انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[elenaghasemi]

اتفاقا یکی از دلایلی که من تا حالا نرفتم سراغ کنکور تجربی این هست که طبق آیه ۲۶ سوره رعد:
خدا هر که را خواهد فراخ روزی و هر که را خواهد تنگ روزی می‌گرداند، و (این مردم کافر) به زندگانی و متاع دنیا دلشادند در صورتی که دنیا در قبال آخرت متاعی (موقت و ناقابل) بیش نیست.
میگم من حتی اگر برم پزشکی هم بخونم باز وضعیت همینه
خدا رو شکر که به کسی محتاج نیستیم. کم و زیادش هر طور باشه میگذره. فقط ایکاش یه تضمین وجود داشت که همیشه همینطور می مونیم تا اینقدر حرص پول رو نخوریم
[/quote]

حرفتون درسته، اما درکنار این ها خداوند به انسان عقل هم داده تا راه بهتر رو تشخیص بده و هر کسی مسیول کارهای خودشه و این آیه دلیل نمیشه که ما فکر نکنیم و تلاشی نکنیم.
اشتباه کردن، اشتباه نیست، در اشتباه ماندن اشتباه است.

[morteza]

(۲۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۴۵ ب.ظ)targol نوشته شده توسط:  اتفاقا یکی از دلایلی که من تا حالا نرفتم سراغ کنکور تجربی این هست که طبق آیه ۲۶ سوره رعد:
خدا هر که را خواهد فراخ روزی و هر که را خواهد تنگ روزی می‌گرداند، و (این مردم کافر) به زندگانی و متاع دنیا دلشادند در صورتی که دنیا در قبال آخرت متاعی (موقت و ناقابل) بیش نیست.

ببخشید ولی این به نظرم توجیه شما برای تنبلی کردنه ها!

[targol]

(۲۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۴۵ ب.ظ)morteza نوشته شده توسط:  ببخشید ولی این به نظرم توجیه شما برای تنبلی کردنه ها!

تنبلی کردن؟
من تو رشته خودم بعضی از ماه های کاریم از شنبه تا چهارشنبه از ۷:۳۰ صبح تا ۷:۳۰ شب باید برم سرکار . وقتی هم برمیگردم خونه دوباره یه جورایی درگیر کار فردام. پنج شنبه و جمعه هم یه جور دیگه ای درگیر کارم. من حتی فرصت کافی واسه استراحت کردن ندارم.پس تنبل نیستم

[morteza]

(۲۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۵۸ ب.ظ)targol نوشته شده توسط:  تنبلی کردن؟
من تو رشته خودم بعضی از ماه های کاریم از شنبه تا چهارشنبه از ۷:۳۰ صبح تا ۷:۳۰ شب باید برم سرکار . وقتی هم برمیگردم خونه دوباره یه جورایی درگیر کار فردام. پنج شنبه و جمعه هم یه جور دیگه ای درگیر کارم. من حتی فرصت کافی واسه استراحت کردن ندارم.پس تنبل نیستم

خدا صبرتون بده با این شرایط واقعا اونوقت درآمدتون چقدره؟ قطعا به اندازه یه پزشک عمومی تازه کار هم نمیرسه همین چیزای رشته ما ناراحت کننده است و به شدت نا امیدی میاره من خودم هم مدتی توی شرکت خصوصی کار میکردم و با همین ساعات کار و برنامه نویسی حقوقم از کارمند هم کمتر میشد.
اما اینکه به خاطر یک آیه نمیرید دنبال تجربی! به نظرتون توجیه خوبیه؟ منِ خواننده اینو قطعا پای توجیه و تنبلی میزارم اگر اینطور باشه منم کلی آیه میارم براتون راجب تغییر وضعت و تلاش بیشتر! به نظرم شما دلایل دیگه ای دارین یا اینکه اصولا با این ساعات کار اصلا نمیتونید درس بخونید.

