انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[vida 67]

به نظرم چهار اثر از فلورانس اسکاول شین کتاب ویرانگریه. تمام حرفش اینه که صرفا با فکر کردن به هدفت بهش میرسی که این بینش باعث انفعال و در نتیجه شکست میشه.

[RadMan]

(۲۰ تیر ۱۳۹۲ ۰۳:۴۵ ب.ظ)vida 67 نوشته شده توسط:  به نظرم چهار اثر از فلورانس اسکاول شین کتاب ویرانگریه. تمام حرفش اینه که صرفا با فکر کردن به هدفت بهش میرسی که این بینش باعث انفعال و در نتیجه شکست میشه.

به نظر من هم درسته، من کتابای زیادی با موضوع مشابه خوندم بعد هم به همین نتیجه بالا رسیدم، حالا چرا این حرفا اینقدر طرفدار دارن؟ به نظز من چون قشنگن. چون باعث به وجود اومدن انرژی (کاذب) میشن قشنگن. ولی دزست نیستن. من ادامه تحصیل رو دوست دارم، رقابت رو هم دوست دارم ولی کنکور به شکلی رو که برگزار میشه رو نه. اصلن دیگه تحمل تلاش کردن و نشستن سر جلسه کنکور و دیگه ندارم.

[maryam.raz]

سلام دوست عزیز
منم پارسال امتحان دادم هم کامپیوتر هم انفورماتیک
ولی خب به احتمال زیاد قبول نمیشم
ولی تصمیم گرفتم اگه قبول نشم دیگه تمام زندگیم روی کنکور نذارم
چون موفقیت توی کنکور به خیلی چیزها بنده
من الان دارم دنبال کار میگردم
دارم چیزهای دیگه هم مث برنامه نویسی کار میکنم
اگه قبول نشم بازم کنکور میدم وواسش هم میخونم ولی کارم رو یا اون کارای دیگه رو کنار نمیذارم.
چون اینجوری اگه قبول نشم حداقل میتونم خوشحال باشم که تو یه سری چیزهای دیگه پیشرفت داشتم ووقتم به باد ندادم .
امیدوارم شما هم تصمیم درستی بگیری
موفق باشی

[kevin]

اگر واقعا شما این چند سال و درست و با منابع خوب درس خوندین و تست کار کردین و با در نظر گرفتن ضرایب و تمام این مسایل میخوندین و شرکت میکردین و نتیجه نگرفتین خوب یه چیزه سادست شما توناییشو ندارین توی این رشته ادامه بدین ولی اگر وقت کافی نذاشتین یا منابعتون خوب نبوده اون موقع باز میشه ادم یه شانس مجدد به خودش بده بعدشم نمیدونم چرا همه افتادن دنبال فوق گرفتن و دکتری گرفتن فوق و دکتری رو کسی میره دنبالش بخواد بره سمت کار پژوهش و تحقیق و تدریس وگرنه برای وارد بازار کار شدن لیسانسم زیادیه توی رشته کامپیوتر الان کسایی رو میشناسم توی زمینه برنامه نویسی فعالن که حتی دیپلمم ندارن ولی بیا ببین چه کارایی میکنن اگر میخواین ارشد بگیرین که جلوی درو همسایه و فک و فامیل پز بدین خوب اون دیگه بحثش جداست و باید طرز فکرت و اصلاح کنی به هر حال این کنکور با این سیستم داغون و کلید های اشتباش به نظر من بازم طوری نیست که کسی درست بخونه و نتیجه نگیره من امسال چند نفرو میشناختم برای زیر ده رفته بودن سر جلسه و لی به دلیل غلط کلید ها توی یکی دو تا سوال و ببی دقتی خودشون یکیشون ۴۸ شد یکیشونم ۸۰ یعنی میگم بازم با این که حق خوری میشه ولی طوری نیست که کسی مثلا برای زیر ده بخونه یهویی اصلا مجاز به انتخاب رشته نشه.الان نود درصد داوطلب های ارشد فقط برای اینکه از قافله عقب نمونن میخوان مدرک بگیرن وگرنه خودشونم نمیدونن با ارشد میخوان چی کار کنن

