(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۵:۱۵ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:(05 خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۳۴ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط: به همفکری نیاز داریم
ماشالله شما تو این بحث نشون دادین یه پا صاحب نظرید و حرف هیچ کسم قبول ندارید و حالا هر چی هم خانوما بگن اقا جون این چیزی که راجع به ما فکر می کنید اشتباهه شما باز و باز و باز تکرار می کنید(اکثر مطالب ابن پست برای چندمین بار تکراری بود)!حالا دقیقا نمی دونم نیاز شما به همفکری کجاست؟!!!!
توی یه بحث اون هم توی محیط محدود نت نمیشه متوجه شد یه نفر چه جور آدمیه و حرف بقیه رو قبول میکنه یا سر حرف خودش میمونه. به خصوص که پیشداوری و تصوری که از بعضی حرف های یه نفر توی ذهن آدم میمونه همیشه درست نیست
مثلا بعضی حرف های من که کامل توضیح داده نشده باعث شده شما فکر کنید من موافق زورگفتن آقایون به خانم ها هستم، حالا هرچقدر توضیح بدم منظورم شاید منتقل نشه
این که تصور من از روحیات شما خانم ها اشتباه هست، اولا قبول دارم همه خانم ها یکسان نیستن، ثانیا قبلا توضیح دادم خانم ها اینجا میگن روحیات ما اینه که دوست داریم فقط خودمون تصمیم بگیریم و کلا هیچ جا دوست نداریم مرد کمک کنه، و قبل از ازدواج هم همین ها رو عنوان میکنن، منتها صحبت این هست که بعد از ازدواج اگه مرد لایق باشه و خوب کارها رو اداره کنه کم کم بش اعتماد میکنن و اداره بعضی امور رو به اون ها واگذار میکنن
این که روحیات خانم ها در زندگی مشترک دقیقا چی هست، یه سری توی کتاب دکتر جان گری هست، اگه جایی از اون کتاب اشتباهه من باید یه تحقیق جامع رو ببینم تا نظرم نسبت به اون کتاب عوض شه نه این که خودم بلندشم از تک تک خانم ها نظرسنجی کنم
چیزی که من نیاز به همفکری شما دارم روش حل کردن چالشی هست که گفتم
"یک مشکل و چالش بزرگ داریم ما آقیون نسل جدید. خیلی آقایون دوست دارن دستپخت خانمشون را (لا اقل گاهگاهی) بخورن، دوست دارن خانمشون خسته و شکسته نباشه، دوست دارن شده خودشون خسته بشن توی روز اما وقتی میان خونه خانمشون خسته نباشه
از طرفی دوست ندارن با خانم بی سواد ازدواج کنن. و دوست هم ندارن خانم تحصیل کرده داشته باشن که کاری جز پخت و پز نداره تو خونه
این چالش بزرگ رو ما می خواهیم حل کنیم
به همفکری نیاز داریم
همونطور که گفتم و گفتید این قضیه رو باید قبل از ازدواج حل کرد. ما باید قبل از ازواج جواب بدیم حاضریم زن کار کنه یا نه"
شما با توجه به روحیات اون دسته از آقایون که گفته شد، پیشنهاد میکنید ما چه جوابی بدیم در برابر سوال زن: "با کار کردن من مشکل دارید یا نه؟"
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۵:۳۰ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:(05 خرداد ۱۳۹۱ ۰۵:۱۵ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:(05 خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۳۴ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط: به همفکری نیاز داریم
ماشالله شما تو این بحث نشون دادین یه پا صاحب نظرید و حرف هیچ کسم قبول ندارید و حالا هر چی هم خانوما بگن اقا جون این چیزی که راجع به ما فکر می کنید اشتباهه شما باز و باز و باز تکرار می کنید(اکثر مطالب ابن پست برای چندمین بار تکراری بود)!حالا دقیقا نمی دونم نیاز شما به همفکری کجاست؟!!!!
