زمان کنونی: ۰۸ آذر ۱۴۰۳, ۰۳:۴۵ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)

ارسال: #۴۶
۰۵ اسفند ۱۳۹۲, ۱۰:۰۷ ب.ظ
RE: بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۵ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۵۹ ب.ظ)khani نوشته شده توسط:  
(05 اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۱۰ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  دوست عزیز بنظر من کسی نیست که بگه من ۱۰۰%منظم هستم ...بالاخره کمی بینظمی هم لازمهBig Grin ولی میتونم بگم در حدود ۹۰% نظم رو دارمCool اولین و مهمترین راه هم برای داشتن نظم داشتن برنامه هست و البته نه برنامه ی بلند مدت بلکه برنامه های کوتاه مدت (اگه درصد بینظمی خیللللللی زیاده از برنامه های یک روزه استفاده کنیدBlush)و در مرحله ی بعدی وجود جریمه هست (بنا به شخصیت خودتون) بفرض برای خودم من اگه یکی از برنامه هامو انجام ندم خودمو جریمه میکنم (از نوع معنوی )حالا یا یک مقدار صدقه میزارم یا ۲۰۰ تا صلوات .این راه حل آخری رو برای چندتا از دوستام هم گفتم و جواب گرفتن امیدوارم برای شما هم جواب بده.

آقا همین دیگه.. من همیشه برنامه ریزی میکنم. ولی جالبه وقتی برنامه ریزی میکنم همون مقدار فعالیت کمی هم که داشتم انجام نمی دم Big GrinBig Grin

از تجربیاتتون در مورد برنامه ریزی و مخصوصا عمل به برنامه بفرمایید لطفا

میتونم بپرسم چطوری برنامه ریزی میکنید؟مقدار زمانی رو که برای هر فعالیتی هم در نظر میگیرید؟یا نه میگید بفرض قسمت دوم برنامه رو امروز انجام نمیدم(احیانا حوصلشو ندارم) پس میزارم رو برنامه ی فردا؟

خدایا خودت از همه چیز آگاهی...خودت دیدی که تلاش کردم ....تااینجای کار با من بود....از اینجا به بعدشو سپردم به خودت ...چون میدونم بهترینها رو برام رقم میزنی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: b.kiani
ارسال: #۴۷
۰۵ اسفند ۱۳۹۲, ۱۰:۲۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ اسفند ۱۳۹۲ ۱۰:۲۸ ب.ظ، توسط khani.)
RE: بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۵ اسفند ۱۳۹۲ ۱۰:۰۷ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  میتونم بپرسم چطوری برنامه ریزی میکنید؟مقدار زمانی رو که برای هر فعالیتی هم در نظر میگیرید؟یا نه میگید بفرض قسمت دوم برنامه رو امروز انجام نمیدم(احیانا حوصلشو ندارم) پس میزارم رو برنامه ی فردا؟

من اینطوری حساب میکنم

میگم آقا یه روز ۲۴ ساعته.
خواب من بطور معمولی بین ۶ تا ۸ ساعته. معمولا بین ساعت ۱۲ الی ۱ شب میخوابم، ۱۰-۲۰ دقیقه قبل از طلوع خورشید پا میشم (از فضائل نماز آخر وقت که مطلع هستین؟..Big Grin) یه چرت بعد ظهری هم دارم (بعضی وقتا هم ندارم)

حالا شما ۸ ساعت بگیری، من ۱۶ ساعت وقت دارم (در حال حاضر تازه از دانشگاه خلاص شدم، مشغول به شغل شریف بیکاری هستم) از این ۱۶ ساعت هم ۱۰ تاشو نخواستیم. می خوام ۶ ساعت با برنامه باشم. بدبختی اینه که اینم نمی شه...!!!

من حس میکنم در برنامه ریزی ۲ تا مشکل دارم:
اول اینکه تعداد کارهایی که میخوام در یک روز انجام بدم زیاده (اگرچه برای هرکدوم وقت کمی در نظر میگیرم)
دوم اینکه من اوایل برنامه ریزیم (دو سه روز اول) به برنامه عمل میکنم ولی بعدش بتدریج سست میشم و یه مدت بعد دیگه هیچ اثری از برنامه نمی مونه
یه چیز دیگه هم هست اونم اینه که من از بس فرصت از دست دادم، هی میخوام گذشته رو جبران کنم برا همین همیشه به نوعی تحت فشارم و احساس میکنم کارای عقب افتاده ی زیادی هست که باید انجام بدم

ببخشید طولانی شد

وقتی دریای افکار آرام گیرد، کشتی های نجات از راه می رسند. امام علی (ع)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۴۸
۰۵ اسفند ۱۳۹۲, ۱۱:۵۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ اسفند ۱۳۹۲ ۱۱:۵۷ ب.ظ، توسط nasim**.)
بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
فک میکنم مشکل اصلی شما اینه که برای بلند مدت برنامه ریزی میکنید(منظور از بلند مدت میتونه حتی برای یک هفته باشه) من اوایل که برنامه ریزی میکردم (ترمای اول ) روزانه این کار رو میکردم... ولی اواخر برای دوره ی کنکور حتی به برنامه ی ماهانه هم رسید...روش کار من اینه که اول تمامی کارها یی که باید انجام بدم رو روی برگه میارم (همه ی کارهایی که میخوام تو این مدت مشخص انجام بدم) بعد از این کار بترتیب اولویت کارهارو در روزهای هفته قرار میدم.
سعی کنید حتما برنامتون دارای زیبایی های بصری باشه (مثلا من خودم برنامرو تو برگه ی کاملا تمیز مینویسم و سعی میکنم با مدادها ی رنگی کارکنمCool ) البته این قسمتش یکم دخترونه شدBig Grin ولی شما بنا به شخصیت خودتون سعی کنید این کارو انجام بدید.
نکته ی دوم در دید قرار دادن برنامه هست یعنی برنامه رو در جلوی دیدتون قرار بدید و در آخر هر روز قسمت هایی از برنامه رو که انجام دادید رو هایلایت کنید...البته باز بنظر من شما اولین کاری که باید انجام بدید اینه که روزانه برنامه ریزی کنید... و البته بازم میگم در قبال (غبالHuh) عدم انجام برنامه خودتون رو جریمه کنید.
امیدوارم موفق باشید.

