انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[mosavat]

danialfx عزیز ‌ :

این توضیحات خیلی خوب بود ‌، ممنون از شما

واقعیت اینه که من دقیقا همینا رو میخوام بدونم( در مورد کانادا و استرالیا و اروپا یعنی کشورهایی که در ایران سفارت دارند ... )‌، اینکه در زمینه شغلی و تحصیلی آدم سرآمد و موفقی باشم یک بحثه ولی اینکه از شرایط زندگیم در خارج از وطن راضی و خشنود باشم و احساس آرامش کنم یک بحث مهمتریه

اگه اشتباه نکنم ‌: مهاجرت ایرانی‌ها به سایر کشورها میتونه تضمین کننده بسیاری موفقیتهای تحصیلی و شغلی و آزادی و رفاه نسبی براشون باشه( حداقل من تا امروز اینطوری دستگیرم شده )ولی اینکه آدم مجبور باشه بخاطر همین موفقیتها ‌، از زیباترین لحظات در کنار دوستان و خانواده بودنش بگذره و در محیطی زندگی کنه که زبانش ‌، فرهنگش و آداب و رسومش و اقلیمش و شرایط اجتماعیش با سرزمین مادری آدم خیلی متفاوت هست یه مقدار سخته ‌، برای یک مدت محدود و موقت میتونه تجربه جالبی باشه ولی برای همیشه فکر نکنم ؟!!!

وقتی بحث در مورد یکی دو سال یا مثلا چهار یا پنج سال دوری از وطن باشه میشه یه جوری با قضیه کنار اومد اما بحث فعلی ما در مورد دوستانی هست که به هدف تحصیل رفتند ولی بعد از اتمام تحصیلاتشون دیگه برنگشتند و همانجا ماندگار شدند‌، بحثمون در مورد افرادی هست که همین الان دارند به آب و آتیش میزنن که هر طوری شده از ایران مهاجرت کنند

و عجیبه که میبینم بسیاری دوستان که اتفاقا خیلی هم عاطفی و خانواده دوست بودند و هستند ‌، الان مهاجرت کردند و به نظر از زندگیشون هم خیلی راضی هستند ‌، گویا اونهمه رنج مهاجرت رو به جان خریدن به این احساس آرامش الانشون می ارزیده

نمیدونم ...

دوستان دیگه هم اگر نظر متفاوتی دارند یا اطلاعات و تجربه های موثقی از مهاجرت و زندگی در خارج از کشور دارند لطف کنند با ما در میان بگذارند

[danialfx]

برای معرفی یه سایت دیگه که مطالب فرهنگی و اجتماعی و ... خیلی بیشتر تو این سایت قابل مشاهده هست.

یه مطلب از یکی از نویسندگان خوب این سایت میگذارم:

مطلب ایشون‌:

---

مطلبی که میخواهم برایتان بنویسم مربوط میشود به روابط اجتماعی در امریکا. برخلاف تصور ما امریکاییها به افراد مسن خیلی احترام میگذارند و برای هرگونه فعالیت اجتماعی آنها حق تقدم دارند. در اتوبوس, قطار و رستورانها نزدیکترین و راحت ترین صندلیها برای افراد مسن رزرو شده است و اگر کسی بر روی آنها نشسته باشد به محض ورود یک فرد مسن باید از جای خودش بلند شود و آن صندلی را به فرد مسن بدهد. در کشور ما اگر فردی این کار را بکند لطف کرده است در حالی که در امریکا قانون آن فرد را ملزم به انجام این کار می کند.
برخلاف تصور ما که فکر میکنیم در امریکا همسایه از همسایه خبر ندارد, در جایی که من زندگی میکنم همسایه‌ها حتی در خانه همدیگر رفت و آمد میکنند. در واقع درب خانه ما و دیگر همسایه‌ها همیشه باز است و بچه های آنها آزاد هستند که هر جایی بروند. من نمونه این نوع روابط بین همسایه‌ها را در ایران سراغ ندارم. روزهایی که دختر همخانه من پیش پدرش نیست و پیش ما می آید تقریبا همه بچه های محله شب را در منزل ما میخوابند. یک لحاف بزرگ پهن میکنند و جلوی تلویزیون ردیف پیش هم میخوابند. دقیقا همانطوری که ما در خانواده پرجمعیت خودمان شبها رختخواب پهن میکردیم و ردیف تو تنها اطاق و یا پشت بام خانه مان در محله نظام آباد میخوابیدیم.
باز برخلاف تصور ما که فکر میکنیم امریکاییها بی عاطفه هستند, من تا کنون خلاف آن را دیده ام. اگر یک روز شما ناراحت باشید همه از چهره شما این ناراحتی را میخوانند و در مورد آن از شما سوال میکنند. تظاهر و دلسوزی الکی نمیکنند ولی در رفتارشان مشخص است که کاملا شرایط شما را درک کرده و به آن اهمیت میدهند. شاید قربان و صدقه شما نروند ولی اگر شما را مدتی نبینند دلشان برایتان تنگ میشود.
امریکاییها اگر شما یک کاری برایشان انجام دهید ده بار تشکر میکنند و اگر کاری انجام دهند که شما ناراحت شوید حتما معذرت خواهی میکنند.
باز هم برخلاف تصور ما که فکر میکنیم امریکاییها بی ملاحظه هستند, به من ثابت شده است که چنین نیست و همیشه در هر جمعی شرایط اطرافیانشان را در نظر میگیرند. اگر در یک جمعی تنها باشید حتما متوجه شما میشوند و نمیگذارند شما احساس تنهایی و غریبی بکنید. و حتی این را بیان میکنند. اگر یک فرد مسن در جمع باشد حتما یک نفر با او هم صحبت میشود و نمیگذارد احساس بدی به او دست بدهد. همین امروز که این بچه های مست آمده بودند, موقع رفتن به کلاب ناراحت و نگران من بودند که چرا شب جمعه میخواهم تنها در خانه بمانم. همه شان به من گفتند که اگر با آنها بروم خیلی خوشحال میشوند. در واقع چون من خارجی هستم و میدانند که از دوستان و فامیلم دور هستم میخواهند با روش خودشان کاری کنند که مثلا من احساس تنهایی نکنم.
بهرحال تصویری که من از امریکاییها و روابط اجتماعیشان قبل از مهاجرتم داشتم با آنچه امروز میبینم بسیار متفاوت است.
امیدوارم این نوشته من تصویر روشن تری از مردم امریکا به شما بدهد

---

ادرس این سایت برای عضویت‌:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


این سایت مطالب خیلی زیادی برای مهاجرت داره. فکر میکنم جواب همه‌ی سوالاتون رو میتونید تو این سایت پیدا کنید. حتی در مورد کانادا و کشورهای اروپایی.
الیته برای شرایط تحصیل و اپلای کردن همون اپلای ابراد بهترین سایته.
ولی برای مسائل فرهنگی و اجتماعی و هزینه‌ی زندگی تو کشورهای خارجی این سایت مهاجرسرا که معرفی کردم یکی از بهترین سایت‌ها هست.

