زمان کنونی: ۰۷ آذر ۱۴۰۳, ۰۳:۵۲ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

[مقاله] :::یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت!:::

ارسال:
۲۴ فروردین ۱۳۹۲, ۰۸:۵۵ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ فروردین ۱۳۹۲ ۰۸:۵۶ ق.ظ، توسط Xilinx.)
[مقاله] :::یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت!:::
[تصویر:  172201_1_1379084556.jpg]
روزهای آخر سال ۹۱ بود. با یکی از دوستان که گفته بود در خرید و فروش تابلو فرش اشتغال پیدا کرده، تماس گرفتم و برای خرید سه عدد تابلو فرش، سفارش دادم اما ظاهرا درخواستم عجیب یا خاص بود چون با چند بار تماس و قول و قرار، به من گفت: «پیشنهاد می‌کنم «و ان یکاد...» بخرید بهتر هم هست». اما درخواستم عجیب نبود سه تا تابلو فرش می‌خواستم با نقش «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»؛ با هر طرح و کیفیتی... تأکیدی هم بر تشابه این سه نداشتم. فقط تابلوهایی باشند که از لحاظ محتوا، ارتباط با نام مبارک یا یکی فضائل بی‌شمار امیرالمومنین علی بن ابی طالب سلام الله علیه داشته باشد، اما پیدا نشد!

برایم جالب شد؛ به یکی از نقاط مرکزی شهر تهران که تقریبا بورس تابلو فرش و صنایع دستی است رفتم و تقریبا تمام تابلو فرش‌های مغازه‌ها را با حوصله دیدم. تابلو‌ها دو دسته بودند: مذهبی و غیر مذهبی؛ غیرمذهبی‌ها اغلب تصاویر طبیعت و حیات وحش و چهره و... شکل می‌داد -که از نقد آن‌ها می‌گذرم- و تابلوهای مذهبی هم منحصر بود در انواع گوناگون و پرتیراژ «و ان یکاد» و در مواردی چهار قل و دو قل! و آیة الکرسی، البته همه در حاشیه آیهٔ شریفهٔ وان یکاد و تعدادی هم تصویر مسجدالحرام.

اما نکته نگران کننده اینجا بود که از نماد‌ها و شعارهای شیعی خبری نبود.

دایره درخواستم را گسترده‌تر کردم و گفتم: اگر اسامی خمسه طیبه علیهم السلام (پنج تن) و یا چهارده معصوم یا تابلوهایی مثلا با تصویر بارگاه آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام یا نام یکی از اهل بیت و... باشد هم خوبه. خلاصه تابلوهایی که وقتی بر دیواری نصب می‌شود نمادی و شعاری از شیعه بودن اهل منزل باشد. فروشندگان محترم و متدین با دلسوزی همراهی کردند و حتی برخی با دیگران تماس گرفتند و یک عزیز هم همراهم شد در سایر فروشگاه‌ها و... اما یافت نشد! در آخر سه تابلوی متفاوت از انواع گوناگون «و ان یکاد» انتخاب کردم و... .

آن روز دیدم که گویی مولا در بازار تابلو فرش و بین صاحبان تقاضا و کاسبان عرضه هم غریب است. یک سینه حرف موج می‌زند در دهان ما...

همان ماجرای تلخ همیشگی که «یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت!» ولی اینجا چرا؟! در مملکتی که محبت علی و اولاد علی سکه رایج بوده و هست.

آن روز برای چندمین بار دیدم که مدیریتی فرهنگی در این امور نیست و بافنده و دلال و فروشنده همه چشم به تقاضای بازار دارند و بازار هم -بخش خارجی و غیر مذهبی‌اش که هیچ- بخش مذهبی هم به فکر دغدغه‌های شخصی و کاملا فردی خودش هست؛ می‌خواهد چشم نخورد! و کم توجه به هویت شیعی... .

