تالار گفتمان مانشت

نسخه‌ی کامل: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(16 شهریور 1395 10:14 ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: [ -> ]البته نه اینکه کلاً نظری نداشته باشم.
نه. منظورم این نیست.
منظورم اینه که مدتیه که از زاویه‌هائی مغایر با زاویهٔ دید اصلی خودم به مسائل نگاه می‌کنم. مقایسه می‌کنم. گاهی حتی از دید منتقدانه به نظرات قبلی خودم در مورد مسائل مختلف نگاه می‌کنم. می‌بینم همه چیز اونطوری نبوده که من فکر می‌کردم.
در مورد خیلی مسائل هنوز نمیتونم دید قطعی و یا حتی ۶۰ درصد قطعی داشته باشم. ذهنم پنجاه پنجاه به مسائل نگاه می‌کنه.
خودم هم نمی‌دونم چرا به این حال رسیدم.
اما خواه یا ناخواه در شرایطی هستم که هیچ چیز برام قطعیت نداره. حتی به طور نسبی.
برای همین نمیتونم نظری بدم و بهش اعتقاد کامل داشته باشم و پاش بمونم.
نهایتاً ترجیح می‌دم سکوت کنم، بشنوم، فکر کنم.

فراتر از موضوع مورد بحث، منم مدت‌هاست که هیچ چیز برام قطعیت نداره. ببخشید خارج از بحث بود ولی گفتم درددلم رو بگم.
(21 شهریور 1395 12:24 ب.ظ)khalilparvar نوشته شده توسط: [ -> ]دارم داداشمو زنش میدم...
چقدر خوشگله این دسته گل AngelHeartSmile
انشاالله به سلامتی. مبارک باشه. Smile
آیا ازدواج با پسر که دو ماه بزرگتره فقط ،کاره درستی است؟
پسر 23ساله!دانشجوی ترم آخر!سربازی نرفته!
فقط زبووون چرب داره ماشالا...............................
(27 شهریور 1395 10:51 ب.ظ)kimya_r نوشته شده توسط: [ -> ]آیا ازدواج با پسر که دو ماه بزرگتره فقط ،کاره درستی است؟
پسر ۲۳ساله!دانشجوی ترم آخر!سربازی نرفته!
فقط زبووون چرب داره ماشالا...............................

من شخصا سن خیلی شاخص کمرنگیه برام چه کوچکتر بودن چه خیلی بزرگتر بودن
همسن بودن به نظرم خوبه ولی سربازی نرفتن یه کم سخت می شه برات
اگه با ادمی با این شرایط ازدواج کنی مسلما باید ادم صبوری باشه و طرف مقابلت قدرشناس
ولی به نظرم خوبه ادما باهم زندگیشون بسازن اینجوری همو بیشتر دوس دارن
(27 شهریور 1395 10:51 ب.ظ)kimya_r نوشته شده توسط: [ -> ]آیا ازدواج با پسر که دو ماه بزرگتره فقط ،کاره درستی است؟
پسر ۲۳ساله!دانشجوی ترم آخر!سربازی نرفته!
فقط زبووون چرب داره ماشالا...............................
فک میکنم که پسر (و همینطور دختر) تا یه سنی به پختگی نمیتونه برسه و نمیتونه مسئولیت زندگی رو قبول کنه. سنش کم باشه به نظرم نمیشه خیلی اعتماد کرد.
از طرفی به خاطر دلایل زیادی که خانوم ها زودتر از آقایون معمولا شکسته میشن مثلا یکیش شاید به خاطر مادر شدن، بهتره سن شوهر بیشتر باشه.
البته خب استثنا وجود داره مثلا ما توی فامیلمون داریم که خانومه چند ماه بزرگتر هست و خیلی دیر هم ازدواج کردن. شاید حدود 30 سالگی اما ظاهرا زندگی خیلی خوبی دارن.
(27 شهریور 1395 10:51 ب.ظ)kimya_r نوشته شده توسط: [ -> ]آیا ازدواج با پسر که دو ماه بزرگتره فقط ،کاره درستی است؟
پسر ۲۳ساله!دانشجوی ترم آخر!سربازی نرفته!
فقط زبووون چرب داره ماشالا...............................

