انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[jazana]

با توجه به تقدس گرایی مستشران نظامیان در سوریه و شهید خواندن آنها و همچنین پانوشت مدیر محترم، آیا می تونیم نتیجه گیری کنیم که انجمن مانشت آشکارا از حیث سیاسی صرفا حامی جهت گیری خاصی هست؟

حمایت سایت و مدیرانش از چنین تصمیماتی کاملا محترمه ولی آیا امکان انتقاد و به چالش کشیدنشان نیز هست؟ آنهم زمانی که قانونا اجازه ندارید و در صورت بحث سیاسی مغایر با دولت به لیست سیاه وارد می شوید.

این شیوه مدیریتی تان چه تفاوتی با صداوسیمای خودمان دارد که تنها صدای موافق شنیده می شود؟ قبلا به این فکر می کردم که چرا تعداد کاربران مذهبی/موافق نظام در مانشت بیشتره، شاید دلیلش همین باشه....

برخی تمایل ندارند که در سایت های حامی سیاست(حالا هر گرایش سیاسی) فعالیت کنند و یا باید سکوت کنند و یا نمی توانند جلو خودشان رو بگیرند و آخرسر یا سایت لیفتر میشه یا پست کاربر بدبخت باید پاک شه و خودش بن. در کل یا همه بتونن یا هیشکی نتونه. (و یا اونایی که نمی خواهند تشریف ببرن سایت دیگه فعالیت کنند!)

مانشت می تونه تنها یک سایت علمی، دانشگاهی، فنی باشد ولی در صورت یکسونگری و تک صدایی سیاسی، از اونجایی که دست و بال سایت های داخلی مان بسته هست، عملا امکان فعالیت از کاربران فنی/علمی ولی متفاوت از حیث سیاسی یا غیر سیاسی(مثل من) گرفته می شود...

------------------------------------------------------

دلیل پست دادنم بحث سوریه نبود بلکه شیوه نظارت انجمن و محدودیت اجباری مانشت در آزادی بیان بود

۱. همونطور که بالا نظر رو گفتم که بایستی اجازه نقد تصمیمات داده شود وگرنه به فساد منجر می شود.(حرفی که علی مطهری خیلی میگه). اگر تصمیم اشتباهی صورت بگیرد باید در صورت امکان تصحیحش کرد.

۲. دفاع صحیح از اسلام(که از دید ما اسلام ناب درون مذهب شیعه قرار گفته) عدم حمایت از بشار اسد هنگام به رگبار بستن تظاهرکنندگان و تلاش برای برکنارشدنش بود نه حمایت از یک حاکم ظالم. دفاع یعنی همانقدر که سنگ سوریه رو به سینه می زنیم به فکر مسلمانان بی گناه میانماری هم باشی. دفاع واقعی یعنی محکوم کردن ریختن بمب های بشکه ای بشار اسد روی مردم اهل تسنن داخل شهر. اگر مولا علی زنده بودند بشار غیر شیعه و داعش غیر مسلمان برایشان فرقی نداشت و هر گناهی رو بدون توجه به منافع سیاسی محکوم می کردند چه خودی انجام دهد چه غیر خودی.

۳. در دفاع از سوریه حفظ کمربند مقاومتی منطقه، دفاع از ولایت فقیه، اهداف ناسیونالیستی و رقابت با عربستان مطرح هست نه اسلام/شیعه. البته میشه ادعا کرد که تصمیمات ایران جهت حفظ اسلام هست نه قدرت گرایی که اجازه نقدش در داخل کشور و سایت های داخلی نیست. آمریکا خواست دموکراسی رو صادر کنه به لیبی عراق و ... نتونست، ما هم نخواهیم توانست و حضور ما دخالت در امور کشورشان تلقی خواهد شد (همان عملی که آمریکایی ها را به خاطرش محکوم می کنیم) و به انزوا کشیده شدنمان در میان اهل تسنن منجر خواهد شد.

۴. معتقدم عربستان همان داعشی هست که به موفقیت رسیده و تونسته حکومت تشکیل بده و عین هم هستند. ممکنه یکی ادعا کنه حالا کاریه که شده و اگر ما خارج از مرز دفاع نکنیم داعش میاد داخل مرز ها. ولی این پاسخیست غیر مسئولانه و بدون در نظر گرفتن ریشه مشکلات و مقصران اصلی به خاطر تصمیمات گذشته و عدم تصحیح آنها و تبعات آتی حضور ما در آینده.

