۰
subtitle
ارسال: #۱
  
"کدام فرآیند ؟؟؟
سلام
فرض کنید قرار است یک نرم افزار صنعتی جهت کنترل خط مونتاژ یک کارخانه هواپیما سازی طراحی شود. نکته موجود در طراحی و توسعه این نرم افزار این است که تعداد اعضای هیات کنترل کننده ی پروژه نرم افزاری بالغ بر ۳۰ نفر هستند و به صورت دوره ای در جلسات پروه شرکت می کنند به این صورت که لزوما گروه خاصی در هر دوره حضور ندارند . بررسی درصد خطای موجود در نرم افزار کنترل کننده خط مونتاژ نیز در نهایت باید کمتر از یک دهم درصد باشد.به نظر شما کدام یک از مدل های توسعه نرم افزار برای این مسئله مناسب است؟ و چرا؟(مدل مونتاژ مولفه ها، مدل افزایشی ، مدل Bohem) "
شما کدام مدل رو انتخاب می کنید و چرا؟
از این نمونه سوالها در چه کتابی میشه پیدا کرد؟ با تشکر
فرض کنید قرار است یک نرم افزار صنعتی جهت کنترل خط مونتاژ یک کارخانه هواپیما سازی طراحی شود. نکته موجود در طراحی و توسعه این نرم افزار این است که تعداد اعضای هیات کنترل کننده ی پروژه نرم افزاری بالغ بر ۳۰ نفر هستند و به صورت دوره ای در جلسات پروه شرکت می کنند به این صورت که لزوما گروه خاصی در هر دوره حضور ندارند . بررسی درصد خطای موجود در نرم افزار کنترل کننده خط مونتاژ نیز در نهایت باید کمتر از یک دهم درصد باشد.به نظر شما کدام یک از مدل های توسعه نرم افزار برای این مسئله مناسب است؟ و چرا؟(مدل مونتاژ مولفه ها، مدل افزایشی ، مدل Bohem) "
شما کدام مدل رو انتخاب می کنید و چرا؟
از این نمونه سوالها در چه کتابی میشه پیدا کرد؟ با تشکر
۰
ارسال: #۲
  
"کدام فرآیند ؟؟؟
سلام
به نظرم نیمه اول سوال قصد انحراف ذهن مخاطب از اصل قضیه رو داره، چون ترکیب تیمی تا حدود زیادی بحثی جدا با این قضیه هست. طبق صورت مسئله با یک سیستم بزرگ با ضریب خطای پایین طرف هستیم که میتونیم بصورت غیرمستقیم اون رو بخشی از یک نوع سیستم حیاتی – ایمنی در نظر بگیریم که شکست در اون باعث ضررهای اقتصادی، سخت افزاری و محیطی (در صورت رسیدن به اون مرحله) خواهد شد. ما در اینجا به یک مدل فرآیند با ضریب اطمینان بالا، ایمن و مختص سیستم های بزرگ نیاز داریم.
اما در مورد گزینه ها، مدل افزایشی رو با توجه به گفته های صورت مسئله همون ابتدا رد می کنیم، به این دلیل که ویژگی اصلی این مدل ارائه بخشی از عملکرد سیستم در هر مرحله هست و طبق گفته های دوستمون در بالا، زمانی به انتخاب اون فکر می کنیم که بحث زمان، تحویل تدریجی و... مطرح باشند، ضمن اینکه در این مدل، تحلیل ریسک (از نیازهای اصلی صورت مسئله) رو بصورت صریح رو نخواهیم داشت.
