اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
سلام عرض می کنم خدمت بچه های گل مانشتی، سعید ایزدی هستم متولد سال ۶۸ و تهران، البته اصالتا اصفهان
به لطف خدا و دعای خیر پدر و مادر رتبه ۶۹ هوش رو کسب کردم.
۱- در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
من فارغ التحصیل نرم افزار کارشناسی پیوسته هستم.
۲- با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
راستش من از بچگی علاقه زیادی به کامپیوتر داشتم و کلا اوقات فراغتم رو پای کامپیوتر میگذروندم، این بود که برای کارشناسی هم ترجیحا دوست داشتم کامپیوتر بخونم و شاید جالب باشه بدونید که تو انتخاب رشته کارشناسی من فقط دو رشته کامپیوتر و فناوری اطلاعات رو زدم و لاغیر
۳- کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
به لطف خدا من دوران کارشناسی رو دانشگاه سمنان گذروندم
۴- در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
حقیقتش تو دوران کارشناسی من سعی می کردم اکثر درسا رو خوب بخونم حالا چه علاقه داشته باشم بهش چه نداشته باشم ولی خب نتیجه همیشه یکسان نبود، معمولا درسای کامپیوتری مثل سیستم عامل و نظریه و ذخیره بازیابی و اینا رو نتیجه خوبی می گرفتم ولی درسای دیگه مثل مدار الکتریکی و مدار منطقی و اینا نمره خوبی کسب نمی کردم. البته بزرگترین نقطه ضعف من تو دوران کارشناسی دروس عمومی بود
۵- از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
نه من زمانی که وارد دانشگاه کارشناسی شدم اصلا به فکر ارشد نبودم و کلا واسه ۴ سال بعدم برنامه ریزی نکرده بودم، تمام تلاشم این بود که دوره کارشناسی رو خوب بگذرونم( البته از ترم ۳ این تصمیم رو گرفتم
) ولی خب زمانی که سال چهارم رسیدم احساس کردم این توانایی رو دارم که فوق لیسانس هم بگیرم و از اون موقع به فکر افتادم که ارشد بخونم. من همیشه در مورد مسیر زندگی یک نظری دارم که البته از یک فیلم الهام گرفته ام. من فکر می کنم که ما توی یک شب تاریک و توی یک جاده تاریک می تونیم فاصله بین دو شهر رو تنها با یه چراغ قوه طی کنیم. مهم نیست که بُرد این چراغ قوه اونقدری زیاد باشه که کل جاده رو یکجا برای ما روشن کنه، مهم اینه که این چراغ قوه ۲۰ متر جلوی ما رو روشن کنه و بعد از طی مسافت ۲۰ متر، ۲۰ متر دیگه. اینجوری میتونیم جاده طولانی و تاریک رو بگذرونیم. زندگی هم همینه، من اوایل دوره کارشناسی تمرکزم رو گذاشتم رو ۲۰ متر اول و حدود ترم ۵ ۶ کم کم زمزمه های ادامه تحصیل تو ارشد اومد سراغم و ۲۰ متر ارشد کم کم در حال روشن شدن بود
( چقدر طولانی نوشتم شرمنده
)
۶- آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
نه من از ابتدا یعنی همون ترم ۶ ۷ تصمیم داشتم که هوش مصنوعی بخونم چون احساس می کردم خیلی برام جذابیت داره و از ابتدای مهر ۹۱ تمام تلاشم رو گذاشتم روی هوش مصنوعی.
۸- میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
زبان ۵۱
ریاضی ۲۰
مشترک ۳۰ ( خیلی کم زدم متاسفانه
)
تخصصی هوش ۴۲
۷- آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
بله سال اول بود که ارشد میدادم، البته من تصمیم گرفتم هرجوری هست شهریور ۹۱ فارغ التحصیل بشم و از مهر بدون دغدغه برای ارشد خوندم که خدا رو شکر اینطور شد.