به نظرم درست نیست پسری که سربازی نرفته و کار هم نداره نمی تونه زندگی مجردی خودشو بچرخونه چه برسه به تشکیل خانواده مگر اینکه خانوادش ساپورتش کنن

بهتر است ازدواج ها با فکر و منطق صورت بگیرد نه با احساسات !


بیشتر دقت کنید
(28 شهریور 1395 12:29 ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: [ -> ]به نظرم درست نیست پسری که سربازی نرفته و کار هم نداره نمی تونه زندگی مجردی خودشو بچرخونه چه برسه به تشکیل خانواده مگر اینکه خانوادش ساپورتش کنن

بهتر است ازدواج ها با فکر و منطق صورت بگیرد نه با احساسات !

بیشتر دقت کنید
بعضی وقتا احساس اینقدر عمیقه که نمیشه کاریش کرد. یعنی ممکنه پسره سربازی هم بره، کار هم پیدا کنه، ولی دیگه مثل اون دختر رو که قبلا دوسش داشته رو نتونه پیدا کنه. و این خیلی سخته.
میتونن فعلا یه عقد ساده انجام بدن و با هم باشن، تا بعد از 2 - 3 سال که آقا پسر سربازیشو بره و کارشو شروع کنه.

اما در حالت کلی درست میگی.
تو آشناهامون دختر و پسر با این شرایط عقد کردن بعد از یک سال ، دختر خانوم خسته شد و طلاقش رو گرفت تا یک انتخاب بهتری انجام بده .
به نظر من احساسات شاید توی دوستی جواب بده ولی توی ازدواج تعقل ارجحیت داره

reticent

من خودم نظری ندارم اما مربی شنام که این هفته هم عروسیشه، دو سال بود که عقد کرده بود، همسرش هم سرباز بود. خیلی از سختی‌هاش گله می‌کرد. خیلی. انقدر سختی کشیده بود که به من می‌گفت اصلاً ازدواج نکن.
(27 شهریور 1395 11:44 ب.ظ)ستاره ی صبح نوشته شده توسط: [ -> ]من شخصا سن خیلی شاخص کمرنگیه برام چه کوچکتر بودن چه خیلی بزرگتر بودن
همسن بودن به نظرم خوبه ولی سربازی نرفتن یه کم سخت می شه برات
اگه با ادمی با این شرایط ازدواج کنی مسلما باید ادم صبوری باشه و طرف مقابلت قدرشناس
ولی به نظرم خوبه ادما باهم زندگیشون بسازن اینجوری همو بیشتر دوس دارن

به این دلیل سنش رو مطرح کردم که به نظرم ممکنه یه وقت هوس باشه و از سرش بره.اینم بگم که حدود 4سالِ که روی این تصمیم اصرار داره(ظاهرا) و صفت فرصت طلبیش که میترسم بعد از تحمل سختی ها وقتی به یه جایی رسید منو به کسی که منفعت بیشتری براش داره بفروشه!

(28 شهریور 1395 11:19 ق.ظ)kamaladdin نوشته شده توسط: [ -> ]تو آشناهامون دختر و پسر با این شرایط عقد کردن بعد از یک سال ، دختر خانوم خسته شد و طلاقش رو گرفت تا یک انتخاب بهتری انجام بده .
به نظر من احساسات شاید توی دوستی جواب بده ولی توی ازدواج تعقل ارجحیت داره

من به خودم مطمئنم و پشتشو خالی نمیکنم ولی درمورد اون شک دارم.

(28 شهریور 1395 12:29 ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: [ -> ]به نظرم درست نیست پسری که سربازی نرفته و کار هم نداره نمی تونه زندگی مجردی خودشو بچرخونه چه برسه به تشکیل خانواده مگر اینکه خانوادش ساپورتش کنن

بهتر است ازدواج ها با فکر و منطق صورت بگیرد نه با احساسات !
بیشتر دقت کنید

الان کارش بازاریابی و میدونم که خانواده هم ساپورتش نمیکنن و وقتی بره سربازی احتمالا دیگه این کارشو از دست میده

(28 شهریور 1395 07:49 ق.ظ)Amir V نوشته شده توسط: [ -> ]بعضی وقتا احساس اینقدر عمیقه که نمیشه کاریش کرد. یعنی ممکنه پسره سربازی هم بره، کار هم پیدا کنه، ولی دیگه مثل اون دختر رو که قبلا دوسش داشته رو نتونه پیدا کنه. و این خیلی سخته.
میتونن فعلا یه عقد ساده انجام بدن و با هم باشن، تا بعد از ۲ - ۳ سال که آقا پسر سربازیشو بره و کارشو شروع کنه.