[tabassomesayna]

او میدانست که هر انسانی ضعف و خلایی در روحش که میشود آن را با پول خرید.و نیز میدانست بخشی از ذهن انسان آنقدر محکم است که نمیتوان آن را خرید..
پدر پولدار باملایمت گفت: اکثر مردم یه قیمتی دارند..و قیمت اونها به دلیل داشتن احساسیِ که بهش میگن ترس و طمع.اول تر از بی پولی ما رو تشویق به کار کردن زیاد میکنه.بعدش زمانی که چکِ حقوقی مون رو دریافت کردیم حرص و طمع وادارمون میکنه یه جوری بتونیم درآمد بیشتری داشته باشیم تا همه ی نیازهای خودمون رو تامین کنیم.اینجاست که یه الگویی شکل میگیره..الگوی از خواب بیدار شدن ..سخت کوشی..پرداخت قبض ها..بیدار شدن..سرکار رفتن پرداخت قبض ها..آنها تا آخر عمرشون با دو نوع احساس زندگی میکنن..ترس و طمع.هرچی بیشتر پول در میارن تو چرخه زندگی شون هزینه بیشتری میکنن..دخل و خرجشون یکیه..این همون چیزیِ که من بهش میگم تلاش موش!
بخشی از کتاب پدرِ پولدار , پدر ِ بی پول!
پیشنهاد میشه بخونید.کتاب صوتیش هم تو نت هست.

[morteza]

(۲۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۴۲ ب.ظ)tabassomesayna نوشته شده توسط:  او میدانست که هر انسانی ضعف و خلایی در روحش که میشود آن را با پول خرید.و نیز میدانست بخشی از ذهن انسان آنقدر محکم است که نمیتوان آن را خرید..
پدر پولدار باملایمت گفت: اکثر مردم یه قیمتی دارند..و قیمت اونها به دلیل داشتن احساسیِ که بهش میگن ترس و طمع.اول تر از بی پولی ما رو تشویق به کار کردن زیاد میکنه.بعدش زمانی که چکِ حقوقی مون رو دریافت کردیم حرص و طمع وادارمون میکنه یه جوری بتونیم درآمد بیشتری داشته باشیم تا همه ی نیازهای خودمون رو تامین کنیم.اینجاست که یه الگویی شکل میگیره..الگوی از خواب بیدار شدن ..سخت کوشی..پرداخت قبض ها..بیدار شدن..سرکار رفتن پرداخت قبض ها..آنها تا آخر عمرشون با دو نوع احساس زندگی میکنن..ترس و طمع.هرچی بیشتر پول در میارن تو چرخه زندگی شون هزینه بیشتری میکنن..دخل و خرجشون یکیه..این همون چیزیِ که من بهش میگم تلاش موش!
بخشی از کتاب پدرِ پولدار , پدر ِ بی پول!
پیشنهاد میشه بخونید.کتاب صوتیش هم تو نت هست.

من اینو خوندم ولی ربطشو به سوال این پست نفهمیدم اگر ربط داشت اصن!

[tabassomesayna]

(۲۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۵ ب.ظ)morteza نوشته شده توسط:  من اینو خوندم ولی ربطشو به سوال این پست نفهمیدم اگر ربط داشت اصن!

ریشه ی بحث شما در این تاپیک رسیدن به پولِ! غیر از اینه؟! این کتاب هم در همین راستا مفیدِ.و البته عمیق تر از این بخشیِ که گذاشتم.

[morteza]

(۲۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۱۶ ب.ظ)tabassomesayna نوشته شده توسط:  ریشه ی بحث شما در این تاپیک رسیدن به پولِ! غیر از اینه؟! این کتاب هم در همین راستا مفیدِ.و البته عمیق تر از این بخشیِ که گذاشتم.

بله این کتاب بیشتر درباره تجارب فردی هست که بر خلاف توصیه های پدر بی پولش مبنی بر تحصیل و زندگی روتین به توصیه های پدر پولدارش مبنی بر ساختن پول از پول! توجه میکنه و البته موفق هم میشه کتاب خوبیه در کل ولی با ادامه تحصیل مخالفه اما به نظرم اگر نویسنده در ایران بود حتما کنکور دوباره تجربی رو هم به عنوان یکی دیگه از راه های پولدار شدن توصیه میکرد!

[EhsanChess]

میون کلامتون باید عرض کنم حقیقتی که در رشته ما وجود داره اینه که شغل های تخصصی کامپیوتر (علاوه بر اونایی که پارتی دارن که حسابشون جداست) بیشتر شبیه به شغل دوم باید دیده بشه. خب بدون شک یه برنامه نویس حرفه ایی باید چند سال وقت خودش بزنه که حالا ممکنه مجبور هم باشه بدون شغل باشه تا یه درآمد ۲میلیونی داشته باشه. که این کار هم منطقی نمیتونه باشه.
مگر اینکه شخص، هدفش اپلای کردن باشه که حتی انتخاب گرایش هایی که در ایران هیچ درآمدی ندارن و اونور آب داره میتونه از زیر گروه های پزشکی بهتر هم بشه واسش.
در حال حاضر و قبلا هم که من دیدم بعضی افراد بر اساس وجود پارتی و درآمد انتخاب رشته کردن نه علاقه. بخصوص پرستاری که شما توجه کرده باشین این افراد بخاطر پولش کار میکنن و فکر نمیکنم از سر علاقه یا دلسوزی برای بیمار دیده بشه.
و بنظر من تخصص های نرم افزار تا مقطع کارشناسی هم در این کشور کافیه.