چشم زخم را رد نمی‌کنم؛ العینُ حقٌ، اما با توجه به اینکه تلاوت یا نصب آیه شریفهٔ وان یکاد.. هیچ تأثیری در جلوگیری از چشم زخم ندارد، این نکات مطرح است:

۱. چرا اینقدر این آیه را همه جا می‌بینیم؛ از کارت تبریک و پلاک طلا برای نوزادان و کودکان تا روی آثار هنری گوناگون از جمله همین تابلو فرش‌ها و...؟

۲. اغلب مردم عزیز ما، در هر وضع و وضعیتی که هستند؛ زیبا و زشت، غنی و فقیر، از هر دَهک اقتصادی؛ بر این باور‌اند که دیگران حتما آن‌ها را چشم خواهند زد! اما چرا؟! گویی غباری از جنسِ «خودپسندی» و «خود خاص پنداری» بلند شده و بر سر و کله همه ما نشسته!

۳. این نگاه، فاصله‌ها را بین خانواده‌ها بیشتر کرده و بیشتر می‌کند. متأسفانه خیلی می‌بینم که افراد معمولا موفقیت‌های مالی و اقتصادی خود را حتی المقدور از فامیل خود مخفی می‌کنند. که مبادا چشم زخم و حسادت و سایر مزاحمت‌های احتمالی و... اما بد بختی‌ها و نگرانی‌هایشان را راحت‌تر به اشتراک می‌گذارند! به قولی ختم‌ها شلوغ‌تر از عروسی‌هاست!

۴. چرا اغلب، همین جماعتی که همیشه در ترس از بلیه چشم خوردن نگران و هراسان هستند، به دیگران و نعمت‌های خدا به آن‌ها، یا به دیده تحقیر و تمسخر نگاه می‌کنند یا حسادت و حسرت؟ به عبارتی با واکنش خود یا دل می‌شکنند یا ترسِ چشم زخم خوردن را در جان هم نشین خود بیشتر می‌کنند، زیرا معمولا کسانی که تنگ نظر هستند بیشتر نگران حسد و آفات آن هستند.

۵. چرا در ادبیات عامه مردم در کوچه و بازار و فیلم و سریال عبارت‌هایی مؤثر و نورانی مانند: «سبحان الله»، «ماشاءالله» و «تبارک الله» و... کمتر شنیده می‌شود. مثلا شما در روز اگر با مردم، زیاد معاشرت دارید چند بار «خسته نباشید» می‌شنوید؟ و چند بار «ماشاء‌الله لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» و یا حداقل «ماشاءالله»؟

۶. بحث چشم زخم از لحاظ اجتماعی و فرهنگی بحث مهمی است و نقش باور‌ها و اضطراب‌ها و افکار وسواسی در آن بسیار اساسی است و نیاز به شرح و بسط بیشتری دارد که ان شاءالله شاید بعدا به صورت مستقل به آن بپردازم. اما دردِدلم را این گونه ادامه می‌دهم:

۷. کاشی‌های سردر منازل را جوان‌ها شاید کمتر به یاد داشته باشند ما هم از کودکی به یاد داریم که نام پنج تن برآن‌ها بود یا حدیث «ولایة علی بن ابی طالب حصنی...» و یا «بسم الله الرحمن الرحیم» و یا یکی از آیات کریمه قرآن مثلا آیه تطهیر و... اما در معماری امروزهٔ ما این سنت فراموش شده و بچه‌های ما در سردر منازل جدید، دیگر کاشی‌های «ادخلو‌ها بسلام آمنین» و یا «هذا من فضل ربی» و... را به ندرت می‌بینید.

۸. چه شده که خانم‌های ایرانی که در دوره پهلوی و قبل از آن و حتی در دربار قاجار، از گردن بند «الله» و «پنج تن» و «شمایل (تمثال) آقا علی بن ابی طالب» با عشق و ارادت استفاده می‌کردند، امروزه به سنگ‌های مثلا انرژی زا رو آورده‌اند و ادبیات امروزشان مملو است از کلماتی از جنس چاکرا و انرژی و انرژی درمانی و موج مثبت و یوگا و فنگشویی و... به کجا رسیده‌ایم.

