|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۴۶ ب.ظ
مرسی samaneh@90 عزیز.
همت کردم رفتم ۲۰۱۳ خریدم آوردم نصب کنم.
مشکل حل شد.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Pure Liveliness - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۵۱ ب.ظ
چقدر خوب شد زن شدیم
کمد و اتاقمان را به هم می ریزیم و همه چیز را از اول سر جایش مرتب میگذاریم
آن وقت فکر می کنیم آماده ایم برای گرفتن تصمیم های عجیب و بزرگ.
تمام غم هایمان را همراه سرامیک های آشپزخانه می ساییم و می ساییم و می ساییم، انگار داریم دردمان را از بین می بریم.
وسط غمباد های روزانه شروع می کنیم به شستن ظرف ها و بازی کردن با کف ها.
بچه می شویم و با خودمان بلند بلند حرف می زنیم و گریه می کنیم.
دکور خانه را عوض می کنیم و تنهایی با کشیدن مبل و ... خودمان را از نفس می اندازیم و فکر می کنیم چه انتقامی!
خود را می آراییم، لاک میزنیم، موهایمان را می بافیم و حس خوب میگیریم. انگار اتفاقی نیفتاده بعد میبینیم حوصله نداریم همه را پاک میکنیم.
خیلی که مثلا قوی شدیم حتی با دوست هایمان درد و دل نمیکنیم و تنهایی اشک میریزیم. می رویم چیزهای گل گلی می خریم که روحیه مان بهتر شود.
(گاهی هم همه ی نرم افزار ها و ... را پاک می کنیم و بعد میبینیم نمی شود اینگونه چون هر چه هست درون آدم است، عوض شدن بیرون هیچ دردی را دوا نمی کند.)
عاقبت پس از چند ساعت دیوانگی سر عقل می آییم و شروع می کنیم به خواندن محاسبات، فصل انتگرال گیری عددی!
داشتم فکر می کردم مردها برای مقابله با مشکلاتشان، برای آسودگی خیال به جز قدم زدن چه دارند؟ چه خوب شد که زن شدیم.
(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۵۰ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: ۱/
۲/ یه هدیهی خفنِ مافوقِ سلیقهی غیرمسبوق به سابقه گرفتم 
۳/ سی آپریل ددلاین هست، بریم بلکه دست پر برگردیم.
۱/ 
۲/مبارک باشه
۳/موفق باشید مهندس جان. @}:-
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۱۷ ب.ظ
(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۲۸ ب.ظ)nobody90 نوشته شده توسط: کسی توی امل شرکت خوب نرم افزاری نمیشناسه؟؟
دنبال کار میگردم
آملی هستین؟
WoooooooW 
یه شرکتی هست توی پاساژ میرداماد در موردش خوب شنیده بودم ولی اسمش یادم نمیاد الان توی کار طراحی وب اینا بود. کلا توی شهر های کوچیک بازاریابی خیلی مهمتر از مهارت های کد نویسیه چون اکثرا کارشون با CMS های آماده راه میفته
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۳۳ ب.ظ
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۵۱ ب.ظ)pure liveliness نوشته شده توسط: داشتم فکر می کردم مردها برای مقابله با مشکلاتشان، برای آسودگی خیال به جز قدم زدن چه دارند؟ چه خوب شد که زن شدیم.
مردها کلا خیالشون آسوده است 
هر وقتم ناسوده(!) باشه راه های زیادی هست مثل فوتبال دیدن، فوتبال بازی کردن، خوندن اخبار فوتبال، بیرون رفتن با رفقا و خوردن خوردنی های خوشمزه، خوابیدن، شیر طالبی، فیف(!) زدن و ... . کلا راه زیاده برای آسوده شدن.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - explorer - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۱۰ ب.ظ
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۵۱ ب.ظ)pure liveliness نوشته شده توسط: داشتم فکر می کردم مردها برای مقابله با مشکلاتشان، برای آسودگی خیال به جز قدم زدن چه دارند؟ چه خوب شد که زن شدیم.
بعضی وقت ها دیگه قدم زدن هم مشکلی رو رفع نمی کنه میشه مثه هادی نوروزی و مهرداد اولادی و رفیق خودم ۲۴ که سالش بود و خیلی از جوونهای دیگه شب می خوابی صبح بیدار نمی شی...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۳۴ ب.ظ
(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۵۰ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: ۱/
ای بابا اقا بهنام چرا سانسورش مییکنیییییییین راحت بگین از شما که اینقد رک و بی پرده حرفاتون رو میگین بعیدها  
۱/ هدیه گرفتن از عشقم به مناسبت روز مرد : ))))
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kilookiloo - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۹ ب.ظ
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۳۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۵۱ ب.ظ)pure liveliness نوشته شده توسط: داشتم فکر می کردم مردها برای مقابله با مشکلاتشان، برای آسودگی خیال به جز قدم زدن چه دارند؟ چه خوب شد که زن شدیم.
