انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[m_f123456]

دوست عزیز
من ۵ سال که شاغل هستم واین حس شما راداشتم و همیشه فکر می کردم که تحصیل را فدای پول کردم از برنامه نویسی شروع کردم و مدیر پروژه شدم از ۶ صبح تا ۸ شب دیگه فرصتی برای درس خوندن نداشتم
اما پارسال از عید تا کنکور آزاد خوندم نه همه درس ها را اما اونایی را که خوندم را بالا زدم و در نهایت تو تکمیل ظرفیت قبول شدم
هروقت به خواهی می تونی من ۵ سال از درس جدا بودم و ۲ ماه مفید خوندم پس شما هم می تونی

به امید پیروزی و موفقیت شما

[banafshe]

به نظر من همزمان هم کار هم تحصیل
البته ببینید وقتشو دارین یا نه؟
خواهر من شرکت تجارت الکترونیک یکی از بانک هاست که همهی بانکهای کشور (شعب خودشون)رو پشتیبانی می کنن بیچاره از ۸/۱۵ تا ۹ شب سرکاره فقط شام می خوره می خوابه خوب این که به ارشد نمی رسه ولی خودش با خنده میگه حاضرم آبدارچی بانک هم بشم ولی اینجا رو از دست ندم ما مشکل مالی نداریم ولی بیکاری بد دردیه .نگران ارشد نباشین فوقش شده ۱ سال یا ۲ سال می خونین آخر یه جای خوب قبول میشین

[reza89amin]

خدارو شکر که کار پیدا کردید

توی این وضعیت کار سخت پیدا میشه
منم قصد داشتم امسال واسه ارشد بخونم ولی میرم خدمت و یا تو دوران خدمت میخونم یا بعدش.

به نظر من الان مهم اینه که کار داشته باشی
بتونی تشکیل زندگی بدی
وقت واسه ارشد هست
البته این نظر من هست

هر جه که هستید موفق باشید

[maryam.raz]

(۱۵ دى ۱۳۹۱ ۱۲:۳۰ ب.ظ)foranyone نوشته شده توسط:  سلام بر دوستان گلم

راستش من کارمند بانک شدم ولی زیاد خوشحال نیستم


من خیلی دوست دارم ارشد بخونم (فقط رشته خودم IT نه رشته های بی ربط تو یه دانشگاه معتبر مثل امیرکبیر خواجه نصیر و ...) و ادامه تحصیل بدم حتی حاضرم هر وقت قبول شدم بی خیال بانک بشم و استعفا بدم ولی همه میگن بیخیال ارشد و کار مهمتره!!

شما اگر جای من بودید چیکار می کردید؟ خوشحال بودید یا ناراحت؟
نظر شما چیه؟

تبریک میگم
من که از بچگی دوست داشتم تو بانک کار کنم اما دیگه به این راحتی ها همچین کاری پیدا نمیشه
کار کردن که با ارشد خوندن مشکلی نداره
خواهر من هم همزمان هم ارشد قبول شد هم شهرداری مرخصی میگرفت میرفت سرکلاساش
الان هم بهترین وضعیت رو داره
هیچ چیزی تو ایران بهتر از کار دولتی نیست هم ساعتش کمه هم مزیتهاش زیاده و میتونی کنار کارت به کلی کارهای دیگه هم برسی
قدرشو بدونید و الکی از دستش ندید

[Breeze]

آدم هر وقت سر دو راهی می مونه ، هر راهی رو هم که انتخاب کنه ، باز پشیمون می شه که چرا دومی رو انتخاب نکرده . شما هم الان همین حالت رو دارید .
به نظر من به جای اینکه سر دو راه بمونید ، به یک راه سخت تر فکر کنید که آخر این راه خیلی شیرینه . و این کار میسر نمیشه جز اینکه هم کار و هم درس تا ۲ سال آینده شیرینی هر دو رو با هم بچشید . ۲ سال حتی اگه سختی هاش هم خیلی زیاد باشه ، ولی خیلی زود می گذره . مگه نه؟

[S_Mehrjoyan]

من فکر میکنم آدم باید بره دنبال علاقش
اونی که واسش ارزش بیشتری داره رو تو اولویت های بالا قرار بده
به نظر من کسی که آواز خوندن رو دوست داره و استعداش رو هم داره اگه با مدرک دیپلم هم بره دنباله خوانندگی همیشه تو زندگیش خوشحاله و از خودش رازیه، ولی همون اگه دکترا هم بگیره و زندگیش هم از نظر مالی تامین باشه همیشه احساس میکنه یه چیزی تو زندگیش کمه. ...