۵. اینطوری جلوه ندیم که سربازان ایران در ۱۰۰متری حرم ائمه در حال دفاع هستند بلکه به خاطر رقابت دیرینه با عربستان(و پشتش اسرائیل آمریکا) جان خودشان رو فدای تصمیمات نظامی می کنند. اینکه نیاتشان چقدر پاک هست، شهید هستند یا خیر الله اعلم.

پ.ن: مخالف عملیات نظامی برون مرزی ویژه نیستم، برو هدف تروریستیت رو بزن نابود کن و برگرد. ولی بمباران هوایی و جنگ تن به تن جواب نداده و نخواهد داد.

اوه راستی ممنون بابت پاسخ

------------------------------------------------------

ولی متن قبلی ام کاملا بیهوده هست، چون سیاسی نیستم که بدونم اصلا کی به کیه، تنها می دونم که می خواهم سایت هایی که هستم بی طرف یا آزاد باشند....

رموز مصلحت ملک خسروان دانند

گدای گوشه نشینی تو حافظا مخروش

admin، در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۱:۳۲ ق.ظ برای این مطلب یک پانوشت گذاشته است:

کسی صاحب مانشت نیست که بخواد براش مشی سیاسی تعیین کنه، امکان انتقاد و به چالش کشیدن مسائل هم تا زمانی که تبدیل به تهدیدی برای کاربران مانشت نشه اشکالی نداره. اینکه مدیران برخی از مواقع مطالب شما رو عدم تایید می‌نمایند به خاطر محافظت از امنیت خود شماست. طبق قوانین مانشت هر کاربر مسئول گفته‌های خودش هست و در صورت شکایت نیز این خود کاربر هست که باید پاسخ‌گوی نهادهای نظارتی باشه (این مورد تو مانشت سابقه داشته).
شما مانشت رو با جایی مقایسه می‌کنید که ارتباطش یک‌طرفه است و این اشتباه خیلی بزرگی هست. در مانشت شما تا زمانی که وارد خطوط قرمز نشید مشکلی براتون پیش نخواهد آمد و کسی کاری به کارتون نخواهد داشت. دلیل اینکه خیلی اوقات تنها نظرات موافق منعکس می‌شه هم همین خطوط قرمزی هست که متاسفانه به غلط در جامعه ما و شیوه حکومت‌داری ایجاد شده.
جالبه بدونید که مانشت مانند صدا و سیما و یا مطبوعات شورای سیاستگذاری نداره که بخواد مطلب به خورد ملت بده. خود کاربران هستند که مسائل و مباحث رو مطرح و به پیش می‌برند. نظر من هم نظر یکی از کاربران هست، نه بیشتر و نه کمتر. اینکه چرا شما نمی‌تونید حرفتون رو بی دغدغه بزنید مشکل از مانشت نیست.

[x86]

معنای این همه سکوت چیست؟
من گم شدم در تو؟
یا تو گم شدی در من ای زمان؟
کاش هرگز آن روز
از درخت انجیر پایین نیامده بودم...

پ.ن: یه روز کنار خیابون منتظر تاکسی بودم که یه پراید حدود سه چهار متر عقبتر وایستاد و بوق زد، گفتم انقلاب؟ با اشاره گفت بیا سوار شو. به خودم گفتم چرا من برم اون بیاد جلو یه جوری زورم اومد همون دو سه متر رو هم برم عقب و بهش گفتم که تو بیا جلو. با لبخند جلوتر اومد و سوار شدم. تقریبا نصف مسیر رو رفته بودیم که دیدم رو داشبورد نوشته "من ناشنوا هستم! برای پیاده شدن یا با دست اشاره کنید یا روی شانه ام بزنید". خیلی خیلی از حرکت خودم پشیمان شدم و درس اون روزم این شد که زود قضاوت نکنم.

