***رنج نامه من در دنیای مجازی***
۱۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۳:۳۷ ب.ظ
|
|
***رنج نامه من در دنیای مجازی***
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان
امروز چیزی رو میخوام برای شما بگم که شاید کمتر کسی حسش کنه یا لمسش کنه ...چون تا دیدم همه توکارشون موفق هستند...
میخوام زندگی مجازی جدی خودم رو براتون شرح بدم ،جدی یعنی منظورم اینه زندگی مجازی که برای مطالب درسیم یا تحقیقم نت نمیومدم یا برای تفریح میومدم دیگه نبود ....
دقیقا از ۶ سال پیش به صورت جدی زمان گذاشتم برای دنیای مجازی و وارد دنیای مجازی شدم که بتونم چیزهایی یاد بگیرم که به نفعم باشه ,یعنی چیزهای مفیدی یادبگیرم ...از راهنمایی بودم کامپیوتر داشتم و با اینترنت کار میکردم ولی نه بصورتی که وقت مفید بذارم مثلا از همون شش سال پیش با یک وبلاگی که خیلی دوسش دارم ولی یک سالی هست خیلی کمتر پست میذارم توش رو شروع کردم و وبلاگ نویسی و تعامل با وبلاگ نویسان و وبسایت ها را تجربه...
وقتی وارد دانشگاه شدم در رشته مهندسی کامپیوتر نرم افزار میگفتم حالا بعد دانشگاه وقت میذارم زبان برنامه نویسی یاد میگیرم ولی از همون موقع تک و توک مطلب میخوندم و از همه چیز ناخونک زدم ولی هیچ کدومو جدی شروع نکردم و هیچ کدوم رو حرفه ای دنبال نکردم... سال آخر دانشگاه فهمیدم که بهترین و طلایی ترین زمان زندگیم رو از دست دادم برای یادگیری حتی توی این دنیای مجازی پر از دوز و کلک و دروغ ...
تااینکه سال ۹۰ بود که با یک انجمن دینی از همین طریق وبلاگم آشنا شدم و کلی توش فعالیت کردم و حتی مدیر دو از تالارهاش شدم و کلی اطلاعات دینیم و حتی کامپیوتریم بالا رفت ولی هنوزم حتی یک یوزر حتی متوسط هم نیستم حتی به عنوان یک مهندس کامپیوتر ...
کم کم در اونجا با دو نفر که میشه گفت حق گردنم دارن و همیشه ممنون دارشون هستم آشنا شدم در همون انجمن دینی که الان جز اولین سایت هاست...
و یک انجمن دینی جدید با نگاهی بازتر زدیم و هدفمند شروع کردیم و .... در حین کار ازین بزرگواران کلی چیز یاد گرفتم : هاستینگ و طراحی و کدنویسی و تلاش کردن رو ....
ولی بازم دانشم کافی نبود برای ورود به دنیای کار، خودم html ,css , photoshop رو توی همین دنیای مجازی یاد گرفتم و با تشویق خیلی دوستان کم کم پیش رفت کردم ...
ولی در این بین خیلی چیز ها رو هم از آدم های مجازی یاد گرفتم مذهبی و غیر مذهبی نداره چیزی که میگم رو لمس کردم که میگم ...{هرچند در دنیای واقعی بیشترن چون همین واقعی ها مجازی ها رو تشکیل میدن}
همه ی آدم ها اگر لطفی میخوان در حقت کنن باید حتما یک نفعی بهشون برسونی یا باید یک منفعتی داشته باشی....یا طرف اگر بهت پیشنهاد خوب کاری میده بدون که داره گولت میزنه خبری نیست ،مخصوصا این سایت های فروشگاهی من سرمایه و پس انداز هامو از دست دادم برای تبلیغ و زمان هایی که میتونستم بذارم و چیزی یاد بگیرم ولی رفت و دیگه بر نمیگرده ...من دیدم تا دروغ نگی تا سر کسی رو کلاه نذاری نمیتونی پیشرفت کنی چون آدم ها اینو میخواستن منم انجام ندادم و فقط سرمایه از دست دادم خیلی زیاد نبوده ولی بازم میشد از دست ندم ...و کافی هست بدونن دختر هستی شاید ساعت ها وقتت رو بگیره فقط برای اینکه میخواسته باهات حرف بزنه {اینقدر داغونن بعضی ها}...اگرم فقط بخوای حیطه ی کارت باهاشون حرف بزنی هزارتا فحش بارت میکنن و امل بودن میشه نثارت...هنوز فرق فضای کاری و چت کردن رو تشخیص ندادیم....