[mohammad.ardeshiri]

اینجور که شما تعریف میکنی (با تسلطتی که به کتابا داری) نیاز نیست وقتتو تلف کنی شما یه کاری جدا از کنکور کن مثلا حرفه ای یا کاری انجام بده کنارشم روزی دو ساعت بخون

البته من شک دارم اینجوری باشه فکر میکنم احتمالا یکی از دو مشکل زیرو داری:

۱-کتابه درستی نداری طبیعه اگه کتابت تستارو غلط حل کرده باشه شما هم حلو اشتباه یاد میگیری و در نتیجه فکر میکنی بلدی در حالی که اشتباه بلدی ( من پارسال یه کتابو که نمیخوام نام ببرم و کتابه معروفی هم هست احتمالا ۳۰% بچه های اینجا میخونن رو گرفتم و داشتم حل میکردم تا نهایتا دیدم منطقی به نظر نمیاد بعد رفتم کلاس با یه استاد معرف گرفتم دیدم بابا این کتابه یکی در میون غلط حل کرده بچه های بنده خدا از چی یاد میگرین!)

۲-شما برو پیش یه روان پزشک یا مشکل عدم تمرکز داری یا استرس یا .... هرچی که باعث این میشه تو جلسه مغزتون از حالت دیفالت خارج شه و اوردوز کنه

به هر حال آرزو موفقیتتو دارم و بهه خودت فشار نیار کنکور آسونتر از این حرفاست

[SubManesht]

من پاسخ ها رو بررسی کردم...

تمام دوستان پاسخ های دلسوزانه و مثبتی ارائه کردند...
اما هر چه دوستان تلاش می کنند که شما رو امیدوار کنند که راهی برای پیشرفت د زندگی پیدا کنید، اما شما با مخالفت هاتون ناامید کردید همه رو...

ساده ترین گزینه برای شما اینه که برید سر یه کاری که تخصص نمی خواد...
مثلا کار در شرکت های دولتی.
بالاخره یه جایی اگه بخواید می تونید پیدا کنید و اون طوری ها هم نیست که می گن.

سوء تفاهم نشه اما شما باید به روانشناس و یا مشاور (این دو تا فرق دارند) مراجعه کنید.
شما خیلی نا امید هستید و باورهاتون از زندگی دوره.

و مشکل شما فراتر از کنکور یا تخصص است.

[aamitis]

خیلی قاطعانه برخورد میکنند برخی از دوستان
اگه رفته بودم سرکار که دیگه حرفی نبود آخه نه میگفتن خنگ نه چیزی چون پشت کنکور نشتن منو ندیده بودن
من سرکار هم برم نمی تونم بی خیال درس بشم عاشقشم نه اینکه بعدش بخوام برای افزایش حقوق برم دنبالش

من چون از مشاور خاطره خوبی ندارم
اصلا اسمشو هم که میارید ترس عجیبی میفته توی وجودم

زمانی هم که با این سایت آشنا شدم
بررسی کردم دیدم دقیقا همان کتاب هایی رو که نتیجه گرفته بودم خوبه رو مطرح کرده بودن
به هر حال آدم بعد از دیگه حداکثر ۳سال کنکور دادن و کتاب های مختلف رو خوندن متوجه میشه که کدوم کتاب خوب توضیح داده کدوم اشتباه داره و...
انقدر ها تلاش کردم که به هیچ کار دیگری نرسیدم

یه چیزی که وجود داره اینه که نمیتونم قانع بشم به یه دانشگاه که نه رقیبی هست نه راهنمایی
و به هیچ پیشرفتی نرسم
من میخوام بعد از تجربیاتی که داشتم
یه دوست خوب پیدا کنم
یه استاد حسابی که دلسوزانه راهنماییم کنه من تا تهش میرم چون علاقه دارم
اساتید دانشگاه کارشناسیم همه منو میشناسن و کلی هم تحویل میگیرن
چون حتی شده بدون گفتن استاد خودم داوطلب میشدم
یه درس سخت که همه توش لنگ میزنن یه روز کامل خودم میرفتم درس میدادم


خیلی جملاتتون زیبا بود و خیلی دوستان با محبتی یافتم
از همه شما ممنونم
انشاالله بتونم واسه همتون جبران کنم

[M.Amin.M]

سلام دوست خوبم

نماز روزه های همتون قبول باشه دوستان.

