مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
متولد ۷۱ از مازندران
رتبه ۴۶ ایتی_ایتی
مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
من هنرستانی بودم...کاردانی ۴۶ ، کارشناسی ۱۰ و ارشد ۴۶ شدم...فکر کنم ۴۶ عدد شانسم باشه
مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
به دلیل اینکه اکثرا در خانواده رشته های فنی بودن این علاقه در من ایجاد شد...از اول هم هنرستان کامپیوتر بودیم دیگه انتخاب خاصی نداشتیم
مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
کارشناسی شریعتی تهران
مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
من تقریبا همه دروس یکنواخت میخوندم به همه علاقه داشتم...ولی بعضی دروس خیلی بیشتر دوس داشتم دیگه در طول ترم هم میخوندم و بقیه شب امتحان
...مرجع هم چیز خاصی نخوندم دوران دانشجویی فکر کنم فقط نظریه زبان مرجع خوندم
به طور کلی دانشجوی خوبی بودم
مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
از دوران محصلی تو فکر ادامه تحصیل بودم و هستم
مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
همین گرایش میخواستم
مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
سال اولم بود...پارسال که دانشجو بودم میخواستم بخونم دوسه هفته خوندم بعد دیگه نخوندم
ازمایشی کنکور شرکت کردم ۳ هزار شدم
زبان ۴۶، مشترک ۱۹، تخصصی ۵۳ ، مدیریت ۶۶
معدل موثر ۱۸/۹۹
مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
دانشگاه تاثیر داره ولی ربط خاصی به کنکور نداره
یعنی از بدترین دانشگاه ایران هم باشید با تلاش و انتخاب درست منابع و اطلاعات کافی رتبه خیلی خوبی کسب میکنید
نحوه درس خوندن توی دانشگاه خیلی فرق داره ..دانشگاه ی چیزایی میدونستیم میشد درس پاس کرد
ولی کنکور رقابت باید روی دروس که میشه ازش امتیاز گرفت سرمایه گذاری کرد و دقیق و کامل خوند
مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
من تا ۸ مهر درگیر پروژه کارشناسی بودم ...تقریبا از مرداد و شهریور کم و بیش میخوندم ولی نمیشد دوتا کار با هم خوب پیش ببرم ...بعد دفاع جدی شروع کردم واسه ارشد..وقفه خاصی هم پیش نیومد ...
مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
بله من دروسی ک میدونستم رتبه شکن هستن خیلییی بیشتر میخوندم الان میگین مشترک چرا این درصد داری حتما!!!
مشترک هنوز هم میگم خوب بلدم
و لی طمع ک به دلم افتاد سر جلسه باعث شد نتونستم از بعضی تست های شک دار دل بکنم و منفی هام زیاد شد..شما نکنین اینکارو ..هرچی غلط کمتر بهتر
برای هر درس هم همه فصول کامل یاد میگرفتم اما روی فصول مهم تر بیشتر تاکید میکردم
من ساختمان و هوش و سیستم و مهندسی نرم و مدیریت خیلی خوندم
مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنامه ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
بله من کلا گسسته ضعیف بودم
و کلا ۴ فصل انتخاب کردم و خوندم و بقیه فصول خیلی خودجوش حذف کردم
..دروسی ک قوی تر بودم کمتر میخوندم بیشتر تست میزدم....بغیر گسسته هیچی حذف نکردم
مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
من با ازمون های ازمایشی پیش میرفتم..صدبار هم برنامه درسی عوض کردم
...بیشتر بر اساس فصل میخوندم ...هرجا حس میکردم مسلط نیستم از کتاب دیگه هم میخوندم
ی مدت با زمان میخوندم مثلا میگفتم باید امروز ۷ ساعت بخونم ...بعد ی مدت دیدم جواب نمیده گفتم خب پس روزی یک فصل از سه تا درس بخونم اینم ی مدت پیش میرفتم دوباره برنامه عوض میشد
اما توی اون بازه زمانی که تعیین میکردم برای درس دیگه همه چیزو از ذهنم خارج میکردم ..هرجا ذهنم میپرید ی خط روی چک نویس میکشیدم ...اگه خط ها زیاد میشد میفهمیدم اون روز تمرکزم خوب نبوده و فردا جبران میکردم
مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
وویس خیر
فیلم فقط هوش استاد رهنمون دیدم
