انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[hsh88]

دوستان بیاین یک ساعتی از روز مثلا ۱۲-۱ ظهر و۱۰:۳۰-۱۱ شب سوال و جواب بدین
یادمون باشه مانشت برا ما معجزه نمیکنه فقط کمکون میکنه پس این یک ماه را هیی نیایم نت!
یکی اینا رو به منمممم بفهمونه((

[mahdi20]

من شدیدا معتاد به اینترنت و مانشت شدم ... دکتر نسخه ای برای من تجویز کن .

[hsh88]

واقعا پشیمون نشیم بعد کنکورررررررر
بیاین ترک کنیم بااباااااا

[Masoud05]

من که تا عصر خونه نیستم اما همون لحظه که میرسم میرم سراغ اینترنت و مانشت
دوشتان شیگار دارین !!!

[hsh88]

((((((((((
دکتر سایتو ببنددددددددددددددددددددددددددد ببین شاگرداااااااااااا دارند از رقبا عقب می افتند

[mahdi20]

خداوندا ...
۲ ماه نه بیشتر‌، یه کاری بکن اینترنت ایران قطع بشه .
الهی آمین.

[Maryam-X]

منم معتاد شدم ولی خدارو شکر چون کتابخونه می رم زودتر از ۱۰ شب نمیام تو اینترنت.
که معمولا جزو ساعات آزادم حساب میشه.
اگه همه یه ساعتی بیان خیلی خوب میشه.

[hsh88]

هی دکتر به دادمون برسسسسسسسسسسسسید

[mahdi20]

من هم کتابخونه میرفتم ولی از روزی که امتحانات دانش آموزان و دانشجویان شروع شده خیلی شلوغ شده . اصلا نمیشه تمرکز کرد.

[hsh88]

آره دقیقا مشکل همینه !!!!
بهش فکر نکن تمرکز کن خدا کمکمون کنه

[Maryam-X]

آره کتابخونه‌ی ما هم همین طوره....
تو تمرکز مشکلی ندارم ولی این نامردا از صبح میان هرکدومشون ۴ تا جا می گیرند نمی گذارند بقیه بشینند....
دبیرستانی‌ها هم که انگار اومدند اردو...
کل بچه هم محل های کلاس با هم میان کتابخونه.یه ۲ کیلویی هم با خودشون تنقلات می یارند تا یه وقت موقع درس خوندن بهشون سخت نگذره.
بعدشم انگارکتابخونه خیلی بیشتر بهشون خوش می گذره تا خونه پیش مامان بابا
هرچی صبر می کنی تا یکیشون بلند شه بره انگار نه انگار...
حتی سر ظهر و موقع ناهارم این مکان مقدس علمی فرهنگی رو رها نمی کنند و تا آخر وقت می شینند.
(بدبخت این مامان باباها که فکر می کنند بچه شون از صبح تا شب یه ریز سرش تو کتابه و داره درس می خونه!)

[mahdi20]

(۲۲ دى ۱۳۸۹ ۱۲:۱۹ ق.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط:  آره کتابخونه‌ی ما هم همین طوره....
تو تمرکز مشکلی ندارم ولی این نامردا از صبح میان هرکدومشون ۴ تا جا می گیرند نمی گذارند بقیه بشینند....
دبیرستانی‌ها هم که انگار اومدند اردو...
کل بچه هم محل های کلاس با هم میان کتابخونه.یه ۲ کیلویی هم با خودشون تنقلات می یارند تا یه وقت موقع درس خوندن بهشون سخت نگذره.
بعدشم انگارکتابخونه خیلی بیشتر بهشون خوش می گذره تا خونه پیش مامان بابا
هرچی صبر می کنی تا یکیشون بلند شه بره انگار نه انگار...
حتی سر ظهر و موقع ناهارم این مکان مقدس علمی فرهنگی رو رها نمی کنند و تا آخر وقت می شینند.
(بدبخت این مامان باباها که فکر می کنند بچه شون از صبح تا شب یه ریز سرش تو کتابه و داره درس می خونه!)