اگه نظرمنو بخوای، برو دنبال کار ولی دست وپاشکسته واسه کنکور بخون مثلا روزی چندساعت، مطمئنم امسال رتبه خوبی میاری.نترس به خودت اعتماد داشته باش، ماه آخر فقط سوالای کنکورای سال های قبلو بخون، حتما رتبت عالی میشه.

توکل کن بر خدا وتلاش کن، ایشالا موفق باشی.تشکر.

[sybarite]

سلام خانم learned
من قبول دارم که کنکور نامرده . یادمه تو همین مانشت چند وقت پیش خوندم که یکی از دوستش تعریف میکرد و اون دوستش بدون درس خوب و امادگی کافی رفته کنکور داده و همه رو شانسی زده اگه یادم مونده باشه رتبش دو رقمی شده . اگه اشتباه نکنم اکثر بچه ها توصیه کرده بودن حتما انتخاب رشته کنه چون شاید خواست خدا بوده واما جانب رعایت بچه های دیگه که حقشونه رو نگه داره . از طرفی منطقی هم بود چون این بابا مثلا در یه دانشگاه تاپ عمرا میتونست به ترم ۲ برسه . یعنی خودش ضرر میکرد . نتیجه : همه اینها رو با مورد شما بزارین کنار هم میشه استنباط کرد کنکور نامرده .
اما چیزی که اینجا میخوام بهتون بگم غیر از همدردی و مشاوره و حرف ساده است . همه ما نسبت به کارکرد های جهان خلقت و طبیعت تجاربی داریم . عمدتا ذهنین . زیاده روی در اونها میشه خرافات زندگی و بی توجهی مطلق میشه تجرید و ماتریالیست . حضرت علی هم خوب میگه که : خدا را در شکستن اراده ها شناختم . ثابت شده که چندین نیروی دیگه به زندگی ما وارد میشه . مثلا فرض کنید یک نفر همیشه تو زندگیش تجربه کرده هر چی میگه اعم از دروغ یا راست سرش میاد . اون یه نفر منم . اونقدر چوب مزخرفات مو خوردم که نگو . یاد گرفتم همیشه خالی بندی هم که میکنم خیر باشه . چه برای خودم چه برای مردم همیشه جنبه مثبته ی قضیه رو ببینم . راست و حسینی مجبورم چون از نور خورشید واضحتر شده برام که در اندک مدتی همون میشه و اتفاق میفته . توجیح عرفانی قضیه هم بدون هیچ حاشیه و گزافه گویی این هست که خدای عزیز دوست داره با اراده بازی کنه . هونطور که میدونی اراده خدا دو قسمه : تکوینی ( صد در صدی خود خداس و حتما میشه . مثل سوزاننده بودن اتش . ) تشریعی ( اراده ای که تفویض شده ودر راستای وقوع و شرایط و اراده چیز های دیگه هست . مثل دروغ نگفتن . خدا دوست داره و اراده اش اینه که دروغ نگیم اما خوب ... ) . کل داستان سر سنجش اراده ماست بر اثر تفویض اراده اش یا تحریم اراده اش از ما . نتیجه : اون داستانه هست ! که میگه مورچه هه ۷۰ بار دونه رو میبره بالای دیوار اما موفق نمیشه !!! صرفنظر از حقیقی بودن یا نبودن داستان یه اشکال اساسی بهش وارده ! من هیچ وقت هیچ جا ندیدم کسی بگه اون مورچه فقط بر اساس غریضش عمل کرده ولی ما انسان ها غیر از غریزه صاحب تفکر هم هستیم . مثلا میتونیم دیوارو دور بزنیم یا اصلا تنبلی کنیم و دونه ای نبریم خونمون . دو نتیجه باید ازین پاراگراف دوم گرفت : 
