(۰۵ دى ۱۳۹۰ ۱۱:۰۱ ب.ظ)inteligentium نوشته شده توسط: (05 دى ۱۳۹۰ ۰۱:۵۱ ق.ظ)xxx نوشته شده توسط: ... اینجا بود که فهمیدم اونایی که به قدرتی رسیدن اولین قدمشون این بوده که صاحب قدرت زندگی شخصی خودشون بشن بعد به مرور به مسیری خوردن که به ریاستو وزارت رسیده... حالا ما اگه به اون مسیر نخوردیم هم عیب نداره ولی حداقل این فرصتو توی زندگی داریم که وجود خودمونو که مثل یک کشوره هدایت کنیم...
قشنگ بود مطلب ولی به اینها هم فکر کنین:
بعضیها همین جوری شاهزاده به دنیا میان!
بعضیها در حد دیپلمم نیستن و دکترا دارن!
بعضیها حتی نمیتونن بنویسن ماشین و بهترینشو دارن!
بعضیها یه مقاله هم درست حسابی ننوشتن و صد تا مقاله تو رزومشون دارن!
(بابا ما هم میدونیم اینا ارزش ندارن پس لطفا نگین اینو یا نگین منظور تاپیک چیز دیگه است منظوره منم یه چیز دیگه است)
.
.
.
تا آخرشو خودتون بخونین
سعدی میگوید: چنان روزی به نادانان رساند که صد عاقل در آن حیران بماند
شاید یه سریا این چیزای که شما میگید داشته باشند
ولی وقتی ادم با تلاش زحمت به چیزی برسه میتونه ازش لذت ببره و قدرش بدونه...