اما در حالت کلی درست میگی.

فکر نمیکنم آدم احساساتی باشه .اینطور که شناختم جایی نمیره که ضرر کنه و سیاست مداره ،فقط میترسم که بعد بخاطر موقعیت بهتر زیر همه چی بزنه.

(27 شهریور 1395 11:56 ب.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط: [ -> ]فک میکنم که پسر (و همینطور دختر) تا یه سنی به پختگی نمیتونه برسه و نمیتونه مسئولیت زندگی رو قبول کنه. سنش کم باشه به نظرم نمیشه خیلی اعتماد کرد.
از طرفی به خاطر دلایل زیادی که خانوم ها زودتر از آقایون معمولا شکسته میشن مثلا یکیش شاید به خاطر مادر شدن، بهتره سن شوهر بیشتر باشه.
البته خب استثنا وجود داره مثلا ما توی فامیلمون داریم که خانومه چند ماه بزرگتر هست و خیلی دیر هم ازدواج کردن. شاید حدود ۳۰ سالگی اما ظاهرا زندگی خیلی خوبی دارن.

آره منم بخاطر سنش نمیدونم باید حرفشو جدی بگیرم یا نه
از کجا می گی فرصت طلبه؟چیزی ازش دیدی؟
ببین اینکه من می گم دوس دارم با اون باهم زندگیمونو بسازیم و سختایشو تحمل کنم به این خاطر که فک کردم این ادم خیلی شما رو دوس داره که توی این سن با این وضعیت کار و سربازی نرفتن اومده خواستگاری شما که یه وقت شما رو از دس نده
من دوستم 21 سالش بود و خواستگارش 20 سالش الان یه 5 سالی هس ازدواج کردن یکسال بیشتر عقد نبودن دوستم یه مدتی خودش کار می کرد و خرج زندگی باهاش بود یه بخشی از دوران سربازی شوهرش و واقعا سخت گذشت بهش ولی خوب همو خیلی دوس داشتن و الانم یه پسر دارن واقعیت اینکه کلا پسر تا قبل سی سالگی قیافه شون از سنشون کمتر می زنه و زنها بخاطر مو رنگ کردن و اینا تا قبل سی سالگی بیشتر می زنن در مورد دوست من و شوهرشم همینطوره فک کنم اون دوتا از احساس طرف مقابلشون مطمئن بودن
نمی دونم ولی چطور می شه مطمئن شد شاید اقایون بهتر بتونن کمک کنن تو این مورد
احساس میکنم توی اوایل 20سالگی میشه دل را به دریا زد و کاری کرد
وگرنه سن که بالای 30 بره آدم توی ازدواج خیلی محتاط میشه حتی ترسو
این پسری که بدون کار و سربازی میره خواستگاری دختری که دوستش داره کار درست تری میکنه تا کسی که سنش بالا بره و محتاط تر بشه حتی اونموقع شاید از عشقش هم بگذره
ازدواج برای کسانی که می خوان پیشرفت کنن سخت شده کسانی که زیاد درس نمی خونن و در حد همون دیپلم و پایین تر با درس خداحافظی می کنند کارشون خیلی راحته خوب از همون ابتدا می رن وارد یه شغل آزادی میشن و همین شخص قائدتا تا سن 25 اینا به اندازه کافی پول هم داره و راحت می تونه بره ازدواج کنه اما در مقابل فرض بر این بذاریم یکی می ره دانشگاه درس می خونه بعدش حالا سربازی هم می ره الانم که ماشالله وضعیت کار اصلا اوکی نیست تو جامعه یعنی به اندازه دانشجوها دانشگاه داریم و همه هم فارق التحصیل و مهندس و البته با بهره وری بسیار پایین خب این جوان باید چیکار کنه ؟ حالا یکی هم علاقه داره تو زمینه تخصصی ( برنامه نویسی - شبکه ) کار کنه باید از همه چی بزنه و اصولا بره تهران ! حالا فرض کنیم اومد تهران باید یه روزنامه برداره ( همشهری ) و آگهی های استخدامی رو بخونه و رزومه بفرسته تو اکثر آگهی ها هم زده چند سال سابقه کار باید داشته باشی بعد جالبه می ری تو شرکت باید همه چی دان باشی و نهایت یه تومان بهت حقوق می دن البته باید در نظر بگیری باید خونه بگیری تهران و خودت نهار - شام همه کار انجام بدی تازه باید بچه خوبی هم باشی خلاف نکنی - روابط نامشروح انجام ندی و ....