یادگرفتم چه تو دنیای مجازی چه واقعی تا سابقه کار نداشته باشی نمیخوانت ولی یه سوال دارم از کارفرماها پس من بی تجربه کی باید با سابقه و حرفه ای بشم تا وقتی کسی بهم فرصتش رو بهم نده؟!!!!
یادگرفتم یه بچه راهنمایی ابتدایی میاد بازار و تو سه ماه تعطیلاتش بازارو خراب میکنه میره و تمام مشتریان واقعی رو بی اعتماد میکنه و هیچ وقت به من تازه کار اعتماد نمیشه و هیچ وقت کارمم خوب باشه دیده نمیشه ....قیمت رو بیارم پایین بازارو خراب کردم اگر از زحمتی کشیدمم و روزها برای طرحمم زمان گذاشتم کدنویسی هم کردمم چشم پوشی نکنم فروش نمیره ...ولی در عوضش کارمم تصور میشه چیپ هست و بی ارزش میشه ....
یادگرفتم که توی این دنیا رغیب باید خراب کرد، باید تخریب کرد، اگر کار طرف خوب هست با اینکه مبتدی هست اونقدر خرابش کنم که بعدا پیشرفت نکنه رغیب بشه...یاد نگرفتم رفیق باشم بهش کمک کنم و درکنار هم کار کنیم ....حتی توی یک سایت دینی هم که همه اهل حق الناس هستند و میدونن تمسخر کار درستی نیست ولی اینکارو میکنند...هنوز برام سوال هست که اذیت و تمسخر چه لذتی داره که این کارو بیشترم تو سن های بین ۱۴- ۲۰ سال تو ایران به وفور دیده میشه....البته همه سن هست...
یه چیز دیگه ام یاد گرفتم برای اینکه پستم بالا بره توی یه انجمن شده طرف رو برای خریدم ازش سر کار بذارم بعد کلی چونه تو تاپیک بگم نه !!!یا دیگه کلا جواب طرفم ندم....یا سر کار گذاشتن رو کار لذت بخشی بدونم....
نمیدونم چرا توی این دنیای مجازی نصف آدم ها دنبال این هستند خودشون بالا برن و اصلا کسی رو بالا نبرن....
و اما آخر حرف هام آدم هایی هم بودن پاک و زلال بودن و دوست داشتن کمک کنند و واقعا هم همه جوره هم علمی هم سرمایه کاری کمک بودن مثل همون دو بزرگوار که هنوز ازشون ممنونم...
همین طور آدم های واقعا موفقی که برای یاد دادن از علم خودشون بخیل نبودن...
در آخر بعد شش سال تلاش کردن و مهارت کسب کردن و کار کردن میخوام بگم ،دنیای مجازی چون اونایی که بهم یاد داده بود رو همون نکات اخلاقی که گفتم رو رعایت نکردم کمتر دیده شدم و کمتر پیشرفت کردم ....و عدم اعتماد حرفه ای ها و فرصت دادن برای تازه کار هایی که بتونند شکوفا بشن ....
دوستان ممنونم که دقایقی حرف هامو شنیدین...
ولی اینو بدونیم خدا هر کاری میکنیم میبینه و هرکاری کنیم به خودمون برمیگرده یه روزی اگر کسی رو سرکار گذاشتیم اگر دروغ به کسی گفتیم اگر کسی رو تمسخر کردیم اگر کسی رو میتونستیم کمک کنیم نکردیم یا برعکس اگر کسی رو کمک کردیم و فرصت دادیم بهش یه روزی برای خودمونم اتفاق میفته...
اگر تا الان فکر نکرده بودیم همین الان فکر کنیم خدا به ذزه ذره ی کارهامون نظاره گره ....
با تشکر از همه ی عزیزان...
دلنوشته ی یک کاربر دنیای مجازی MehraboOn کاربری از سایت کامپیوتر تالک
|
زندگی بافتن یک قالیست
نه همان نقش ونگاری که خودت میخواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده
نقشه را خوب ببین
نکند آخرِ کار، قالیِ زندگیت را نخرند
|
|
|
۱۳ فروردین ۱۳۹۴, ۱۲:۲۵ ق.ظ
|
|
RE: ***رنج نامه من در دنیای مجازی***
تجربه راتجربه کردن,خطاست
|
|
|
|
سپاسگزاری شده توسط: | |
|
۱۳ فروردین ۱۳۹۴, ۰۲:۱۰ ب.ظ
|
|
RE: ***رنج نامه من در دنیای مجازی***
اصلا هم این طور نیست که همه بخوان در کاری که برات انجام میدن خودشون نفعی ببرن.همه رو با یه چشم نبین
|
و اینک ای دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن در ابن دنیا چه دشوار است
چه رنجی می برد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است
|
|
|
سپاسگزاری شده توسط: | |
|