خدایا خودت از همه چیز آگاهی...خودت دیدی که تلاش کردم ....تااینجای کار با من بود....از اینجا به بعدشو سپردم به خودت ...چون میدونم بهترینها رو برام رقم میزنی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: tayebe68
ارسال: #۴۹
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۱۲:۴۳ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۴۶ ق.ظ، توسط khani.)
RE: بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۵ اسفند ۱۳۹۲ ۱۱:۵۶ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  فک میکنم مشکل اصلی شما اینه که برای بلند مدت برنامه ریزی میکنید(منظور از بلند مدت میتونه حتی برای یک هفته باشه) من اوایل که برنامه ریزی میکردم (ترمای اول ) روزانه این کار رو میکردم... ولی اواخر برای دوره ی کنکور حتی به برنامه ی ماهانه هم رسید...روش کار من اینه که اول تمامی کارها یی که باید انجام بدم رو روی برگه میارم (همه ی کارهایی که میخوام تو این مدت مشخص انجام بدم) بعد از این کار بترتیب اولویت کارهارو در روزهای هفته قرار میدم.
سعی کنید حتما برنامتون دارای زیبایی های بصری باشه (مثلا من خودم برنامرو تو برگه ی کاملا تمیز مینویسم و سعی میکنم با مدادها ی رنگی کارکنمCool ) البته این قسمتش یکم دخترونه شدBig Grin ولی شما بنا به شخصیت خودتون سعی کنید این کارو انجام بدید.
نکته ی دوم در دید قرار دادن برنامه هست یعنی برنامه رو در جلوی دیدتون قرار بدید و در آخر هر روز قسمت هایی از برنامه رو که انجام دادید رو هایلایت کنید...البته باز بنظر من شما اولین کاری که باید انجام بدید اینه که روزانه برنامه ریزی کنید... و البته بازم میگم در قبال (غبالHuh) عدم انجام برنامه خودتون رو جریمه کنید.
امیدوارم موفق باشید.

اینکه درسته ولی این مشکل از من نیس که ، مسئله اینه که چیزایی که من میخوام انجام بدم، همچین کوتاه مدت نیستن
بذارید مثال بزنم
یکی از کارای من در حال حاضر اینه که داریم با استادم یه مقاله می نویسیم.
من رفتم بهترین و آپدیت ترین منابع رو دانلود کردم. زبانم هم به حدی هست که به راحتی متون تخصصی رو میخونم. وقت هم دارم. (یعنی دیگه هیچ مانعی نیست)
خوب من اینو تو برنامه ریزیم وارد میکنم یعنی میگم از این به بعد روزی ۱ ساعت (یا حتی نیم ساعت) روی این مقاله کار میکنم.
من ۲ ماهه که این برنامه ریزی رو کردم اما بهش عمل نکردم و فقط مقداری جسته گریخته کار کردم و کلی عقب افتادم (باید قبل از اعزام به خدمت تمومش کنم)
با حساب روزی یک ساعت و با توجه به موضوعی که کار میکنم ، این کار حداقل چند ماه طول میکشه. خوب من اینو چیکارش کنم؟ اینو میشه تبدیل به برنامه ریزی روزانه کرد؟

تازه این مورد جزء نزدیک ترین اهدافه منه...

مورد دیگه اینه که من همیشه زمانی که باید برنامه رو عمل کنم، کار ها رو به آینده موکول میکنم و سرمو با مسائل غیر ضروری تر گرم میکنم. در واقع این شگرد من برای فرار از برنامه ست.

در واقع من تا یک کاری رو وارد برنامه نکردم و تبدیل به "باید" نکردم، میتونم عمل کنم بهش(بطور نا منظم) ، اما به محض اینکه تبدیل به "باید" شد دیگه اصلا عمل نمی کنم و ازش فرار میکنم. علتشم نمی تونم پیدا کنم که چرا چنین رفتاری دارم.

من همیشه رفتار خودم رو تحلیل میکنم و سعی میکنم الگو ها و عادت های رفتاری خودم رو پیدا کنم بعد علت اونا رو پیدا کنم تا بتونم رفتارم رو بهتر کنم (منظورم همه ی رفتارهای فردی و اجتماعی هست).

خوب من مدتیه که این الگو رو پیدا کردم در رفتارم ، که من از باید های زندگیم فرار میکنم. اما واقعا نمی تونم علتشو پیدا کنم. شما نظری دارین؟ یا کسی رو میشناسید که بتونم ازش مشاوره بگیرم؟

وقتی دریای افکار آرام گیرد، کشتی های نجات از راه می رسند. امام علی (ع)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۵۰
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۱:۳۱ ق.ظ
بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
شما باید سعی کنید اهداف کوتاه مدت برای خودتون در نظر بگیرید...مثلا همون مقاله ای که فرمودید...خب مطمئنا برای تحویل زمانی مشخص شده دیگه ؟درسته؟ اول باید تمام کارهایی که باید انجام بشه رو مشخص و قسمت بندی کنید بعد از اینکار براساس همین قسمت بندی ها براحتی میتونید اهدافتون رو مشخص کنید...برای هفته ی اول قسمت اول رو انجام بدید (این شد هدف کوتاه مدتتون )....وتا انتها.
اما در مورد فرار از انجام برنامه ...این دیگه کاملا بستگی بخودتون داره که چقدر رسیدن به هدفتون براتون مهمه ....مشخصا هرچقدر هدفتون براتون مهمه باید تلاشتون هم برای رسیدن به هدفتون بیشتر باشه...
امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم در نهایت بهتر دراین باره با یه مشاور صحبت کنید.
موفق باشید.

