند که من بتونم روی هدفم تمرکز کنم و یکی از دوستای نزدیکم که همیشه مشوق من بودند.
مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
چون از تابستون شروع کرده بودم فرصت جبران اشتباهات رو داشتم و همیشه تصحیح کردم. حتما باز هم برای بعضی درس ها جایگزینی توی ذهنم هست ولی درکلیت همیشه به مرور در حال اصلاح منابع و روش بودم.
مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟
از روز اولی که تصمیم گرفتم کنکور مهندسی کامپیوتر بدم هدفم الگوریتم شریف بود که خدا رو شکر به هدفم میرسم.
مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
یاد بگیریم که از کسی مشاوره بگیریم که ۱- توی وضعیت مشابه ما بوده باشه. ۲- به هدفی که ما می خوایم برسیم رسیده باشه
تبصره: مگه این که ایشون دنیا دیده یا روانشناس یا یه سری صلاحیت هایی رو داشته باشه.
انقدر با هرکسی مشورت نکنیم. چیزی که زیاده حرف !
هر چه سریع تر شروع کنید راه های ارتباطی خودتون رو با دیگران که فکر می کنید مزاحم فکری شما هستند قطع کنید.
من تقریبا چند تا پروژه دستم بود همه رو توی اردیبهشت ماه کنسل کردم. توی هرچی گروه وایبر و این داستانا بود اومدم بیرون. ایمیل هایی که جاهای مختلف سابسکرایب شده بودم اومدم بیرون. فیسبوکم رو کم کردم. صرفا مانشت/انتخاب/عصرایران/رجانیوز/تابناک رو چک می کردم. نه گفتن رو تمرین کردم. سریال و فوتبال و کلش آف کلنز رو هم کنسل کنید.
بحث صرفا به خاطر اون وقتی که پای این چیزا میذاریم نیست. بیشتر به خاطر اون انرژی هست که از ما میگیره. خیلییی مهمه
من کتابای روانشناسی زیاد مطالعه کردم ولی یه کتابی رو می خوام معرفی کنم که به شدت میتونه برای شما تاثیر گذار باشه همون طوری که برای من بوده:
کتاب اصول موفقیت نویسنده جک کنفیلد
![[تصویر: 365359_4d96926924cf336cab303f1efc3ec9e6.jpg]](https://img.manesht.ir/365359_4d96926924cf336cab303f1efc3ec9e6.jpg)
مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟
اینو بهتره خوانندگان بگن. اگر سوالی هست که فکر می کنید که لازمه جواب داده بشه لطفا پای همین پست مطرح کنید من توی همین پست در ادامه اضافه می کنم. اگر هم سوالی دارید که مستقیما می خواید مطرح کنید می تونید از طریق ایمیل بنده در تماس باشید: a.h.rajabi70 جیمیل
مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
اگر به پروفایل من مراجعه کنید می بینید که من مدت زیادی توی مانشت فعال بودم. معمولا بیشتر خواننده بودم. بوسیله tapatalk تقریبا هر روز مانشت رو چک می کردم. چندین دفعه سوال مطرح کردم اما زیاد جدی گرفته نشد!
خلاصه این که من یکی از اونایی هستم که هر روز مانشت رو چک می کردم ولی رتبم خوب بود.
و یه تقاضایی دارم. اگر فکر می کنید این مصاحبه و مصاحبه های دیگه یا اطلاعاتی که مانشت به شما میده مفید هست. حتما همین الان توی قسمت هدیه مانشت مبلغی رو به ماشت هدیه کنید. Donate کردن رو از همین جا تمرین کنیم.
موفق و سلامت و شاد باشید
امیرحسین رجبی
![[تصویر: oke_stay-hungry-stay-foolish.png]](http://uupload.ir/files/oke_stay-hungry-stay-foolish.png)