توی یه بحث اون هم توی محیط محدود نت نمیشه متوجه شد یه نفر چه جور آدمیه و حرف بقیه رو قبول میکنه یا سر حرف خودش میمونه. به خصوص که پیشداوری و تصوری که از بعضی حرف های یه نفر توی ذهن آدم میمونه همیشه درست نیست
مثلا بعضی حرف های من که کامل توضیح داده نشده باعث شده شما فکر کنید من موافق زورگفتن آقایون به خانم ها هستم، حالا هرچقدر توضیح بدم منظورم شاید منتقل نشه
این که تصور من از روحیات شما خانم ها اشتباه هست، اولا قبول دارم همه خانم ها یکسان نیستن، ثانیا قبلا توضیح دادم خانم ها اینجا میگن روحیات ما اینه که دوست داریم فقط خودمون تصمیم بگیریم و کلا هیچ جا دوست نداریم مرد کمک کنه، و قبل از ازدواج هم همین ها رو عنوان میکنن، منتها صحبت این هست که بعد از ازدواج اگه مرد لایق باشه و خوب کارها رو اداره کنه کم کم بش اعتماد میکنن و اداره بعضی امور رو به اون ها واگذار میکنن
این که روحیات خانم ها در زندگی مشترک دقیقا چی هست، یه سری توی کتاب دکتر جان گری هست، اگه جایی از اون کتاب اشتباهه من باید یه تحقیق جامع رو ببینم تا نظرم نسبت به اون کتاب عوض شه نه این که خودم بلندشم از تک تک خانم ها نظرسنجی کنم
چیزی که من نیاز به همفکری شما دارم روش حل کردن چالشی هست که گفتم
"یک مشکل و چالش بزرگ داریم ما آقیون نسل جدید. خیلی آقایون دوست دارن دستپخت خانمشون را (لا اقل گاهگاهی) بخورن، دوست دارن خانمشون خسته و شکسته نباشه، دوست دارن شده خودشون خسته بشن توی روز اما وقتی میان خونه خانمشون خسته نباشه
از طرفی دوست ندارن با خانم بی سواد ازدواج کنن. و دوست هم ندارن خانم تحصیل کرده داشته باشن که کاری جز پخت و پز نداره تو خونه
این چالش بزرگ رو ما می خواهیم حل کنیم
به همفکری نیاز داریم
همونطور که گفتم و گفتید این قضیه رو باید قبل از ازدواج حل کرد. ما باید قبل از ازواج جواب بدیم حاضریم زن کار کنه یا نه"
شما با توجه به روحیات اون دسته از آقایون که گفته شد، پیشنهاد میکنید ما چه جوابی بدیم در برابر سوال زن: "با کار کردن من مشکل دارید یا نه؟"
چرا نظر خودتونو از قول آقایون میگید؟ لطفا از قول خودتون صحبت کنبد و تفکرات خودتون رو به نیمی از جمعیت دنیا اختصاص ندید. هر کس مسئول تفکرات و زندگیه خودشه. به جنسیت هم هیچ ربطی نداره. همه ی آدم ها، خانم باشن یا آقا، یا ترنسکــ.شوال، انسان هستند و از قدرت اندیشدن برخوردارن. هر چقدر فیزیک بدنی قابلیت ها و محدودیت ها و البته ویژگی هایی به برخی بده، همیشه اون اندیشیدن هست که انسانیت مارو رقم میزنه.
در مورد بحث اصلی، نظر شخصیه من اینه که هر انسانی آزاد. اگر همسر آدم بخواد شاغل باشه، این خواست اونه و نباید علایق خودم (اگر با خواست او در مغایرت باشه) به هر نحوی تحمیل کنم. به نظر من همسر آدم (خانم و چه آقا) همیشه پشت تصمیم همسرش می ایسته و کمک میکنه به چیزی که میخواد برسه، حتی اگر اینکار مورد علاقش نباشه و یا به نظر اشتباه باشه... کمک کن تا اون مسیر رو طی کنه و به اشتباه بودنش پی ببره. کنارش باش تا سختی اون راه یا سختی اشتباهات براش قابل تحمل بشه. این راطه دو طرفست.