خدایا خودت از همه چیز آگاهی...خودت دیدی که تلاش کردم ....تااینجای کار با من بود....از اینجا به بعدشو سپردم به خودت ...چون میدونم بهترینها رو برام رقم میزنی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: khani
ارسال: #۵۱
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۱:۳۶ ق.ظ
RE: بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۴۳ ق.ظ)khani نوشته شده توسط:  
(05 اسفند ۱۳۹۲ ۱۱:۵۶ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  فک میکنم مشکل اصلی شما اینه که برای بلند مدت برنامه ریزی میکنید(منظور از بلند مدت میتونه حتی برای یک هفته باشه) من اوایل که برنامه ریزی میکردم (ترمای اول ) روزانه این کار رو میکردم... ولی اواخر برای دوره ی کنکور حتی به برنامه ی ماهانه هم رسید...روش کار من اینه که اول تمامی کارها یی که باید انجام بدم رو روی برگه میارم (همه ی کارهایی که میخوام تو این مدت مشخص انجام بدم) بعد از این کار بترتیب اولویت کارهارو در روزهای هفته قرار میدم.
سعی کنید حتما برنامتون دارای زیبایی های بصری باشه (مثلا من خودم برنامرو تو برگه ی کاملا تمیز مینویسم و سعی میکنم با مدادها ی رنگی کارکنمCool ) البته این قسمتش یکم دخترونه شدBig Grin ولی شما بنا به شخصیت خودتون سعی کنید این کارو انجام بدید.
نکته ی دوم در دید قرار دادن برنامه هست یعنی برنامه رو در جلوی دیدتون قرار بدید و در آخر هر روز قسمت هایی از برنامه رو که انجام دادید رو هایلایت کنید...البته باز بنظر من شما اولین کاری که باید انجام بدید اینه که روزانه برنامه ریزی کنید... و البته بازم میگم در قبال (غبالHuh) عدم انجام برنامه خودتون رو جریمه کنید.
امیدوارم موفق باشید.

اینکه درسته ولی این مشکل از من نیس که ، مسئله اینه که چیزایی که من میخوام انجام بدم، همچین کوتاه مدت نیستن
بذارید مثال بزنم
یکی از کارای من در حال حاضر اینه که داریم با استادم یه مقاله می نویسیم.
من رفتم بهترین و آپدیت ترین منابع رو دانلود کردم. زبانم هم به حدی هست که به راحتی متون تخصصی رو میخونم. وقت هم دارم. (یعنی دیگه هیچ مانعی نیست)
خوب من اینو تو برنامه ریزیم وارد میکنم یعنی میگم از این به بعد روزی ۱ ساعت (یا حتی نیم ساعت) روی این مقاله کار میکنم.
من ۲ ماهه که این برنامه ریزی رو کردم اما بهش عمل نکردم و فقط مقداری جسته گریخته کار کردم و کلی عقب افتادم (باید قبل از اعزام به خدمت تمومش کنم)
با حساب روزی یک ساعت و با توجه به موضوعی که کار میکنم ، این کار حداقل چند ماه طول میکشه. خوب من اینو چیکارش کنم؟ اینو میشه تبدیل به برنامه ریزی روزانه کرد؟

تازه این مورد جزء نزدیک ترین اهدافه منه...

مورد دیگه اینه که من همیشه زمانی که باید برنامه رو عمل کنم، کار ها رو به آینده موکول میکنم و سرمو با مسائل غیر ضروری تر گرم میکنم. در واقع این شگرد من برای فرار از برنامه ست.

در واقع من تا یک کاری رو وارد برنامه نکردم و تبدیل به "باید" نکردم، میتونم عمل کنم بهش(بطور نا منظم) ، اما به محض اینکه تبدیل به "باید" شد دیگه اصلا عمل نمی کنم و ازش فرار میکنم. علتشم نمی تونم پیدا کنم که چرا چنین رفتاری دارم.

من همیشه رفتار خودم رو تحلیل میکنم و سعی میکنم الگو ها و عادت های رفتاری خودم رو پیدا کنم بعد علت اونا رو پیدا کنم تا بتونم رفتارم رو بهتر کنم (منظورم همه ی رفتارهای فردی و اجتماعی هست).

خوب من مدتیه که این الگو رو پیدا کردم در رفتارم ، که من از باید های زندگیم فرار میکنم. اما واقعا نمی تونم علتشو پیدا کنم. شما نظری دارین؟ یا کسی رو میشناسید که بتونم ازش مشاوره بگیرم؟
ببین چه زمانی از بایدها فرار می کنی؟ منظورم اینکه از بایدهایی که بهشون علاقه و اعتقاد داری هم فرار می کنی؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۵۲
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۸:۰۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۸:۵۶ ق.ظ، توسط khani.)
RE: بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۳۱ ق.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  شما باید سعی کنید اهداف کوتاه مدت برای خودتون در نظر بگیرید...مثلا همون مقاله ای که فرمودید...خب مطمئنا برای تحویل زمانی مشخص شده دیگه ؟درسته؟ اول باید تمام کارهایی که باید انجام بشه رو مشخص و قسمت بندی کنید بعد از اینکار براساس همین قسمت بندی ها براحتی میتونید اهدافتون رو مشخص کنید...برای هفته ی اول قسمت اول رو انجام بدید (این شد هدف کوتاه مدتتون )....وتا انتها.
اما در مورد فرار از انجام برنامه ...این دیگه کاملا بستگی بخودتون داره که چقدر رسیدن به هدفتون براتون مهمه ....مشخصا هرچقدر هدفتون براتون مهمه باید تلاشتون هم برای رسیدن به هدفتون بیشتر باشه...
امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم در نهایت بهتر دراین باره با یه مشاور صحبت کنید.
موفق باشید.

باشه امتحان میکنم

ممنون از کمکتون Smile





(۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۳۶ ق.ظ)jamshidi نوشته شده توسط:  ببین چه زمانی از بایدها فرار می کنی؟ منظورم اینکه از بایدهایی که بهشون علاقه و اعتقاد داری هم فرار می کنی؟

آره اتفاقا... من حتی وقتی برای کارهای مورد علاقم برنامه ریزی میکنم، بهش عمل نمی کنم. در حالی که اگه بدون برنامه و به اختیار باشه، جسته گریخته عمل میکنم...