یه سایت دیگه هم هست که سعی میکنم تا شب خصوصی بفرستم به ایمیلتون.

---

به نظرم این سوال هایی که تو ذهنتونه که چرا اینجوریه که اونایی که خیلی وابستگی هم دارند بعد مهاجرت اونجا میمونن رو من نمیتونم جواب بدم.
شاید امکانات. شاید ازادی‌ها . شاید مقایسه اینجا و خارج از کشور. نظم یا عادت و یا خیلی چیزهای دیگه دلیل این امر باشه.
امیدوارم توضیحاتم و سایت هایی که معرفی کردم کافی بوده باشه و بهتون کمک کرده باشم.

[marjan2001]

سلام
یه سر به این سایت بزنین

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


daneshju-arshad-manesht ِعزیز شما واقعا دانشجوی ارشد هستید؟

[mosavat]

(۱۵ فروردین ۱۳۹۰ ۰۹:۴۸ ب.ظ)marjan2001 نوشته شده توسط:  سلام
یه سر به این سایت بزنین

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


daneshju-arshad-manesht ِعزیز شما واقعا دانشجوی ارشد هستید؟

نه عزیز ‌، فقط آرزو کردم ‌، آرزو بر جوانان عیب نیست ...

[Maryam-X]

اتفاقا معلم زبان انگلیسی ما که قبل از اون چند تا کشور را دور زده بود می گفت آمریکایی‌ها ساده دل ترین و مهربان ترین مردمان زمین هستند!همسایه‌ها بسیار عالی هستند.بچه های آمریکایی بسیار روح لطیفی دارند تا اینکه وارد مدرسه می شوند در همان اوایل مدرسه به بچه می فهمونند که ما آمریکاییها با بقیه‌ی مردم فرق داریم..ما آقا و سرور جهان هستیم و اگر به کشور دیگری تعرض می کنیم از حق خود(که مالکیت کل جهان از ان ماست)دفاع می کنیم!
در رده‌ی بالاتر با فیلمها اسلحه را نشون بچه می دهند و دو کلاس بالاتر تمام کلاس حرف از روابط جنسی است.
(قضیه‌ی واقعی همون بچه پسر ۶ ساله است که رفته بود مهد کودک همکلاسی دخترش رو کشته بود یواشکی اسلحه‌ی خونه شون رو برده بود. شرط می بندم اصلا نمی دونسته این چیه فقط چون تو فیلما دیده بوده بقیه اینا دستشون می گیرند و ماشه را فشار می دن می خواسته امتحان کنه)

در کل آمریکاییها به نوبه‌ی خود اخلاقا خوب هستند و نمیشه کارهای سیاستمدارانشون رو به بقیه‌ی مردم تعمیم داد.
متاسفانه این دولت و سینماشون(هالیود) هست که داره مردمشون را از لحاظ روانی داغون می کنه.من شنیدم آمریکاییها خیلی قرص ضد افسردگی و روانی مصرف می کنند.روانشناسان در این کشور بازار داغی دارند.


کانادا:کانادا امنیتش صد برابر آمریکاست. دو کشور همسایه با تفاوت های شگرف... هر آمریکایی حق داره برای دفاع از خود یک اسلحه داشته باشه ولی کانادا اینجوری نیست حتی شبها در خونه هاشون رو هم قفل نمی کنند و می خوابند!
مردم آمریکا از نظر امنیت خیلی حساسن مثلا معلم انگلیسیمون می گفت شما اگر وارد یک فروشگاه بشید و برای رفع خستگی چند دقیقه کیفتون رو روی زمین بگذارید سریع پلیس را صدا می زنند به این دلیل که احتمال می دن توی کیف یه بمب باشه.

منم اول از کانادا به خاطر سرماش اصلا خوشم نمی اومد ولی چند تا عکس از طبیعتش دیدم که نظرم رو یکم عوض کرد(خواستید براتون می ذارم)
در کل زندگی در کانادا برای مهاجران خیلی راحت تره تا آمریکا .کاناداییهای اصیل روی هم رفته ۱۵ میلیون هم نمی شن و به همین جهت دولتشون از تخصص مهاجرین استفاده می کنه مزایای بیشتری نسبت به آمریکا به مهاجرین میده.

همین الان کانادا درخواست پرستار کرده و دولت ایران هم گفته پرستارانی که مایل هستند می تونند تقاضا بدن تا به صورت قانونی بفرستیمشون.

[arshad91]

همه جای کانادا خیلی سرد نیست مونترال خیلی سرده و طبق تحقیقات موشم داره
من نرفتم فقط میدونم کشورهایی مثل نروژ که ترجیحش دادم به کانادا در مرحله شهروندی بیمه تکمیلی دارند و حتی جراحی رایگان..اما هنوز تصمیم نگرفتم دارم تحقیق می کنم
در مورد وابستگی من نرفتم اما یک مدتی تنها در شهری زندگی می کردم ..یه جورایی یه چیزایی واسه خودم حل کردم ..کلا خیلی خوبه قبل از اینکه تصمیمی بگیری تا اونجایی که میتونی شرایط پیش بینی کنی...
راستش این نظرای شخصی منه..قبلش بگم تو سایت اپلای که معرفی شد به طور مفصل در مرود همه چی کانادا صحبت شده...من فرصت نکردم همش بخونم
در مورد امنیت اینا به هر حال چه مرد و چه زن شاید مشکلاتی پیش بیاد..من پیشنهاد می کنم یه کلاس امادگی دفاع شخصی
برید..
در مورد وابستگی ..من میشینم پیش خودم فکر می کنم چه چیز از دست میدهم و به جاش قرار چه چیزی به دست بیارم

---

در مرد تنهایی اگر بتونی پیش دوستی یا حتی با دوستی فامیلی باهم برید کلا پذیرش اولیه را خیلی راحت‌تر میکنه..در واقع خیلی مهم که هدفت واقعا چی باشه