[A L I]

(۲۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۰۲ ب.ظ)EhsanChess نوشته شده توسط:  مگر اینکه شخص، هدفش اپلای کردن باشه که حتی انتخاب گرایش هایی که در ایران هیچ درآمدی ندارن و اونور آب داره میتونه از زیر گروه های پزشکی بهتر هم بشه واسش.

مثلا" چه گرایشهایی و کجا؟؟؟
بهتره واقع بین باشیم و هر جا را نسبت به متوسط درامد همونجا بسنجیم. نه اینکه حقوق انور آب را با اینجا.
اطلاعاتی که از دوستان اونوری وجود داره اینه که :
اروپا بحثش مفصله و شرایطش عجیبه . در امریکا بین رشته های مهندسی پردرامدترین مهندسین مهندسین نفت هستند. در رده های بعدی شیمی و الکترونیک و .....و کامپیوتر تقریبا" رده آخره.
بهترین حقوق به مهندسین کامپیوتر در شرکتهای بزرگ داده میشه . یعنی کوچکها در حد درامد گذران زندگی میدن. متوسط درامد (متوسط درآمد شاغلین)در امریکا حدود سالیانه ۵۰,۰۰۰ دلاره. ممکنه یکی بگه به پول ما میشه ۱۵۰ میلیون تومان که این یه قیاس ساده لوحانه است.
بذارید از گوگل بگیم بعنوان یه شرکت کامپیوتری بزرگ. اگه بتونید کارآموز بشید تو گوگل که شرایطش هم آسون نیست سالیانه ۷۰ تا ۹۰ هزار دلار میگیرید.(یعنی حدود ۵۰ درصد بالای درامد متوسط) بالاترین رده حقوقی در گوگل مربوط به مهندسین تحقیق و توسعه است که سالیانه حدود ۱۳۰ هزار دلار میگیرن. ولی رسیدن به چنین جایگاهی تقریبا" ۱ در درصد هم شانس برایش نیست. مهندسین فروش هم درآمدی حوالی صد تا صد و ده هزار دلار در سال دارند.


درآمد پزشکان بسیار متفاوته. بسته باینکه پزشک استاد دانشگاه باشه یا نباشه یا دوره هایی که دیده (یعنی بعد پزشکی۹ متفاوته.
ضمنا" با پزشکی هم میتونید برید امریکا ادامه تحصیل بدین.
مدارک پزشکی ایران معمولا" در امریکا تایید میشه بخصوص دانشگاههای تهران و شهید بهشتی که کاملا" میشناسن. تا جایی که من میدونم به دو شکل ممکنه ادامه تحصیل پزشکی در امریکا. یکی گرفتن پذیرش هست. که شانس اخذ پذیرش از دانشگاههای خوب کمه.
دومی شرکت در امتحان تخصصی هست که واسه خارجیها برگزار میشه . در ایران برگزار نمیشه ولی در ترکیه میرن امتحان میدن.
آزاد کردن مدرک پزشکی و رفتن خارج بمراتب سخت تر از ازاد کردن مدارک مهندسی یا ارشده چون تعهد خدمت برای همه پزشکان در جایی که وزارت بهداشت تعیین میکنه اجباریه و حدود دو سال هست.

---

بیشتر اپلای ها واسه تغییر شرایط محل زندگی است. یعنی خیلی از ماها خسته شدیم از اینجا. حالا یا شغلی نیست یا از بی ثباتی و ... خسته شده ایم.
اینجا امنیت شغلی و درآمد توازنی ندارن.
اینجا کارمندی که واسه آقایون درآمدی برای تشکیل زندگی نداره . برای خانمها خوبه .بعضی کارمندیه شاید مزایا داره. مثلا" کارمند بانک یا بیمه و امثال اینا با شرایط و وامی که بهش میدن زود صاحب خانه میشه. ولی باید بتونی از گذرگاهش رد بشی و البته بتونی شغلت را تحمل کنی.
کار در شرکتهای خصوصی اینجا هم امنیتش پایینه. هر روز ممکنه شرکته بره رو هوا. مثلا" رئیس شرکت یه دفعه مثل بابک خان بشه.
یا رقیب پارتی دار پیدا کنه و ....

