(۱۴ شهریور ۱۳۹۶ ۱۰:۳۴ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: سلام بچه ها
این تاپیک خیلی جلو رفت اما میشه نظرتونو در این باره بگید که هدفتون واقعا از ازدواج یا کلا رابطه بلند مدت چیه؟ به چه چیزهایی میخواین برسید که بدون ازدواج نمیشه بهش رسید. ای کاش میشد یه مقداری بی پرده و رک حرفامونو میزدیم تا به یه نتیجه ای می رسیدیم من این مدت خیلی بهش فکر کردم اما همه چی هنوز برام مبهمه. یعنی به جز ارضای جنسی و عاطفی توی اصالت بقیه هدف های ازدواج یه کمی شک دارم.
سلام
هر چند کمی سخته اینجا بی پرده حرف زد اما با ارجاع به منابع معتبر در صورت درخواست دوستان میشه اوضاع رو تعدیل کرد
--------
اولا دوستان یه عده دانشمند که ازدواج نکردن رو سر لوحه کارشون قرار ندن چرا که اونا نیاز جنسیشون رو تامین کردن!! و ازدواج نکردن.
اوضاع جنسی ابن سینا رو در کتاب و زندگینامه ش یه نگاه بندازید!!
-------
سینوحه از زبان خودش!، خیام از منابع معتبر بچه های بالا و غیره . . .
----------
شوپنهاور توی قایقی که انگور به دختر ۱۷ ساله تعارف میکنه!!حالا هر چی از دهنش در میاد به زن ها و جنس مخالف میگه بماند. رابطه مادر شوپنهاور با گوته عزیز
-----
عشق نافرجام گوته به توصیف در کتاب رنج های ورتر جوان که برگرفته از واقعیته!! کتاب مورد علاقه ناپلئون هم بوده
-----
نیچه با افتضاح عاشقیش!!(ارتباطات نامشروع با زنان متاهل)
-------
روابط پنهانی انیشتین.(دلیل جدایی از زن اولش بماند)
--------
اروین شرودینگر (شیمی دان).تقریبا همه شون.
--------
خلاصه اینکه اینا به هر دری زدن که نیاز جنسیشون تامین و تضمین بشه اما هرگز موفق نشدن کسی رو در کنارشون داشته باشن به خاطر رفتار های خاصشون. یه نمونه ش صادق هدایت که رفتارش کاملا دو قطبی بوده
-----------
بنا بر تجربه و شناخت نسبی از سایت به جرات میشه گفت هیچکدام از بچه های اینجا تجربه جنسی روابط رو نداشتن ، پس چطور میتونن مطمئن باشن که اصلِ نیاز تجربه جنسی واقعه هست؟!!
از کجا معلوم که صرفا ناشناخته بودنِ رابطه ذهنیت آدم رو به مزه ی خوبِ این موضوع سوق نداده؟!
به هیچ عنوان نمیشه برای موضوع ازدواج از بیرون هدف رو تعیین کرد دلیل اصلی اینکه دو نفر بعد و قبل از ازدواج نمیتونن توصیف درستی از رابطه ی به وجود اومده بدن همینه!
پایه ی اصلی موضوع ارضای نیاز هست اما نه صرفا نیاز جنسی.
نظر من اینه :
نیاز در کلام و داشتن هم صحبت خیلی فراتر از نیاز جنسیه.(این مورد رو خانم های بالای۲۸ و آقایان بالای ۳۰ تجربه میکنن)_نقاشی های دوره های باستانی در غار ها تاییدی برای نیاز به هم صحبت داشتن در گونه ی انسان هست.
گذر از مرحله بلوغِ فکری هرگز در ایران اتفاق نمیفته چرا که محدودیت ناشی از قوانینِ بی اساس شیطنت های دوره های کودکی رو که در هر دو جنس میتونه رخ بده در نطفه خفه میکنن.و نتیجه میشه ۵۰ ساله های عاشق و ۲۵ ساله های دلزده از عشق!!
-------------
توی ایران به دلیل عدم ارضای غریزه جنسی در دو جنس دو حالت همیشه رخ میده : (حالات غالب)
۱)عدم ازدواج تا سنین بالا و ازدواج های با حساب کتاب بدون تجربه عشقی(این موارد همیشه و تا ابد حس بدی دارند به زندگی و در جستجوی عشقند)
۲)ازدواج در سنین پایین و ترجمه غریزه جنسی به عشق!(که منجر به تولید مثل میشه و غیره . . .)
------
متاسفانه ذهن اکثریت مردها به گونه ای طراحی شده که زیبایی رو بر هر مزیت دیگری ترجح بدهند، و خانم ها پول و نیاز های مادی(مگر در موارد نادر که اینطور نباشه){از لحاظ تاریخی ثابت شده،کسی نیاد تز بده!!}{منم مغز ملت رو واکاوی نکردم تک به تک،کاملا کلی میگم}
اما چطور میشه این موضوع رو در دو جنس حل کرد :
اولین و آخرین موضوع این هست که آدم نیاز به همصحبت داره : همصحبتی برای حرف های کلیدی که اهداف کوتاه مدتِ بودن رو ترجمه و تفسیر کنه باهاش!!و داشتنِ اهداف تعالی تفکر رو در حدود نهایی کلیت و ارزش ببخشه!! نقطه ای اوجی که آدم تووش احساس تنهایی نکنه!!(ارجاع میدهم به تراژدی فاوست). متــــــاسفانه تعداد کمی از خانم ها برای این موضوع اهمیت قائلند و تعداد کمی از پسر ها سردرگمِ این موضوع هستند که همچین خانمی پیدا کنند و انتظار دارن نیاز غالب که جنسی هست رو ارضا کنند!
پس اگر فکر کنیم سوال ما راجع به این موضوع سوال همه ست این بزرگترین اشتباه آدم هستش!!
-------
سوالِ اینکه چرا ازدواج کنیم رو باید خودمون پاسخ بدیم : تضمینی هم نیست که پاسخ درست در بیاد.
در برهه های زمانی مختلف تکامل ذهن آدم باعث میشه نگرشش نسبت به همه چیز تغییر کنه، داشتن نگرش ثابت به هر موضوع امری خنده داره،مگر اینکه ذهن انسان رو ثابت فرض کنیم.علاقه انسان به
ثبات معموملا در عشق به ریاضیات و علوم طبیعی نمود پیدا میکنه که اگر ذهن قدرت تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از ثبات ریاضی رو نداشته باشه فشار ناشی از عدم ثبات اونو مثله ابن سینا و امثالهم میکنه.
--------
اینا نظر من بود . . .