مثلا من یکی دو سال قبل چندتا دوره ی آموزش شبکه و امنیت شبکه رفتم، به امنیت شبکه علاقه دارم (یعنی عاشقشم. کلا از کارای فکری که نیاز به تجزیه تحلیل داره، خوشم میاد). از اون موقع تاحالا گهگاهی مطالعه و تمرین کردم. اما هر وقت خواستم با برنامه عمل کنم نشد. در حالی که اگه تو این مدت طبق برنامه عمل کرده بودم الان شما داشتید با یه متخصص امنیت شبکه صحبت میکردید..Big Grin

یا سر همین کنکور ارشد... گفتم که من همه ی درسای تخصصیمو مفهومی پاس کردم. برای کنکور کافی بود یه مرور کنم و مقداری تست بزنم. زمان زیادی نمی خواست که. چون مفاهیم رو بلد بودم، سرعت مطالعم هم خوبه اما...

ناراحت کننده نیست که آدم وقت داشته باشه، منابع داشته باشه، امکانات داشته باشه اما استفاده ی درست نکنه و نتایجی رو که میخواد بدست نیاره؟ اونم به دلیل بی نظمی و تنبلی و این جور چیزا؟ بعضی وقتا اینقدر از عملکرد خودم عصبیم که شبا خوابم نمی بره

وقتی دریای افکار آرام گیرد، کشتی های نجات از راه می رسند. امام علی (ع)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۵۳
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۹:۲۵ ق.ظ
RE: بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۳ اسفند ۱۳۹۲ ۰۵:۵۷ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  بله کاملا درسته...اونوقت بچه های بالا به بقیه هم مشاوره میدن؟یا اختصاصیه؟
یه سوال خارج از بحث:شما ( یا بچه های بالا) درباره ی spss اطلاعی دارین؟فک میکنید بدردم بخوره برم مدرکشو بگیرم؟
spss یک نرم افزار برای محاسبات آماریه ؛ کلا برای تمام پروژه هایی که نیاز به تحلیل آماری دارن مناسبه ، بیشتر بچه های رشته های علوم انسانی و از مهندسی بچه های صنایع ازش استفاده می کنن ، عموما هم بچه های رشته آمار و افرادی که به spss واردن پروژه قبول می کنن و تحلیل می کنن درآمد دارن . کلا در ادارات مدیران برای کارهای مدیریتی به تحلیل آماری نیاز دارن ...
بچه های کامپیوتر و IT لااقل در کارشناسی نیاز خاصی بهش ندارن چون تو فاز تحلیل داده نیستن و بعضا از آمار متنفر Wink
به نظر من spss به درد IT می خوره البته شاید هنوز نمودش رو متوجه نشید ...
در کل هر دانشی روزی به درد خواهد خودIdea اگه وقت دارید یاد بگیرید خوبه

زندگی بافتن یک قالی یست
و تو نقش ات را روی آن می بافی
خوش به حال ات آنگه ، قالی ات را معبود ، نظری بندازد
Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۵۴
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۹:۳۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۳۸ ق.ظ، توسط khani.)
RE: بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۲۵ ق.ظ)CATIGA نوشته شده توسط:  
(03 اسفند ۱۳۹۲ ۰۵:۵۷ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  بله کاملا درسته...اونوقت بچه های بالا به بقیه هم مشاوره میدن؟یا اختصاصیه؟
یه سوال خارج از بحث:شما ( یا بچه های بالا) درباره ی spss اطلاعی دارین؟فک میکنید بدردم بخوره برم مدرکشو بگیرم؟
spss یک نرم افزار برای محاسبات آماریه ؛ کلا برای تمام پروژه هایی که نیاز به تحلیل آماری دارن مناسبه ، بیشتر بچه های رشته های علوم انسانی و از مهندسی بچه های صنایع ازش استفاده می کنن ، عموما هم بچه های رشته آمار و افرادی که به spss واردن پروژه قبول می کنن و تحلیل می کنن درآمد دارن . کلا در ادارات مدیران برای کارهای مدیریتی به تحلیل آماری نیاز دارن ...
بچه های کامپیوتر و IT لااقل در کارشناسی نیاز خاصی بهش ندارن چون تو فاز تحلیل داده نیستن و بعضا از آمار متنفر Wink
به نظر من spss به درد IT می خوره البته شاید هنوز نمودش رو متوجه نشید ...
در کل هر دانشی روزی به درد خواهد خودIdea اگه وقت دارید یاد بگیرید خوبه

آره بیشتر بچه های انسانی ازش استفاده میکنن.
خواهر من روانشناسی تربیتی خونده، همش سرش به این spss و آمار و این جور چیزاست. درآمدش از من خیلی بهتره..Big Grin

اما به چه درد IT میخوره؟ میتونید یکی از نمودهاشو مثال بزنید؟ به نظر من تو رشته های فنی، تحلیل آماری فقط به درد تحقیقات میخوره اونم در سطوح خیلی بالا . فکر نکنم در ایران چنین سطحی از تحقیقات داشته باشیم(منظورم تو رشته های فنی مخصوصا IT هست)


شما که IT میخونی، منظم هم هستی، چرا وقتتو با spss تلف میکنی؟Huh

وقتی دریای افکار آرام گیرد، کشتی های نجات از راه می رسند. امام علی (ع)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۵۵
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۱۲:۳۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۱۶ ب.ظ، توسط nasim**.)
RE: بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۲۵ ق.ظ)CATIGA نوشته شده توسط:  
(03 اسفند ۱۳۹۲ ۰۵:۵۷ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  بله کاملا درسته...اونوقت بچه های بالا به بقیه هم مشاوره میدن؟یا اختصاصیه؟
یه سوال خارج از بحث:شما ( یا بچه های بالا) درباره ی spss اطلاعی دارین؟فک میکنید بدردم بخوره برم مدرکشو بگیرم؟
spss یک نرم افزار برای محاسبات آماریه ؛ کلا برای تمام پروژه هایی که نیاز به تحلیل آماری دارن مناسبه ، بیشتر بچه های رشته های علوم انسانی و از مهندسی بچه های صنایع ازش استفاده می کنن ، عموما هم بچه های رشته آمار و افرادی که به spss واردن پروژه قبول می کنن و تحلیل می کنن درآمد دارن . کلا در ادارات مدیران برای کارهای مدیریتی به تحلیل آماری نیاز دارن ...
بچه های کامپیوتر و IT لااقل در کارشناسی نیاز خاصی بهش ندارن چون تو فاز تحلیل داده نیستن و بعضا از آمار متنفر Wink
به نظر من spss به درد IT می خوره البته شاید هنوز نمودش رو متوجه نشید ...
در کل هر دانشی روزی به درد خواهد خودIdea اگه وقت دارید یاد بگیرید خوبه

واقعا ممنونم از توضیحات مفیدتون.

(۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۳۷ ق.ظ)khani نوشته شده توسط:  
(06 اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۲۵ ق.ظ)CATIGA نوشته شده توسط:  
(03 اسفند ۱۳۹۲ ۰۵:۵۷ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  بله کاملا درسته...اونوقت بچه های بالا به بقیه هم مشاوره میدن؟یا اختصاصیه؟
یه سوال خارج از بحث:شما ( یا بچه های بالا) درباره ی spss اطلاعی دارین؟فک میکنید بدردم بخوره برم مدرکشو بگیرم؟
spss یک نرم افزار برای محاسبات آماریه ؛ کلا برای تمام پروژه هایی که نیاز به تحلیل آماری دارن مناسبه ، بیشتر بچه های رشته های علوم انسانی و از مهندسی بچه های صنایع ازش استفاده می کنن ، عموما هم بچه های رشته آمار و افرادی که به spss واردن پروژه قبول می کنن و تحلیل می کنن درآمد دارن . کلا در ادارات مدیران برای کارهای مدیریتی به تحلیل آماری نیاز دارن ...
بچه های کامپیوتر و IT لااقل در کارشناسی نیاز خاصی بهش ندارن چون تو فاز تحلیل داده نیستن و بعضا از آمار متنفر Wink
به نظر من spss به درد IT می خوره البته شاید هنوز نمودش رو متوجه نشید ...
در کل هر دانشی روزی به درد خواهد خودIdea اگه وقت دارید یاد بگیرید خوبه

آره بیشتر بچه های انسانی ازش استفاده میکنن.
خواهر من روانشناسی تربیتی خونده، همش سرش به این spss و آمار و این جور چیزاست. درآمدش از من خیلی بهتره..Big Grin

اما به چه درد IT میخوره؟ میتونید یکی از نمودهاشو مثال بزنید؟ به نظر من تو رشته های فنی، تحلیل آماری فقط به درد تحقیقات میخوره اونم در سطوح خیلی بالا . فکر نکنم در ایران چنین سطحی از تحقیقات داشته باشیم(منظورم تو رشته های فنی مخصوصا IT هست)


شما که IT میخونی، منظم هم هستی، چرا وقتتو با spss تلف میکنی؟Huh

ببینید مشکل من اینه که متاسفانه طرز تفکر من این بود که تا پایان دوره ی ارشد(انشاالله) فقط باید دنبال درس بود در نتیجه الان شدیدا احساس میکنم خیلی از فرصت هام رو از دست دادم و فقط در پی این هستم که این خلا رو پر کنم .spss هم در نتیجه ی پر کردن همون حسی بود که گفتم چون شنیده بودم برای رزومه خوبه (البته کلاسهای دیگه ای که مربوط به آی تی هست هم دارم میرم) . در کل در حال حاضر مثل کسی میمونم که دقیق نمیدونه میخواد چیکار کنه ...

خدایا خودت از همه چیز آگاهی...خودت دیدی که تلاش کردم ....تااینجای کار با من بود....از اینجا به بعدشو سپردم به خودت ...چون میدونم بهترینها رو برام رقم میزنی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۵۶
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۲:۳۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۲:۵۶ ب.ظ، توسط khani.)
RE: بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۳۵ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  ببینید مشکل من اینه که متاسفانه طرز تفکر من این بود که تا پایان دوره ی ارشد(انشاالله) فقط باید دنبال درس بود در نتیجه الان شدیدا احساس میکنم خیلی از فرصت هام رو از دست دادم و فقط در پی این هستم که این خلا رو پر کنم .spss هم در نتیجه ی پر کردن همون حسی بود که گفتم چون شنیده بودم برای رزومه خوبه (البته کلاسهای دیگه ای که مربوط به آی تی هست هم دارم میرم) . در کل در حال حاضر مثل کسی میمونم که دقیق نمیدونه میخواد چیکار کنه ...

آره متاسفانه خیلی از دانشجو ها این طوری فکر میکنن. خیال میکنن تو دانشگاه قراره چیزی یاد بگیرن..Big Grin

غافل از اینکه تو دانشگاه های ایران از این خبرا نیس. شاید بعضیا بگن دانشگاه برای تئوریه (که تا حدودی حرف درستی هم هست) اما به نظر من اینا فقط بهانه ست برای نداشتن مهارتهای عملی..!!! چون کسانی که مباحث پایه ی کامپیوتر رو یاد گرفتن باید در عمل خیلی جلوتر از دیگران باشن. اما در مورد ما دقیقا برعکسه.!!

در حالی که در دنیا بزرگترین کارهای عملی در رشته ی کامپیوتر ، توسط دانشجویان علوم کامپیوتر انجام شده. مثلا لینوس توروالدز وقتی هسته ی لینوکس رو نوشت و در اینترنت گذاشت، دانشجوی دوره ی کارشناسی علوم کامپیوتر بود.
یا مثلا یکی از بهترین نسخه های یونیکس رو دانشجویان دانشگاه برکلی توسعه دادن که الان خانواده ی یونیکس های BSD ، بر پایه ی همون یونیکس برکلی توسعه داده میشن. مثل FreeBSD و NetBSD و OpenBSD و ... جالبه بدونید سرور های Yahoo از سیستم عامل FreeBSD استفاده میکنن و سیستم عامل OpenBSD به لحاظ امنیتی یکی از امنترین سیستم عاملهای دنیاست. (و اینا حاصل کار دانشجویان برکلی بودن)
یا همین قرارداد های Tcp/Ip که داره تو شبکه ها استفاده میشه اکثرشون توسط همون دانشجویان برکلی نوشته شدن.

خوب چرا اینجوریه؟ ما خنگیم؟ یا اونا باهوشن؟ نه اتفاقا برعکس... دانشجویان ایران خیلی باهوشن اما آموزش تو دانشگاههای ما غلطه..