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۵:۴۵ ب.ظ)kiantamar نوشته شده توسط:(05 خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۳۴ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط: ...
شما با توجه به روحیات اون دسته از آقایون که گفته شد، پیشنهاد میکنید ما چه جوابی بدیم در برابر سوال زن: "با کار کردن من مشکل دارید یا نه؟"
...
چرا نظر خودتونو از قول آقایون میگید؟ لطفا از قول خودتون صحبت کنبد و تفکرات خودتون رو به نیمی از جمعیت دنیا اختصاص ندید
اون دسته از آقایون که
تنها پیشنهادی که بهتون می کنم اینه که عقایدتون و حتما و حتما و حتما قبل از ازدواج به خانومی که قصد ازدواج باهاشون دارید و بگید!چون مطمئن نیستم تعداد زیادی از خانوم ها بتونن با این طرز فکر کنار بیان!موفق باشین!
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۶:۲۴ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: تنها پیشنهادی که بهتون می کنم اینه که عقایدتون و حتما و حتما و حتما قبل از ازدواج به خانومی که قصد ازدواج باهاشون دارید و بگید!چون مطمئن نیستم تعداد زیادی از خانوم ها بتونن با این طرز فکر کنار بیان!موفق باشین!
اعتقاداتم رو حتما و حتما قبل از ازدواج میگم
سوال من هم در همین راستا بود
"شما با توجه به روحیات اون دسته از آقایون که گفته شد، پیشنهاد میکنید ما چه جوابی بدیم در برابر سوال زن: "با کار کردن من مشکل دارید یا نه؟""
هیچ موقع مطمئن نباشید اعتقادات و طرز تفکر بقیه رو دقیق متوجه شدید
تقصیر سازمان سنجشه که ما رو سر کار گذاشته ما هم میایم اینجا بحث میکنیم سر چیزی که اصلا نمیدونیم سوال چی هست جواب چی هست
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۶:۳۰ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:(05 خرداد ۱۳۹۱ ۰۶:۲۴ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: تنها پیشنهادی که بهتون می کنم اینه که عقایدتون و حتما و حتما و حتما قبل از ازدواج به خانومی که قصد ازدواج باهاشون دارید و بگید!چون مطمئن نیستم تعداد زیادی از خانوم ها بتونن با این طرز فکر کنار بیان!موفق باشین!
اعتقاداتم رو حتما و حتما قبل از ازدواج میگم
هیچ موقع مطمئن نباشید اعتقادات و طرز تفکر بقیه رو دقیق متوجه شدید
تقصیر سازمان سنجشه که ما رو سر کار گذاشته ما هم میایم اینجا بحث میکنیم سر چیزی که اصلا نمیدونیم سوال چی هست جواب چی هست
این طور ی که نوشته ها نشون می ده بقیه هم همون برداشتی و که من کردم از نوشته هاتون کردن!پس اگر ما اشتباه متوجه شدیم مشکل از شیوه ی نگارش شما ست!با این حال اگر نظرتون چیز دیگه ای جز برداشت های من هست من از شما عذر می خوام!
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۶:۳۵ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: این طور ی که نوشته ها نشون می ده بقیه هم همون برداشتی و که من کردم از نوشته هاتون کردن!پس اگر ما اشتباه متوجه شدیم مشکل از شیوه ی نگارش شما ست!با این حال اگر نظرتون چیز دیگه ای جز برداشت های من هست من از شما عذر می خوام!
