مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
سلام سپیده امیری هستم متولد ۷۰ اهل کرمانشاه، رتبه ۱۰ تجارت و آی تی و ۳۲ شبکه و امنیت
مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
کارشناسی آی تی بودم، یک ساله که درسم تموم شده
مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
موقع انتخاب رشته کارشناسی خیلی به رشته خاصی علاقه نداشتم و خواهرم که خودش برق خونده بود این رشته رو پیشنهاد کرد.
مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
کارشناسی دانشگاه صنعتی کرمانشاه.
مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاطر معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
دانشجوی معمولی بودم، گاهی تا نزدیکی مشروطی می رفتم گاهی معدلم ۱۷ میشد! به بعضی از درسا که خیلی علاقه داشتم مثل شبکه تاپ میشدم بعضیارو فقط پاس می کردم.
مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
کلا برنامه خاصی مدنظرم نبود یعنی از اول دانشگاه مطمئن نبودم چی پیش میاد ولی بعد از ارائه پایان نامم دیدم هیچ چاره ای جز ارشد ندارم!
مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
از اول نظرم روی گرایش شبکه و امنیت بود، ولی چون دیر شروع به خوندن کردم و فرصت کافی برای خوندن معماری کامپیوتر نداشتم تصمیم گرفتم گرایش تجارت و آیتی بخونم که البته تنها تفاوتشون توی یه درس بود و الان از این تصمیم خیلی خوشحالم.
مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
سال دوم بود که کنکور دادم، سال اول به صورت آزمایشی شرکت کردم و چند هفته خوندم رتبه م ۸۰۰ شد.
زبان: ۳۰
دروس مشترک: ۵۳
مدیریت: ۳۱
دروس تخصصی: ۶۷
مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
به نظرم خیلی فرق دارن، مثلا من درس ساختمان داده دانشگاه رو لب مرز پاس شدم! ولی ساختمان داده کنکور رو ۸۳ درصد زدم یا پایگاه داده حتی یک کلمه از درس استادم یاد نگرفتم با میان ترم پاس شدم کنکور ۷۷ زدم، میخوام بگم کنکور چیزی بیشتر از درس و کلاسای دانشگاه ست.
مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
من ۸ مهر ارائه پایان نامم بود و تا یه هفته بعدشم درگیر کارای اون بودم دقیقا از ۲۱ مهر شروع کردم، از همون روز هم برنامه ریزیم شروع شد، ولی بعدش چند روز تعطیلی پشت سرهم افتاد که من یه هفته کامل مسافرت رفتم! اوایل ۵ شنبه جمعه ها هم تعطیل کرده بودم ولی ماه های آخر میخوندم.
مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
برنامه م تقریبا ثابت بود، اصلاحات جزئی داشتم.
مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
خیلی به ضرایب درس ها اهمیت نمیدادم به جز زبان و مدیریت که کمتر میخوندم چون ضریبشون یک بود سعی می کردم به درس ها به دلایلی غیر از ضریب اهمیت بدم، مثلا توی چه درسی ضعیفترم بیشتر بخونم ...
مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
تقریبا همه درس ها این کارو می کردم، درس هایی که قوی بودم تقویت می کردم درس های ضعیف تر رو بیشتر وقت میذاشتم، مثلا ساختمان و طراحی و پایگاه پایه قوی نداشتم خیلی تست می زدم، هر چی دستم میومد میخوندم، ولی هوش و سیتم عامل قوی بودم سعی می کردم نکات جدید بخونم.
مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی منظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
برنامه ریزی من بیشتر براساس کتاب بود، یعنی از اول منابع رو داشتم و میخواستم اونارو بخونم اگه وقت اضافه ای داشتم میرفتم سراغ منابع بعدی، روش من اینطوری بود که ۳ درس میخوندم تموم که میشد میرفتم سراغ ۳ درس بعدی، تقریبا توی یک ماه ۳ درس رو با یک منبع تموم می کردم. اکثر درس ها یک منبع داشتم به جز شبکه و پایگاه داده.
مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
از ویس و فیلم و جزوه استفاده نکردم فقط کتاب های کنکوری خوندم.
زبان: ۵۰۴
گسسته: کتاب پوران خیلی جامع و کامله و خیلی زیاده! ۳ فصلشو نخوندم، تست هاشم نرسیدم بزنم فقط از یه سری فصل ها نکات مهمشو خوندم چون میدونستم اکثرا نمیخونن،
ساختمان داده: کتاب علوم گسترش یا همون مقسمی، تقریبا همه منابع من مقسمی بود، توی ساختمان داده و طراحی بی نظیره.