[pezhman.m-AI]

هدیه به دوستان...
حتما گوش کنید؛ کلا ۵دیقه ست. واقعا معرکه ست.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[shamim_70]

دلت تنگ باشه و هیشکی نباش خیلی بده

[davood_2016]

برای کنکور علوم کامپیوتر انتظارم بیشتر بود ولی به هر حال باید چشم انتظار رتبه و ظرفیتها باشیم. فکر می کنم یه مقدار بزرگش کردم کنکور رو. هفته آخر دنبال این بودم که مبادا نکته مهمی از دستم بره. کار به مرور روز کنکور هم کشیده شد!

به هر حال بازم خدا رو شکر می کنم. حالا اگه ارشد دلخواه من نشد سعی می کنم از وقتم استفاده کنم کارای مفید دیگه ای انجام بدم که جبران بشه.

[reticent]

روز ازل چون زدند قرعه به مَردی
قرعه درآمد به نام حضرت عباس ...
_____________________
وه که چه دوست دارمَت ...

---

دوستان! یه سؤال بپرسم؟
کسی میدونه که درک و شعور اجتماعی (در ارتباط با دیگران و برداشت صحیح از صحبت هاشون و داشتن رفتارها و برخوردهای صحیح اجتماعی) با درک ذهنی ( یعنی منظورم همون درک و فهمیه که باعث میشه درس رو بخونیم و متوجه بشیم) به همدیگه ارتباطی دارن یا نه؟ امکان داره کسی یه کدوم رو داشته باشه یه کدوم رو نه؟ اصلاً اینا جدای از هم هستن؟

[barca]

یه دنیایی هم هست اسمش دنیای بی مخاطبه! تو ذهن هر کسی باید باشه

[salam az ma]

