سلام.
به نظر من شما که چنین اطلاعاتی میخواین. خیلی نیازه که وبلاگها و دست نوشته های افرادی که تو خارج از کشور هستن رو مطالعه کنید.
یعنی به نظر من درست نیست مثلا من که فقط مطلب در مورد خارج از کشور خوندم و بیام در مورد فرهنگ اونجا صحبت کنم.
من کمی اطلاعات دارم ولی بیشتر پیشنهاد میکنم خودتون دست نوشته های افراد خارج از ایران رو مطالعه کنید.
واسه همین پیشنهاد میکنم بگردید و وبلاگها یا سایت هایی که ایرانی های خارج از کشور مشغول نوشتن هستن رو مطالعه کنید.
من برای امریکا چون مطلب زیاد خوندم و وبلاگ هم زیاد خوندم. اجازه بدید که وبلاگ یه پزشک ایرانی که تو امریکا مشغول تحصیل هست رو بهتون معرفی کنم . (کانادا هواش سرده . من خوشم نمیاد
)
با اجازتون وبلاگ ایشون رو با یکی از نوشته های جالب ایشون میگذارم:
در پشت پنجره کتابفروشی ایرانی خیابان وست وود نوشته بود: در آمریکا هیچ ایرانی خوشحال نیست.......
واقعیت این است که این جمله تا حد زیادی درست است. علت یابی این پدیده را از آنجا شروع می کنم که می بینم اکثر (و نه همه) دانشجویان ایرانی (و به طور کلی ایرانی های مقیم آمریکا) در اینجا به طیف وسیعی از اختلالات افسردگی و اضطرابی دچارند. این را می توان از خیلی چیزها فهمید. اینکه این پدیده ریشه در مسائل تاریخی, سیاسی, اجتماعی, مشکلات مهاجرت و ....... دارد در تخصص من نیست و فکر می کنم ربط دادن مطلق آن به این مسائل هم درست نیست. در جستجوی جواب این سوال می خواهم به سوال دیگری پاسخ دهم:
زندگی در آمریکا چه چیزهایی به آدم میدهد؟
جواب به این سوال کاملا جنبه فردی و شخصی دارد. اما من جوابهای خودم دارم:
۱/ آمریکا آدم را با خودش روبرو می کند. دیدن چهره واقعی خود در فضایی که آمریکا به آدم می دهد گاهی زیاد خوش آیند نیست. نیاز به قبول خود و خودسازی دارد. خودباوری و خودسازی کارضروری و سختی است.
۲/ زندگی در آمریکا آدم را با چهره واقعی دنیایی که در آن زندگی می کنیم روبرو می کند. دنیایی که سایه پول و مادیات آن را پوشانده است. در لابلای این ابر سیاه دیدن روشناییها و زیباییها و توانایی مبارزه برای بقا و همزمان انسان بودن کار سختی است.
۳/ زندگی در آمریکا تمامی عنوانهای آدم را می گیرد. اینجا هر آدمی محترم است در برابر قانون و برانگیختگی احترام اجتماعی......
۴/ زندگی در آمریکا یعنی کار و کار و کار و کار و کار. و کسی که عاشق کارش نیست اینجا خیلی چیزها را از دست می دهد.
۵/ زندگی در امریکا یعنی وقت طلاست . یعنی جواب ای میلهای کوتاه. یعنی مدیریت زمان. در این اتمسفر پر سرعت اینکه آدمی بتواند جنبه انسانی خود را حفظ کند کار سختی است.
۶/ زندگی در آمریکا یعنی آزادی مذهب و عقیده .
۷/ زندگی در آمریکا یعنی رفاه نسبی اجتماعی بهتر از خیلی از کشورهای دیگر.
۸/ زندگی در آمریکا یعنی می توان نا محدود آرزوی پیشرفت کرد.
۹/ زندگی در آمریکا یعنی زندگی در یک جامعه ناهمگون و رنگارنگ . در چنین جامعه ای زندگی کردن هم آسان هست و هم سخت. آسان از آنگونه که فردیت فرهنگی تو محترم است و سخت از این جهت که ارتباطات انسانی را در تنوعی پیچیده مشکل می کند.
۱۰/ زندگی در امریکا یعنی نباید ریشه داشت. هر لحظه ممکن است مکان زندگیت عوض شود و هر لحظه آدمهای دور و برت عوض می شوند. (با سرعتی زیاد)
۱۱/ زندگی در آمریکا یعنی فرصت خاطره اندوزی کم است. ببین و رد شو.
۱۲/ زندگی در آمریکا یعنی دیدن آدمهایی که در هیچ جای دیگر در دنیا نمی توان دید.
۱۳/ زندگی در امریکا یعنی تغییر....
می توان این لیست را تا ۱۰۰۰۰ هم ادامه داد...
زندگی در آمریکا به نظر من چالش بزرگی است. نه برای فردی که مهاجر است حتی برای کسانی که در اینجا به دنیا آمده اند هم چالش است. مواجه با این چالش نیاز به کسب توانایی هایی دارد که خیلی از ایرانیها نتوانسته اند به دست آورند یا نمی خواهند به دست بیاورند . آن کتابفروش خیابان وست وود هم تا حد زیادی راست نوشته است پشت پنجره کتابفروشی اش.
ادرس وبلاگ ایشون:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
اوایل که داشتم در مورد امریکا مطلب میخوندم. حس میکردم این ۱۳ مورد شاید خیلی هاش بد باشه و خیلی برام مبهم بود. ولی الان که وبلاگ های بیشتری در این مورد خوندم. حس میکنم همهی این ۱۳ مورد جزو خوبی های امریکا هست !!!!!!!!!
شاد و موفق باشید.
چند تا سایت دیگه هم هست که تا چند ساعت دیگه معرفی میکنم.