اما بین دو گزینه باقیمانده "توسعه مبتنی بر مولفه یا مونتاژ قطعات" و مدل "مارپیچی – ارائه شده توسط Bohem -" باید توجه کنیم که این دو مدل تا حد زیادی با هم مشابه هستند، در واقع توسعه مبتنی بر مولفه دارای بسیاری از ویژگی های مدل حلزونی هست و این رو با نگاه به دیاگرام این مدل هم میتونیم متوجه بشیم. یکی از مزایای توسعه مبتنی بر مولفه کاهش زمان در تحلیل و طراحی، ریسک، کاهش هزینه ها و... هست که داخل صورت مسئله هیچ اشاره ای به اون نداریم. به نظر من هر دوی این مدل می تونن کاندیدای پاسخ صحیح باشن اما اگه قرار باشه گزینه کامل تر رو انتخاب کنیم به نظرم مدل "مارپیچی" دارای همه معیارهای مورد اشاره در صورت مسئله هست، ولی چرا این مدل؟ چرا "توسعه مبتنی بر مولفه" نه؟
جدا از اینکه در صورت مسئله هیچ اشاره ای به کاهش ریسک و هزینه های تحلیل و طراحی نداریم (ویژگی های بارز این مدل) که همین مورد دلیل مناسبی برای رد این گزینه هست، میتونیم به مواردی دیگه ای هم اشاره کنیم. اول اینکه خیلی مهمه که منظور سوال و نوع سیستم رو درک کنیم، عموما روش توسعه مبتنی بر مولفه به علت ماهیت و عمومیت قطعات قابل استفاده مجدد، در سازمان های تجاری و اقتصادی و در سیستم های اطلاعاتی مربوط به اونها کاربرد بیشتری داره و هنوز بصورت گسترده در نرم افزارهای حساس که با ریسک بالایی سر و کار داریم به کار گرفته نمیشه، چون قطعات مورد نظر اینگونه سیستم ها بصورت عمومی مهیا نیست، باید توجه کنیم که ما اینجا با یک نرم افزار و سیستم خاص سر و کار داریم. اگر هم قطعات مشابهی وجود داشت نیاز به صرف هزینه های بالا در راستای توسعه مجدد و تصدیق کامل قطعه هستند. علت بعدی، اعتماد پایین به قطعات خارجی در اینگونه سیستم هاست که سامرویل در کتابش از اون به عنوان "اسب تروا" یاد میکنه که ممکنه امنیت سیستم رو مخدوش کنند، و همچنین ریسک هایی مثل این که آیا این قطعات بر اساس انتظار کار می کنند یا خیر؟ و... که اگه اینطور نباشه نیاز به توسعه مجدد، تطبیق و... هست که در اینصورت هزینه های وارده بیشتر از مزایای این مدل خواهد بود.
پی نوشت: به نظرم نه صورت این تست و نه گزینه ها استاندارد نیستند، اگه به سابقه این نوع تست ها در کنکور فناوری نگاه کنیم، داخل همه اونها بصورت واضح از کلمات کلیدی استفاده شده که این کلمات دقیقا به ویژگی های یکی از مدل های فرآیند اشاره می کنند.
به نظرم نیمه اول سوال قصد انحراف ذهن مخاطب از اصل قضیه رو داره، چون ترکیب تیمی تا حدود زیادی بحثی جدا با این قضیه هست. طبق صورت مسئله با یک سیستم بزرگ با ضریب خطای پایین طرف هستیم که میتونیم بصورت غیرمستقیم اون رو بخشی از یک نوع سیستم حیاتی – ایمنی در نظر بگیریم که شکست در اون باعث ضررهای اقتصادی، سخت افزاری و محیطی (در صورت رسیدن به اون مرحله) خواهد شد. ما در اینجا به یک مدل فرآیند با ضریب اطمینان بالا، ایمن و مختص سیستم های بزرگ نیاز داریم.
اما در مورد گزینه ها، مدل افزایشی رو با توجه به گفته های صورت مسئله همون ابتدا رد می کنیم، به این دلیل که ویژگی اصلی این مدل ارائه بخشی از عملکرد سیستم در هر مرحله هست و طبق گفته های دوستمون در بالا، زمانی به انتخاب اون فکر می کنیم که بحث زمان، تحویل تدریجی و... مطرح باشند، ضمن اینکه در این مدل، تحلیل ریسک (از نیازهای اصلی صورت مسئله) رو بصورت صریح رو نخواهیم داشت.