۸- بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
این موضوعی بود که اوایل خوندن برای ارشد خیلی منو اذیت می کرد، خب دانشگاه سمنان نسبت به سایر دانشگاه ها زمینه مناسبی برای کامپیوتر نداشت و ما دومین ورودی این رشته بودیم و من همش فکر می کردم که ممکنه نتونم با دانشگاه های دیگه رقابت کنم ولی خب خوشبختانه تونستم به لطف خدا به این افکار غلبه کنم و استارت رو بزنم. میگن مهم ترین قدم برای حرکت دادن یه قطار گذاشتن اون رو ریله واقعا دانشگاه دوره کارشناسی موضوع مهمی نیست، خیلی بودند دانشجوهایی که از دانشگاه های شریف و تهران ارشد قبول نشدن و خیلی بودن دانشجوهایی که از سایر دانشگاه ها رتبه ممتاز آوردن ولی خب بچه هایی که تو شریف و تهران و امیرکبیر خوندن و به طور جدی واسه ارشد میخوان بخونن شاید امتیازاتی داشته باشن که من معتقدم بچه ها از سایر داتشگاه ها با کمی تلاش می تونن اون امتیازات رو هم کسب کنن.
۹- از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
من از تابستون برنامه داشتم که برای ارشد بخونم، مرداد ماه منابع رو تهیه کردم ولی متاسفانه پروژه کارشناسی من سنگین از آب در اومد و مجبور شدم تا پایان شهریور روی پروژه کار کنم و بنابراین از مهر شروع کردم برای خوندن.
به لطف خدا وقفه و یا اتفاقی در طول مدت زمان خوندم پیش نیمد.
۱۰- برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
نه ثابت نبود برنامه ریزیم، به عنوان مثال من قصد داشتم که همه درسا رو بخونم ولی تا آذر ماه نشد که سمت مدار و ریاضی مهندسی برم و بعد از آذر هم دیدم دیگه به صلاحم نیست روی این درسا وقت بذارم و کلا بیخیال این دو درس شدم.
۱۱- بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
بله به عنوان مثال درس آمار خیلی زیاد بود و تصمیم گرفتم که توی مدت آمادگی برای ارشد پخشش کنم تا اینکه بخوام فشرده بخونم. این موضوع در مورد سیستم عامل هم صادق بود ولی چون من از دوره کارشناسی پایه خوبی تو سیستم عامل داشتم نگرانیم کمتر بود.
۱۲- آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
بله من به خاطر ترسی که از سوالات سیستم عامل پارسال داشتم سیستم عامل رو خیلی قوی کار کردم و مفهومی ترین درس ارشد به نظرم نظریه است که برای اونم وقت زیادی گذاشتم. در مورد دروس ریاضی هم درس آمار رو براش خیلی وقت گذاشتم و دروس تخصصی هم هوش مصنوعی.
محاسبات درس خوبیه و مفاهیم خاصی نداره فقط سرعت عمل توی محاسبات میخواد که خب با تمرین این مهارت کسب میشه، درس گسسته یه مقدار بد قلقه ولی خب با تست زدن زیاد تونستم تا حدودی باهاش کنار بیام. دروس منطقی و معماری دروس راحتی هستن به نظرم و خیلی نیاز نبود باهاشون کلنجار برم. طراحی الگوریتم و ساختمان هم دروسی هستن که تست زدن زیاد نقش مهمی برای تسلط داره.
۱۳- خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
من منابع رو مرداد ماه تهیه کردم و چون خیلی در موردشون تحقیق کرده بودم ایمان داشتم که با همین ها به نتیجه ای که میخوام میرسم. سعی نمیکردم با از این کتاب به اون کتاب پریدن ذهن خودم رو به هم بریزم. اینجا با شعار گاج موافق بودم که می گفت "به جای اینکه چندین کتاب بخوانید کتاب های گاج رو چندبار بخوانید"
البته به شرطی که منابع خوبی در دست داشته باشیم و با تحقیق بهترین منابع رو جمع کرده باشیم.
