(۲۰ مرداد ۱۳۹۰ ۰۲:۵۸ ق.ظ)alime نوشته شده توسط: سلام دوستان
اگه بخوایم یک شرکت در حیطه‌ی تخصصمون راه بندازیم که متفاوت باشه،یعنی بتونه یک آینده‌ی موفق داشته باشه و خیلی تکراری نشده باشه(مثلا الان هر کی میره برا خودش یک شرکت برنامه نویسی می زنه و ...). چه ایده ای دارید و یا چه ایده هایی دیدید که نو و بدیع و البته پرکاربرد هستن؟
اگه ایدتون بزرگه، چه از نظر مالی و چه از نظر سطح دانش و تجربه فرصت برای اندوختنش هست(خیلی هم نه
) چون واقعا می خوام متمایز و بدردبخور باشه
سلام
اصولا" خود ایده بالای ۵۰ درصد کار هست. برای اینکه بتونید یک ایده موفق پیدا کنید که خیلی هم دم دستی و تکراری نباشه و مدتها از شر رقبای احتمالی دورباشید و نتونند دمپینگ تون کنند باید تجربه پیدا کنید.
این تجربه خود من هست که از زمان دانشجویی و سربازی و بعد از اون درگیر کار بوده‌ام عرض میکنم . چند جور میشه شرکت زد:
۱- برید یک شرکت ساده ثبت کنید و چند نفر مهندس (هم رشته خودتون)هم دور هم جمع بشید و آگهی بدید تو روزنامه و ... که نرم افزار مینویسید یا سایت طراحی میکنید یا کارهای مشابه که تعداد زیاد دیگری هم مشابهش هست .حتی در صورتیکه توان و تخصصتون از بقیه دیگه هم سرباشه ،کسی نمیتونه اونرا تشخیص بده. اگه محل از خودتون باشه بعد از یک مدت به نتیجه میرسید که بهتر بدیدش اجاره(چون درآمدش بهتره) و اگه مستاجر باشید هم که کم کم دوستان یکی یکی کم میشوند و از اولش هم معلومه که برنامه خاصی نداشته‌اید و هر کس کار بهتری پیدا کنه جدا میشه و میره.
۲- منتظر سفارش کار نشینید یک نرم افزاری پیدا کنید و بنویسید و تولید کنید و بفروشید. خب بسته باینکه مشابهش باشه یا نه(که معمولا" هست) و چند تا رقیب دارید و قیمت و کیفیت تون در مقایسه با اونها کجاست باید زمان بگذارید و کادر فروش و بازار یاب و هزینه نمایشگاه و ثبت محصول و ..... را پرداخت کنید و نوعا" هم با یک محصول شناخته نمیشیدو یک کم باید صبرتون زیاد باشه. اگه هزینه جاری مثل حقوق و اجاره و... هم دارید که باز هم یک کم تحمل شرایط سخته. چون باید درآمدی از جای دیگه داشته باشید و بیارید تو شرکت هزینه کنید. حالا اینکه نرم افزارتون کپی بشه و .... اینها هم ممکنه باشه.
۳- یک ایده ناب داشته باشید و راحت خرجش نکنید.
ببینید باید بپذیریم که نرم افزار یک ایزار است که شما میسازیدش. گاهی اینقدر ایده ناب هست که شما ابزاری را میسازید و نیاز بهش را ایجاد میکنید(اینجوری میشید بیل گیتس
)اگه آچار پیچ گوشتی بسازید دم هر مغازه ابزار فروشی هست فقط خودتون را ارضاء کرده‌اید که از علمتون استفاده کردید .قیمتش معلومه و شما ممکنه صدمین شرکتی باشید که اون را میسازید(البته با حساب چینیها میشید پنج شش هزارمین)
ولی اگه ابزار ظریف جراحی چشم بسازید دیگه کارتون خاص میشه.هر کسی نمیتونه بسازه. اینجا میآیید تو رنکینگی که تعداد شرکتهای موجود درش بسته به ایده پشت کار ممکنه به سه تا هم نرسند. اینجا یک تبلیغ کوچک یا حتی اطلاع رسانی شما را مثل موشک شهاب ۳
پرتاب میکنه به بالا. حالا نکات زیاد دیگری هم داره مثل اینکه از کجا ایده بیاریم ،چطوری شروع کنیم و......
امیدوارم اینایی که گفتم بکارتون بیاد.