بذارید یه مثال دیگه بزنم: همین آقای تننباوم که ما کتابهای سیستم عامل و شبکه شو میخونیم، زمانی که داشت سیستم عامل درس میداد به دانشجوهاش، از اونجایی که تا اون زمان هیچ سیستم عاملی متن باز نبود و کدهاش در اختیار عموم نبود. این آقای تننباوم خودش میاد یه سیستم عامل کوچیک بر پایه ی یونیکس، به اسم مینیکس میسازه، تا با استفاده از اون به دانشجوهاش سیستم عامل نوشتن یاد بده..!!

ما تو دانشگاه هامون چنین چیزی داریم؟ باور کنید تو رشته ی کامپیوتر اساتیدی داریم که نمی تونن یه دفترچه تلفن بنویسن..!! البته اساتید خوبی هم هستن که من جسارت نمی کنم به اونا. اما چند تا از این اساتید داریم که در عرصه عمل حرفی برای گفتن دارن؟

حتی اگه دانشگاه رو کاملا تئوری درنظر بگیریم بازم وضع دانشگاه خرابه. هیچ کس تا حالا در ایران یک جمله به علم کامپیوتر اضافه نکرده. هر چی هست ترجمه ست.
توی دانشگاههای ما فقط یه سرفصل دروس خشک و سنگین داریم. تازه اونم درست و حسابی یاد نمیدن. فقط یه تعداد ترجمه ی بد از کتابهای خارجی که مال چندین سال قبل هستن(البته گهگاهی ترجمه های خوبی هم ارائه میشه). یادمه وقتی ما داشتم ویرایش ۴ کتاب سیستم عامل استالینگز رو میخوندیم، من ویرایش ۷ زبان اصلیشو داشتم تو کامپیوترم.


بعضی وقتا فکر میکنم اگه به جای یه تعداد دروس اضافی، ۱۰ واحد عملی بیشتر به ما میدادن و این کارو خوب اجرا میکرن دیگه نیازی نبود، دانشجوی کامپیوتر بعد از اتمام دانشگاه دنبال کار بگرده (تازه قبلش باید بره آموزشگاه یه چیزی یاد بگیره بعد بره دنبال کار..!!!)


آقا من گرایشم نرم افزاره، کتاب مهندسی نرم افزار پرسمن (که یکی از بهترین های این حوزه ست) رو در ۹ واحد درسی خوندم. اما ما ۱ واحد عملی مهندسی نرم افزار ندیدیم تو دانشگاه...!!! جالب نیست؟

جالبتر اینکه در آزمون ارشد مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزار ، درس مهندسی نرم افزار رو نداریم ولی در IT داریم....!!! با چه منطقی؟


یه استاد شبکه داشتیم (خارج از دانشگاه) که آدم روشن فکر و فهیمی بود. ایشون میگفت اگه در مباحث علمی پیشرفت کردید، سعی کنید طبق سیاست های کلان مسئولین رده بالای کشور حرکت کنید. چون اونا با نیازهای مملکت درگیرن و می دونن چه چیزی بیشتر نیازه برای کشور.
میگفت مثلا وقتی رهبری میگه فلان کار باید در دانشگاه انجام بشه، همین جوری نمیگه، بلکه اون نیاز رو حس کرده و میدونه که الان مملکت کمبود داره از اون لحاظ.

میگفت اگه اینجوری عمل کردید هم خودتون پیشرفت میکنید هم به پیشرفت کشور کمک میکنید.

سالهاست که مسئولین رده بالای کشور میگن دانشگاه باید به صنعت نزدیک بشه. یعنی چی؟ یعنی به سمت عمل بره دیگه. اما نمی دونم چرا به این حرف عمل نمیشه.
باور کنید اگه تا حالا به این حرف عمل شده بود و وضع آموزش ما اصلاح میشد. الان این همه تحت فشار تحریم نبودیم و وضع اقتصاد کشور خیلی بهتر از این بود.
خلاصه سر شما رو درد نیارم. سیستم آموزشیمون مشکل داره و تا زمانی که این سیستم اصلاح نشه خیلی چیزا اصلاح نخواهد شد. (یکی از این چیزا که خیلی هم مهمه بحث اشتغال فارغ اتحصیلان هست)

اگه در مورد کلاسهای عملی که میرید کمک لازم داشتید. شاید بتونم کمکتون کنم.

موفق باشید

وقتی دریای افکار آرام گیرد، کشتی های نجات از راه می رسند. امام علی (ع)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: Amoojan , nasim** , helena , tayebe68 , مهربان مادر
ارسال: #۵۷
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۴:۰۲ ب.ظ
بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
بچه ها من تصمیم گرفتم پایه Java رو شروع کنم و پیش برم و سپس وارد برنامه نویسی Android بشم
اگه کسی با من هم مسیر هست یا اینکه دوست داره بشه، بهم پیغام خصوصی بده تا با یک گروه خوب و مناسب استارت رو بزنیم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۵۸
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۴:۱۵ ب.ظ
بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
بله صحبت های شما کاملا درسته ولی متاسفانه کاری هم نمیشه کرد(حداقل در حال حاضر)
من بعد از کنکور خیلی فکر کردم به اینکه واقعا میخوام چیکار کنم و در نتیجه رفتم کلاسهای برنامه نویسی جاوا ...xml...طراحی وب ....asp.net...و کارور پیشرفته ی اینترنت ثبت نام کردم و منتظرم ببینم کدوم زودتر تشکیل میشه!(البته بازم نمیدونم کدوم بیشتر به دردم میخورهUndecided)
بطور تجربی شبکه هم کار کردم و پروژه ی پایانی کارشناسی هم در رابطه با شبکه بود ولی همونطور که اطلاع دارین در حال حاضر برای استخدام و پر کردن رزومه مدرک!حرف اول رو میزنه ...دنبال کلاس برای شبکه هم هستم .تا ببینم خدا چی میخواد.