طراحی الگوریتم: مقسمی
نرم افزار: من برای نرم افزار فقط هفته آخر تونستم خلاصه های دوستمو بخونم (خدا خیرش بده
) که اونم از روی نرم افزار مقسمی و پوران خلاصه هاشو نوشته بود.
شبکه: پیشنهاد میدم اول کتاب شبکه پوران رو بخونید اصلا کتاب کاملی نیست! ولی برای پایه شبکه فوق العاده مفیده طوری که توی تئوری شبکه ۲۰ می شید و بعدش برید سراغ شبکه مقسمی که مسئله هاش بیشتره، دوست من کتاب مدرسان رو میخوند که خیلی زیاد و گزافه گویی داشت و در آخر به این نتیجه رسید که مقسمی بخونه.
مدیریت: درس مشکل ساز من! ۲ هفته آخر فقط تونستم تست مدیریت ۱۰ سال کنکور قبل رو بزنم و دوبار بخونمش همین، ولی بازم توی مدیریت مقسمی ۲ تا کتاب داره یکیش همین تست های ۱۰ سال کنکور با جواب تشریحی، یکیشم خود درس مدیریت که خوبه.
پایگاه: کتاب مقسمی خوبه ولی اگه درکنارش کتاب دیگه ای بخونید بد نیست، من نصف تست های پایگاه مدرسان هم زدم.
هوش: هوش یه درس ساده و خوندنش دلنشینه، که من فقط مقسمی خوندم.
سیستم عامل: یه تیغ دو لبه س! گاهی انقد سخت میشه که فقط باید آرزو کنی منفی نزنی و گاهی هم آسان. که من باز مقسمی خوندم و قسمت هایی که مشکل داشتم میرفتم سراغ کتاب مرجع.
مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
برای کسایی که فرصت دارن، نرم افزار، هوش، طراحی الگوریتم و سیستم عامل
مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
جزوه محور بودم ولی خب یادمه طراحی الگوریتم استاد خوبی نداشتیم و تقریبا هیچی درس نداده بود، به خاطر همین با دوستام مجبور شدیم کتاب مرجع بخونیم.
مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
سطح زبان من خیلی متوسطه و بیشتر لغات ۵۰۴ خوندم و چون کلاس میرفتم یکم کمکم کرد، که بازم توی کنکور خوب نزدم و زبان و مدیریت کلا نقطه ضعفم شدن.
مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
ما ریاضیات نداشتیم خیلی، فقط گسسته بود که پیشنهاد میدم هیچ درسی رو حذف نکنید حتی شده چند فصلشم بخونید چون ممکنه سوالاش ساده باشه و ضرر کنین.
مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.
برنامه ریزی کلی من به این صورت بود که ۳ درس ۳ درس میخوندم و همزمان همه رو خلاصه می نوشتم چون میدونستم فرصت دوباره خوندن ندارم و مجبورم خلاصه هامو بخونم، تقریبا توی ۲/۵ ماه درسام یه دور تموم شد و همزمان شروع کردم خلاصه خوندن و کنکورای سالای قبل رو زدم ۱۱ سال کنکورای قبل، صبح کنکور میزدم با تایم کنکور، عصر بررسیش می کردم، از دوستم کنکورای آزمایشی مدرسان رو می گرفتم توی خونه همه رو میزدم.
مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
من و یکی از دوستام از روز اول باهم خوندیم تا روز آخر! خدا رو شکر اونم قبول شد. و این تقریبا برای جفتمون بهترین کار ممکن بود، چون خیلی به همدیگه انگیزه میدادیم و سعی می کردیم تا جای ممکن توی درس خوندن تنوع داشته باشیم، اوایل میرفتیم کتابخونه ولی ماه آخر با هم توی خونه درس میخوندیم، وقتی کتابخونه می رفتیم روزای زوج یه کتابخونه و روزای فرد یکی دیگه! تموم مسیر رو پیاده میرفتیم، و یکی از کتابخونه ها فضای باز بزرگی داشت که هیچکس جز ما اونجا نبود، اکثرا میرفتیم توی فضای بازش خلاصه ها رو میخوندیم.
مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
کلا ترجیح میدادم بیشتر به کیفیت مطالعه اهمیت بدم تا سرعت و کمیتش، من همیشه یکم از دوستم عقب تر بودم و تا روز کنکور برنامه م کامل نشد!
مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
اگه درسی عقب میفتادم سعی می کردم چند روز کامل روی اون درس وقت بذارم و تمومش کنم، نرم افزار و مدیریت رو که دیر شروع کردم روزای آخر تموم مدت فقط اونارو میخوندم.
مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
قبلا توضیح دادم.
مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
اوایل خیلی زود خسته میشدم و خیلی کند پیش میرفتم ولی ماه آخر تا جای ممکن سرعتی پیش می رفتم، نا امیدی روزای اول خیلی بیشتر بود ولی سعی میکردم بهش فکر نکنم و اطرافیانم خیلی کمکم کردن.
مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
کلاس کنکوری شرکت نکردم و فکر نمیکنم که مفید باشه، مگر برای کسی که پایه صفر داشته باشه، خودم به عینه دیدم کسایی که کل کلاس ها رو رفتن و کلی هزینه کردن و نتیجه هم نگرفتن.
مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
هیچ کنکور آزمایشی شرکت نکردم چون بهم استرس میداد، فقط ماه آخر از دوستم سوالای مدرسان رو گرفتم و خودم آزموناشو زدم، کلا آزمون برای سنجیدن خودتون با بقیه خوبه.
مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
اگه جمع بندی همون خوندن خلاصه هام باشه تقریبا از اوایل بهمن شروع کردم درحالی که بعضی از درسام هنوز تموم نشده بود، مثلا همزمان که خلاصه ساختمان داده رو میخوندم شبکه رو هنوز تموم نکرده بودم، ولی خلاصه خوندن وقت زیادی نمی بره در بدترین حالت هر خلاصه ای یک روز کامل وقت می برد. که تا روز قبل از کنکور جمع بندی داشتم.
مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
در کل ۷۰ درصد آماده بودم چون بعضی از درس ها رو نرسیدم کامل بخونم مثلا زبان، مدیریت، نرم افزار، گسسته. ولی از خودم رضایت داشتم. روز قبل از کنکور با دوستم رفتیم پارک و پیاده روی طولانی داشتیم و کلی انگیزه به هم دادیم.
مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
بعضی از درس ها رو با آمادگی صد در صد رفتم مثلا پایگاه، هوش، ساختمان داده، ولی درسایی که کامل نخونده بودم میدونستم که نباید همه رو جواب بدم چون استاد غلط زدن بودم !!!
مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
اول کنکور و آخرش استرس داشتم! مخصوصا وقتی حس کردم وقت کم میارم.
مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
همه کنکور هایی که قبلا زده بودم طبق زمان بندی خاصی پیش رفتم که واسه کنکور هم همینکارو کردم. برای هر درسی زمان مشخصی داشتم که به همون ترتیب دفترچه پیش رفتم فقط به شبکه نمی رسیدم که آخر همه جواب دادم.
مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
خیلی کم پیش میاد که سوال تکراری باشه، به توصیه یکی از دوستان با سوال کل نمینداختم! ولی از سوالای جدید و نکته دار خوشم میومد. هر تلاشی می کردم که به سوال جواب بدم حتی گاهی گزینه امتحان می کردم!
مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
متاسفانه وقت کم آوردم طوری که مراقب برگه رو از زیر دستم کشید! ۲ تا سوال گسسته که وقت گیر بود رو گذاشته بودم واسه آخر که نرسیدم.
مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
تا سوال ۴۸ رو پشت برگه شماره داوطلبی نوشتم! ولی بقیه رو یادم بود همه رو چک کردم از بین ۱۰ تا درس ۳ تا از درصدهایی که حساب کرده بود متفاوت بود و مدیریت خیلی کمتر از اون چیزی شد که فکر می کردم! فکر کنم دو تا سوال جابه جا زدم.
مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
پایه تحصیلی: ۱۰%
دانشگاه کارشناسی: ۵%
برنامه ریزی: ۴۰%
کلاس و کنکور آزمایشی:۰%
شرایط سر کنکور: ۵%
شرایط مطالعه و زندگی: ۲۰%
سایر عوامل: ۲۰%
مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
همونطور که برای ارشد برنامه نداشتم واسه بعدشم برنامه مشخصی ندارم! یا از درس خوندن خوشم میاد ادامه میدم یا وارد بازار کار میشم.
مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
اینکه همه چیو به دست خدا و سرنوشت و عبادت بسپاریم درست نیست! هر کسی به نحوی آرامش میگیره منم به روش خودم.
مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
اول خانواده م، مخصوصا خواهر و مادرم، بعدش دوستام
مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
اگه میتونستم مدیریت رو بیشتر میخوندم که به نظرم رتبم بهتر میشد.
مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟
بین شبکه امیرکبیر و آیتی تهران شک داشتم که آخرش به آیتی تهران رضایت دادم
مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
توصیم اینه که سال کنکور سه تا عامل خیلی مهمه، انگیزه، آرامش و اعتماد به نفس که به شما کمک میکنه در هر وضعیت درسی که باشین شما رو به جلو هول بده.
مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟
نه سوالات کافی بود.
مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
من برای کنکور دیر به مانشت ملحق شدم ولی یک اجتماع کامل و مفیده که به تنهایی به خیلی از سوالات جواب میده.
موفق و مانا باشید.
