از رتبه راضیم یا خیر !!!!
سوال جالبیه .
دوست دارم خیلی ساده بگم .
هیچ چیز نداشتم !!!!! نه میتونستم دلما به دانشگاهم خوش کنم ، نه دلما به درسا ، نه دلما به کلاسای کنکور چون هیچوقت از پس هزینه اش بر نمیومدم .
حقیقتش تو دانشگاههای کوچیک غیرانتفاعی مثل دانشگاه ما خیلی سخت میشه درس خوند!!!
چون هیچ بستری برات فراهم نیست ، استاد درست حسابی نداره که بتونه به مشکلاتت پاسخ بده نهایتا اگه یکی دوتا هم باشن حوضله جواب دادن ندارن .
وقتی فرار دانشجوها از درس خوندن میبینی ذوق خودت کور میشه و وقتی کاملا سردرگم میشی اونجاست که فقط و فقط خداست که به دادت میرسه .
اینجاست که تنها باید اتکا رو خودت داشته باشی و یه برنامه ریزی منسجم برای درت یکنی چون از دانشگاه چیزی برات در نمیاد .
هرچند رتبه ام مناسب نبود اما واقعا با تلاشی که کردم انتظار بیشتری داشتم البته در کنکور مهندسی ، کنکور علوم که شناورم بود را به عنوان دست گرمی دادم و زیاد بهش توجه نداشتم ولی اون بهتر شد شاید به خاطر ساده تر بودنش بود .
خدا را شکر ، تلاشم را کردم و نتیجه ۴ سال برنامه ریزی جدای از دانشگاه را دیدم چون اگه می خواستم طبق روال اون حرکت کنم الان باید علم سربازی به دست میگرفتم .
از رتبه ام راضی نه به واسطه قبولی بلکه به واسطه امید داشتن به بهتر شدن ، به واسطه این که فهمیدم که حداقل یه چیزایی فهمیدم
!!!
حالا که باید دو سال سنگین را پشت سر بزارم ، تلاشم را هزاران بار بیشتر میکنم ، این گوهری که به دست آوردما به این راحتی از دست نمیدم چون مصیبت کشیدم به قولی "قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی دچار آید"
انگیزه برای من مهمتر از رتبه ام بود . خیلی عقبم اما همیشه خدا را با خودم دیدم و خواهم دید .