خدایا خودت از همه چیز آگاهی...خودت دیدی که تلاش کردم ....تااینجای کار با من بود....از اینجا به بعدشو سپردم به خودت ...چون میدونم بهترینها رو برام رقم میزنی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۵۹
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۴:۱۷ ب.ظ
بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
(۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۲:۳۰ ب.ظ)khani نوشته شده توسط:  
(06 اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۳۵ ب.ظ)nasim** نوشته شده توسط:  ببینید مشکل من اینه که متاسفانه طرز تفکر من این بود که تا پایان دوره ی ارشد(انشاالله) فقط باید دنبال درس بود در نتیجه الان شدیدا احساس میکنم خیلی از فرصت هام رو از دست دادم و فقط در پی این هستم که این خلا رو پر کنم .spss هم در نتیجه ی پر کردن همون حسی بود که گفتم چون شنیده بودم برای رزومه خوبه (البته کلاسهای دیگه ای که مربوط به آی تی هست هم دارم میرم) . در کل در حال حاضر مثل کسی میمونم که دقیق نمیدونه میخواد چیکار کنه ...

آره متاسفانه خیلی از دانشجو ها این طوری فکر میکنن. خیال میکنن تو دانشگاه قراره چیزی یاد بگیرن..Big Grin

غافل از اینکه تو دانشگاه های ایران از این خبرا نیس. شاید بعضیا بگن دانشگاه برای تئوریه (که تا حدودی حرف درستی هم هست) اما به نظر من اینا فقط بهانه ست برای نداشتن مهارتهای عملی..!!! چون کسانی که مباحث پایه ی کامپیوتر رو یاد گرفتن باید در عمل خیلی جلوتر از دیگران باشن. اما در مورد ما دقیقا برعکسه.!!

در حالی که در دنیا بزرگترین کارهای عملی در رشته ی کامپیوتر ، توسط دانشجویان علوم کامپیوتر انجام شده. مثلا لینوس توروالدز وقتی هسته ی لینوکس رو نوشت و در اینترنت گذاشت، دانشجوی دوره ی کارشناسی علوم کامپیوتر بود.
یا مثلا یکی از بهترین نسخه های یونیکس رو دانشجویان دانشگاه برکلی توسعه دادن که الان خانواده ی یونیکس های BSD ، بر پایه ی همون یونیکس برکلی توسعه داده میشن. مثل FreeBSD و NetBSD و OpenBSD و ... جالبه بدونید سرور های Yahoo از سیستم عامل FreeBSD استفاده میکنن و سیستم عامل OpenBSD به لحاظ امنیتی یکی از امنترین سیستم عاملهای دنیاست. (و اینا حاصل کار دانشجویان برکلی بودن)
یا همین قرارداد های Tcp/Ip که داره تو شبکه ها استفاده میشه اکثرشون توسط همون دانشجویان برکلی نوشته شدن.

خوب چرا اینجوریه؟ ما خنگیم؟ یا اونا باهوشن؟ نه اتفاقا برعکس... دانشجویان ایران خیلی باهوشن اما آموزش تو دانشگاههای ما غلطه..

بذارید یه مثال دیگه بزنم: همین آقای تننباوم که ما کتابهای سیستم عامل و شبکه شو میخونیم، زمانی که داشت سیستم عامل درس میداد به دانشجوهاش، از اونجایی که تا اون زمان هیچ سیستم عاملی متن باز نبود و کدهاش در اختیار عموم نبود. این آقای تننباوم خودش میاد یه سیستم عامل کوچیک بر پایه ی یونیکس، به اسم مینیکس میسازه، تا با استفاده از اون به دانشجوهاش سیستم عامل نوشتن یاد بده..!!

ما تو دانشگاه هامون چنین چیزی داریم؟ باور کنید تو رشته ی کامپیوتر اساتیدی داریم که نمی تونن یه دفترچه تلفن بنویسن..!! البته اساتید خوبی هم هستن که من جسارت نمی کنم به اونا. اما چند تا از این اساتید داریم که در عرصه عمل حرفی برای گفتن دارن؟

حتی اگه دانشگاه رو کاملا تئوری درنظر بگیریم بازم وضع دانشگاه خرابه. هیچ کس تا حالا در ایران یک جمله به علم کامپیوتر اضافه نکرده. هر چی هست ترجمه ست.
توی دانشگاههای ما فقط یه سرفصل دروس خشک و سنگین داریم. تازه اونم درست و حسابی یاد نمیدن. فقط یه تعداد ترجمه ی بد از کتابهای خارجی که مال چندین سال قبل هستن(البته گهگاهی ترجمه های خوبی هم ارائه میشه). یادمه وقتی ما داشتم ویرایش ۴ کتاب سیستم عامل استالینگز رو میخوندیم، من ویرایش ۷ زبان اصلیشو داشتم تو کامپیوترم.


بعضی وقتا فکر میکنم اگه به جای یه تعداد دروس اضافی، ۱۰ واحد عملی بیشتر به ما میدادن و این کارو خوب اجرا میکرن دیگه نیازی نبود، دانشجوی کامپیوتر بعد از اتمام دانشگاه دنبال کار بگرده (تازه قبلش باید بره آموزشگاه یه چیزی یاد بگیره بعد بره دنبال کار..!!!)


آقا من گرایشم نرم افزاره، کتاب مهندسی نرم افزار پرسمن (که یکی از بهترین های این حوزه ست) رو در ۹ واحد درسی خوندم. اما ما ۱ واحد عملی مهندسی نرم افزار ندیدیم تو دانشگاه...!!! جالب نیست؟

جالبتر اینکه در آزمون ارشد مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزار ، درس مهندسی نرم افزار رو نداریم ولی در IT داریم....!!! با چه منطقی؟


یه استاد شبکه داشتیم (خارج از دانشگاه) که آدم روشن فکر و فهیمی بود. ایشون میگفت اگه در مباحث علمی پیشرفت کردید، سعی کنید طبق سیاست های کلان مسئولین رده بالای کشور حرکت کنید. چون اونا با نیازهای مملکت درگیرن و می دونن چه چیزی بیشتر نیازه برای کشور.
میگفت مثلا وقتی رهبری میگه فلان کار باید در دانشگاه انجام بشه، همین جوری نمیگه، بلکه اون نیاز رو حس کرده و میدونه که الان مملکت کمبود داره از اون لحاظ.

