انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[blackhalo1989]

(۲۸ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۳۶ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  ازدواج سخت نیست...

من جسته گریخته خوندم اما نمیدونم چرا احساس می کنم حرفاتون فقط قشنگه ولی من در عمل دارم چیز دیگه ای میبینم.

[m.teymourpour]

(۲۸ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۴۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(28 فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۳۶ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  ازدواج سخت نیست...

من جسته گریخته خوندم اما نمیدونم چرا احساس می کنم حرفاتون فقط قشنگه ولی من در عمل دارم چیز دیگه ای میبینم.

منم قبول دارم تو عمل چیز دیگه ایه اما نه واسه همه
هستن کسانی که دارن با این حرفای قشنگ، قشنگ زندگی میکنن. نمونش هم مستندی که چند شب پیش تلویزیون نشون داد که یه خانمی با اینکه شوهرش چند سال فلج شده بود اما با عشق و علاقه داشت باهاش زندگی میکرد، مردی که حتی نمیتونست کارهای شخصی خودشو انجام بده
به نظرم ماها زیادی بدبین شدیم، البته تقصیر خودمون هم نیست
شاید بشه راحتتر گرفت و قشنگتر زندگی کرد
قبول دارم که الان مجردم و دارم این حرفارو میزنم، شاید وقتی که متاهل شدم به حرف شما برسم، اما امیدوارم که نرسم

[zahra_ce87]

(۲۸ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۰۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(28 فروردین ۱۳۹۴ ۰۷:۵۳ ب.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط:  روی صحبتم با آقایونه اونهایی که انصافا اهل زندگی هستن پسر خوبی باشین ببیننتون صادقانه بگید وضعم اینه دختری که عاقل باشه خوبی و شرافت شما رو ببینه سخت نمی گیره.

یکی از نزدیکان ما بود وقتی میخواست ازدواج کنه شرایط مالیشو شرح داد طرفم قبول کرد، بعد ازدواج شاکی شده بود که فلان چیز میخوام. اینو کجای دلم بذارم؟!
لطفا از ویرگول استفاده کنید، خوندن نوشتتون سخته.

خب احتمالا اون دختر به اندازه کافی عاقل نبوده یا خواسته اول ازدواج کنه بعد بقولی سازشو بزنه!
بابت ویرگول هم چشم الان اصلاح میکنم

---

(۲۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۰۶ ق.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  

(28 فروردین ۱۳۹۴ ۰۷:۵۳ ب.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط:  ...
روی صحبتم با آقایونه اونهایی که انصافا اهل زندگی هستن پسر خوبی باشین ببیننتون صادقانه بگید وضعم اینه دختری که عاقل باشه خوبی و شرافت شما رو ببینه سخت نمی گیره.
...

د نمیشه؛ یعنی نمیذارن! من رفتم ندادن دیگه! منو دختره به تفاهم نسبی رسیده بودیم ولی خانوادش یه جوری برخورد کردن که من فهمیدم روش هامون با هم بسیار متفاوته و کلا بیخیال شدم (دختره بیچاره اسیر بود تو اون خونه فک کنم)... اصن مشکل همینه که یا دختره هیچ کارس و بقیه وکیل وصیشن، یا دختره همه کارستو پر فیس افاده و ...
ازدواج به نظر من پسر نوعی یعنی چیدن یه گل از یه باغ؛ ولی من یا میرم تو باغ گل نداره، یا گله تو باغ نیست :دی

خب به گمونم خانواده پرتوقع بودن.اینجا باید یه نفر میانجگری(میانجیگری) میکرد.گاهی دختر حرفی نداره اما خانوادش کوتاه نمیان این هم یکی از معضلاته که بهش اشاره کردین تفاوت نسل ها تفاوت دیدهم داره تفکرات پدر و مادر با بچه فرق میکنه بنظرم نسل جوون هم نقش بسزایی تو این فرهنگ سازی داره

[blackhalo1989]

(۲۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۴۹ ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط:  خب احتمالا اون دختر به اندازه کافی عاقل نبوده یا خواسته اول ازدواج کنه بعد بقولی سازشو بزنه!