[mehdpo007]

سلام
هیچ وقت کارتو از دست نده کار مهم تر از تحصیل (البته تو این موقعیت)
حالا گیریم ارشدتم بگیری بازم باید بری دنبال کار میخوای تدریس کنی دیگه ارشد فایده نداره حتما باید بری دنبال دکتری خوش بینانه ۴ سال دیگه میتونی تدریس کنی!!!!
به نظر من حین کار واسه ارشد بخونی خیلی بهتره !

[H.Mohammadi]

سلام
همون طور که دوستان گفتن الان مهم کار هست.منظورم از کار اینه که تامین مالی به صورت مستقل بشی نه این که بعد ۲۵ ۲۶ سال بازم از پدرت پول تو جیبی بگیری!!!

اگه مجردی که مسئله مالی زیاد مهم نیست اما اگه ازدواج کردی (و خدای ناکرده بچه هم داری!!) مسله مالی خیلی مهمه نه ارشد و دانشگاه معتبر!اعتبار این هست که زندگیت رو آبرومندانه بچرخونی!

من ۶ ساله که استخدام آموزش و پرورشم.هنوز جرئت ازدواج پیدا نکردم!
همکارای من هستن که دکترای مدیریت فلان دارن و رتبه آنچنانی.اما نه خونه داره ،نه وسیله داره،نه زن داره ،نه زندگی.ظاهر و سر و صورتشو ما تو دفتر منظم و مرتب می کنیم و میفرستیم به کلاس!!!
از طرفی هم سن های من هستن که ماشین دارن ،خونه دارن،زن دارن،زندگی دارن!!اما مدرکشون کارشناسی یا حتی کاردانی هست و به این راضی ان!
ولی ...
من اگر به لحاظ مالی تامین بودم نمی رفتم بانک و برا ارشد می خوندم.
اما اگه وضع مالیت زیاد خوب نیست و احیانا ازدواج هم کردی بچسب به بانک و فعلا بی خیال ارشد شو.

در هر صورت موفق باشی
یا حق

[reyhaneh64]

بستگی به اولویت اصلیت تو زندگی داره
این که واقعا دوست داری به چی برسی
و هدفت از تحصیل چیه
به نظرم الان که دیگه کارمند شدی نمیشه به این سادگی رهاش کنی و ازش دل بکنی به همون دلیلی که قبلش دنبالش بودی



خودم شخصا اگه یکبار دیگه زندگیم برگرده به چند سال قبل امکان نداره کارو در پیش بگیرم میرم فول فقط واسه کنکور و قبولی یه دانشگاه تاپ تهران میخونم تا قبول بشم
استرس و صبری که کار و تحصیل و مسائل جنبی دیگه میطلبه واقعا ارزششو نداره
فکر میکردم میشه با برنامه ریزی بلندمدت همزمان با کار به تحصیل تو یکی از دانشگاه های برجسته تهران فکر کرد اما همیشه فقط برنامه ریزی نیست و ممکنه هزار تا اتفاق پیش بیاد که مانع باشه و تمرکز رو بگیره و لازم باشه بازم پشتکارو صبر به خرج بدی


سعی کن همین الان تو کارت بهترین فرد باشی برای حدمت
و ارشد هم نهایت تلاشتو بکن
قبول شدی که خوبه ، نشد سعی کن به هر دانشگاهی که شد راضی باشی و مثل من ایده آل فکر نکن و درگیر استثناها خودتو نکن.