سلام میلاد امام سجاد رو به همتون تبریک میگم
راستش من دو روز پیش پستی رو گذاشتم که یکی از بندهاش(ورود بی رویه زنان به جامعه کار که در این راستا به ازای هر زن یک مرد بیکار میشه (نمیخوام بحث عرضه ی زن و مرد رو بکنم میخوام بگم زن نقش مادریش و همسرداریش رو داره از یاد میبره الان برای زنها راحتتر از مردها کار گیر میاد که این هم دلیل داره برای بعد) ازش برداشتهای اشتباهی شده که باعث شد حتی یک نفر بگه من به همچین اسلامی کافرم. اول از هر چیزی بگم که عذر می خوام از همتون که باعث شدم بد برداشت کنید منظور من این نیست که زن باید خانه داری کنه و تو جامعه منزوی باشه. با توجه به اطلاعات من زن و مرد یکسانند نه زن برای مرد خلق شده و نه مرد برای زن بلکه خداوند اونها رو برای یکدیگر خلق کرده. البته این رو هم بگم که به هیچ عنوان قبول ندارم که زن و مرد با هم مشابه هستند. باید قبول کرد خداوند یکسری ویژگی ها در زن قرار داده که در مرد وجود نداره و یکسری ویژگیها در مرد قرار داده که در زن وجود نداره. خداوند می خواسته کارهای اداره خانواده بین هر دو تقسیم شده باشه. من نمیگم زنان بیرون از خونه کار نکنند و هر زنی که کار میکنه گناه کاره ولی من میگم این تفکری که الآن بین زنان هست که برای اینکه باید کار کنیم تا منت شوهر رو برای برآورده شدن خواسته هامون نکشیم غلطه. چون اصلا منتی سرشون نیست اصلا مرد جزو حداقل وظایفش دادن خرج و مخارج زنه که این از قانون نفقه کاملا مشخصه. به نظرم مهمترین وظیفه ی زن تربیت فرزند و همسر داریش هست تمامی ما بیشترین تاثیر روحی و عاطفی مون رو از مادرمون میگیریم که با استفاده از این عاطفه بیشترین تاثیرات رو تو زندگیمون میذارن که تا زمان مرگمون از بین نمیرن میخوام بگم تربیت یک شخص کار بسیار سختیه که خداوند با قرار دادن این ویژگی در زن به اون کمک کرده تا بتونه راحتتر فرزندانش رو تربیت کنه. در اسلام زن میتونه تو خونه هیچ کاری نکنه و اصلا جزو وظایفش نیست ولی زنی که این کار رو میکنه لطف زیادی در حق همسرش میکنه شاید عاملهایی مثل اینکه
شهادت دو زن با یک مرد برابر بودن(که به دلیل احساسی تصمیم گرفتن زن است که این یک ویژگیست و نقطه ضعف به طور کلی نیست اما در مورد شهادت دادن یک نقص به حساب میاد)
یا زن نصف مرد ارث میبره( که این هم به این خاطره که همین الان تمام زنهای ایرانی از مرداشون پولدارترن به خاطر مهریشون که هیچ ربطی به بحث طلاق نداره و هر وقت اراده کنه مرد باید پرداخت کنه و همین باعث شده که همیشه مرد زیر دین زنش باشه)
یا اینکه حدود حجاب زن بیشتر از مرد هست( که این هم به این خاطره که خداوندنعمت زیبایی رو به زن بیشتر از مرد داده و از اونجایی که هر نعمتی که خداوند به ما میده به ازاش حقی رو گردنمون میذاره پس زن هم باید حق زیباییش رو بپردازه)
شاید همچین عاملهایی باعث بشن فکر کنین که دین اسلام یک دین مرد سالاری هست نه این طور نیست بلکه به خاطر شناخت ناقصی هست که ما از خودمون داریم و شناخت کاملی که اسلام از ما داره همین. زن باید به کار به عنوان آخرین کاری که از دستش برمیاد برای کمک به خانوادش فکر کنه نه اولین کار. یکی از دلایل وجود مهریه برای زن در این هست که زنی که منبع درآمدی نداره اگر روزی طلاق گرفت بتونه مستقل زندگی کنه. اسلام همه جوره به فکر استقلال زن هست ولی این ماییم که فکر میکنیم که با سرکار رفتن به استقلال و عدم وابستگی مالی به مرد میرسیم در حالی که مهریه و نفقه استقلال کاملی به زن میدن.
من به دو دلیل عمده میگم زنان نباید در جامعه کاری با این هجمه ی زیاد وجود داشته باشن:
۱- استفاده ابزاری از زن: مثل استخدام منشی ترجیحاخانم استخدام حسابدار خانم استخدام فروشنده خانم که تازه بعضیهاشون هم با کمال وقاهت مینویسن ترجیحا مجرد
۲- عدم وجود توانایی در زن: مثل کارهایی در معدن در ساختمان در صنایع فولاد بعضی از زنها میخوان ثابت کنند که هیچی از مردها کمتر ندارند به خدا قسم که هم ما مردها نسبت به شما زنها یکسری تواناییهایی کمتر داریم و هم شما زنها نسبت به ما مردها یکسری ویژگیها کمتر دارین اصلا بنابرهمین اصل هست که به همدیگه نیاز داریم که اگر مشابه هم بودیم خداوندی که کار بیهوده نمیکنه همهم رو زن میافرید یا همهم رو مرد میافرید.
گر ما واقعا شیعه هستیم و زندگی امامان رو الگو قرار دادیم کدوم امام تا زمانی که زنده بوده زنش بیرون از خونه کار میکرده. بعد ببینید چه احترام و ارزشی برای زن قایل بودن تو خونشون.اگر جایی از صحبتام باعث میشه که شما از اسلام زده بشید شاید به این خاطر باشه که من برداشت غلطی از یکسری مطالعاتم داشتم برید خودتون مطالعه کنید اگر از حرفام بدتون میاد هیچ اشکالی نداره ولی این رو به پای دین اسلام ننویسید.
اسلام به ذات خود ندارد هیچ عیبی/ هرعیب که هست از مسلمانی ماست

[captain]

با عرض سلام خدمت دوستان و تبریک این ایام.
خوشحال میشم به این پست سر بزنید و منو راهنمایی کنید

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[clint]

آقای Salam az ma با فرض صحیح بودن گزاره های شما، من نگران مسائل دیگری شدم. از آنجایی که آقایان تابع احساساتشان نیستن وشهادت آنها دوبرابر زنان هست وما آن هارا در بسیاری از مشاغل مدیریتی و قضاوتی گماشته ایم، نگرانم این مردان سالم؛ در اثر این امیال طبیعی و غریزی، خدای ناکرده حقی را ناحق نسازند؛رگه های عقلانیت انان با تغییر زوایه دید آنان به جسمی متزلزل نگردد؛خوب هستند زنانی که زیبایشان را به طور کامل نمی پوشانند. مصالح مملکتی را به حسی و تحریکی انی نفروشند؛ به خاطر دستمالی قیصریه ای به آتش نکشند.بنظر شما چه چاره ایی باید اندیشید؟