تازه هیچ ساپورتی هم از طرف خانواده نشی

این فقط یه واقعیتی است که ممکنه برای بعضی ها صدق کنه .
(29 شهریور 1395 11:21 ق.ظ)zhid نوشته شده توسط: [ -> ]احساس میکنم توی اوایل ۲۰سالگی میشه دل را به دریا زد و کاری کرد
وگرنه سن که بالای ۳۰ بره آدم توی ازدواج خیلی محتاط میشه حتی ترسو
این پسری که بدون کار و سربازی میره خواستگاری دختری که دوستش داره کار درست تری میکنه تا کسی که سنش بالا بره و محتاط تر بشه حتی اونموقع شاید از عشقش هم بگذره
(29 شهریور 1395 01:34 ق.ظ)ستاره ی صبح نوشته شده توسط: [ -> ]از کجا می گی فرصت طلبه؟چیزی ازش دیدی؟
ببین اینکه من می گم دوس دارم با اون باهم زندگیمونو بسازیم و سختایشو تحمل کنم به این خاطر که فک کردم این ادم خیلی شما رو دوس داره که توی این سن با این وضعیت کار و سربازی نرفتن اومده خواستگاری شما که یه وقت شما رو از دس نده
من دوستم ۲۱ سالش بود و خواستگارش ۲۰ سالش الان یه ۵ سالی هس ازدواج کردن یکسال بیشتر عقد نبودن دوستم یه مدتی خودش کار می کرد و خرج زندگی باهاش بود یه بخشی از دوران سربازی شوهرش و واقعا سخت گذشت بهش ولی خوب همو خیلی دوس داشتن و الانم یه پسر دارن واقعیت اینکه کلا پسر تا قبل سی سالگی قیافه شون از سنشون کمتر می زنه و زنها بخاطر مو رنگ کردن و اینا تا قبل سی سالگی بیشتر می زنن در مورد دوست من و شوهرشم همینطوره فک کنم اون دوتا از احساس طرف مقابلشون مطمئن بودن
نمی دونم ولی چطور می شه مطمئن شد شاید اقایون بهتر بتونن کمک کنن تو این مورد

آخه پسرعموم 21سالگی اومد خواستگاری خواهرم و همه گفتن ایول چقدر پسر باجربزه ای هست که اومده ولی فقط 2هفته بعد از عقد زد زیرش و گفت من نمیتونم
مهر طلاق خورد رو پیشونی خواهرم و اونی که هفته ای یه خواستگار داشت الان نشسته گوشه خونه
واسه همین میترسم

فرصت طلب که چیزی ازش ندیدم ولی خب حس میکنم جایی میره که منفعت بیشتری واسش داشته باشه.راستش از اینکه آدم متعهد و مسئولی نباشه میترسم چون شناخت کافی ازش ندارم.
حالا با اجازه خانواده میخوام ببرمش بیرون ببینیم رفتاراش چجوریه البته امیدوارم !
برای موضوع خواهرت متاسفم ولی پسر عموت دیگه ته نامردی بوده کارش
حتما بشناس طرف مقابلت رو وقتی خانواده ها در جریان هستن دیگه مشکلی نیس بعدم خیلی اسون نگیر یه سری شرط بگذار کلا ازدواج باید یه سری شرط باشه که طرف اگه متعهد نیس پاشه بره ولی خوب توی مراسم و خونه و اینا نباید سخت گیری کرد البته بازم نظر منه ...
شما هم حتما چند ماه بشناسش
انشالله خوشبخت بشی و بهترین تصمیم رو بگیری
به خواهرت بگو انقدر خودخوری نکنه این همه ادم که طلاق گرفتن قرار نیس زندگی نکنن که .......
یا دیگه ازدواج نکنن
متنفرم از ادمایی که از اعتمادی که بهشون می شه سواستفاده می کنن اونم اعتماد فامیلی
لینک مرجع