[reimei]

(۱۵ دى ۱۳۹۱ ۱۲:۳۰ ب.ظ)foranyone نوشته شده توسط:  سلام بر دوستان گلم

راستش من کارمند بانک شدم ولی زیاد خوشحال نیستم


من خیلی دوست دارم ارشد بخونم (فقط رشته خودم IT نه رشته های بی ربط تو یه دانشگاه معتبر مثل امیرکبیر خواجه نصیر و ...) و ادامه تحصیل بدم حتی حاضرم هر وقت قبول شدم بی خیال بانک بشم و استعفا بدم ولی همه میگن بیخیال ارشد و کار مهمتره!!

شما اگر جای من بودید چیکار می کردید؟ خوشحال بودید یا ناراحت؟
نظر شما چیه؟

از روش حریصانه استفاده کن. الان هر چی که به نفعته جذب کن. بقیه رو بذار به عهده خدا و بهش اعتماد کن.

[it866]

به نظرم که شغل مهمتر از ارشده البته شغلی که امنیت شغلی داشته باشی!
باز پای امنیت رو کشوندیم وسط!!

[mosaferkuchulu]

فقط یکبار زندگی می کنید...بهتر نیست رویا هاتون و دنبال کنید؟

[foranyone]

(۱۶ دى ۱۳۹۱ ۱۰:۱۵ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  فقط یکبار زندگی می کنید...بهتر نیست رویا هاتون و دنبال کنید؟

خیلی ممنونم از لطف تمام دوستانی که اومدن و نظرات خودشون رو اینجا دادند
راستش خوب که فکر میکنم احساس میکنم خیلی بهتحصیل و استاد شدن علاقه دارم حتی اگر تو دانشگاهی تدریس کنم که حقوق و مزایای اون کمتر از از کارمندی باشه!!!
احساس میکنم پولش برام مهم نیست من توانایی این رو دارم که کتاب های خوبی بنویسم و با راحترین روش یه مطلبی رو یاد بدم!
من اگر سراغ علاقم نرم تا آخر عمرم همیشه این خلا رو احساس میکنم که واقعا خیلی عذابم میده

تصمیم گرفتم کنار کارم خوب درس بخونم مهر ۹۳ وارد یکی از دانشگاه های خوب تهران بشم ولی اگر نشد و نتونستم کار بانکی رو ادامه بدم.
فعلا چون ازدواج نکردم فشار روانی زیادی ندارم و میتونم بعد از ظهر ها خوب درس بخونم.

ارادتمند همه شما - باز اگر نظری دارید خوشحال میوشم بهم بگید.

بعضی وقت ها برای رسیدن به علاقه هامون باید تاوان بدیم! ولی لااقل اینجوری ارضا میشم!

[M.Amin.M]

(۱۵ دى ۱۳۹۱ ۰۹:۴۵ ب.ظ)admin نوشته شده توسط:  اما یه توصیه هم دارم: زندگی رو خیلی پیچیده نکنید، همه زندگی درس خوندن نیست، همه زندگی کار نیست، همه زندگی سربازی نیست! هر چیزی تا یه حدی مطلوب هست. متاسفانه افراط ما توی هر چیزی سبب ایجاد مشکلات عدیده می‌شه. مثلاً همه دوست دارند دکتر بشن، همه دوست دارن پشت میز نشین باشن، و ... برخی اوقات تنها هدف ما از ادامه مسیر چشم و هم چشمی و کم نیاوردن هست، برخی اوقات تنها برای القاب می‌جنگیم، حاجی، دکتر، مهندس، سردار، آیت‌الله و ... هیچ کدوم از این‌ها بدون نیت درست پشیزی نمی‌ارزن.

خیلی قشنگ نوشتین.واقعا هم زندگی همینه.مث بنز کارکن و پول دربیار.بهترین لباس بپوش ،بهترین غذا رو بخور وبهترین تفریحا روبکن.البته کمک به فقیران یادتون نره.

ممون.

[Spresso]

سلام
من امسال میخواستم امتحانات ارشد علمی کاربردی رو شرکت کنم(آخه گرایشاتی که داره خیلی عالی هست) ولی گفتن حداقل سه سال سابقه کارمیخواد!

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

بنظرمن کار رو بچسب،درکنارش هم درس بخونید که ارتقاء شغلی پیدا کنید وعلاقه تون رو دنبال کرده باشید...