۱۴- میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
ریاضی مهندسی پارسه دکتر معتقدی
آمار پارسه مهندس طورانی
محاسبات دکتر آنالیز عددی دکتر بابلیان انتشارات پیام نور و پوران پژوهش دکتر یوسفی
گسسته کتاب دکتر قلی زاده انتشارات شریف و پوران پژوهش
نظریه پیتر لینز و حل تست های ۱۰ سال گذشته ( کتاب خوبی برای تست زدن وجود نداره )
معماری مانو و پوران پژوهش
منطقی مانو و پوران پژوهش
سیستم عامل پارسه دکتر حقیقت
ساختمان داده پارسه مهندس طورانی
طراحی الگوریتم پوران پژوهش
هوش کتاب راسل و پوران پژوهش
۱۵- بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
اکیدا پیشنهاد می کنم که نظریه رو از وی مرجع خوند و سیستم عامل هم کتاب دکتر حقیقت خودش یه پا مرجعه
۱۶- ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
درس به درس متفاوت بود، بعضی از اساتید واقعا جزوه خوبی داشتن و البته از جزوشون امتحان می گرفتن
ولی خب در بعضی موارد هم که استاد تسلط نداشت در ارائه مطالب ومجبور می شدیم از روی مرجع بخونیم.
۱۷- زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
من پایه خوبی از زبان داشتم ولی خب مدتی بود که سمت زبان نرفته بودم و آمادگی نداشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم که برای زبان هم وقت خاصی بذارم. من در مورد زبان یه پیشنهاد دارم به دوستان و اینه که برای ۱۰ تا تست اول زبان که اختصاصا از لغات هست سمت لغات ارائه شده توی دوره GRE تخصصی کامپیوتر برن، البته من خودم این کار رو نکردم و بعد از کنکور فهمیدم که لغات تخصصی کامپیوتر GRE تماما برای زبان تخصصی استفاده میشه. برای درک مطلب همون کتاب زبان عمومی پارسه کافیه به نظرم.
۱۸- در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
من وقت زیادی برای ریاضی گذاشتم، حتی تو دوره مطالعه اولم ریاضی مهندسی هم کم و بیش خوندم و بر اساس شیوه سوالات سال های قبل از آمادگی خوبی برخوردار بودم ولی روز کنکور یهو همه چی عوض شد و اون سوالات ریاضی اومد. ولی خب دیدیم که رتبه ۱ امسال همین ریاضی رو ۶۸ زده پس کار نشد نداره
۱۹- اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید..
من خیلی سعی می کردم که با برنامه درس بخونم ولی واقعیت اینه که اصلا نمیتونستم
معمولا اول هر هفته یا هر ماه خیلی با شور و هیجان برای ۱ ماه یا ۱ هفته آینده ام برنامه ریزی می کردم ولی خب فقط برنامه ریزی بود
شاید باشند دوستانی که از این که برنامه ریزی می کنند و به برنامه شون عمل نمی کنند خیلی عذاب بکشن ( مثل خود من ) ولی نگران نباشن، برنامه ریزی خیلی خوبه و واقعا لازمه ولی نباید نسبت بهش خیلی حساس شد. نظر شخصی من اینه که برای خود من آوردن ریزِ برنامه روی کاغذ جواب نمیداد و بیشتر اون برنامه ای که شب به شب برای فردام توی ذهنم انجام می دادم به دردم می خورد.
من یه توضیحی هم در مورد تست زدن بدم شاید مفید باشه. اینکه خیلیا هستن که اول میرن سراغ درس و شروع می کنن خوندن کتاب پایه، مثلا در مورد معماری شخص اول میره کل مانو رو میخوره بعد ۱ ماه آخر میاد سمت تست زدن و تازه اونجاست که میبینه کلا سبک تست ها و با آنچه که تو کتاب مانو اموده فرق داره. این مورد در مورد سایر درس ها صادقه. به همین خاطر من به دوستان پیشنهاد می کنم که حتی به محض شروع تست هم کار کنن، جوری نباشه که اول بریم سراغ کتاب های مرجع و کتاب رو بخوریم بعدا مثلا ۱ ماهه آخر بیایم شروع کنیم به تست زدن.شخص وقتی همراه با درس تست هم میزنه متوجه میشه که از چه مباحثی از کتاب چه تست هایی و به چه صورت و با چه ظاهری میاد و این خیلی فرد رو جلو میندازه.
۲۰- آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
من تنها مطالعه می کردم و این موضوع فرد به فرد متفاوته.