خب آدم چند تا از این نمونه ها میبینه ترسیده میشه.

[Bahar_HS]

(۲۸ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۰۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  لطفا از ویرگول استفاده کنید، خوندن نوشتتون سخته.

[abji22]

چرا این همه از ادم.پولدار بد میگید؟مگه پولدار خوب نداریم؟از بس گفتید پولدارا اینطورن اونطورن منم دید بدی پیدا کردم همش میگم نکنه طرف اهل این و اون چیزاباشه

[crevice]

(۲۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۴:۲۸ ب.ظ)abji22 نوشته شده توسط:  چرا این همه از ادم.پولدار بد میگید؟مگه پولدار خوب نداریم؟از بس گفتید پولدارا اینطورن اونطورن منم دید بدی پیدا کردم همش میگم نکنه طرف اهل این و اون چیزاباشه

شما نگران نباشید؛ هیچ ارتباط خاصی بین پولدار بودن و خوب و بد بودن وجود نداره...
موفق باشید

[shayesteNEY]

(۲۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۴:۲۸ ب.ظ)abji22 نوشته شده توسط:  چرا این همه از ادم.پولدار بد میگید؟مگه پولدار خوب نداریم؟از بس گفتید پولدارا اینطورن اونطورن منم دید بدی پیدا کردم همش میگم نکنه طرف اهل این و اون چیزاباشه

کسی از ادم پولدار بدش نمیاد
احتمالا صحبت بر این بوده که نکنه اونقدر اون پولش برامون قشنگ و پر رنگ جلوه بکنه که عیوب رو نبینیم
بحث اینه ابجی یا مثلا اینقد یه نفر زیبا هست که در اون چهره قشنگ همش تو تصورمونه بدون اینکه عیوب رو هم ببینیم !!!!!

[zahra_ce87]

(۲۹ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۵۴ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  

(29 فروردین ۱۳۹۴ ۰۴:۲۸ ب.ظ)abji22 نوشته شده توسط:  چرا این همه از ادم.پولدار بد میگید؟مگه پولدار خوب نداریم؟از بس گفتید پولدارا اینطورن اونطورن منم دید بدی پیدا کردم همش میگم نکنه طرف اهل این و اون چیزاباشه

کی گفته پولدار خوب نداریم؟؟؟ ای بابا، چرا به آدم تهمت میزنید!

آخ به شما برخورد به منم خیلی برخورد الکی مثلا ما خیلی پولداریم

ولی جدا از شوخی طبقه متوسط بچه های بهتری تربیت کردن تحویل جامعه دادن (حداقل تو هم دهه ای های ما که اینطور بود)گاهی پول زیادی باعث میشه از بچه دور میشن پول زیادی هم مشغولیات خودشو داره

[farhud]

این معیار چطوره؟
یکی که بتونه بر خلاف عرف (کولی بازی) و رسم و رسومات ابلهانه کاری انجام بده و از حرف مردم نترسه.
منظورم کار خلاف نیست. مثلا حاضره x تومن (حد بالا یا بالاتر از حد معقول یک هزینه ای توی شهرتون) پرداخت نکنید برای فلان کار (هر کار مربوط به ازدواج، فیلمبرداری، ماشین عروس، آرایشگاه و ...) و بگردید دنبال یه جایی که هزینه کمتری داشته باشه و باقی پول به درد زندگیتون بخوره؟
یا اصرار داره که یه بار ازدواج میکنیم و یه شبه و مردم چی میگن و ... از این چرت و پرتهای عوام.

فقط من مسولیت پریدنش رو گردن نمیگیرم.