مردها کلا خیالشون آسوده است 
هر وقتم ناسوده(!) باشه راه های زیادی هست مثل فوتبال دیدن، فوتبال بازی کردن، خوندن اخبار فوتبال، بیرون رفتن با رفقا و خوردن خوردنی های خوشمزه، خوابیدن، شیر طالبی، فیف(!) زدن و ... . کلا راه زیاده برای آسوده شدن.
pes یا fifa بازی کردن , کانتر یا کال آف بازی کردن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۱۵ ب.ظ
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۳۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۵۱ ب.ظ)pure liveliness نوشته شده توسط: داشتم فکر می کردم مردها برای مقابله با مشکلاتشان، برای آسودگی خیال به جز قدم زدن چه دارند؟ چه خوب شد که زن شدیم.
مردها کلا خیالشون آسوده است 
هر وقتم ناسوده(!) باشه راه های زیادی هست مثل فوتبال دیدن، فوتبال بازی کردن، خوندن اخبار فوتبال، بیرون رفتن با رفقا و خوردن خوردنی های خوشمزه، خوابیدن، شیر طالبی، فیف(!) زدن و ... . کلا راه زیاده برای آسوده شدن.
و مثال های دیگری مثل موتورسواری ! همین جوری یه دفعه ای رفتن به سفر ! بازم هستا ولی دیگه اونا رو نمی گم !!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۳۳ ب.ظ
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۳۴ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط: ای بابا اقا بهنام چرا سانسورش مییکنیییییییین راحت بگین از شما که اینقد رک و بی پرده حرفاتون رو میگین بعیدها  
۱/ هدیه گرفتن از عشقم به مناسبت روز مرد : ))))
اینجا رو انگار میخوان حرف از زبون بچهی هفت ساله بکشن :'))) "نه بابائیش، بهنام بچهی خوبیه الان خودش میگه" :'))
رک حرف بزنم که یکی بیاد بگه ملت ادبشون رو نشون دادند و دو نفر دیگه هم لایک کنند کرکر بخندند اون پشت؟  
بعدش هم استثنائاً این بار رو اشتباه کردید، همانطور که دفعهی پیش هم اشتباه کردید استثنائاً و همینطور دفعات پیش  
عرض کردم که "غیر مسبوق به سابقه". هدیه گرفتن از عشق بابت روز مرد کجاش غیرمسبوق هست؟ در اصل من هر سال دو بار عشق اختیار میکنم که به ترتیب یکی دو هفته مونده به روز مرد و روز تولدم هست بالطبع دو بار هم تارکِ عشق میکنم که به اونم یکی دو هفته مونده به روز زن و تولدشون هست  
حالا من تأیید کنم یا تکذیب چه فرقی داره وقتی توو ارس همهی بریدنیها بریده شده و دوختنیها هم دوخته؟ :'))) خب برید کار کنید!  
حالا چون اصرار شد، راستش رو بخواید یه بلیط تک نفرهی رفت و برگشت به کالیفرنیا (نزدیک بچه محلهاتون ) هدیه گرفتم  اون ۸ روز هم مقاله اینا بهونه بود و همون سفره بود. عشق رو هم نمیبرم که رسیدم اونجا راحت باشم  شنیدی که از تهران تا کـَـلی...؟
اذیت نکنید تمرکز کنم این یه هفته ددلاااااااااین دارم 
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۱۷ ب.ظ)codin نوشته شده توسط: آملی هستین؟
WoooooooW 
تو هم که از من در به در تر. پسر هست بابا :'))
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۰ ب.ظ
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۳۳ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: تو هم که از من در به در تر. پسر هست بابا :'))
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 04 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۲ ب.ظ
------
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۸ ب.ظ
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۰ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: 
میخند؟ 
ریمان پسر نبودی فکر میکردم اون ۱۹۹۱ که هدیه دادی تعداد سکه های مهریه ت به تاریخ تولد هست :')))
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sa.ghasemi - 05 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۱:۵۱ ق.ظ
فردا روزه بدیه خیلی بدتر از اونی که فکرشو بکنین ............جدایی دوتا ادمی که عاشق همن ..........طلاق ..........خدا چا کای نمیکنه .....خدایا فقط تو کمککن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fatemesoleimani - 05 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۲۲ ق.ظ
دلم گرفته خدا.....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 05 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۵۲ ق.ظ
امروز از خواب بیدار شدم سرشار از انرژی بودم یه حس شاعرانه ای گرفتم!!!
|