۲۱- حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
سرعت مطالعه من خوب بود، سعی می کردم با بودجه بندی حجمی و زمانی پارسه خودمو وفق بدم اتفاق میفتاد که از برنامه عقب بیفتم و یا جلو بیفتم البته من آزمون های پارسه به جز ۱۰۰ ها چیزی شرکت نکردم ولی بنا رو بر این میذاشتم که می خوام شرکت کنم و خودم رو میرسوندم
خودمو گول میزدم
۲۲- اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
در مورد دو درس ریاضی مهندسی و مدار مجبور شدم که این دو درس رو کنار بذارم چون به مدار که علاقه نداشتم و ریاضی مهندسی هم پایه خوبی نداشتم به همین خاطر این دو تا آذرماه کنار گذاشتم ولی در مورد سایر درس ها اگر عقب میفتادم از روزهای جمعه استفاده می کردم، من معمولا روزهای جمعه رو استراحت می کردم و در مواردا ین چنینی به صورت جبرانی ازش استفاده می کردم.
۲۳- اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
من به خاطر علاقه ای که به هوش مصنوعی داشتم از ابتدا تمرکزم رو روی هوش گذاشتم البته مهرماه قصد داشتم دروس تخصصی نرم رو از دی ماه شروع کنم ولی کم کم فهمیدم که به هوش علاقه بیشتری دارم و تصمیم گرفتم از تمام وقتم برای هوش استفاده کنم.
۲۴- آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
بله خب مطمئنا کسی نیست که کل این مدت رو با سرعت یکسان درس بخونه، معمولا هر دو سه هفته یکبار احساس سنگینی می کردم و واقعا خسته می شدم و ترجیح میدادم که یه روز فقط به کارهای مورد علاقه ام برسم مثل بازی کردن PES و گشت و گذار توی نت البته توی کل این مدت آمادگی ارتباط من با شبکه های احتماعی اصلا قطع نشد
ناامیدی که کاملا متوقفم کنه خدا رو شکر سراغم نیمد ولی خستگی زیاد بود که به لطف خدا مجددا انرژی می گرفتم و ادامه می دادم. چیزی که خیلی به من انگیزه میداد شاد کردن دل پدر مادرم و نشوندن خنده روی لبهاشون بود. پدر و مادر من واقعا برای من و دو برادرم خیلی زحمت کشیدن و هرجوری بود میخواستم گوشه این محبت هاشون رو جبران کنم و فکر کنم تصمیم راسخی که تو این مورد داشتم خیلی بهم انرژی میداد. شاید اغراق به نظر بیاد اگه بگم علاقه ای که به شاد کردن دل پدر و مادرم داشتم به ادامه تحصیل نداشتم.
۲۵- از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
نه هیچ کلاس کنکوری استفاده نکردم و اعتقادی هم به این جور کلاس ها ندارم. البته این به این معنی نیست که اینجور کلاس ها مفید نیستند. چون دلم راضی نمی شد پدر مادرم هزینه نسبتا زیادی رو برای کلاس های کنکور من پرداخت کنن هرجوری بود میخواستم به خودم ثابت کنم که تاثیر چندانی نداره اینجور کلاس ها و به لطف خدا برای خودم اثبات شد. ممکنه دوستان از این کلاس های استفاده کرده باشن و نتیجه خوبی گرفته باشن. قضاوت نمیشه کرد.