۱ - لیس للانسان الا ما سعی ( جز از راه تلاش و کوشش چیزی نصیب انسان نمی شود . ) یعنی مطمین باش هر تلاشی کنی نصیبشو مستقیم و یا غیر مستقیم میبینی . یعنی باید به خدا و خودت ثابت کنی اراده پیشرفت تحصیلی و علمی که خواست خدا هم هست و به تو تفویض شده اراده ای محکم و استواره . در گوشی بگم این عزم شما که انجام دادی خودش نوعی شکر از خدا هم هست . مطمین باش تو تمام اون سال هایی که داشتی با جدیت تلاش میکردی خدا داشته با لبخند نگات میکرده و تحسینت میکرده . 
۲ - خدا به ما عقل داده پس باید ازش استفاده کرد . کنکور غریزی نیست . باید با محاسبه هزینه ها و فواید کسبی مادی و معنوی نسبت بهش فکر کنی و افدام کنی . علی الخصوص در قرنی زندگی میکنی که همه چیز تخصصی هست . اگر ازش استفاده نکنی تازه مواخذه هم میشی هم از طرف بنده هاش و هم از طرف خودش . بهت میگه دختر جون مگه من بهت عقل نداده بودم چرا خودتو این همه سال علاف کردی ؟
مطمینم الان پیش خودت میگی این دو نتیجه متضادن . اما اینطور نیست . ضمن اینکه مطمینی اولا تلاشت مثبت بوده و در راستای خواست خدا بوده و ثانیا هرگز بی ثمر نمی مونه ؛ باید اقدامات تو عقلی و مناسب هم میبوده . 
پس الان با توجه به دو تا نتیجه فوق یک راهکار داری به نظر من :
ملکه ذهنت کن که پشت خواست تو خواست محکم و لبخند خدا قرار داره ( نتیجه اول ) و بعد بیای شرط عقل و استفاده از عقل رو بکار بگیری یعنی : بشینی با خودت همه چیزو حساب کتاب کنی و برای اینده درست و با مشاوره متخصص واقعی تصمیم گیری کنی . محاسبه ات باید دو مرحله داشته باشه . اول نسبت به تمام محاسبات سالهای قبلت با دیده تخصصی کنکاش کنی و نقاط ضعف و قوتشو در بیاری .اینطوری میفهمی راه از بی راه کدوم بوده قبلا . بعدش ریز بشی برای کنکور امسالت ببینی چه هزینه هایی اعم از عمر و پول باید بدی . ایا توان مالی خوبی داری یا نه ؟ بعد متوجه میشی با چه ضریب تحملی و با چه احتمالی میتونی امسال دوباره کنکور بدی و ایا شرط عقل هست که کنکور بدی یا نه ؟ یادت باشه اصل پیشرفت تحصیلی هست نه رتبه . پس تو محاسباتت گیر نده به مدرک و رتبه و یونیو . چیزی رو انتخاب کن که ضمن علاقه ، عقلت و محاسباتت میگه با ضریب احتمال بالایی قبول میشی . روی مورد علاقه تاکید شدید دارم بخصوص که در روانشناسی هم ثابت شده موفقیت شروطی داره که علاقه بنیان اونه . اگر در رشته مورد علاقه ادامه تحصیل بدی و بعد شغل یا مطالعات اضافیت روی اون باشه ضمن شادابی و حفظ روحیه رو به پیشرفت و رضایت کلی از زندگیت به دستاورد هات با دیده خوبی نگاه خواهی کرد و اساسا موفق قلمداد میشی . افراد زیادی هستن که مثلا فوق دکترا هم دارن و مثلا رییس بخش مهمی هم هستن اما خودشون نسبت به این دستاوردها با دیده موفق نگاه نمی کنن و کلا رضایت کامل ندارن . پس علاقه رو پیش شرط محاسباتت بزار . این ازین . مشاوره نمیدم ها دارم نظرمو میگم . نکته آخر هم که به ذهنم میرسه اینه که خیلی دیم که افراد در جایگاه و موقعیت کنونی خودشون به بن بست نه راه پس نه راه پیش میرسن . راهکار روان شناسانه ای که از روانشناسا و حتی عرفا یاد گرفتم اینه که تو باید تو اینجور مواقع زاویه دیدت رو نسبت به شرایط عوض کنی. این قابلیت معنوی انسان هست که خدا در انسان کار کذاشته . مثلا تو بشدت از یک عملکرد همسایه ات عصبانی هستی . میخوای حسابی باهاش گرد و خاک کنی و احتمالا کلی هم تا حالا مردونگی کردی و دندون رو جیگر گزاشتی . اونو ادم خیلی بی مبالات و نفهمی میدونی که قابل اصلاح نیست . اما وقتی میری باهاش صحبت کنی متوجه میشی اون فرد یک بدبختی چنان بزرگی داره که اگه خودتو بزاری جاش بهش حق میدی که حقوق همسایه اش رو نبینه . از قضا مشکلش بدست تو مستقیم یا نا مستقیم حل میشه . چه احساسی داری ؟ تا چند ساعت پیش راجع بهش چی فکر میکردی و الان چه فکری می کنی . دلت می سوزه و کمکش هم میکنی . این یعنی فرایند نترسیدن از مشکل و حرکت به سمت اون . این تکنیک منجر به این میشه که زاویه دید تو نسبت به مشکلت عوض بشه . اما این کارو ذهنی هم میتونی انجام بدی . خود منچندین سال پیش علاقه شدید به تحصیل شبکه داشتم . کنکور قبول نشدم و یکی دو ماهی زانوی غم بغل گرفته بودم . اما با تعویض زاویه دید م رفتم آموزشگاه و شروع کردم به فراگیری شبکه . تا حد بالاترین سرتیفیکیت هم جلو رفتم . زمان دو سال گذشته بود . دقیقا همون سال امکان رفتن به دانشگاه فراهم شد . الان بعنوان TA خیلی قوی دارم کارمو میکنم و درس هم میخونم . ضمن اینکه با ارتباطاتی که از سر دانشم دارم مطمینم بعد از تموم شدن تحصیلم پیشنهادات خیلی بهتر شغلی هم برام فراهمه . اینا رو گفتم که تو محاسباتت سعی کن به زاویه دیدت هم نسبت به علاقه و هدفی که داری توجه کنی و ببینی ایا مسیر بهتری برات هست یا نه الا بلا باید کنکور فلان رشته با فلان رتبه رو بگذرونی . 
انشاء الله موفق شوید