گسسته : مقسمی و پوران...مقسمی یک دور خوندم ببینم چ خبر اصلا..بعد پوران خوندم ۴ فصل فقط
ساختمان و الگوریتم : مقسمی و پوران و ۶۰۰ قدسی و نارنجی پوران هم یکمی خوندم ، کتاب اصلیم پوران بود بعضی وقتها نگاهی هم ب مقسمی مینداختم ...۶۰۰ قدسی ۲ دور خوندم تست های سخت و بدقلق رد میکردم
مهندسی نرم : پارسه و مدرسان ، از پارسه میخوندم از مدرسان تست میزدم
شبکه : پارسه و مدرسان ، پارسه لایه فیزیکی نخوندم،مدرسان هم قثط لایه شبکه و انتقال خوندم، کلا این درس اذیتم کرد تا اخر باهم کنارنیومدیم
هوش مصنوعی : راهیان و پارسه ، از راهیان که اصلی بود میخوندم و پارسه کم و بیش نگاه مینداختم
پایگاه : پارسه و کمی مقسمی، پارسه کامل هست ی نگاهی هم به مقسمی داشتم، نارنجی پوران هم کم و بیش نکات جدید از داخلش پیدا میکردم تو ورقه مینوشتم واسه مرور
سیستم : پارسه حقیقت،فصول اولیه که توضیحی اینا بود زود رد میکرم چون خیلی مفصل گفتن...نکات مهم زوم میکردم بیشتر
مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
مدیریت رابینز
مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
جزوه محور
...خیلی کم به مرجع رجوع کردم...
مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبه یا عالی؟
زبانم خوب بود...ولی از کتاب زیرذره بین لغات با لایتنر حفظ میکردم و تست هاشو میزدم ..برای تخصصی هم پارسه داشتم که اوایل میخوندم اخرا دیگه نه...گرامر هم اصلا نخوندم و جواب ندادم
مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.
من چند تا درس که حس میکردم وقت گیر هستند و سرعت من توی ازمون ها میگیره جدا کردم و یک دور با تست، قبل ازمون ها خوندم...فکر کنم گسسته هوش الگوریتم و ۳ فصل اخر سیستم بودن...مدیریت هم که همیشه دستم بود
مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
تنها مطالعه میردم، گاهی اوقات اشکالی بود ازدوستان میپرسیدم یا تو مانشت سرچ میکردم...اوایل کتابخونه میرفتم بعد یک مدت اومدم خونه دوباره کتابخونه...همین لوپ تا اخر ادامه داشت
مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
معیارم تراز ازمون ها بود و جواب دادن به تست های اخر فصل و ساعت مطالعه روزانه ...دیگه ادم خودش میدونه داره کوتاهی میکنه یا نه داره خوب پیش میره
..من اخر هفته جمع میزدم ک میانگین روزی چقد خوندم ..باید ۶ ساعت میشد حتما
مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آیا با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
سعی میکردم ساعت مطالعه بالا ببرم که بعد یکی دوروز میگفتم خب چه کاریه گسسته کمتر میخونم
...همه چی سر گسسته تلافی میشد
مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
من از ابتدای کار ایتی میخواستم و دروس هم موازی پیش بردم
مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
بله برای هر داوطلب این حالت ها پیش میاد فقط شدت متفاوتی داره..من کلا خیلی اخرها نوسان داشتم
...نزدیک های عید دیگه تحلیل رفتم قشنگ
...ولی بیشتر از نصف روز یا یک روز طول نمیکشید ...میرفتم بازار خرید حالم خوب میشد
مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
هیچ کلاسی شرکت نکردم..نیاز خاصی هم نیست...ولی اگه کسی واقعاااااا حس میکنه نمیفهمه درس چی میگه و داره نابود میشه دیگه بره کلاس
مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
من مدرسان همه مراحل شرکت کردم
کیفیت سوالات اینا ک هیچی اصلا
فایده اش اینه که ادم متوجه میشه کجا ضعف داره و باید بیشتر وقت بزاره و مدیریت بحران و زمان سرجلسه یاد بگیره
اخرها که رتبه ام اصلا خوب نمیشد ۳۰ اینا میشدم و خیلی ناراحت میشدم بعد هربار تصمیم میگرفتم ازمون بعدی جبران کنم باااز دوباره ۳۰ اینا میشدم
اخرین ازمون هم نرفتم گفتم کنکور جبران میکنم
مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