۲۶- آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
کنکور آزمایشی فقط ۱۰۰%های پارسه رو ثبت نام کردم. همونجور که گفتم دلم راضی نمی شد که هزینه اضافی به خانوادم تحمیل کنم و به همین خاطر فقط ۱۰۰% ها رو ثبت نام کردن ولی از بودجه بندی و زمانبندی پارسه استفاده می کردم و سعی می کردم که خودم رو به اونها برسونم. رتبه هایی که من در دو آزمون نهایی پارسه آوردم واقعا خیلی بهم اعتماد به نفس داد و رتبه جامع اول من ۱۳۰ و رتبه جامع دومم ۵ شد، خب این یعنی اعتماد به نفس در حد لالیگا
روز کنکور اونقدر اعتماد به نفس داشتم که حاضر بودم با دوستم برای زیر ۱۰۰ شدن شرط ببندم ولی نبستم
حیف شد هــــا
۲۷- تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
اگر منظور از جمع بندی رو مرور همه جانبه دروس بدونیم بله، من تقریبا از ۲ هفته مانده به کنکور تقریبا ۸۰ درصد از زمانم رو صرف مرور مباحث قبلی و ۲۰ درصد باقیمانده رو صرف مباحث جدید می کردم. این روند به مدت یک هفته ادامه داشت تا اینکه بعد از آزمون جامع دوم پارسه ۱۰۰ درصد زمان رو برای مرور استفاده می کردم. البته من در مورد آمادگی برای ارشد یه استانداردی توی ذهنم بود و حداکثر تلاشم این بود که به این استاندارد برسم. من رابطه بین زمان و میزان آمادگی برای کنکور رو مثل یک سهمی کامل در نظر می گرفتم به طوریکه مهرماه و آبان ماه سطح آمادگی پایین بود و خب به مرور زمان با شیب ثابت یا متغیر این منحنی اوج می گرفت(میزان آمادگی بالا میرفت) و بعد از مدتی کنار گذاشتن، درس سطح آمادگی شروع می کنه به افت کردن. من فکر می کردم که بهترین حالت زمانی پیش میاد که ماکزیمم این منحنی از لحاظ آمادگی تلاقی پیدا کنه با روز کنکور، یعنی ماکزیمم این منحنی بیفته روی روز کنکور. تعدادی از بچه ها وجود داشتند در سالهای قبل که این ماکزیممشون افتاده روی دیماه. یعنی اواسط دیماه اوج آمادگیشون بوده و بعدا به یهانه آماده بودن، درس خوندن رو آسون گرفتن و تا روز کنکور بخشی از مطالب از ذهنشون رفته. من فکر می کنم در این مورد تونستم موفق باشم، گواه این مطلب هم رتبه های دو آزمون جامعم هست که تنها یک هفته مانده به کنکور بهترین رتبه ممکنم رو آوردم.
۲۸- برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
مراجعه شود به سوال ۲۶
۲۹- آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
نه اینطور نبود، اصلا در مورد درصدهام پیش داوری نمی کردم و تنها موردی که بهش فکر می کردم این بود که نهایت تلاشمو بکنم به آنچه که براش زحمت کشیدم برسم. چون اینکه شخص سر حلسه ذهنش آماده باشه یا نباشه خیلی مهمه، بعضی وقتا ذهن اونقدر آماده است که سخت ترین تست ها رو حل می کنه در حالی که بعضی روزهای دیگه ساده ترین تست هارو حل نمی کنه، به همین خاطر واقعا چیزی قابل پیش بینی نیست. در مورد آمادگی ذهن موضوع تمرکز مطرحه که در سوالات پایانی پاسخ دادم.
۳۰- سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
سر جلسه از ۱۰ سوال اول زبان فقط تونستم یکییشو جواب بدم (که اونم اشتباه زدم
) و این خیلی منو در لحظه اذیت کرد ولی خب شاید خواست خدا بود که تونستم خودمو کنترل کنم. وقتی رفتم سراغ تست های درک مطلب و ریدینگ دیدم خیلی خوب میتونم جواب بدم و از این قسمت با لبخند گذشتم
اما ریاضی واقعا آزاردهنده بود. مخصوصا برای بچه هایی که برای ریاضی وقت زیادی گذاشته بودند. من بر اساس ریاضی سالهای قبل برای درصد ۵۰ ۶۰ اومده بودم ولی خب تیپ سوالات کاملا عوض شده بود و من در دور اول که سوالات ریاضی رو رد شدم فقط یک تست رو جواب دادم و این خیلی به من استرس وارد کرد. اما هرجوری بود میباست تست هارو حل می کردم تا زحمت هام هدر نره، دور دوم ۳ تا تست دیگه رو زدم و در نهایت دوتا تست هم بین دوگزینه مونده بودم که بر اساس شانس زدم و در مجموع ۲۰ درصد تونستم ریاضی بزنم. سوالات ریاضی روی تست زدن مشترک من خیلی تاثیر گذاشت، تمرکزم رو ازم گرفت، من قسمتی از وقت مشترک رو ناخواسته برای ریاضی گذاشتم و این باعث شود که مشترک رو با عجله بزنم و دقتم به شدت بیاد پایین به طوریکه که مشترک با اندازه ۵۰ ۶۰ درصد تست جواب دادم ولی درصدم شد ۳۰ و این نشون از پاسخ های غلط منه. به نظرم نباید زمان درسی رو فدای درس دیگه کرد.