۹. راستی سخت گیری های شبهِ طالبانیِ برخی از دینداران، به دینداری مردم، کمک کرده یا در بی دینی و بی قیدی و التقاط برخی موثر افتاده؟ مثلا ایرادهای بنی اسرائیلی به خانم ها که گردن بند اسامی «اهل بیت» یا «الله» استفاده نکنید چون شاید بی وضو باشی و ... از این جور حرفها! خُب ملاحظه می فرمایید چی شد؟ نمادهای بت پرستی و بودیسم و کوفتیسم جایش را گرفت!

۱۰. بدون هیچ رودربایستی همه ما شیعیان و هر دولتی و هر مجلسی که هر وقت در این مملکت بر سر کار بیایند، بر اساس قانون اساسی موظف‌اند و همه مردم موظفیم که پاسدار مذهب حقه جعفری باشیم و این مذهب را ترویج و تبلیغ کنیم و با خرافه و التقاط مقابله، حتی اگر دشمن را خوش نیاید!

۱۱. سهم من و تو از این وظیفه و تکلیف چقدر است؟

راستی این نامه‌ای به وزیر و وکیل نیست! با خود شما هستم برادر و خواهرم که این متن را می‌خوانی و الا مسئولین امور فرهنگی ما، مشغول جلب نظر «از ما بهترون!» هستند و اغلب مثل «اهالی هنرِ اصلی!» در سودای سیمرغ و آرزوی اسکار و خرس و گاو طلایی هستند. یا دغدغه‌های سیاسی مهمتری دارند و یا... که اگر این چنین نبودند، این وضع فرهنگ و هنر ما نبود.
به قلم شهاب مرادی

تحمل مشقت به امید آسایش بهتر از آسایشی است که سختی به دنبال دارد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: *Najmeh* , azarakhsh1986 , MajidManesht2012 , fatemeh85 , MoonRise , selma , 67890
ارسال:
۲۴ فروردین ۱۳۹۲, ۰۸:۳۳ ب.ظ
[مقاله] :::یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت!:::
تأمل برانگیز بود....ممنون
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Xilinx


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  درخواست مقاله ali_it_2008 ۵,۲۰۴ ۲,۰۷۰,۵۱۶ ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۲۵ ب.ظ
آخرین ارسال: lordesiah
  بررسی اعتبار یک مجله برای چاپ مقاله one hacker alone ۰ ۲,۲۸۵ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۲۶ ق.ظ
آخرین ارسال: one hacker alone
  داوری مقاله reyhaneh ۰ ۳,۱۰۹ ۲۴ دى ۱۳۹۹ ۱۲:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: reyhaneh
  معادل انگلیسی تولید نسل در ژنتیک برای مقاله fa_karoon ۲ ۳,۳۰۴ ۰۲ دى ۱۳۹۹ ۰۷:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: abozar72
  شبیه سازی مقاله Q-Learning kadoos ۱۶ ۱۷,۵۳۱ ۲۵ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۱۹ ب.ظ
آخرین ارسال: nasim.nasim۱
  نوشتن مقاله به صورت گروهی osho ۰ ۲,۰۴۲ ۱۶ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۵۵ ق.ظ
آخرین ارسال: osho
  آخرین کتابی که مطالعه کردین چی بود؟ mohammad_1366 ۳۵۳ ۱۵۰,۲۹۷ ۱۱ شهریور ۱۳۹۹ ۰۹:۳۱ ب.ظ
آخرین ارسال: diligent
  مقاله مروری فارسی uka ۰ ۲,۰۹۵ ۱۸ تیر ۱۳۹۹ ۱۲:۵۹ ب.ظ
آخرین ارسال: uka
  مشکل در حل تست ۲۲ فصل اول کتاب گسسته یوسفی pure.yaser ۷ ۹,۳۶۵ ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۶:۵۴ ب.ظ
آخرین ارسال: mohsentafresh
  منابع یوسفی تو ارشد اصلا جالب نیستن tesla66 ۱۳ ۸,۹۹۷ ۰۷ دى ۱۳۹۸ ۰۴:۳۲ ق.ظ
آخرین ارسال: marvelous

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close