ممنون دوستان خوبم از توجهتون
راست می گی انرژی جان برا سرما خوردگی آدم نمیمیره اما فکر کنم داشتم هذیون میگفتم در ارسال قبلی
وای چقدر این چند روز غر زدم بابت این مریضیم خودم شرمنده شدم
مامانم صدا کردن برا شام نشد ادامه اش رو بنویسم . با همون وضعیت رفتم دکتر (دکتر آشنا بود). مامانم هم مریض شده بودن دیگه دو تایی رفتیم . یعنی واقعا قیافه ام تو آینه دیدنی بود . رسما یک چشمم بسته بود یکی باز.
البته الان بهترم . نمیدونم چرا نفس دکتر به آدم میخوره آدم بهتر میشه .
آهـــــــــــــــــــــــــا ! نـــــــــــــــــــــــــه . بحث نفس نیست! کار اون پنی سیلینی هست که نوش جان کردم .
پرستار رو دستم تست کرد که حساسیت نداشته باشم و دورش یه خط کشید با خودکار، یاد بچگی هام افتادم که برام ساعت میکشیدن دور جای تست .
نخندینا ! تا الان فکر میکردم اون دایره رو همینطوری میکشیدن که مثلا دلمون خوش باشه رو ساعدمون!!! ساعت بستیم باهاش سرگرم باشیم
(ولی جدا فکر میکردم فقط برا اینه که جای سوزن مشخص باشه نه اینکه ربطی به بعدش داشته باشه)
اما امشب فهمیدم برا این بوده که در صورت بروز حساسیت ، از یه حدی اگر التهابش بیشتر بشه متوجه بشن
اینو با همون صدای خروسیم از پرستار پرسیدم