نیاز به عذرخواهی نیست
من میگم کلا محیط نت که آدم ها رو در رو نیستن، حالت صحبت کردن همدیگه رو نمیبینن (طرف
هست اون طرف 
میبینه) و از جهت دیگه رفتار طرف مقابل رو نمیدونن (فکر میکنن این همیشه به خانم های اطرافش زور میگه) و... کلا باعث میشه بحث ها اشتباه گرفته بشهکلا هم مهم نیست اینا، مهم نتایجه کنکوره که نمیاد
حالا چرا خانم ها نباید بگن که دوست داریم شوهرمون بیرون کار کنه یا نه؟
چون بنظرم مردان هم تا حد زیادی توانایی رسیدگی به امور مربوط خانه داری رو دارند!
مشورت و همفکری خیلی خوبه ولی من واقعا متوجه نمیشم که چرا ما به خودمون اجازه میدیم که در مورد زندگی یک فرد عاقل و دارای قدرت انتخاب "تصمیم" بگیریم؟ تو جامعه ای که بیشترین تبعیض ها بین حقوق زن و مرد وجود داره، حداقل انتظار از ما به عنوان افرادی تحصیلکرده برای برقراری مساوات بین حقوق زن و مرد اینه که از خودمون شروع و این تفکرات غیر منطقی رو کنار بزاریم. مگه مردان قیم زن ها هستن که برای حقوق اونها تعیین تکلیف کنند؟ یا اونارو کنترل و تفکرات و علایقشون رو مرزبندی و خط کشی کنند؟ دیگه گذشت اون دوران که کار و حرفه غالبا به امور فیزیکی مربوط بود، الان اصلی ترین سرمایه یک جامعه قدرت تفکر مردمانش هست نه قدرت بازو که هم مرد و هم زن ذاتا به یک اندازه از این قدرت تفکر بهره مندند.
به نظرم نظرات احساسی زیاد شده اینجا. برداشت های غلط هم همینطور.
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۷:۰۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: به نظرم نظرات احساسی زیاد شده اینجا. برداشت های غلط هم همینطور.
برای خانم ها خیلی سخته شنیدن این حرفهایی که بعضی دوستان می زنند. من که واقعا برام قابل تحمل نیست . باید جای خانم ها باشید تا ببینید این جور دیدگاه ها چقدر سنگینه .
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۰۸ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: میگویند:دقیقا.....اینو من از زبون خودشون شنیدم!!!!
یکی از ویژگیهای خاص آقایون اینه که نود درصد حرفایی که قبل از ازدواج میزنن ، بعد از ازدواج یادشون نمیاد
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۷:۰۸ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: برای خانم ها خیلی سخته شنیدن این حرفهایی که بعضی دوستان می زنند. من که واقعا برام قابل تحمل نیست . باید جای خانم ها باشید تا ببینید این جور دیدگاه ها چقدر سنگینه .
من اصلا قصد نداشتم نظری بدم که برای بقیه سنگین باشه
بلکه برای خودم سنگین بود که چرا با این که مردم ما نسبت به قبل افکار بازتری دارن و با این که روز به روز قشر تحصیلکرده ما بیشتر میشه، اما آمار طلاق کم که نمیشه بیشتر هم میشه
و بعد باید از رئیس مرکز سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت بشنویم "در بین افراد تحصیلکرده جدایی بیشتر از طلاق دیده میشود. در این نوع زندگی هر کس زندگی خود را دارد و فقط ظاهر را حفظ میکند."