---

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

---

و ۲. فرمول خیلی مشخصی نداره. باید وب‌سایت دانشگاه‌ها رو نگاه کنید و زمینه کاری اساتید رو ببینید و با اساتیدی که زمینه کاریشون به کار شما نزدیکه تماس بگیرید. تماس گرفتن معمولا با email هست. اگه در کانادا هستید و امکان این رو دارید که به دانشگاه برید و با استاد مستقیم صحبت کنید شانس بیشتری خواهید داشت. طبیعیه که اگه فکر می‌کنید سابقه کاری خیلی خوبی دارید و شانس گرفتن پذیرش‌تون زیاده از دانشگاه‌هایی که در ranking رتبه بالاتری دارند شروع می‌کنید. بعضی از دانشگاه‌های خیلی خوب کانادا تا اینجا که من می‌دونم UofT، McGill، UBC هستند. البته فقط به همین‌ها محدود نمی‌شه.
۳. مهمترین مولفه‌ها (البته در زمینه مهندسی) عبارتند از معدل لیسانس خوب و داشتن مقاله تحقیقاتی.
۴. بورس معمولا چیزی نیست که شما بخواهید جداگانه براش اقدام کنید. معمولا در فرم‌های پذیرش قسمتی هست که از شما پرسیده آیا تقاضای دریافت ساپورت مالی از دانشگاه رو دارید یا نه. یا این که خودتون می‌تونید در یک نامه جداگانه بگید که درخواست ساپورت مالی دارید. اگه رزومه خوبی داشته باشید احتمال این که دانشگاه یا استادی که به شما پذیرش داده، شما رو ساپورت کنه زیاده.

در نهایت یک نکته هم لازمه بگم و اون این که شانس گرفتن ساپورت مالی برای کسانی که برای کارشناسی ارشد اقدام می‌کنند، خیلی کمتر از کسانی است که برای دکترا اقدام می‌کنند.

---

در زمانی فرم noline برای دریافت بورسیه را برای کانادا به عنوان international student پر می کنیم حداقل ۷ نوع بورس را می بینید:
۱- common wealth school
۲-CONACYT
۳-Foord Foundation international felo......
ّ۴- Foreign Goverment or University Award
۵-Full bright Scholar
۶-Govement of canada award
۷-rotary schola

---

من حدود یک سال در کانادا درس خوندم و fund هم داشتم. سیستم fund در کانادا با آمریکا فرق می‌کنه. در کانادا شما می‌تونی هم RA باشی هم TA (یعنی همزمان) ولی در آمریکا فقط یکی از این دو تا می‌تونید باشید. در آمریکا شما معمولا یا ۲۵٪ درصد استخدام می‌شید یا ۵۰٪. ۵۰٪ ماکزیممی هست که شما با ویزای دانشجویی اجازه دارید در دانشگاه کار کنید. در آمریکا وقتی ۵۰٪ TA یا RA باشید، در تقریبا تمام دانشگاه‌ها هزینه دانشگاه (tuition & fees) ملغی می‌شه و لازم نیست این‌ها رو پرداخت کنید. در دانشگاه‌های کانادا معمولا این جوری نیست و شما باید همچنان این هزینه‌ها رو پرداخت کنی حتی اگر TA یا RA باشی. این موضوع یک مقدار از نظر مالی فشار میاره و باعث می‌شه که شما مجبور بشی هر دو رو بگیری که حقوق یکی از این‌ها فقط صرف پرداخت هزینه‌های دانشگاه می‌شه.
در مورد احتمال گرفتن RA و TA هم باید بگم که احتمالش خیلی کم نیست و تقریبا تمام دوستان من که رفته‌اند حداقل یکی از این‌ها رو گرفته‌اند، اما من توصیه می‌کنم در مورد RA حتما با استاد صحبت کنید و مطمئن بشید که استاد حاضر بهتون RA بده.

در نهایت در مورد گرفتن مهاجرت هم باید بگم که درست شنیدید. البته نه این که درس خوندن در کانادا پروسه رو سریع‌تر کنه، بلکه داشتن ویزایی که به شما اجازه اقامت بیشتر از یک سال در کانادا بده (مثل ویزای دانشجویی) این پروسه رو سریع می‌کنه. با داشتن چنین ویزایی شما می‌تونید از طریق کنسول‌گری‌های کانادا در آمریکا برای مهاجرت اقدام کنید که صف به مراتب کوتاه‌تری نسبت به کنسول‌گری‌هایی مثل کنسول‌گری کانادا در سوریه دارند. اگر از کانادا اقدام کنید کار مهاجرت شما حدود یک سال و نیم تا دو سال طول می‌کشه، در صورتی که این جور که من شنیده‌ام اگر از ایران اقدام کنید حدود ۵ تا ۶ سال طول می‌کشه.
برای گرفتن مهاجرت این لینک رو می‌تونید ببینید:

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

---

این سایت خوبیه. در مورد تمام دانشگاههای کانادا اطلاعات داره و آدرس همشونم به تفکیک ایالت داره.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
./can_uni/our_univ...s/index_e.html

---

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
./can_uni/our_universities/index_e.html

---

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[arshad91]

هر شهری در کانادا ممکن است مزایا و معایب خودش را داشته باشد، تجربیات من راجع به شهرهای مختلف کانادا به عبارت زیر می باشد:

Vancouver
+ هوای خوب (پایین ترین تعداد روزهای سال با دمایی زیر صفر درجه در بین ۲۰ شهر بزرگ کانادا)
+ مردم مهربان
- گرانی اجاره مسکن (بالاترین میانگین اجاره و قیمت مسکن در بین ۲۰ شهر بزرگ کانادا)
- دورترین نقطه کانادا به ایران
- میزان پایین تعداد روزهای تابش آفتاب در سال
- وجود بی خانمان ها

Calgary
+ در آمد خوب (بالاترین میانگین درآمد در بین ۲۰ شهر بزرگ کانادا)
+ میزان بالای تعداد روزهای آفتابی در سال
+ استاندارد بالای زندگی
- یکی از سرد ترین شهرها بین ۲۰ شهر بزرگ کانادا

Regina
+ بالاترین خدمات ارائه شده به مهاجرین جدید،
+ قیمت پایین مسکن
+ بالاترین تعداد روزهای آفتابی در سال در بین ۲۰ شهر بزرگ کانادا
+ پایین ترین آمار بیکاری در بین ۲۰ شهر بزرگ کانادا
- سردترین شهر در بین ۲۰ شهر بزرگ کانادا

