اگرچه میترسم تو این سایت دیگه چیزی بنویسم ولی یه تجربه عملی را میگم. هر کس هم مخالف حرفهای منه من مخلصش هستم . فقط توهین نکنه.
ما یه پسر همسایه داشتیم که مهندسی نساجی خوند.
بعدا" که تمام شد دید بازار کاری نداره.
رفت دوباره از ابتدا کارشناسی زبان خوند و تا ارشد زبان را ادامه داد.
بعد اپلای کرد برای کانادا. همه کارهاش هم انجام شد.
بعدا" باین نتیجه رسید که درخواست مهاجرت بده بهتره.
بالاخره رفت.
بعدا" اونجا درس خواند و مهاجرتش هم درست شد.
وقتی هم اینجا بود درآمدش خوب بود. مثل کسیکه تازه استعدادش کشف شده باشه با علاقه زیادی زبان میخوند. علاوه بر انگلیسی ، فرانسه را هم یاد گرفت. مدتی قبل از رفتنش تو سفیر درس میداد. کلاس خصوصی تافل و جی ار ای هم داشت.
بعضی شرکتها هم تدریس خصوصی زبان داشت که اونموقع یعنی سه چهار سال پیش ساعتی سی هزار تومان بهش میدادن.
کشورهایی که مهاجر پذیرند برای رشته زبان اهمیت زیادی قائلند و مهاجرین را با فرهنگ و شرایط کشورشان آماده میکنن. کانادا هم ظاهرا" از این بابت به بچه های زبان اهمیت میده.
باز هم میگم این یه تجربه جلوی چشمم بود و البته انگار برعکس روندی هست که شما میگید اول زبان بعد مهندسی.
خودم نظری ندارم.
باز صد تا منفی ندین.
