این حرف بنظر من بستگی داره واسه کجا می پرسید و همانطور که دوستان گفتن با ارزش و بی ارزش یعنی چی؟
از نظر ادامه تحصیل در خارج از کشور:دو تا از دوستان من واسه یه دانشگاه در هلند درخواست پذیرش دکترا دادن.یکی ارشد گرفته بود و دو سه سالی کار کرده بود و یکی تازه ارشدش تمام شده بود. سایر شرایطشون تقریبا" مشابه بود و شاید شرایط دومی یه جاهایی بهتر بود.
به اولی پذیرش فول فاند دادن و بورسش کردن. دومی باید سالی هشت هزار یورو شهریه میداد.(اگه اشتباه نکرده باشم)
دلیل هم این بود که بعضیها معتقدند بین ارشد و دکترا بهتره شخص بره یه کم کار مرتبط انجام بده. با دو سال رفتن دانشگاه محقق خوبی مناسب دکترا نمیشید.
بعضی جاها هم فکر کنم نظرشون برعکسه. یعنی باید چسبیده باشه بهم.
از نظر استخدام در ادارات دولتی : یک یا دو پایه بالاتر هست پایه استخدامی تون با ارشد نسبت باه کارشناسی.
علاوه بر اینکه الآن اکثر جاها ارشد میگیرن تا لیسانس.
در سربازی:تفاوت را احساس میکنید.
اما ایا دکترا همیشه خوبه؟
بعد از گرفتن دکترا خیلی جاها استخدامتون نمیکنند(در ایران). چون از دکترا تقریبا" انتظارات خاصی میره.یعنی انتظار فردی میره که بصورت خاص چند سالی در یک شاخه گاه باریک از رشته مربوطه کار کرده. نمیشه ازش انتظار خیلی کارها را داشت. تجربه اش هم بیشتر در تدریسه تا کار دیگه.البته شاید با ارشد هم کم تجربه باشید ولی خب کارهای اجرایی را میپذیرید و کارهای طراحی یا هماهنگی را بهتر قبول میکنید. خیلی از سیستمها ارشد را قابل انطباق تر و هماهنگتر میدونند و واقعیتش هم اینه. دکتر بیشتر برای پستهای خاص خوبه که معمولا" استخدام واسه اش انجام نمیشه. بلکه اگه لازم باشه از جاهای دیگه دکتر میارن. یه آقای دکتری را میشناسم که قبلا" تو وزارت دارایی بود بعد برکنار شد از پستش . رفت رئیس یه قسمت از شهرداری تهران شد.
ولی اگه میخواهید برید در دانشگاه یا آموزش پرورش یا ....تدریس کنید گرفتن دکترا براتون لازمه چون اولا" خیلی جاهای خوب دیگه ارشد نمیخوان و خیلی جاهای دیگه خیلی زود تفاوت تدریس با ارشد و دکترا را متوجه میشید. البته بنظر من باز هم اگه میشه با ارشد برید تو بعد سعی کنید از سهمیه مربیان برید دکترا بگیرید
یا از سال دوم دکترا بگردید یه شهری جایی دست خودتون را بند کنید. الآن در خیلی از رشته ها دکتران بیکار که فقط حق التدریس هستند نسبتا" زیاده.
در ضمن چون تو ایران خیلی کار تخصصی در بیرون دانشگاه نیست و از طرفی تقریبا" بیش از ۹۹ درصد فارغین دکترا ناچارند بیرون تهران شاغل بشن(بخصوص الآن که جذب هیئت علمی متمرکز انجام میشه)بنابراین خیلی روی درآمد کار بیرون از دانشگاه حساب باز نکنید. بعضی سازمانها گاهی پروژه هایی را میدن به دانشگاهها ولی خب اکثرا" تهران هست و اکثرا" هم اونطوریکه دیده میشه تجارب موفقی از دانشگاهها ندارن. چون اساتید میسپارن دست دانشجوها . دانشجو ها هم نمره را گرفتند بای بای. سازمان توسعه صنایع ایران یکی از بزرگترینهاش بود .
واقعیت تلخ در جامعه علمی ما اینه که میزان شعار و بزرگنمایی اش خیلی بیشتر از اصلش هست. پیشرفت علم وقتی خیلی سرعت میگیره که کاربردهای اون پیشرفتعلمی در جامعه تولید کننده علم مشتری داشته باشه.یعنی جامعه مولد باشه و تولید کننده و از پیشرفتهای علمی در تولیدات و صادراتش استفاده کنه. وگرنه پیشرفت علم با تزریق پول دولتی بیشتر جنبه شعاری پیدا میکنه.
جامعه کاری ما بیشتر خدماتی است تا مولد و پیشرفتهای علمی ما در دانشگاهها بیشتر بکار دیگران میاد تا خودمون.البته برای رتبه و اینا خوبه ولی تولید کننده پول بدون حمایت دولت نیست .