۳۱- آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
ترتیب چیدمان سوالات رو استفاده می کردم. ابتدا زبان و بعد ریاضی و در نهایت مشترک و تخصصی هوش
۳۲- وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
من سوالات رو توی دو دوره میزدم. ابتدا کل سوالات رو از بالا به پایین چک می کردم و اونایی که برام راحت بودن یا مشابهشون رو دیده بودم میزدم و توی دور دوم به جنگ سوالاتی که فکر می کردم میتونم حل بکنم میرفتم. این مورد در مورد همه دروس صادق بود حتی زبان و فکر می کنم توی مدیریت زبان خیلی کمکم کرد.
۳۳- وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
وقت کم نیاوردم البته من یه مقدار از وقت مشترک رو برای ریاضی گذاشتم و برای جبرانش سرعت عملمو تو مشترک بردم بالا که خب اگرچه وقت کم نیاوردم ولی در مورد مشترک ضرر کردم. در مورد تخصصی هوش هم چون من فقط تخصصی هوش رو میزدم معمولا وقت زیاد میاوردم و بعضی تست ها که سخت بود رو با دقت حل میکردم.
۳۴- آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
نه اصلا علاقه ای به این کار نداشتم که درصدهامو حساب کنم. تازه داشتم نفس راحت می کشیدم و این باور رو داشتم که اگه اتفاق بدی قرار باشه بیفته و یا اتفاق خوب ترجیح میدم سه ماه دیگه متوجه بشم، نمیخواستم شادی ای که به خاطر رهایی از بند درس داشتم رو با محاسبه درصدهام از دست بدم. ولی خودم سرجلسه به طور نسبی میدونستم که چیکار کردم. مثلا من زبان رو در حد همین ۵۵ حساب می کردم و یا زبان رو در حد ماکزیمم ۳۰ حساب کردم و تخصصی هم همنیطور، تنها درسی که انتظار نداشتم مشترک بود که رو درصد ۴۵ ۵۰ فکر می کردم و خب اون عجله توی تست های مشترک به ضررم تموم شد.
۳۵- بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
پایه تحصیلی نظری ندارم
دانشگاه کارشناسی ۵%
برنامه ریزی ۱۰%
کلاس کنکور ۵%
کنکور آزمایشی ۱۰ % البته دوتا جامع برای من بیشتر از اینها تاثیر داشت
شرایط سر کنکور ۱۰%
شرایط مطالعه ۲۰%
من دو چیز دیگه رو هم اضافه می کنم و درصد مجموع ۴۰% بهش میدم و اون اراده و انگیزه و همت است.
۳۶- حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
فعلا کارشناسی ارشد رو به کمک خدا و دعای خیر پدر و مادر بگذرونیم بره واسه بقیه اش خدا بزرگه ( مثال جاده تاریک و چراغ قوه رو در نظر بگیرید
)
۳۷- چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
توکل به خدا خیلی تاثیر داره واقعا، شاید کسی به این نکته باوری نداشته باشه ولی در مورد من که خیلی تاثیر داشت. من همیشه به خودم تلقین می کردم که اگه من تلاشم رو بکنم خدا این زحمات رو بی پاسخ نمیذاره و این بهم روحیه میداد. واقعا در سخت ترین و خسته کننده ترین شرایط خدا و صحبت با خدا و ایمان به خدا به آدم انرژی میده. من به یک قانونی تو این دنیا باور دارم و اون اینه که هیچ تلاشی نیست که بی نتیجه بمونه، این رو یه قانون طبیعت میدونم. حضور خدا در کنار آدم میتونه بازدهی و قدرت این قانون رو به توان ۲ برسونه
۳۸- کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
بله، من واقعا همه عمر مدیون پدر و مادرم هستم. فکر می کنم هرچیزی که تو این دنیا دارم، سلامتی، شادی، آرامش، احترام همه اش از دعای خیر پدر و مادره، قدر پدر مادرمون رو بیشتر بدونیم. دعای خیر مادر امکان نداره رد بشه
۳۹- ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
بله برای درس زبان فکر می کنم بهتر بود برای لغات از دوره GRE استفاده می کردم.