اگه بعدا فرصت کردید صحبت های دکتر حبشی رو گوش کردید برخلاف صحبت های من متوجه منظور میشید و براتون سنگین نخواهد بود
عجب بحث داغی شده
فقط خواهش میکنم به امضای منم توجه کنید
با یه سوال نمیشه فهمید واقعا در این زمینه بین طرفین تفاهم وجود داره یا نه.نمونش این که وقتی یه مرد از یه خانم اونقدی خوشش بیاد(یا به اصطلاح عاشقش بشه و چشماش کور بشه در لحظات انتخاب!)،یا اینکه ازدواج رو آسون گرفته باشه!!یا اینکه اصلا واسش صحبت کردن از تفاهم معنی نداشته باشه !!!...دیگه روز خواستگاری کلا به هر سوالی جواب بلی خواهد داد و اینکه کلا با هر نظر خانم موافقت خواهد کرد و میفرمایند "نظر شما محترم است و من به آن احترام خواهم گذاشت!" در صورتی که این نظرات،نظرات ایده ال و ماورای واقعیت زمان مجردی است که در عالم توهم و خیالات خود با آن زندگی خوشی داشته اند.(البته چه خانمها و چه آقایون) و زمانی که با واقعیت روبرو میشوند،دچار آلزایمر میشوند یا در بسیار مواقع دیده شده ،تازه یادشان می افتد راجع به تفاهم و زندگی خوب داشتن تحقیق کنند و از هر راه ممکنه وارد میشوند تا زندگی پر از مشکل خود را که قبل از ازدواج نسبت به آن و تفاهم موجود درآن بی تفاوت بوده اند،نجات دهند و به قولی یه نفس راحت بکشند (طلاق راحت ترین کار ممکنه برای حل مشکلات!!!!!)
البته دراون حدی نیستم که بخوام چیزی در این زمینه بگم یا توصیه ای بکنم.اما من خودم کتابی خوندم که خیلی مفید بوده برام و خیلی کمکم کرده در زمینه سوالاتی که داشتم و اونطور که متوجه شدم این کتاب از پر فروش ترین هاست."آیا تو آن نیمه گمشده ام هستی؟از باربارا دی انجلیس"
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۷:۲۲ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:(05 خرداد ۱۳۹۱ ۰۷:۰۸ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: برای خانم ها خیلی سخته شنیدن این حرفهایی که بعضی دوستان می زنند. من که واقعا برام قابل تحمل نیست . باید جای خانم ها باشید تا ببینید این جور دیدگاه ها چقدر سنگینه .
من اصلا قصد نداشتم نظری بدم که برای بقیه سنگین باشه
بلکه برای خودم سنگین بود که چرا با این که مردم ما نسبت به قبل افکار بازتری دارن و با این که روز به روز قشر تحصیلکرده ما بیشتر میشه، اما آمار طلاق کم که نمیشه بیشتر هم میشه
و بعد باید از رئیس مرکز سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت بشنویم "در بین افراد تحصیلکرده جدایی بیشتر از طلاق دیده میشود. در این نوع زندگی هر کس زندگی خود را دارد و فقط ظاهر را حفظ میکند."
اگه بعدا فرصت کردید صحبت های دکتر حبشی رو گوش کردید برخلاف صحبت های من متوجه منظور میشید و براتون سنگین نخواهد بود
درصد بالایی از طلاقها در ایران مربوط به مسائله دیگه ایه، نه این مسائلی که شما عنوان کردید!
مشکل عمده اختلافات اینه که بخشی از اقایون هنوز به روز نشدن و با افکار سنتی زندگی میکنن پس با خانومی که خودشو مثل زن سنتی گذشته نمیدونه به اختلاف میخوره
گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن این مشکلاتو به وجود میاره
حالا اینکه در گذشته اینقدر طلاق وجود نداشته دلیل بر خوب بودن شرایط دز زندگی همه زوجها نبوده
از اونجا که در گذشته طلاق عمل قبیحی تلقی میشده اگر یک فردی هم از زندگیه مشترکش راضی نبوده تحمل میکرده (که امیدوارم حداقل اینو قبول داشته باشید که خانومها این شرایطو بیشتر تحمل میکردن تا اقایون چون خانومها بودن که اگر طلاق میگرفتن نگاه جامعه روشون سنگینی میکرده ،خانومها بودن که از لحاظ مالی به همسرشون وابستگی داشتن و ....)
اما الان هم دید جامعه تا حدودی و نه کاملا نسبت به طلاق عوض شده و هم اینکه درصد بیشتری از خانومها استقلال مالی دارن.