اونطرف درآمد یکی از چند پارامتر هست. یعنی شاید زندگی معمولی برای شخص پیش بیاد ولی حداقلش شرایطش خوبه.
تو اروپا اگه کسی شغلش را ازدست بدهد بدون برو برگرد تا ۱۸ ماه بهش حقوق میدن.
تو امریکا را نمیدونم. ولی در هرشکل مثل اینجا اینقدر شیر تو شیر نیست.
خلاصه اینجور نیست که بریم اونور میلیاردر بشیم یا همه زندگیشون متحول بشه ممکنه دو برابر باید کار کنی ولی متوسط درامد با امنیت بیشتر و ثبات پیدا میشه. با اپلای هم فرصت جاافتادن هست.

[golsa20]

راستش من بیشتر به خاطر علاقه ای که پزشکی دارم تو سرم افتاده که دوباره کنکور بدم ، یعنی زیاد به خاطر در آمدش و اینا نیست ،البته خیلی دوست دارم که سطح زندگی ام در حد یک پزشک باشه ، ولی راستش بیشتر از سر علاقه است.
حالا به نظرتون اگر یک نفر به خاطر مسیر سخت و دشواری که پزشکی داره بیاد و به جای پزشکی بره دنبال روان شناسی ،مسیر رو اشتباه رفته ؟؟؟ راستش چون توی هر دوش (پزشکی و روان شناسی ) یه جورایی داری به مردم کمک می کنی.البته به روان شناسی هم علاقه دارم ولی بیشتر به خاطر این که دوباره کنور تجربی دادن سخته و شرکت کنندگانش خیلی زیادن به سرم زد به جای پزشکی برم ارشد و دکتری روان شناسی بخونم . نظرتون چیه؟؟؟؟

[khayyam]

(۲۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۴۲ ب.ظ)golsa20 نوشته شده توسط:  راستش من بیشتر به خاطر علاقه ای که پزشکی دارم تو سرم افتاده که دوباره کنکور بدم ، یعنی زیاد به خاطر در آمدش و اینا نیست ،البته خیلی دوست دارم که سطح زندگی ام در حد یک پزشک باشه ، ولی راستش بیشتر از سر علاقه است.
حالا به نظرتون اگر یک نفر به خاطر مسیر سخت و دشواری که پزشکی داره بیاد و به جای پزشکی بره دنبال روان شناسی ،مسیر رو اشتباه رفته ؟؟؟ راستش چون توی هر دوش (پزشکی و روان شناسی ) یه جورایی داری به مردم کمک می کنی.البته به روان شناسی هم علاقه دارم ولی بیشتر به خاطر این که دوباره کنور تجربی دادن سخته و شرکت کنندگانش خیلی زیادن به سرم زد به جای پزشکی برم ارشد و دکتری روان شناسی بخونم . نظرتون چیه؟؟؟؟

به هر چی علاقه داری برو سمتش خوب قاعدتا ادامه دادن ارشد بهتره تا اینکه چهار سال برگردی عقب

[marjan sadat]

(۲۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۴۲ ب.ظ)golsa20 نوشته شده توسط:  راستش من بیشتر به خاطر علاقه ای که پزشکی دارم تو سرم افتاده که دوباره کنکور بدم ، یعنی زیاد به خاطر در آمدش و اینا نیست ،البته خیلی دوست دارم که سطح زندگی ام در حد یک پزشک باشه ، ولی راستش بیشتر از سر علاقه است.
حالا به نظرتون اگر یک نفر به خاطر مسیر سخت و دشواری که پزشکی داره بیاد و به جای پزشکی بره دنبال روان شناسی ،مسیر رو اشتباه رفته ؟؟؟ راستش چون توی هر دوش (پزشکی و روان شناسی ) یه جورایی داری به مردم کمک می کنی.البته به روان شناسی هم علاقه دارم ولی بیشتر به خاطر این که دوباره کنور تجربی دادن سخته و شرکت کنندگانش خیلی زیادن به سرم زد به جای پزشکی برم ارشد و دکتری روان شناسی بخونم . نظرتون چیه؟؟؟؟

همه میگن به علاقت فکر کن و مطمئن باش قبول می شی ولی واقعیتی که وجود داره اینه که هر کس بهتر از دیگران به حال خودش واقفه، اینم حکایت شماست اگه واقعا حس میکنی میتونی، یه بسم الله بگو و تاخیر ننداز توش، به اینم کاری نداشته باش که شرکت کنندگانش زیادن. مهم اینه که فعل خواستنو صرف کنی منم آرزوی موفقیت واست میکنم