۴۰- توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
خیلی کمتر از اونی هستم که بخوام توصیه ای به دوستان بکنم و این عرض بنده فقط در حد گفتن تجربیاتم هست اینکه هیچ چیز به اندازه همت و اراده و پشتکار آدم رو به جلو هل نمیده. پشتکار واقعا منجر به موفقیت میشه. همت کنید، ویژگی آدمیزاد اینه که خسته بشه ولی نباید تسلیم شد. فکر کردن به شرایطی که بعد از کسب موفقیت آدم میتونه داشته باشه خیلی آن انگیزه بخشه. هیچ چیز تو این دنیا نشد نداره،هیچ چیز. و اینکه آدم ها همه مثل هم هستند تنها تفاوتشون در اراده و پشتکارشون و همتشون است.
۴۱- بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟
سوالات خیلی جامع بود فقط من میخوام در مورد یه فاکتور خیلی مهم صحبت کنم و اون تمرکز هستش، ببینید تمرکز چه در حین درس خوندن چه حین تست زدن خیلی مهمه، اگه شما سر جلسه تمرکز کافی داشته باشید خیلی راحت می تونید به لایه زیرین ذهن به صورت ناخودآگاه دسترسی داشته باشید و اونجاست که خلاقیت شکل می گیره. شاید یه کم ناباورانه به نظر بیاد ولی باید بگم که خیلی خوب میشه اگه کسی که میخواد واسه ارشد یا هر آزمون دیگه ای بخونه فکر کنه یه واحد درسی داره به نام تمرکز و روزی نیم ساعت برای این وقت بذاره، واقعا معجزه می کنه، تمرین های تمرکز رو روی سه وعده هر وعده ۱۰ دقیقه انجام بدن. واقعا در عرض ۱ ماه خود شخص احساس می کنه که درکش از مطالب به مراتب بالا میره، سرعت مطالعه زیاد میشه، بازدهی زیاد میشه. خیلی خوبه اگه علم روانشناسی رو به موازات زندگیمون استفاده کنیم. تمرکز باعث میشه جزئیات به چشم بیاد، ایده ها رو بشه و از همه مهمتر آدم به خلاقیتی که در لایه های زیرین ذهن هست دسترسی داشته باشه. تمرین برای تمرکز زیاد هست با یه جستجوی کامل میشه تو اینترنت انواع تمرین هارو دید فقط توصیه می کنم برای انجام تمرین ها منظم و با حوصله کار کنند اون وقته که نتیجه اش چه سر جلسه، چه موقع درس خوندن و چه در طول زندگی مشخص میشه.
۴۲- و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
واقعا عالیه، یاد میاد پارسال حدود مردادماه خیلی به مانشت سر میزدم و مصاحبه های رتبه های برتر رو میخوندم و راستشو بخواین خیلی دلم میخواست جای اونها بودم. مانشت با جمع کردن بهترین های درسی، اخلاقی، معرفتی دور هم به خیلی ها کمک کرده. من اعتراف می کنم که از اطلاعاتی که بچه ها توی مانشت قرار میدن خیلی استفاده کردم و از این بابت به مانشت و بچه های مانشتی احساس دین می کنم. به همین خاطر همه توانم رو به کار می گیریم تا بتونم کمکی به دوستان مانشتی که امسال برای ارشد قصد دارن آمادگی کسب کنن انجام بدم .امیدوارم که مانشت و مدیران مانشتی و بچه های مانشتی همیشه برقرار و شاد و موفق باشند.
از اینکه با دقت و صبر و حوصله و صرف وقت به سوالات دوستانتون جواب دادین بی نهایت سپاسگزارم . براتون آرزوی موفقیتهای بیشتر در مسیر علم و دانش و در زندگی دارم.