[Andrew S.Tanenbaum]

سلام دوست عزیز.البته من کل مطالب بچه ها رو نخوندم اما به نظر بچه ها تقریبا کامل همه چیو گفتن.
به نظر من اولا چون شما دختری و بهرحال اون فشاری که رو پسر هست رو شما نیس(مثلا کسی از شما انتظار درآمد نداره) اگه واقعا امکانشو داری که بخونی،بشین بخون.اما چطوری بخونی؟
شما بیا دیدتو به کنکور عوض کن.بقول خودتون میگید چیز جدیدی وجود نداره که واسه کنکور بخونی،این نقطه قوت شما میتونه باشه.کما اینکه من میگم اگه واقعا چنین باشه باید نتیجه مطلوبتون رو می گرفتید.یا حداقل ۷۰% حقتون رو.بنظرم اینجور نیس و یه جای کار می لنگه.
شما میگی طرف همه درسو نخونده و مثلا رتبه ش ۲ رقمی شده.خب شاید دیدش درست بوده.مثلا همه میدونیم که واسه درس ساختمان داده مهندسی کلا از گراف سوال نمیاد.یا به ندرت میاد.شاید اون طرف اومده دو دوتا چهارتا کرده دیده نباید رو همچین مبحثی واسه این درس وقت بذاره ولی در مقابل شما اومدی فلان ساعت این مبحثو خوندی.حالا این یه مثال بود واسه رسوندن منظورم.
در کنکور ارشد شما باید دنبال یه میانگین خوب باشید.اینکه شما میگی همه کتابو خوندی،همین خودش باعث میشه توقعت بالا بره.این یکی از خطرناکترین نکته های کنکوره.اگه اون درسو یه ذره بالا پایین بدن شمائی که بیشترین ضرر رو کردی.این بلایی بود که پارسال سر درس سیستم عامل بسر خود من اومد.میدونی من اومدم چیکار کردم؟با خودم گفتم سیستم عامل(علی رغم علاقه زیادی که به این درس دارم)هیچ حسابی روش نیس.پس بیا مثلا با معماری یا مدار جبران کن.خداوکیلی این تنها کاری بود که من کردم.یه جمله بود از یه جائی خوندم که همیشه تو ذهنمه میگه که " بجای اینکه خیلی سخت کوشانه کار کنید کمی هوشمندانه تر عمل کنید "
ما فرض رو بر این میذاریم که شما به تمام مطالب مسلط هستید.بنابراین فرض باید ایراد کار جای دیگه باشه.بعضیا هستن تشریحیشون فوقالعاده قوی و تستیشون ضعیفه.شاید شما جز این دسته باشید.یا استرس عامل اصلی باشه.حالا هرچی.این چیزیه که خودت باید پیداش کنی.چون هیچکی اندازه خودت نمیدونه چی تو دلت میگذره و اصل ماجرا چیه.
نتیجه گیری:به نظر من شما اول بیا مو به مو شرایطتتو بررسی کن و ببین کجای کاره که نشتی داره.بعد که پیداش کردی اون موقع راه درمانشم راحت پیدا میشه.کمی سطح توقعت رو بیار پایین.
از نظر من(براساس نوشته های خودتون)ایراد از دیدتونه.

[انرژی مثبت]

شاید خوندن این تاپیک هم براتون مفید باشه

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[mojimbn]

سلام
نماز روزه هاتون قبول باشه
من میخوام داستان خودم و دوستم رو بهتون بگم
من حدود ۸۷ فارغ التحصیل شدم نمیدونستم کنکور بدم یا ندم با دوستم رفتیم پیش یه روحانی تا برامون استخاره بگیره (البته اگه اعتقاد دارین)برای من خوب اومد(یعنی برای کنکور شروع کن) وبرای دوستم بد (یعنی بی خیال کنکور ) دقیقن طبق همون هم عمل کردیم یعنی دوستم رفت دنبال کار ومن شروع کردم به خوندن و حدود ۳ تا کنکور رو دادم وقبول نشدم (البته کنکور اولی کاملا بوق رفتم سر جلسه و برای کنکور سومی هم واقعا سنگ تمام گزاشتم از بس که خوندم) . بعد از این سه کنکور وارد یه کار دولتی شدم و چون فکر ارشد از سرم بیرون نمیرفت گه گاهی یه نگاه به کتابها میکردم ودو تا کنکور دیگه دادم تا اینکه بلاخره یه رتبه صرفا در حد قبول شدن به دست اوردم .
خوب تا حالا ،من از نظر مال دنیا چی دارم ؟ هیچ چی !!! وتازه میخوام شروع کنم برم دانشگاه برای ارشد بخونم و چشم به اینده ای نه چندان روشن بدوزم
بریم سراغ دوستم که بی خیال کنکور شد اون بعد از فارغ التحصیلی رفت به یه شرکت طراحی وب و در کنارش رفت کلاس زبان آخه هدفش این بود که بره اون ور آب . بعد از دوسال رفت به شرکتی که تو کار مخابرات هست کار کرد و کلاس زبانشم تموم شد ومدرک تافل گرفت و روز به روز زبان انگلیسیش قویترشد. خوب از اونجایی که فردی با اراده و با پشت کار بود خیلی زود خودش رو تو شرکت جدید نشون داد .طوری که کاراش ردیف شد که بره مالزی درس بخونه اما شرکتشون بهش یه پیشنهاد حقوق خوب کرد و اون به همین دلیل به خارج نرفت و در ایران موند .سرتون درد نیارم الان اون برای خودش برو وبیایی داره و یک کار خوب و تخصصی و یک حقوق نزدیک به ۲ ملیون در ماه و یک اینده ای کاملا روشن.