[reticent]

بسیار ممنونم از لطفتون آقای بیگ میری.
این سؤال از اونجا تو ذهن من ریشه پیدا کرد که تو کلاس مون کسی رو دیدم که برخلاف تمام افرادی بود که تا حالا دیدم. تا حالا افرادی رو در جامعه دیدم که از ارتباطات و درک و فهم متقابل خوبی برخوردار هستن اما خب هوش درس خوندنشون کمه و هر مطلب رو باید بارها بخونن تا یاد بگیرن. اما این آقا واقعاً برای من و سایر همکلاسی هام شده معما!
داره کارشناسی ارشد یه رشته نسبتاً سخت رو میخونه (و البته به گفته خودش دو تا لیسانس داره: مکانیک و کامپیوتر)، پس قطعاً مشکل هوش یادگیری درس رو نداره. اما رفتارهاش خیلی خیلی خیلی دور از ذهن و بچه گانه هست. صحبت ها و کارهای نابجا میکنه. بارها بهش تذکر داده میشه اما بازم اون کار رو انجام میده. مثلاً تو گروه درسی مون تو تلگرام میاد یه آهنگ که با صدای خودش خونده رو میذاره. بهش تذکر داده میشه. دوباره بعد یه مدت کارشو تو چند تا گروه همزمان تکرار میکنه و بعدشم میگه اشتباهی پیام گذاشتم (در صورتی که واضحه از قصد این کار رو کرده). یا اینکه سر کلاس موقع ارائه بچه ها الکی میخنده و حرفای نامربوط میزنه. تا حدی که یکی از اساتید به کنایه بهش گفتن: شما حیفه این حرفات هدر بره. یه وبلاگ درست کن اینا رو توش بنویس. اما طرف اصلاً به خودش نگرفت این تیکه های اُستاد رو. توی گروه بچه ها دیگه از دستش به ستوه اومدن و دائم با کنایه باهاش صحبت میکنن اما این آقا مثلاً وقتی که به کنایه بهش میگن: "شما واقعاً مایه سرافرازی هستین"، فکر میکنه این حرفو جدی بهش گفتن و باورش میکنه و تشکر هم میکنه (تشکر کنایه وار نه ها! تشکر واقعی با کلی حرف اضافه). هر حرفی بهش گفته میشه، اصلاً نمی فهمه که جدیه یا به کنایه گفته شده. یا مثلاً تو گروه خیلی جدی پیشنهاد میده که سر کلاس X اگر اُستاد اجازه داد یه آهنگ بخونه!!! سر کلاس کارشناسی ارشد اونم کلاس اُستادی که بسیار رو نظم کلاس و حفظ شأن کلاس حساس هستن.
واسه همین واقعاً برام سؤال شده بود که به قول همکلاسیام این آقا واقعا "کم داره" (البته من خودم از این عبارت بدم میاد) یا نه!
____________________________
ببخشید سرتون رو درد آوردم.
تا الآن فقط رفتار این آقا و علتش برام سؤال بود اما با خوندن پاسخ شما به سؤالم و کتابائی که بنده رو بهشون ارجاع دادین علاقمند شدم که برم دنبالشون و مطالعه شون کنم. موضوع جالب و جذابی به نظر میاد.
مرسی.

[blackhalo1989]

یه وقتایی هم احساس درخت بودن می کنم بس که برای اطرافیانم مهم هستم!

[salam az ma]

(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۸ ب.ظ)jazana نوشته شده توسط:  ۱. همونطور که بالا نظر رو گفتم که بایستی اجازه نقد تصمیمات داده شود وگرنه به فساد منجر می شود.(حرفی که علی مطهری خیلی میگه). اگر تصمیم اشتباهی صورت بگیرد باید در صورت امکان تصحیحش کرد.