میگفت اگه اینجوری عمل کردید هم خودتون پیشرفت میکنید هم به پیشرفت کشور کمک میکنید.

سالهاست که مسئولین رده بالای کشور میگن دانشگاه باید به صنعت نزدیک بشه. یعنی چی؟ یعنی به سمت عمل بره دیگه. اما نمی دونم چرا به این حرف عمل نمیشه.
باور کنید اگه تا حالا به این حرف عمل شده بود و وضع آموزش ما اصلاح میشد. الان این همه تحت فشار تحریم نبودیم و وضع اقتصاد کشور خیلی بهتر از این بود.
خلاصه سر شما رو درد نیارم. سیستم آموزشیمون مشکل داره و تا زمانی که این سیستم اصلاح نشه خیلی چیزا اصلاح نخواهد شد. (یکی از این چیزا که خیلی هم مهمه بحث اشتغال فارغ اتحصیلان هست)

اگه در مورد کلاسهای عملی که میرید کمک لازم داشتید. شاید بتونم کمکتون کنم.

موفق باشید

من حرف شمارو نسبتا قبول دارم . ولی چیزی که هست واقعا دانشگاه بستر تئوری و آکادمیکه . ما خیلی این بحثو تو دانشگاه با استادامون داشتیم... حرف و نظر استادا هم این بود که شکا باید کار عملی رو خودتون شروع کنید و انجام بدید. دانشگاه محل کسب علمه . مهارت عملی رو شما باید برید دنبالش و خقیقتا یه چیزایی رو راست میگفتن . به نظر من ما دانشجوها خودمون هم نخواستیم . خودمون هم خیلی کم کاری کردیم . مثلا ما سر درس مهندسی اینترنت همیشه بچه ها پروژشون طراحی سایت بود و PHP و HTML و XML رو کامل یاد میگرفتن ، ما ترم ۸ درسو برداشته بودیم که ترم کوتاه شد ( ترم بهار پارسال) و یه سری مشکلات دیگه هم پیش اومد. استاد از یکی از خود بچه ها خواست به بچه ها PHP یاد بده که حداقل همه یکم یاد بگیرن . ولی چون اون کلاس نمره نداشت هیچ کس استقبال نکرد. ترم ۳ بودیم استادمون ۳ نمره اضافی گذاشت برا هرکس جاوا یاد بگیره و با جاوا پروژشو بزنه . خب این خودمون بودیم که فقط به عشق نمره درس خوندیم . خودمون کارآموزی رو میپیچونیم . خودمون پروژه کارشناسی رو میپیچونیم. به نظر من همه تقصیر گردن دانشگاه نیست . دانشگاه رو علاوه بر اساتید ، دانشجوها میسازن !!

خنک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش / بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ارسال: #۶۰
۰۶ اسفند ۱۳۹۲, ۰۴:۳۱ ب.ظ
بسه دیگه نا امیدی ( پر انرژی بپرین بالا)
بله دانشجو هم مهمه ولی به اینم بستگی داره که شما کجا درس میخونی ؟ اساتیدتون چه کسانی هستند ؟افرادی هستند که وقتی ازشون سوالی می پرسید درست جوانتون رو بدن؟واقعا فکر میکنید چند درصد اساتید اینطور هستند؟(مطمئنا اساتید خوب صرفا در چند دانشگاه بخصوص تدریس میکنند)ببینید من نمیگم همه چیز رو باید استاد بگه ...نه اصلا.ولی به جرات میتونم بگم بودن استادهایی که وقتی ازشون می پرسیدین نظرتون درباره ی این برنامه چیه؟یا یا بنظرتون چه زبانی بهتر؟یه جوری نگات میکردن که پشیمون میشدی از سوالت...

خدایا خودت از همه چیز آگاهی...خودت دیدی که تلاش کردم ....تااینجای کار با من بود....از اینجا به بعدشو سپردم به خودت ...چون میدونم بهترینها رو برام رقم میزنی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  چطور درصد زبانم رو به بالای ۹۰-۸۰ برسونم؟ s.gg ۸ ۳,۳۴۰ ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۰۹:۰۵ ق.ظ
آخرین ارسال: s.gg
Sad ذخیره ماتریس پایین مثلثی / بالا مثلثی به شیوه سطری یا ستونی shayesteNEY ۵ ۱۰,۹۶۸ ۲۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۲۸ ب.ظ
آخرین ارسال: Negiiin
  گروه پر انرژی کنکور ارشد کامپیوتر و فناوری اطلاعات در تلگرام popreza94 ۲ ۶,۶۷۲ ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۰ ب.ظ
آخرین ارسال: kimia580
  امکان جابجایی به رشته محلهای قبولی دیگه در کارنامه نهایی fazel-d ۲۰ ۳۹,۳۵۸ ۱۴ آبان ۱۳۹۶ ۰۳:۱۹ ق.ظ
آخرین ارسال: mohamad del
  بالاخره دفاع دکتری من (admin) admin ۵۴ ۳۰,۷۰۳ ۲۰ آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۲۳ ق.ظ
آخرین ارسال: malekinasab
  نمایش یک متن ناخواسته در بالای سایت targol ۲ ۲,۸۳۲ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ ۰۳:۵۳ ب.ظ
آخرین ارسال: targol
  ذخیره ماتریس بالا و یا پایین مثلثی در یک آرایه یک بعدی zeinab ۸ ۲۱,۷۳۴ ۲۵ شهریور ۱۳۹۵ ۰۳:۴۵ ب.ظ
آخرین ارسال: pioneer01
  بالا بردن کیفیت عکس های نمودار و ... در ورد The BesT ۱ ۸,۳۱۷ ۰۲ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۵۳ ق.ظ
آخرین ارسال: ماه بانو
Question دانشگاه امیرکبیر-پردیس گرمسار-مدیریت انرژی aida_ayz ۱ ۲,۴۳۵ ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: ali-fe
  ۶۳۴ نرم‌افزار شبانه امیدی هست؟ moler ۳ ۱,۹۲۵ ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۰۰ ق.ظ
آخرین ارسال: dhgh

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close