[blackhalo1989]

(۳۰ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۳۸ ب.ظ)farhud نوشته شده توسط:  این معیار چطوره؟
یکی که بتونه بر خلاف عرف (کولی بازی) و رسم و رسومات ابلهانه کاری انجام بده و از حرف مردم نترسه.
منظورم کار خلاف نیست. مثلا حاضره x تومن (حد بالا یا بالاتر از حد معقول یک هزینه ای توی شهرتون) پرداخت نکنید برای فلان کار (هر کار مربوط به ازدواج، فیلمبرداری، ماشین عروس، آرایشگاه و ...) و بگردید دنبال یه جایی که هزینه کمتری داشته باشه و باقی پول به درد زندگیتون بخوره؟
یا اصرار داره که یه بار ازدواج میکنیم و یه شبه و مردم چی میگن و ... از این چرت و پرتهای عوام.

فقط من مسولیت پریدنش رو گردن نمیگیرم.

قضیه پیچیده تر از این حرفاست. یکی از دوستان که اخیرا جشن عروسیش بود تعریف میکرد که داماد (دوستم) و دختر و خانواده اش راضی بودن که عروسی ساده برگزار بشه و پولش رو یه کار دیگه کنن (فکر کنم میخواستن سفر زیارتی برن) ولی خانواده پسر راضی نبودن!
یا یه حالت فرضی، فرض کنید قرار میذارید که دو سال عقد باشید تا یه کم خودتون رو جمع و جور کنید و خانواده دختر هم قبول می کنن ولی یه سال که گذشت به هر دلیلی (مثلا حرف فک و فامیل عروس مثلا خاله عروس) مادر زن به زن فشار میاره و اونم به شما فشار میاره که عروسی رو برگزار کنید.

[shayesteNEY]

(۳۰ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۳۸ ب.ظ)farhud نوشته شده توسط:  این معیار چطوره؟
یکی که بتونه بر خلاف عرف (کولی بازی) و رسم و رسومات ابلهانه کاری انجام بده و از حرف مردم نترسه.
منظورم کار خلاف نیست. مثلا حاضره x تومن (حد بالا یا بالاتر از حد معقول یک هزینه ای توی شهرتون) پرداخت نکنید برای فلان کار (هر کار مربوط به ازدواج، فیلمبرداری، ماشین عروس، آرایشگاه و ...) و بگردید دنبال یه جایی که هزینه کمتری داشته باشه و باقی پول به درد زندگیتون بخوره؟
یا اصرار داره که یه بار ازدواج میکنیم و یه شبه و مردم چی میگن و ... از این چرت و پرتهای عوام.

فقط من مسولیت پریدنش رو گردن نمیگیرم.

منم خیلی به این موضوع فکر کردم و هیچ وقت نفهمیدم چرا کرایه لباس عروس دوستم سه میلیون بوده چرا حتما ماشین عروس باید شاسی بلند باشه چرا عروس باید یک میلیون پول ارایشگاه بده چرا مراسم رقص چاقو و ...........................
اخرش به این نتیجه رسیدم داستان پیچیده تر از این حرفاست . شاید من خودم به یک مراسم ساده راضی باشم و مامان و بابا و خانواده منم ارزوی یه سالن شیک برای مجلس من رو تو خودشون دفن کنند . خانواده داماد هم راضی باشند . پسر هم راضی باشه(یهنی همه چیز ها اوکی باشه هااااااااااااااااااااااااااااااااا که این خیلی کم پیش میاد من در بهترین شرایط دارم میگم)
اما یه ذره تو دلم این بیاد که نکنه میخان از قناعت من برای ساده بودن مراسم سو استفاده کنند نکنه فک میکنند من نمیتونم سالن اونجوری بخام و نمیتونم ارایشگاه فلان رو برم و بزارن به حساب سادگیم و ..........
که یک درصد بدونم که این تو دل خانواده و خود پسر میگذره اونوقته که قید مراسم ساده رو میزنم، که نکنه با ساده زیستن، خودمو از اون طرف بوم بندازم پایین
اینه اقا فرهود گاهی کوچکترین چیزاست که ...........................
اگه واقعا دوتا خانواده و همینطور پسر و دختر همدل باشند همه چیز خوب پیش میره