۲. دفاع صحیح از اسلام(که از دید ما اسلام ناب درون مذهب شیعه قرار گفته) عدم حمایت از بشار اسد هنگام به رگبار بستن تظاهرکنندگان و تلاش برای برکنارشدنش بود نه حمایت از یک حاکم ظالم. دفاع یعنی همانقدر که سنگ سوریه رو به سینه می زنیم به فکر مسلمانان بی گناه میانماری هم باشی. دفاع واقعی یعنی محکوم کردن ریختن بمب های بشکه ای بشار اسد روی مردم اهل تسنن داخل شهر. اگر مولا علی زنده بودند بشار غیر شیعه و داعش غیر مسلمان برایشان فرقی نداشت و هر گناهی رو بدون توجه به منافع سیاسی محکوم می کردند چه خودی انجام دهد چه غیر خودی.

۳. در دفاع از سوریه حفظ کمربند مقاومتی منطقه، دفاع از ولایت فقیه، اهداف ناسیونالیستی و رقابت با عربستان مطرح هست نه اسلام/شیعه. البته میشه ادعا کرد که تصمیمات ایران جهت حفظ اسلام هست نه قدرت گرایی که اجازه نقدش در داخل کشور و سایت های داخلی نیست. آمریکا خواست دموکراسی رو صادر کنه به لیبی عراق و ... نتونست، ما هم نخواهیم توانست و حضور ما دخالت در امور کشورشان تلقی خواهد شد (همان عملی که آمریکایی ها را به خاطرش محکوم می کنیم) و به انزوا کشیده شدنمان در میان اهل تسنن منجر خواهد شد.

۴. معتقدم عربستان همان داعشی هست که به موفقیت رسیده و تونسته حکومت تشکیل بده و عین هم هستند. ممکنه یکی ادعا کنه حالا کاریه که شده و اگر ما خارج از مرز دفاع نکنیم داعش میاد داخل مرز ها. ولی این پاسخیست غیر مسئولانه و بدون در نظر گرفتن ریشه مشکلات و مقصران اصلی به خاطر تصمیمات گذشته و عدم تصحیح آنها و تبعات آتی حضور ما در آینده.

۵. اینطوری جلوه ندیم که سربازان ایران در ۱۰۰متری حرم ائمه در حال دفاع هستند بلکه به خاطر رقابت دیرینه با عربستان(و پشتش اسرائیل آمریکا) جان خودشان رو فدای تصمیمات نظامی می کنند. اینکه نیاتشان چقدر پاک هست، شهید هستند یا خیر الله اعلم.

سلام اولا دفاع از بشار اسد دفاع از حقوق مردم سوریه هست که خودشون این حکومت و این فرد رو قبول کردن و موضع گیری ایران به این دلیل هست که آمریکا میگه باید بشار اسد بره تا بعد با مذاکره در مورد بحران سوریه تصمیم گیری بشه ولی ایران میگه تعیین تکلیف کردن برای سوریه کار اشتباهی هست و این مردم سوریه هستند که باید برای خودشون تصمیم بگیرند و تا به حال ایران در مرود سوریه چند بار پیشنهاد همه پرسی رو داده حالا کدومش به دخالت بیشتر شباهت داره؟
دوما هیچ ناسیونالیستی حاضر نیست بره تو خاک یک کشور دیگه بجنگه و اگر این شهدا میرن سوریه میجنگن برای دفاع از مظلوم هست در برابر ظالم و دفاع از حرم حضرت رینب نه برای اینکه بخوان از رهبر دفاع کنند بلکه گوش به فرمان رهبر هستند «... إِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِى الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ... ۷۲ انفال؛ اگر گروهى(مؤمنان مهاجر) به خاطر حفظ دین و آئین شان از شما یارى طلب کنند، بر شما لازم است که به یارى آنان بشتابید.»این دو با هم فرغ دارند همونطور که رهبرمون گفتند ما آمادگی دفاع از تمام مظلومین رو داریم و این دفاع هیچ ربطی به رقابت با عربستان نداره که این دفاع از مظلوم از زمانی که جمهوری اسلامی شکل گرفته دفاعش رو رسما از فلسطین علنی کرد تنها مساله ای که هست اینه که خود عربستان به ما به عنوان یه رقیب نگاه میگنه ولی مه به آل سعود نه مملکت حجاز به عنوان دشمن اسلام نگاه میکنیم. برای جوابتون در خصوص انزوای شیعه در بین اهل تسنن باید بگم ما از ۹۰ درصد کشورهایی که دفاع میکنیم تسنن هستند نه شیعه ( حدود ٣٥درصد جمعیت ٢٦ میلیون نفری یمن را شیعیان و ٦٥درصد را سُنییان تشکیل می‌دهند. حدود ۷۴٪ جمعیت سوریه را مسلمانان سنی، ۱۳٪ علویان، شیعیان دوازده‌امامی و اسماعیلیان، ۱۰٪ مسیحی و ۳٪ دروزی تشکیل می‌دهند.۳۹% مردم لبنان پیرو دین مسیحیت هستند اکثریت مردم لبنان در حدود ۶۰درصدمسلمان هستند که از این تعداد حدود ۲۳درصد اهل تسنن و بقیه از اقلیتهای دیگر میباشند.) فکر کنم اینها کافی باشه برای اینکه نشون بده از نگاه ایران تفاوتی بین شیعه و سنی برای حمایت کردنشون در برابر ظلم نداره.
مورد ۴ رو هم اصلا متوجه نمیشم که بخوام چیزی بگم. در پایان هم بگم دشمنی ایران با آلسعود دشمنی عرب و عجم نیست که شما سعی دارید نشون بدین بلکه دشمنی با اسلام آمریکایی هست و هر کشور دیگه ای هم همچین تفکری داشت ما با اون دشمن بودیم.