دقیقا همین چیزی که من با چشم خودم تو کتابخونه دیدم .
محیط خونه ما خیلی آرومه ولی همین کامپیوتر فلان شده نمی زاره .

[mosavat]

(۲۱ دى ۱۳۸۹ ۱۱:۲۵ ب.ظ)hsh88 نوشته شده توسط:  واقعا پشیمون نشیم بعد کنکورررررررر
بیاین ترک کنیم بااباااااا

خوبه یکی پیدا شد حرف دل ما رو بزنه

منم معتاد شدم

اعتیاد که شاخ و دم نداره

یکی ما رو از این بلای خانمانشوز نژات بده !!!

---

(۲۲ دى ۱۳۸۹ ۱۲:۱۹ ق.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط:  آره کتابخونه‌ی ما هم همین طوره....
تو تمرکز مشکلی ندارم ولی این نامردا از صبح میان هرکدومشون ۴ تا جا می گیرند نمی گذارند بقیه بشینند....
دبیرستانی‌ها هم که انگار اومدند اردو...
کل بچه هم محل های کلاس با هم میان کتابخونه.یه ۲ کیلویی هم با خودشون تنقلات می یارند تا یه وقت موقع درس خوندن بهشون سخت نگذره.
بعدشم انگارکتابخونه خیلی بیشتر بهشون خوش می گذره تا خونه پیش مامان بابا
هرچی صبر می کنی تا یکیشون بلند شه بره انگار نه انگار...
حتی سر ظهر و موقع ناهارم این مکان مقدس علمی فرهنگی رو رها نمی کنند و تا آخر وقت می شینند.
(بدبخت این مامان باباها که فکر می کنند بچه شون از صبح تا شب یه ریز سرش تو کتابه و داره درس می خونه!)

آخرشم یه رشته و دانشگاه دم دستی بدون کنکوری میرن ثبت نام میکنند دیگه

مثل دوره ما نیست که با خودکشون قبول بشن ....


خدا شانس بده

[mahdi20]

همه مون دعا کنیم‌، دعا کنیم یه سرور یا یه کابلی تو خلیج فارس یا یه ماهواره ای سقوط کنه یه مدت از دست این لامشب نجات پیدا کنیم.

[mosavat]

(۲۲ دى ۱۳۸۹ ۱۲:۲۴ ق.ظ)mohanddes نوشته شده توسط:  

(22 دى ۱۳۸۹ ۱۲:۱۹ ق.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط:  آره کتابخونه‌ی ما هم همین طوره....
تو تمرکز مشکلی ندارم ولی این نامردا از صبح میان هرکدومشون ۴ تا جا می گیرند نمی گذارند بقیه بشینند....
دبیرستانی‌ها هم که انگار اومدند اردو...
کل بچه هم محل های کلاس با هم میان کتابخونه.یه ۲ کیلویی هم با خودشون تنقلات می یارند تا یه وقت موقع درس خوندن بهشون سخت نگذره.
بعدشم انگارکتابخونه خیلی بیشتر بهشون خوش می گذره تا خونه پیش مامان بابا
هرچی صبر می کنی تا یکیشون بلند شه بره انگار نه انگار...
حتی سر ظهر و موقع ناهارم این مکان مقدس علمی فرهنگی رو رها نمی کنند و تا آخر وقت می شینند.
(بدبخت این مامان باباها که فکر می کنند بچه شون از صبح تا شب یه ریز سرش تو کتابه و داره درس می خونه!)

دقیقا همین چیزی که من با چشم خودم تو کتابخونه دیدم .
محیط خونه ما خیلی آرومه ولی همین کامپیوتر فلان شده نمی زاره .

هر چی بدوبیراه میخواین نثار این اینترنت .... کنین بنویسین ولی حتما شطرنجیش کنین ....