من جمع بندی اصلیم از ازمون جامع دوم شروع شد ..به این صورت ک ی درس شروع میکردم دو روز وقت میزاشتم واسش کامل اول تست ها شو میزدم و بعد درسنامه ی نگاه سریع مینداختم ی ورقه هم کنار دستم بود هرجا یادم رفته بود یادداشت میکردم...بعد این یک دور کنکور های سال قبل جواب دادم ...دوباره یک دور دیگه که میشد ازمون جامع سوم جمع بندی کردم
مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
من حس میکردم خیلی بیشتر میتونستم اماده بشم ولی ادم کمال گرایی داره و طبیعت انسان هست...روز قبل ازمون هم اصلا استرس نداشتم...قبل ازمون حس خوبی داشتم وسط ازمون یکم بد گذشت اخرای ازمون دوباره وضعیت خوب شد..از جلسه هم ک اومدم بیرون فک نمیکردم زیر ۱۰۰ بشم اصلا
مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
بله ساختمان و نرم افزار و هوش و سیستم عامل حس میکردم خیلی اماده ام ...گسسته هم سپردم دست شانس
...بقیه دروس هم متوسط..ولی خب واسه هر شرایطی اماده بودم چون کنکور ادم غافلگیر میکنه
مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
اره اواسط جلسه ی لحظه حس کردم دارم کم میارم بعد یک مین چشمم بستم به مسیری ک طی کردم و چند ماه گذشته فکر کردم بعد گفتم نه نمیشه باید حل کنم ...دوباره با انرژی شروع کردم
مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
زبان ده تای اول جواب دادم بعد به ترتیب رفتم جلو تا اخر ...گسسته خیلی وقت نزاشتم دوسه تا حل کردم رد شدم ..بعد اخرا دوباره زبان جواب دادم ...ترتیب دفترچه خوب بود
مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
سعی میکردم هرجور شده راه حلی، ایده ای به ذهنم بیاد اگه جرقه ای میخورد چه بهتر اگه نه میرفتم سوال بعدی...کم و بیش میدونستم سوال تکراری هم داره کنکور ولی از سوالات جدید هم استقبال میکردم
مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
کاملاااا به معنای واقعی وقت کم اوردم نتونستم اونقدی ک بلدم رو ورقه بیارم ...ولی خب این هم ی قسمتی از کنکور هست رقابت فقط درسی نیست داوطلبین کنکور تو چند زمینه باهم رقابت میکنن
مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
نه اصلا جواب بیرون نیاوردم ..حتی با کلید اولیه هم چک نکردم
..هیچ تخمین هم از درصد هام نزدم ..
مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریزی برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
پایه تحصیلی: متوسط
دانشگاه کارشناسی: کم
برنامه ریزی برای کنکور: زیاد
کلاس کنکور: هیچ
کنکور آزمایشی : متوسط
شرایط سر کنکور: متوسط
شرایط مطالعه و زندگی : خیلی زیاد
مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
هدف هم عین آرزو نباید گفته بشه
مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
بستگی به شخصیت خود فرد داره
مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
مادرم
مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
همیشه ادم وقتی یک مسیری میره به اخرش که میرسه تازه میفهمه که باید چ کارایی انجام میداده و چه کارایی نه...دوباره همین دروس و منابع و مسیرمی رفتم فقط با ارامش و اعتماد به نفس بیشتر
مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟
به ترتیب تهران و امیرکبیر و علم و صنعت و مدرس و بهشتی انتخاب کردم..امسال چون همپوشانی زیاد هست شاید امیرکبیر بیارم که احتمالش خیلی کم بعد اون دیگه میرم علم و صنعت
مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
بزرگترین گناه ترس هست ..جسارت داشته باشید و برای جایگاهی که لیاقتش دارید بجنگید ...به حاشیه کشیده نشین هرچی متمرکز تر بهتر...درگیر انواع جزوه و وویس و ...نباشین مطمعنا همون مطالب توی کتاب شما هست...
مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟
جامع بود
مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
مانشت برای من مفید بود..ممنونم
