با اجازه دوستان منم تجربیاتمو میگم چون ناسلامتی ۲۱ مثل مرد خدمت کردیم
در تمام مراحل بند پ حرف اول رو میزنه
ما روز اعزام که رفتیم چند نفر بودن افتاده نیروی دریایی ارتش که میگفتن سخته، جالبه واسه شون کد هم خورده بود اما نرفتن، وقتی از یکیشون پرسیدم چرا نمیری گفت من با فلانی حرف زدم گفته درستش میکنم، چند وقت بعد دیدمش داره تو سپاه خد مت میکنه
وقتی میرین لباساتونو بگیرین یه گونی بهتون میدن که دو دست لباس توشه، یه جفت پوتین، فک کنم ۶ یا ۷ جفت جوراب، دو تا پتو، واکس پوتین، یکی یا ۲ تا کلاه، جانماز و یه کاپشن و ....
قطعا حرفای من کلی نیست و بستگی به فرمانده تون داره، ولی معمولا آدمای با وجدان خیلی کم پیدا میشه
اینکه چجور خدمت کنین، اول برین ببینین چجو محیطه و بعد تصمیم بگیرین
من روز اولی که رفتم اونجا، چند صفحه تایپ بود که داده بودن یه سرباز تایپشون کنه، فک کنم حدود یه ماه معطلشون کرده بود واسه تایپ. من رفتم دو روزه تایپ کردم و گفتم الان تشویقی بهم میدن. هنوز تایپم تموم نشده دیدم ۱۰ تا دی وی دی آوردن میگن باید اینارو بذاری تو دستگاه و هرچی گوینده میگه رو کاغذ بنویسی و اگه هم اشتباه بنویسی تنبیه میشی
تو خدمت خیلی از شما پرسیده میشه که فلان کار رو بلدین یا نه، اینو در نظر داشته باشین که گاهی اوقات یه بله میتونه هزار تا بلا رو سرتون بیاره
البته اگه بلد بودین و دیدین با اون کار راحتترین حرفی نیست
کلا تو خدمت به شما به عنوان برده نگاه میکنن و هر کاری میگن باید انجام بدی و حق هیچ گونه اعتراضی نداری، بازم بگم که محیط و مسئولین اونجا خیلی مهمه
من چند ماه یه جا خدمت کردم و بعد رفتم یه جای دیگه که واقعا یکی از مسئولینش آدم خیلی شریفی بود، با خواهش و تمنا از من میخواست کاری رو انجام بدم، یادمه اوخر خدمت تازه ظروع کرده بودم واسه ارشد بخونم. به من میگفت تو بخون قبول شی و خیلی از کارایی رو که من باید انجام میدادم رو خودش انجام میداد و هیچ کس جرات نداشت به من دستور بده مگه اینکه تنبل بازی در میاوردم و درس نمیخوندم
خیلی دوست دارم یه رتبه خوب بیارم و برم بازم ازش تشکر کنم
اگه تاریخ اعزامتون اول اردیبهشت باشه که الان دیگه باید مشخص شده باشه کجا افتادین
آقای sadi_gh واقعا شما چیز یاد گرفتین؟
ما که تو خدمت جز حقارت و تحقیر چیزی ندیدیم
اینکه ظهر با ماشین دولتی بری جلو مدرسه فرمانده و منتظر پسرش باشی که بیاد و برسونیش خونه، این واقعا چیز یاد گرفتن داره، بعد جالبه وقتی میاد سوار ماشین میشه انگار نوکر خودش و باباشی
شاید قدیما خدمت چیز یاد گرفتن داشت، چون واسه همه یکسان بود
وقتی تو خونه خودتون مثل ادم بزرگ شدی اما وقتی که میری خدمت و بهت میگن سینی چای رو ببر تو فلان اتاق(نا سلامتی مهندسی). بعد هستن کسانی که سیکل هم ندارن مثل خان خدمت میکنن
یه تعداد کمی هستن که لب مرز خدمت میکنن، شاید اسم اونارو بشه گذاشت سرباز
روز اولی ما رفتیم خدمت یه پسره که خدا شاهده سیکل هم نداشت گذاشتن بالا سر ما که بهمون دستور میداد، همون روز اول ما رو انداختن تو حوض و گفتن این حوضو تمیز کنین سردار داره میاد بازدید
ما ۵ نفر بودیم که ۳ تامون لیسانس و ۲ تامون ارشد بود، اول فک کردیم این پسره حالا از روی شوخی کردن داره یه چیزی میگی بعد دیدیم نه بابا جدی جدی شده رئیس ما. یکی از بچه ها بهش گفت بیا اینجا کارت داریم یکی دیگه از بچه ها که فرغون دستش بود و داشت آشغالا میبرد با فرغون زد زیرش و افتاد تو حوض و شروع کردن به گریه کردن. بعدش بچه ها گردن نگرفتن و گفتن فرغون خزیده.
شب نشده بود که دیدم برنامه برامون آوردن من شده بودم مسئول جارو کردن محوطه و یکی از بچه های دیگه شده بود مسئول شستن توالت. دیدن برنامه همانا و شورش هم همانا. با حالت عصبانی رفتیم که اعتراض کنیم و گفتیم هر چی میشه باداباد
جارو کردن من که برداشته نشد ولی توالت شستن دوستم درست شد و ما صبح زود بلند شدیم و یه جارو دادن بهمون و گفتن بسم اله
یه جارو میزدم و هزار تا فحش میدادم، هم به خودم و هم به مسببین. بعدشم فرمانده می اومد از کنارمون رد میشد و هزار تا ایراد میگرفت. حرف زدن هم بلد نبود
خدمت ما که اینجوری بود. البته بعدش خوب شد
سربازی یعنی این چیزا.