[blackhalo1989]

خلاصه اینکه دو دوتای ازدواج بعضی وقت ها چهار تا نمیشه (بعضی وقت ها شاید اعشارم خورد ).
یا مثلا فرض کن عروس خانم اولش میگه مراسم ساده و اینا بعد دوستش بهش میگه "دختر خاله من نصف تو هم درس نخونده ولی همون جایی که میخوای مراسم بگیری اونم مراسمشو گرفته" اون موقع است که شرایط وخیم میشه برای آقای داماد بیچاره.
یا اصلا طرف پیش خودش حساب میکنه اگه اولش کوتاه بیام تا تهش باید کوتاه بیام.
خلاصه اینکه قضیه مربوط به سی پی یو نمیشه که منطقی باشه، چیزایی که مربوط به آدما میشه انقدر پارامتر داره که نگو

---

(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۱۱ ق.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  اما یه ذره تو دلم این بیاد که نکنه میخان از قناعت من برای ساده بودن مراسم سو استفاده کنند نکنه فک میکنند من نمیتونم سالن اونجوری بخام و نمیتونم ارایشگاه فلان رو برم و بزارن به حساب سادگیم و ..........
که یک درصد بدونم که این تو دل خانواده و خود پسر میگذره اونوقته که قید مراسم ساده رو میزنم، که نکنه با ساده زیستن، خودمو از اون طرف بوم بندازم پایین

و خدا نکنه دوستی، دختر خاله ای، خاله ای، مادری کسی این فکرو بندازه تو سر عروس خانم. اون موقع است که داماد کباب میشه.

[farhud]

(۳۰ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۴۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  قضیه پیچیده تر از این حرفاست. یکی از دوستان که اخیرا جشن عروسیش بود تعریف میکرد که داماد (دوستم) و دختر و خانواده اش راضی بودن که عروسی ساده برگزار بشه و پولش رو یه کار دیگه کنن (فکر کنم میخواستن سفر زیارتی برن) ولی خانواده پسر راضی نبودن!
یا یه حالت فرضی، فرض کنید قرار میذارید که دو سال عقد باشید تا یه کم خودتون رو جمع و جور کنید و خانواده دختر هم قبول می کنن ولی یه سال که گذشت به هر دلیلی (مثلا حرف فک و فامیل عروس مثلا خاله عروس) مادر زن به زن فشار میاره و اونم به شما فشار میاره که عروسی رو برگزار کنید.

در حد اینکه جواب خود طرف چی باشه خیلی خوبه. حالا اگه عملی هم شد که فبها و نعم.
در شرایط اضطرار برای دفع ضرر بزرگتر ایرادی نداره کمی از موضع عقب نشست.
ولی شخصا برام دردناکه بخوام با دختری ازدواج کنم که دوتا پاشو تو یه کفش کنه که آرایشگاه و‌فیلمبردار و تالار و چی چی‌و ... الا و بلا از فلان بخش شهر باشه و با فلان قیمت، که از دوستها و فامیلهاش عقب نمونه.

[blackhalo1989]

(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۲۷ ق.ظ)farhud نوشته شده توسط:  ولی شخصا برام دردناکه بخوام با دختری ازدواج کنم که دوتا پاشو تو یه کفش کنه که آرایشگاه و‌فیلمبردار و تالار و چی چی‌و ... الا و بلا از فلان بخش شهر باشه و با فلان قیمت، که از دوستها و فامیلهاش عقب نمونه.

اومدیمو طرف همه چیش اوکی بود فقط همین مشکلی داشتی، اون موقع چی؟
بعد دردناک بودنش به کنار، هزینه اش سنگینه.