[reticent]

(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۵۹ ق.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  

(23 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۴۳ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  بسیار ممنونم از لطفتون آقای بیگ میری.

خواهش میکنم
رفتار های اینچنینی از پدر به ارث میرسه و مغز و ذهن از مادر،مادر باهوش فرزند باهوش!!!، و وقتی شعور در حد اکتسابیش در جامعه بالا نره رفتار غالب رفتار پدر با آمیزه ای از رفتار منحصر به فرد شخصه، که تمرکز رو بیشتر بر چیزی گذاشته که ازش لذت میبره(درس خوندن) و شعورش رشد نکرده
این حرف ها رو در گفته های فروید و کتاب "جهان همچون اراده و تصور میتونید کامل تر بخونید" و البته بخشی ازش رو به صورت کنایه وار در کتاب اراده قدرت اثر نیچه،
=====
واژه شعور به صرف داشتن یا نداشتن اگر چه توهین آمیز به نظر میرسه اما هرگز اینطوری نیست و استفاده عامیانه باعث شده جلوه ی بدی از این واژه در نظر بیاد،کتاب "بیشعوری" اثر خاویر کرمنت کلا در مورد این واژه و این معضله،

فرستاده شده از LG-D802ِ من با Tapatalk

تشکر فراوان از لطف شما

[salam az ma]

(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۴۱ ق.ظ)clint نوشته شده توسط:  آقای Salam az ma با فرض صحیح بودن گزاره های شما، من نگران مسائل دیگری شدم. از آنجایی که آقایان تابع احساساتشان نیستن وشهادت آنها دوبرابر زنان هست وما آن هارا در بسیاری از مشاغل مدیریتی و قضاوتی گماشته ایم، نگرانم این مردان سالم؛ در اثر این امیال طبیعی و غریزی، خدای ناکرده حقی را ناحق نسازند؛رگه های عقلانیت انان با تغییر زوایه دید آنان به جسمی متزلزل نگردد؛خوب هستند زنانی که زیبایشان را به طور کامل نمی پوشانند. مصالح مملکتی را به حسی و تحریکی انی نفروشند؛ به خاطر دستمالی قیصریه ای به آتش نکشند.بنظر شما چه چاره ایی باید اندیشید؟

سلام
من به هیچ عنوان نگفتم که مردان احساسات ندارند بلکه گفتم زنها موجوداتی احساسی هستند به این معنی که زنها دو برابر مردها از روی احساسات تصمیم میگیرند. همچنین این قضیه که مردها کمتر از زنها تحت تاثیر احساسات تصمیم میگیرند دلیل بر مبرا بودن مردها از تصمیماتی که میگیرند نیست بلکه درصد خطاشون کمتر هست البته این رو هم بگم دارم ییک زن و مرد رو درحالت نرمال در نظر میگیرم.