حالا خودتون قضاوت کنید ....
به نظر من درس خوبه اما باید بدونین که تواناییتون در چه حدیه ما با داشتن مدرک لیسانس دیگه میتونیم وارد کار بازار بشیم و بسته به زمینه کارمون روز به روز پیشرفت کنیم ویا میتونیم برای ادامه تحصیل بخونیم وکنکور امتحان بدیم و امید داشته باشیم که قبول بشیم ، تازه وقتی قبول شدی تازه اول شروع کارته . اما با ورود به کار ازاد این دیگه به پشت کار خودتون بستگی داره که ایا موفق میشین یا نه، منظورم اینه که قول کنکور جلوی شما نیست .
موفق باشین

[mehran666]

سلام آدم ها خیلی روحیات مختلف دارن و با هم فرق میکنن ولی یه سری ها برای پول درس میخونن و میگن ببین چون اون از فلان راه به پول رسیده چقدر موفق بوده و معیار سنجش موفقیتشون پوله و دلیل قبول نشدن و نیاوردن رتبه مناسب بسیاری از افرادی که کنکور میدن همینه یعنی موفقیت در کنکور راهی برای رسیدن به پولدار شدن میدونن
ولی افرادی که طوری بزرگ شدن و اجتماعشون طوری اونارو بزرگ کرده که به درس به عنوان علم نگاه میکنن و رو موضوعات تسلط پیدا میکنن نتیجه بهتری میگیرن
همین عضوی که گفت رفیقش تو مخابرات ماهی ۲میلیون میگیره اون کارشو به عنوان علم نگاه کرد نه صرفا برای پول درآوردن
تو اکثر پاسخ ها ملاک موفقیت و دید افراد روی نتیجه که بدست آوردن پول باشه بود که در آوردن پول آخرین مرحله از یه تلاش میتونه باشه نه اولین مرحله اونایی که موفق نمیشن کارارو براساس پولی که حالا بعدا قراره بدست بیارن میسنجن
کاری مثله ساخت یه وب سایت اجتماعی فیسبوک شاید اوایل چیز جالبی نبود ولی الان ...

[aamitis]

خیلی ممنونم از الطاف بی شائبه همه دوستان

خیلی خیلی مطالب زیبا بود اگر میتوانستم هزاران بار تشکر میکردم و هزاران بار به همه +میدادم
به خصوص کسانی که وقت زیادی گذاشتن و از تجارب خودشون و دوستانشون گفتن
و در راس همه آن ها مدیران محترم این سایت که واقعا زحمت میکشن
واقعا جالب بود واسم خیلی از صحبت هاتون اگر بخوام اسم بیارم ممکنه برخی از دوستان از قلم بیفتند
انشاالله همه موفق باشید
توی این روزها ،موقع افطار، به خصوص شب های قدر دعا برای همدیگر رو فراموش نکنیم

سپاس از همه

[Lover Of Science]

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان عزیز مانشتی
آجی خوبم امیدوارم تا الان به یه نتیجه خوبی رسیده باشین
یکی از دوستام که داره دکترای روانشناسیشو میگیره این کتاب بهم معرفی کرد:
کتاب از حال بد به حال خوب - شناخت درمانی - دیوید برنز - مهدی قراچه داغی
واقعا کتاب مفید و خوبیه.
امیدوارم مفید باشه براتون