اما بین دو گزینه باقیمانده "توسعه مبتنی بر مولفه یا مونتاژ قطعات" و مدل "مارپیچی – ارائه شده توسط Bohem -" باید توجه کنیم که این دو مدل تا حد زیادی با هم مشابه هستند، در واقع توسعه مبتنی بر مولفه دارای بسیاری از ویژگی های مدل حلزونی هست و این رو با نگاه به دیاگرام این مدل هم میتونیم متوجه بشیم. یکی از مزایای توسعه مبتنی بر مولفه کاهش زمان در تحلیل و طراحی، ریسک، کاهش هزینه ها و... هست که داخل صورت مسئله هیچ اشاره ای به اون نداریم. به نظر من هر دوی این مدل می تونن کاندیدای پاسخ صحیح باشن اما اگه قرار باشه گزینه کامل تر رو انتخاب کنیم به نظرم مدل "مارپیچی" دارای همه معیارهای مورد اشاره در صورت مسئله هست، ولی چرا این مدل؟ چرا "توسعه مبتنی بر مولفه" نه؟
جدا از اینکه در صورت مسئله هیچ اشاره ای به کاهش ریسک و هزینه های تحلیل و طراحی نداریم (ویژگی های بارز این مدل) که همین مورد دلیل مناسبی برای رد این گزینه هست، میتونیم به مواردی دیگه ای هم اشاره کنیم. اول اینکه خیلی مهمه که منظور سوال و نوع سیستم رو درک کنیم، عموما روش توسعه مبتنی بر مولفه به علت ماهیت و عمومیت قطعات قابل استفاده مجدد، در سازمان های تجاری و اقتصادی و در سیستم های اطلاعاتی مربوط به اونها کاربرد بیشتری داره و هنوز بصورت گسترده در نرم افزارهای حساس که با ریسک بالایی سر و کار داریم به کار گرفته نمیشه، چون قطعات مورد نظر اینگونه سیستم ها بصورت عمومی مهیا نیست، باید توجه کنیم که ما اینجا با یک نرم افزار و سیستم خاص سر و کار داریم. اگر هم قطعات مشابهی وجود داشت نیاز به صرف هزینه های بالا در راستای توسعه مجدد و تصدیق کامل قطعه هستند. علت بعدی، اعتماد پایین به قطعات خارجی در اینگونه سیستم هاست که سامرویل در کتابش از اون به عنوان "اسب تروا" یاد میکنه که ممکنه امنیت سیستم رو مخدوش کنند، و همچنین ریسک هایی مثل این که آیا این قطعات بر اساس انتظار کار می کنند یا خیر؟ و... که اگه اینطور نباشه نیاز به توسعه مجدد، تطبیق و... هست که در اینصورت هزینه های وارده بیشتر از مزایای این مدل خواهد بود.
پی نوشت: به نظرم نه صورت این تست و نه گزینه ها استاندارد نیستند، اگه به سابقه این نوع تست ها در کنکور فناوری نگاه کنیم، داخل همه اونها بصورت واضح از کلمات کلیدی استفاده شده که این کلمات دقیقا به ویژگی های یکی از مدل های فرآیند اشاره می کنند.
۰
ارسال: #۳
  
"کدام فرآیند ؟؟؟
به نظرم اینجا صحبتی از زمان و فشار عوامل بالادستی نکرده... بنابراین درصد انتخاب افزایشی کمتر میشه.
برای ۲ مورد دیگه... ویژگیهایی که از پروژه آورده٬ یکی حساسیت بالا در درست اجرا شدن نرمافزار و همینطور هماهنگسازی افراد هست... اگر بخواهیم از مدل مونتاژ مؤلفه استفاده کنیم٬ ۲ مورد رو باید به نظرم در نظر گرفت: یکی اینکه مؤلفهها چند درصد هماهنگ با کاری هستند که قصد داریم در نهایت با فرض امنیت دلخواه انجام بشه. و بعد اینکه میزان هماهنگسازی مؤلفهها بین خودشون چقدر هست. باز هم میشه اینطور گفت که اینجا صحبتی از میزان زمان و هزینه و... نکرده و حساسیت بالای پروژه رو به همراه هماهنگسازی افراد مطرح کرده٬ مدل Boehm میتونه این خاصیت رو ایجاد کنه.
شاید هم فرضیاتی که گفتم٬ درست نباشه.
برای ۲ مورد دیگه... ویژگیهایی که از پروژه آورده٬ یکی حساسیت بالا در درست اجرا شدن نرمافزار و همینطور هماهنگسازی افراد هست... اگر بخواهیم از مدل مونتاژ مؤلفه استفاده کنیم٬ ۲ مورد رو باید به نظرم در نظر گرفت: یکی اینکه مؤلفهها چند درصد هماهنگ با کاری هستند که قصد داریم در نهایت با فرض امنیت دلخواه انجام بشه. و بعد اینکه میزان هماهنگسازی مؤلفهها بین خودشون چقدر هست. باز هم میشه اینطور گفت که اینجا صحبتی از میزان زمان و هزینه و... نکرده و حساسیت بالای پروژه رو به همراه هماهنگسازی افراد مطرح کرده٬ مدل Boehm میتونه این خاصیت رو ایجاد کنه.
شاید هم فرضیاتی که گفتم٬ درست نباشه.
Can I see some ID?
Feeling left out?
نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close