Toronto
+ بزرگترین شهر کانادا
+ مرکز قطب صنعتی کانادا
+ نزدیکی نسبی به ایران( پرواز مستقیم به خاورمیانه )
- گرانی مسکن و خانه
- زمستان سرد
- مردم سرد

Ottawa
+ نزدیکی به سفارت ایران
+ پایین‌تر بودن قیمت اجاره مسکن و خانه نسبت به Toronto
- سردتر بودن نسبت به Toronto
- دو زبانه بودن شهر

Montreal
+ خدمات کمک آموزشی عالی
+ پایین بودن هزینه های زندگی
- حساسیت به زبان انگلیسی
- زمستان سخت

---

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

---

معه ۰۶ نوامبر ۲۰۰۹ ساعت ۰۰:۲۱

دانستنی های تازه واردین

در این بخش‌، ما سعی می کنیم، قیمت های روز مواد غذایی، پوشاک و لوازم خانگی در کانادا را بطور مرتب ارائه کنیم.
توجه داشته باشید، در کانادا نیز همانند کشورهای دیگر، قیمت‌ها از فروشگاه به فروشگاه و شهر به شهر متفاوت است و در اینجا متوسط قیمت یا کمترین و بیشترین آن‌، بسته به نوع و کیفیت کالا ارائه می شود.

همچنین لازم است به نرخ های زیر، مبلغ مالیات را که حدود ۱۳ درصد است‌، بیافزایید. ضمن اینکه شیوه محاسبه مالیات در استان های مختلف‌، برای اجناس مختلف فرق می کند.

و دست آخر اینکه، در حراج های هفتگی و سالانه‌، ممکن است بهای برخی کالاها بشدت کم شود، اما ما نرخ عادی انها را می اوریم.

از دوستان مقیم تقاضا می کنیم‌، ما را در تکمیل و اصلاح لیست یاری نمایند:
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

متوسط درآمد یک نفر

هزینه اجاره منزل
خرید خودرو
هزینه های جاری و ماهانه
قیمت مواد غذایی
قیمت مواد بهداشتی
قیمت لوازم الکترونیکی و رایانه ای
قیمت لوازم خانگی

چه کالاهایی مشابه ایرانی ندارد یا به پای ایرانی آن نمی رسد! (جدید)


متوسط درآمد یک نفر

مهاجران تازه وارد، بسادگی نمی توانند در تخصص خود و یا جایگاه شغلی قبلی خود در ایران، به کار در کانادا بپردازند و باید مراحل متعددی را برای پیشرفت شغلی طی کنند.
عواملی که برای یافتن شغل تخصصی با درآمد مناسب، مطرحند عبارتند از:
- تحصیلات کانادایی
- سابقه کار کانادایی
- طی کردن دوره و کسب مجوز کار کانادایی برای برخی رشته‌ها (لایسنس)
- داشتن ارتباطات قوی -( منظور: پارتی !)
- اعتماد بنفس‌، صبر و پشتکار‌، رزومه قوی، طی کردن موفق جلسه های مصاحبه شغلی

در غیر اینصورت، فرد باید به حداقل حق الزحمه مصوب در کانادا قانع باشد:
حق الزحمه یک ساعت کار عادی، ۱۰ دلار در ساعت است که با کسر مالیات و سایر کسورات، به ساعتی ۸ دلار می رسد.
بنابراین برای ۴۰ ساعت در هفته بدون اضافه کار، دریافتی شما‌، حداکثر ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ دلار خواهد شد.
حق الزحمه کارهای فنی و نسبتا تخصصی از ساعتی ۱۲ تا ۱۵ دلار می شود.
اگر هم کم کم موفق به یافتن شغل های تخصصی و یا دولتی گردید، دستمزد ماهانه شما می تواند از ۲۵۰۰ تا حداقل ۵۰۰۰ دلار افزایش یابد.
حق الزحمه افراد متخصص در استان های سرد و یا دور دست، بمراتب بیشتر است.
(هم اکنون متوسط درآمد ماهانه مهاجران در کانادا، طی ۵ سال اول اقامت، ۲،۵۰۰ دلار است.)

سایر درآمدها:
۳۷۰ دلار در ماه بابت هر فرزند زیر ۱۸ سال
۵۰ دلار در ماه بابت بازگشت مالیات کالا و خدمات(هر خانواده)



هزینه اجاره ماهانه منزل:
( قیمت های زیر، بیشتر مربوط به تورنتو است، اما کم و بیش شامل سایر شهرهای اصلی مثل ونکوور، مونترآل و اتاوا نیز می شود. قیمت‌ها در شهرهای کوچک کمتر است.. همچنین در همه جای کانادا، اجاق گاز و یخچال جزو اقلام منزل محسوب می شود)نوع مسکن ناحیه غیر مرکزی شهر
یا دور از مسیر مترو ناحیه کنار مترو یا اطراف خیابان یانگ
آپارتمان سوئیت یا بچلر( بدون اتاق خواب) ۵۰۰ دلار ۶۰۰ تا ۸۰۰ دلار
آپارتمان یک خوابه + آب، برق،گاز( بعضی شهرها برق جداگانه محاسبه می شود) ۹۰۰ دلار ۱۲۰۰ دلار
آپارتمان دوخوابه + آب، برق، گاز ۱۲۰۰دلار ۱۵۰۰ دلار
زیر زمین یکخوابه از یک منزل مستقل( Basement) ۷۰۰ دلار ۹۰۰ دلار
زیر زمین دو خوابه از یک منزل مستقل( Basemant) ۹۰۰ دلار ۱۰۰۰ دلار
خانه مستقل سه خوابه با پارکینگ‌، حیاط پشتی و زیر زمین، بدون آب، برق و گاز ۱۶۰۰ دلار ۱۹۰۰ دلار


خرید خودرو: خودرو - دست دوم ۴،۰۰۰ دلار یا بیشتر( خودروهای ارزانتری هم یافت می شود، اما هزینه های تعمیراتی زیادی دارند)
خودروی نو، معمولا هوندا یا تویوتا ۱۵،۰۰۰ دلار به بالا( می توان با پرداخت حدود ۲۰۰۰ دلار به عنوان پیش پرداخت، مابقی را در اقساط مثلا ۴۸ ماهه با افزودن بهره، پرداخت کرد)