[golsa20]

(۲۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۰۳ ب.ظ)marjan sadat نوشته شده توسط:  

(23 مرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۴۲ ب.ظ)golsa20 نوشته شده توسط:  راستش من بیشتر به خاطر علاقه ای که پزشکی دارم تو سرم افتاده که دوباره کنکور بدم ، یعنی زیاد به خاطر در آمدش و اینا نیست ،البته خیلی دوست دارم که سطح زندگی ام در حد یک پزشک باشه ، ولی راستش بیشتر از سر علاقه است.
حالا به نظرتون اگر یک نفر به خاطر مسیر سخت و دشواری که پزشکی داره بیاد و به جای پزشکی بره دنبال روان شناسی ،مسیر رو اشتباه رفته ؟؟؟ راستش چون توی هر دوش (پزشکی و روان شناسی ) یه جورایی داری به مردم کمک می کنی.البته به روان شناسی هم علاقه دارم ولی بیشتر به خاطر این که دوباره کنور تجربی دادن سخته و شرکت کنندگانش خیلی زیادن به سرم زد به جای پزشکی برم ارشد و دکتری روان شناسی بخونم . نظرتون چیه؟؟؟؟

همه میگن به علاقت فکر کن و مطمئن باش قبول می شی ولی واقعیتی که وجود داره اینه که هر کس بهتر از دیگران به حال خودش واقفه، اینم حکایت شماست اگه واقعا حس میکنی میتونی، یه بسم الله بگو و تاخیر ننداز توش، به اینم کاری نداشته باش که شرکت کنندگانش زیادن. مهم اینه که فعل خواستنو صرف کنی منم آرزوی موفقیت واست میکنم

راستش خانوادم مخالفن و اصلا ازم حمایت نمی کنن تو این قضیه ، الان که ۲۵ سالم شده و خیلی اوضاع فرق کرده یادمه ساله ۹۱ می خواستم دوباره کنکور تجربی بدم و حتی با مشاورم صحبت کردم بهم گفتن باید از دانشکاه مر خصی بگیری و یه سال بخونی ،اون موقع که خیلی جوون تر بودم خیلی برای رسیدن به پزشکی شوق داشتم ، باهام مخالفت کردند . الان همش می گم کاش همون موقع شرکت کرده بودم.ولی چی کار کنم تو شرایط بدی هستم اگر شرکت کنم و قبول نشم همین جوری فقط از زندگی عقب می افتم ..........

---

به نظرتون میشه با کار برای کنکور هم خوند ، راستش الان دقدقه ام پیدا کردنه کاره، اگر کار داشتم بعد از ظهرا می خوندم خیلی خوب میشد.

[RASPINA]

(۲۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۲۲ ب.ظ)golsa20 نوشته شده توسط:  راستش خانوادم مخالفن و اصلا ازم حمایت نمی کنن تو این قضیه ، الان که ۲۵ سالم شده و خیلی اوضاع فرق کرده یادمه ساله ۹۱ می خواستم دوباره کنکور تجربی بدم و حتی با مشاورم صحبت کردم بهم گفتن باید از دانشکاه مر خصی بگیری و یه سال بخونی ،اون موقع که خیلی جوون تر بودم خیلی برای رسیدن به پزشکی شوق داشتم ، باهام مخالفت کردند . الان همش می گم کاش همون موقع شرکت کرده بودم.ولی چی کار کنم تو شرایط بدی هستم اگر شرکت کنم و قبول نشم همین جوری فقط از زندگی عقب می افتم ..........
به نظرتون میشه با کار برای کنکور هم خوند ، راستش الان دقدقه ام پیدا کردنه کاره، اگر کار داشتم بعد از ظهرا می خوندم خیلی خوب میشد.

دیگه تو ۲۵ سالگی نباید نیاز به حمایت خانواده داشته باشی
تو شروع کن فعلا صبح تا ظهر دنبال کار برو یا دنبال یه تخصص باش
بعداز ظهرا هم بخون
فک کن الان ۱۰ سال دیگه است تصمیمی بگیر که بعدا شرمنده خودت نشی
خلاصه وقت را هدر نده
مثلا شما یه کتاب زیست بگیری دستت بخونی خانواده چ کار میکنن ...نمی کشنت فوقش یه هفته یا یه ماه تحویلت نمیگیرن بعد که فهمیدن واقعا تصمیمت را گرفتی اوناهم مجبورن به تصمیمت احترام بذارن