۰
subtitle
به جای n می ذاریم 3k
اونوقت معادله به فرم زیر در میاد
T(3k)=4T(√3k3)log23k=4T(3k2−1)k2log23
G(k)=4G(k2−1)k2
برای راحتی حل این معادله هم فکر کنم باید اون -۱ را بی خیال شد چون به هر حال هر بار k تقسیم بر دو می شود و بعد منهای یک می شود پس به هر حال چون بر ۲ تقسیم می شود مرتبه را خیلی کم و لگاریتمی می کند و اون منهای یک تاثیر چندانی ندارد و اگر معادله را به صورت زیر در نظر بگیریم:
G(k)<4G(k2)k2
مرتبه ی G کمتر از k2logk
بنابراین مرتبه ی f کمتر از log2n∗loglogn خواهد بود
اما یه احتمال دیگه هم هست این که بگیم اگر معادله ی G به صورت
G(k)=4G(k2)K2 می بود اونوقت از مرتبه ی k2logk می شد چون از قضیه مستز مزتبه ی اون بازگشت کسری با k2 برابر می شد پس باید تو یه لگاریتم ضرب می کردیم
ما این جا معادله ی g اون بازگشت کسری ش کمتره پس مرتبه ی بازگشت کسری آن از k2 کمتر است پس نیازی به ضرب کردن تو لگاریتم نداره پس از مرتبه k2 است
به نظر من بهترین جواب اینه که بگیم log2n<=T(n)<log2n∗loglogn
اونوقت معادله به فرم زیر در میاد
T(3k)=4T(√3k3)log23k=4T(3k2−1)k2log23
G(k)=4G(k2−1)k2
برای راحتی حل این معادله هم فکر کنم باید اون -۱ را بی خیال شد چون به هر حال هر بار k تقسیم بر دو می شود و بعد منهای یک می شود پس به هر حال چون بر ۲ تقسیم می شود مرتبه را خیلی کم و لگاریتمی می کند و اون منهای یک تاثیر چندانی ندارد و اگر معادله را به صورت زیر در نظر بگیریم:
G(k)<4G(k2)k2
مرتبه ی G کمتر از k2logk
بنابراین مرتبه ی f کمتر از log2n∗loglogn خواهد بود
اما یه احتمال دیگه هم هست این که بگیم اگر معادله ی G به صورت
G(k)=4G(k2)K2 می بود اونوقت از مرتبه ی k2logk می شد چون از قضیه مستز مزتبه ی اون بازگشت کسری با k2 برابر می شد پس باید تو یه لگاریتم ضرب می کردیم
ما این جا معادله ی g اون بازگشت کسری ش کمتره پس مرتبه ی بازگشت کسری آن از k2 کمتر است پس نیازی به ضرب کردن تو لگاریتم نداره پس از مرتبه k2 است
به نظر من بهترین جواب اینه که بگیم log2n<=T(n)<log2n∗loglogn