سایر هزینه ها:
پارکینگ، داخل آپارتمان یا کوچه ۸۰ تا ۱۰۰ دلار
تلفن منزل (استفاده نامحدود درون شهری) ۴۵ دلار
کارت تلفن برای مکالمه با ایران ۲۰ تا ۳۰ دلار
تلفن همراه - تا ۲۰۰ دقیقه درماه( چه تماس گیرنده شما باشید یا فرد مقابل) ۳۰ دلار
تلویزیون کابلی - Basic( کانال های بیشتر، هزینه‌ها افزوده می شود) ۳۰ دلار
خط اینترنت- سرعت خانگی ۳۰ دلار
بنزین ۱۴۰ دلار

تعمیرات خودرو متفاوت، بسته به نوع خودرو، حداقل ۱۰۰ دلار

هزینه صدور پلاک خودرو ۶/۲ دلار

بیمه خودرو بسته به نوع خودرو و بزرگی شهر، بین ۱۲۰ تا ۵۰۰ دلار
لباسشویی عمومی، بیرون از منزل یا داخل آپارتمان ۴۰ تا ۶۰ دلار
بلیط اتوبوس(در صورت نداشتن ماشین) هر نفر بزرگسال ۱۱۰ دلار



{gotop}

مواد غذایی:

نان معمولی، مشابه لواش (بسته ۷۵۰ گرمی) ۲/۲۹ دلار
نان توست (۶۵۰ گرمی) ۲ تا ۲/۵ دلار
تخم مرغ( شانه ۱۲ تایی) ۲ تا ۳/۵ دلار
شیر( هر لیتر) ۱ تا ۱/۵ دلار
کره ۲۵۰ گرمی خوراکی ۳ تا ۶ دلار
کره مارگارین ۲۵۰ گرمی ۱/۵ تا ۳ دلار
پنیر خامه ای ۲۵۰ گرمی ۳ دلار
پنیر لیقوان یک کیلویی ۱۴ دلار
ماست - هر کیلو ۴ دلار
بستنی دولیتری ۴ تا ۵ دلار
مربا- نیم کیلویی ۴ تا ۵/۵ دلار
عسل - هر کیلو ۱۴ تا ۱۶ دلار
چای خشک ایرانی - هر کیلو ۶ دلار
قند - هر کیلو ۲ تا ۴ دلار
شکر -یک کیلو ۱ تا ۲ دلار
پودر قهوه مرغوب- ۳۰۰ گرمی ۵ دلار
روغن مایع- هر لیتر ۲ تا ۳ دلار
شیرینی‌تر ایرانی - هر کیلو ۱۷ تا ۲۰ دلار
گوشت گوساله لخم- هر کیلو ۸ تا ۱۲ دلار
گوشت گوسفند آبگوشتی- هر کیلو ۱۰ تا ۱۴ دلار
مرغ ۵ تا ۸ دلار
ماهی ۹ دلار
تن ماهی- ۲۵۰ گرمی ۳ تا ۶ دلار
سوسیس - حلال ذبیحه- هر کیلو ۳/۵ دلار
کالباس - حلال ذبیحه - هر کیلو ۶ دلار
هات داگ - حلال ذبیحه- هر کیلو ۴ دلار
ماکارونی- ۹۰۰ گرمی ۲/۵ تا ۳ دلار
آرد- هر کیلو ۱/۵ تا ۲ دلار
برنج- هر کیلو ۱/۵ تا ۲ دلار
انواع حبوبات- هر کیلو ۲ تا ۳ دلار
سبزی( شوید، جعفری، گشنیز، برگ چغندر) یک بسته کوچک ۱/۵ تا ۲ دلار
کاهو - هر عدد ۱/۳ تا ۲ دلار
کلم، گل کلم، کلم بروکلی - هر عدد ۲ تا ۳ دلار
فلفل دلمه‌، قارچ، خیار ۳/۵ تا ۴ دلار
کدو و بادنجان‌، هر کیلو ۲/۶ تا ۳/۵ دلار
سیب زمینی - هر کیلو ۱ تا ۳ دلار
پیاز - هر کیلو ۱ تا ۲ دلار
گوجه فرنگی - هر کیلو ۱/۳ تا ۲ دلار
پرتغال، نارنگی، سیب، گلابی - هر کیلو ۲ تا ۴ دلار
انار - هر عدد ۲ تا ۳ دلار
موز - هر کیلو ۱/۵ تا ۲/۵ دلار
آبمیوه - ۱/۸۹ لیتری ۲ تا ۴ دلار
نوشابه( قیمت بسیار متنوع) - دو لیتری ۱/۵ تا ۲/۵ دلار
پسته - هر کیلو ۱۲ تا ۱۵ دلار
گردوی خشک با پوست - هر کیلو ۸ تا ۱۰ دلار
خیار شور - یک لیتر ۲ تا ۳ دلار
سس مایونز - هر کیلو ۳/۵ تا ۵ دلار


{gotop}

کالاهای بهداشتی:



دستمال کاغذی معمولی- ۱۰۰ برگ ۱ دلار
دستمال حوله ای یک رول ۱دلار
دستمال کاغذی توالت ۲۴ رولی ۶ دلار
شامپو ۳ تا ۱۰ دلار
صابون- ۱۶۰ گرمی ۲ تا ۶ دلار
پوشک بچه- پمپرز ۴۰ تایی ۲۰ دلار
نوار بهداشتی ۳ تا ۶ دلار
مسواک ۲ تا ۳/۵ دلار
خمیر دندان- ۱۲۰ گرمی ۳ دلار
نخ دندان ۳/۵ دلار
تیغ یکبار مصرف- بسته ۵ تایی ۳ تا ۷ دلار
خمیر ریش ۶ دلار
کرم دست و صورت ۳ تا ۴ دلار
پودر لباس شویی- تاید- یک کیلویی ۵ تا ۶دلار
مایع لباس شویی- یک لیتر ۵/۵ دلار
نرم کننده - یک لیتری ۶ تا ۸ دلار
سفید کننده- ۲/۵ لیتری ۳ دلار
مایع ظرفشویی- یک لیتری ۲ تا ۴ دلار


{gotop}

لوازم الکترونیکی و رایانه ای:



تلویزیون ۳۲ اینچ - LCD مارک معتبر - مثل سونی یا توشیبا ۵۰۰ تا ۷۰۰ دلار
تلویزیون ۴۰ اینچ - LCD مارک معتبر ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار
تلویزیون ۱۹ اینچ - LCD مارک معتبر ۲۵۰ تا ۳۰۰ دلار
تلویزیون ۵۰ اینچ - پلاسما، مارک معتبر ۹۰۰ تا ۱۳۰۰ دلار
تلویزیون ۵۲ اینچ - LCD مارک معتبر ۱۵۰۰ تا ۲۳۰۰ دلار
دی وی دی پلیر مارک معتبر ۵۰ تا ۷۰ دلار
دی وی دی پلیر پرتابل ۷ اینچ ۸۰ تا ۱۴۰ دلار
مانیتور ۱۵ اینچ - LCD مارک معتبر ۱۰۰ تا ۱۵۰ دلار
مانیتور ۱۷ اینچ - LCD مارک معتبر ۱۳۰ تا ۱۷۰ دلار
مانیتور ۱۹ اینچ - LCD مارک معتبر ۱۷۰ تا ۲۰۰ دلار
مانیتور ۲۴ اینچ - LCD مارک معتبر ۳۰۰ تا ۳۷۰ دلار
لب تاپ توشیبا با این مشخصات:
Toshiba Satellite 15.6" AMD Athlon X2 Dual Core QL-65 2.1GHz Laptop (L500D-00F) - Grey
۴GB RAM, 500GB HDD & built-in Wireless N. ۵۵۰ دلار
لب تاپ Gateway با این مشخصات:
Gateway NV Series 17.3" Intel Pentium T4300 2.1GHz Laptop (NV7401H) - Black ۶۵۰ دلار
لب تاپ HP با این مشخصات:
HP Pavilion 17" AMD Turion X2 Dual Core RM-74 2.2GHz Laptop (DV7-1261WM) - Refurbished - Web Only ۷۵۰دلار
لب تاپ توشیبا با این مشخصات:
Toshiba Qosmio 18.4" Laptop featuring Intel Core Processor i7-720QM (X500-014)
Massive 1TB hard drive (500GBx2)
Integrated Wireless N and Bluetooth v2.1+EDR
Built-in webcam and mic
۱ HDMI output
Pre-installed Windows 7 Home Premium ۲۰۰۰ دلار
لب تاپ سونی با این مشخصات:
Sony VAIO 14.1" Intel Pentium T4200 2.0GHz Laptop (VGNCS310DQ) - Web Only ۶۵۰ دلار



{gotop}

لوازم خانگی:



یخچال فریزر (۶۸ اینچ) ۶۰۰ تا ۸۰۰ دلار
یخچال و فریزر - ساید بای ساید ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار
اجاق گاز ۶۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار
لباسشویی ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ دلار
خشک کن ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ دلار
لباس شویی اتوماتیک (در جلو) ۶۵۰ تا ۲۰۰۰ دلار
لباسشویی و خشک کن روی هم ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰ دلار
جاروبرقی ۶۰ تا ۷۰۰ دلار
قهوه جوش ۲۰ تا ۳۰۰ دلار
آبمیوه گیری ۴۵ تا ۱۰۰ دلار
مخلوط کن دستی (برقی) ۲۰ تا ۶۰ دلار
گوشت چرخ کن ۸۰ تا ۲۰۰ دلار
Food Processor ۱۰۰ تا ۳۰۰ دلار
مایکرو ویو ۱۰۰ تا ۶۰۰ دلار
آرام پز ۳۰ تا ۱۲۰ دلار
اتو ۲۰ تا ۱۵۰ دلار
Food Processor ۱۰۰ تا ۳۰۰ دلار
ماهی تابه و قابلمه تفلون ۲۰ تا ۵۰ دلار
چرخ خیاطی برقی ۵۰۰ دلار




* همه خانه‌ها و آپارتمان های اجاره ای و فروشی دارای یخچال و اجاق گاز هستند


{gotop}
چه کالاهایی در کانادا مشابه ایرانی ندارد
یا به پای ایرانی آن نمی رسد:



برنج اگر چه بعضی انواع هندی یا پاکستانی
خوب نیز یافت می شود (واردات برنج ایرانی با صرفه نیست)
شیرینی بخصوص از نوع‌تر و کیک(فقط در قنادی های ایرانی)
بعضی سبزی ها سبزی کلا نسبت به ایران گران و کم تنوع است
و تره‌، شاهی، مرزه و ترخون هم یافت نمی شود
مانتو مانتو از هیچ نوعی در کانادا نیست و بعضی
پالتوهای زنانه یا پیراهن های بلند،مشابه مانتو است
رب گوجه فرنگی رب های موجود یا رقیق و یا بدمزه اند (فقط فروشگاه ایرانی)
آجیل آجیل خوب در فروشگاه های ایرانی
سوسیس کالباس سوسیس کالباس های حلال موجود فقط گوشت مرغ است
و مزه نوع ایرانی آن را نمی دهد
ادویه ادویه ایرانی در فروشگاه های ایرانی
زرشک زرشک در فروشگاه های ایرانی
پنیر لقوان انواع پنیر ایرانی در فروشگاه های ایرانی
جوراب زنانه جوراب نازک زنانه فقط از نوع بلند آن موجود است
... دوستان مقیم این لیست را تکمیل کنند!

---

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[danialfx]

ببخشید جناب ارشد ۹۱

این قیمت هایی که گذاشتین قیمت سوپر نزدیک خونه‌ی رییس جمهور کاناداست؟؟؟

بعد اینکه این سوپر کنار خونه رییس جمهورشون چقدر بزرگه. همه چیز داره.

ممنون به هر حال.

[arshad91]

من نذاشتم دادا..منبع مطالب نوشتم ...سال ۲۰۰۹ هست..من صدق مطالب تایید نمی کنم فقط خلاصه اینجا قرار میدم

---

امن ترین شهرهای کانادا بر مبنای آخرین مطالعه انجام شده توسط مجله "مک کلینز"

۱۰شهر نا امن کانادا به شرح زیرند:
۱/ Regina
Saskatoon.2
Winnipeg.3
Prince George.4
Edmonton.5
New Westminster.6
Chilliwack.7
Victoria.8
Vancouver.9
Halifax.10
جایگاه و رتبه شهرهای دیگر انتاریو:
۱۵/Thunder Bay
Toronto.26
Sudbury.35
Chatham.36
Windsor.37
Peterborough.43
Barrie.47
Sarnia.55
Ottawa.57
Woodstock.58
Niagara Region.59
Waterloo Region.71
Peel Region.72
York Region.93
Caledon.100

شهر رجینا در ایالت ساسکاچوان، در همه بخش های جرائم، رتبه اول را داشته است اما رتبه ایالت ساسکاچوان دوم است.
جالب اینکه هر ۹ شهر ابتدایی جدول در یک نکته با هم مشترک هستند و آن اینکه متعلق به ایالت های غربی کشور بوده که ۴ موردشان در بریتیش کلمبیا قرار دارد.
تنها رتبه دهم به یکی از شهر های شرقی اختصاص یافته که مربوط به هالیفاکس است.
مونترال یکی دیگر از شهرهای امن کشور است که در رتبه نوزدهم قرار گرفته است.
حال چه مسائلی شهرهای مذکور را در لیست بدترین‌ها قرار داده؟
وینی پگ دارای بیشترین سرقت خودرو است که میزان آن ۳۳۴ درصد بیشتر از متوسط کشوریست. دزدی در ساسکاتون، وینی پگ و رجینا‌، ۲۰۰ درصد بیشتر است . چیل واک، ویکتوریا و رجینا نیز ۱۰۰ درصد بیشتر از متوسط کشوری، رجینا و ساسکاتون به سمت افزایش حملات خطرناک فردی از جمله جرائم جنسی حرکت می کنند.( شهر آرتاباسکا در کبک که در بین مونترال و کبک سیتی قرار دارد‌، در سال ۲۰۰۶ به عنوان شهر قتا و جنایت کانادا مشهور بود که در رتبه بندی جدید‌، بیست و یکم است.)
اما شهرک کالدون در انتاریو و در غرب تورنتو با جمعیتی بالغ بر ۷۱،۰۰۰ هزار نفر، امن ترین شهر کانادا با رتبه ۱۰۰ است.
در این شهر هیچگونه جرم و جنایت و سرقتی طی سال ۲۰۰۶ گزارش نشده و گفته می شود مردم با احترام متقابل به یکدیگر زندگی می کنند و هیچ دری قفل نمی شود و کودکان و زنان نیز در امنیت کامل زندگی می کنند.

و اما درباره امنیت تورنتو که خواهان زیاد داره:

تورنتو می تواند بعضی وقت‌ها مکانی ترسناک باشد، با برخی شهروندان مشکل ساز، بی خانمانی‌، فقر و داستان های غم انگیزی از تیراندازی‌ها و حوادث ناگوار.
با خواندن چنان گزارش هایی ممکن است تصور کنید تورنتو یکی از خطرناکترین مناطق کانادا برای زندگی باشد. اما بر مبنای آخرین مطالعه انجام شده توسط مجله "مک کلینز"، چنین دیدگاهی اشتباه است.
محققین در این گزارش مواد مختلف جرم در در شهرهایی با جمعیت بالای ۵۰،۰۰۰ نفر مورد بررسی قرار دادند‌، نظیر جنایت های مربوط به گروه های گنگ، جرائم مسلحانه و سایر موارد.
تورنتو در هیچیک از موضوعات در رتبه بالا قرار نگرفته بلکه در مجموع، در رتبه ۲۶ نسبت به کل شهرهای کانادا بوده است.

منبع‌: iranto.ca

---

یه چیزه دیگه هم که ممکنه برای بعضی‌ها مهم باشه شما بعد دو سال زندگی در مونترال می تونید اقامت بگیرید.

---

برادر من نزدیک به ۵ ساله که در منترال زندگی میکنه. خودم هم چند ماهی اونجا بودم.
مهمترین نکته اینه که هزینه زندگی و تحصیل در مونترال (فکر کنم کلا کبک) بسیار پایینه. در ضمن بیمه های درمانی وضعیت خوبی دارند و کلا سیستم تامین اجتماعی ش به اروپا نزدیکه و حمایت بیشتری میکنه. ضمن این که مونترال یک شهر خیلی زنده است که به هر بهانه ای جشن و کارناوال راه می اندازند. سیستم حمل و نقل خیلی خوبی داره طوری که متروش تقریب تمام شهر رو پوشش میده. یه شهر زیرزمینی بزرگ هم داره.
در مورد زبان. اگر فرانسه بلد باشی کارت بهتر راه میفته.مخصوصا اگر بخواهی تو اون شهر مشغول به کار بشی. اما همه انگلیسی هم میدونند و حتی محله های انگلیسی نشین وجود داره که متمایزند. در مورد دانشگاه هم دانشگاههای Concordia و Mc-Gill که در قلب مونترال هستند هر دو انگلیسی زبان هستند.
یک نکته جالب اینکه تا همین اواخر دانشگاه Ecolle Pollytechnique de Montreal خیلی راحت پذیرش های خوبی میداد و من کسانی را دیدم که بدون ارایه مدرک زبان فرانسه از اونجا پذیرش گرفتند و شنیدم هم در مورد رشته های نو که اکثرا لغاتشون انگلیسی هستند خیلی از اساتید انگلیسی حرف میزنن. گرچه جدیدا سفارت کانادا در تهران برای این دانشگاه‌ها درخواست ارائه گواهی تدریس به زبان انگلیسی کرده!!
در مورد آب و هوای مونترال (مخصوصا زمستونهاش) فکر نمیکنم نیازی به توضیح باشه!! کافیه یک search کوچک در اینترنت کنید. از نظر معیار بهترین شهر بودن هم من تو همون لیستی که ونکوور اول بوده مونترال را دیدم که زیر ۲۰ بود.

---

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.



مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

---

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[arshad91]

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[mosavat]

arshad91

وظیفه خودم دونستم یکبار دیگه بابت توضیحات بسیار خوبی که در مورد کانادا نوشتین از شما تشکر کنم

[Fardad-A]

اگه خیلی نگران هزینه‌ها در کانادا هستید برید دنبال یادگیری زبان فرانسه. بعد ار تسلط یک مدرک زبان فرانسوی بگیرید و یکساله با مهاجرت برید کبک. در اینصورت شهریه دانشگاهتون بسیار کم میشه و میتونید نگرانی تون رو بشدت کاهش بدین.حتی بسیاری دانشگاهها واسه مهاجرین شهریه شون در حد مجانیه. البته باید انگلیسی هم بعنوان زبان دوم باید بدونید. وقتی مهاجرت به کبک گرفتین برید به یک ایالت انگلیسی زبان!!
میتونید وکیل هم برای مهاجرت بگیرید. وکیل از داخل کانادا کارتون رو ردیف میکنه. هزینه متعارفش ۳ تا پنج هزار دلار کانادا ست. در مدتی که منتظر میمونید تا وقت مصاحبه برسه میتونید در زبان فرانسه مهارت پیدا کنید و مدرکش رو بگیرید.بعد برید مصاحبه و تمام.
ولی خب کلا" کانادا و امریکا تفاوتشون زیاده!! نمیدونم راجع به سیستم بیمه و درمان هم دوستاندر پستهاشون گذاشتن یا نه!!! بهر حال اینهم مهمه که کانادا سیستمش زیاد جالب نیست.
راجع به مهاجرت از کانادا به امریکا من چیز زیادی نمیدونم ولی افرادی رو میشناسم که واسه همین امر رفتن کانادا ولی اونجا موندگار شدن.چرایی ش رو خیلی نمیدونم. بسیاری از این مهاجران سرمایه گذار که الآن تو کانادا هستن بعشق امریکا رفتن ولی خیلیهاشون نتونستن برن.

[arshad91]

(۱۶ فروردین ۱۳۹۰ ۰۱:۳۴ ب.ظ)daneshju-arshad-manesht نوشته شده توسط:  arshad91

وظیفه خودم دونستم یکبار دیگه بابت توضیحات بسیار خوبی که در مورد کانادا نوشتین از شما تشکر کنم

خواهش می کنم

[azam84]

(۱۰ فروردین ۱۳۹۰ ۱۱:۱۵ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  انگار من ذهن شماها را خراب کردم خصوصا" ذهن آقای رونالدو را نسبت به خواجه نصیر. بذارین یک توضیح کلی بدم .
ببینید هر کسی یک انتظاری از ادامه تحصیل داره. الآن فارغ التحصیلان دانشگاههای بسیار جدیدتر و البته ضعیف‌تر از خواجه نصیر دارن تو دانشگاههای این مملکت درس میدن. خود من چند تا از دوستان رو که دوست صمیمی هستیم اینطورن. من شخصا" نظرم فرق میکنه. بهر حال نظر یکی اینه که وقتی سفر تفریحی میره که بتونه بره هتل ۵ ستاره. ولی خب تو هتل دو ستاره هم میشه خوابید!!! اگه قراره زحمت تحصیل رو بکشی درست و حسابی بکش!
البته واسه سفر اگه مجبور باشی و مسافرت کاری پیش بیاد و لازم باشه هتل یک ستاره هم میریم. حتما" متوجه منظورم شده اید. شاید یکی بگه بلند پروازیه. خب نظر هر کسی محترمه.
دوست بسیار صمیمی من با همون فوق خواجه نصیر الآن دکترای علوم تحقیقات میخونه و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد مشهده و هزینه تحصیلش رو هم دانشگاه آزاد میده!!! براش خیلی هم خوبه. پروازی میره مشهد و میاد . الآن هم که دیگه زیاد تهران کاری نداره و ماهی یکبار میاد میره سر استاد رساله اش. خب البته او انتظارش رو هم نداشت که مثلا" عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بشه!!! حقوق خوبی هم میگیره و خلاصه صفا میکنه!(البته مشهدی هم هست)
در کنار ش دوستی از دوران لیسانس دارم که استانفورد داره دکترا میخونه. البته فوقش رو شریف گرفت.اون هم فوق العاده راضی است و زندگیش رو میکنه. من شخصا" به دومی غبطه میخورم نه به اولی!!! خب این یک نظر شخصی است وناشی از تصویری است که هر دوی اونها با توصیفشون از شرایطشون تو ذهن من ساخته اند.
البته کار استثناء هم داره. میدونید در این مملکت علاوه بر سیستم اداری در سیستم دانشگاهی هم اگه پارتی داشته باشی حله!!! لازم نیست زیاد فکر خودت رو خسته کنی و تلاش زیاد بکنی.میتونی حتی با فوق دیپلم استاد دانشگاه و در مقطع دکترا درس بدی .(خدا رحمت کن اون مرحوم را که دیپلم واقعی ودکترای تقلبی داشت و استاد دانشگاه بود و....یادتون که هست اون عضو شریف کابینه دولت نهم را)
نمیخوام خدای نکرده توصیه کنم ولی بهر حال هر کدام از ما تواناییها و خواسته هایی داریم. باید از تواناییهامون واسه رسیدن به خواسته هامون استفاده کنیم. البته امتحان ارشد صد درصد تواناییها رو تست نمیکنه. ولی بهر حال گذرگاهیه.
من فقط خواستم تجربه‌ام رو در رسیدن به چیزی که بهش نرسیدم بگم. خواستم بگم بقول شاعر " گردل شیر نداری سفر عشق مکن".
- در مورد دوستی که جزئیات رو خواسته بود باید بگم بیشتر اطلاعاتی که من بدست آوردم و البته تلاشم هم واسه امریکا بود. در زمینه هزینه هم باید بگم برای سال اول دکترا اگه دانشگاه متوسط به بالا میخوای بری و گرین کارت نداری و خب طبیعتا" سیتی زن هم نیستی برای سال اول ۳۰ تا ۴۰ هزار دلار بذار کنار. اگه دانشگاه تراز اول میخوای بری دو برابرش کن.معمولا" اطلاعات دقیق‌تر در سایت هر دانشگاه هست. الآن موسساتی هستند در تهران که میتونند کمکتون کنند تا از دانشگاههای مورد تایید وزارت علوم پذیرش بگیرید. هزینه های دقیق‌تر رو هم بهتون میدن. ولی در مورد دانشگاههای تراز اول معمولا" کاری ازشون برنمیاد. در مورد این دانشگاهها بیشتر باید همینجا تلاش کنی تا بتونی بری.پول تنها کافی نیست.
در مورد مصاحبه دکترا که دوستی پرسیده یادم هست که خود آقای تنهایی یه جایی توضیح دادن که چقدر فرمالیته بوده. در واقع دوستان شریفی قبلا" خصوصی با اساتید مصاحبه کننده مصاحبه کرده بودن. البته استثناء هم داشته ولی خب من جزو استثناها نبودم!
واسه خواجه نصیر من امتحان ندادم ولی دوستی داشتم که برق بود . خیلی جالب بود که ساعت ۹ صبح برای مصاحبه اعلام شده بودو مصاحبه ۳ بعدازظهر انجام شده بود!!!ظاهرا" گزینش قبل از مصاحبه وقت اساتید رو حسابی گرفته بود.
البته مثل اینکه سیستم عوض شده و الآن فقط ۳۰ درصد تصمیمگیری در اختیار اساتید است!!
بهر حال در این مملکت فقط اولش سخته وقتی عادت کنی همه چی حله!!!
موفق و موید باشید

یه سوال!
این دوستی که صحبتشو کردین حسین پرور نیست؟!!!

[msdn]

دانشگاههای مالزی چه طورند؟
من خیلی دوست دارم اونجا درس بخونم
مدارک تمام دانشگاهای ایران را قبول دارند یا نه؟
مثلا غیر انتفاعی یا پیام نور یا علمی کاربردی