مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
سلام. رضا هستم. متولد ۱۳۶۷ . اهل کرمانشاه . کارمند دولت ، رتبه ۲۶۰ نرم افزار.
رتبه ی اکتسابی من رتبه ی خوبی نیست به نظرم، اما فک کردم تجربیاتم برای دوستان مفید باشه.
مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
در رشته ی نرم افزار، بهمن ماه سال ۸۸ فارغ التحصیل شدم. کاردانی به کارشناسی بودم.
مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
آره ، رشته م رو دوست داشتم اگرچه بهش کم لطفی کردم همیشه!
بعد از گرفتن کاردانی، کنکور کاردانی به کارشناسی دادم و ادامه تحصیل دادم. چون هنرستانی بودم تقریبا از همون اول دبیرستان رشته م رو انتخاب کرده بودم و الان هم پشیمون نیستم چون همیشه دوسش داشتم.
مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
هم کاردانی و هم کارشناسی رو آموزشکده های فنی و حرفه ای خوندم. دیپلمم هم هنرستانی هستش.
مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
ه
یچ وقت دانشجوی پرتلاشی نبودم متاسفانه. شب امتحان میخوندم و معمولا بین پونزده تا هفده میشدم!! معدل کاردانی شونزده و چهار صدم و معدل کارشناسی م هم ۱۵ و هشتادوهشت.
مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
بله علاقه مند به ادامه تحصیل بودم اما دو سه ماه بعد از فارغ التحصیلی رفتم خدمت و بعد خدمت هم استخدام شدم! و همین برنامه ی ادامه تحصیلم رو عقب انداخت.
مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
نظرم روی نرم افزار بود همیشه. با اینکه میدونستم گرایش های دیگه میتونم رتبه ی بهتری بیارم اما بیشتر نرم افزار دوست داشتم.
مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
زبان ۳۱
ریاضی ۶/۲۵
مشترک .۵۴۰
تخصصی هوش ۱۲
تخصصی نرم افزار ۳۰
معدل موثر ۱۵/۶۵
۲۶۰ نرم افزار، ۴۰۰ هوش، ۴۵۱ معماری، ۲۶۹ محاسبات
دومین باری بود که امتحان دادم. کنکور سال نود و در حین خدمت، یعنی دو کنکور قبل ، شرکت کردم و ۴۴۵ نرم افزار شدم. و مصر شدم که بعد از خدمت حتما شرکت کنم.
مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
به نظرم کاملا متفاوته و کنکور راهکار و قلق های خاص خودش رو داره! خصوصا کنکور کامپیوتر! توصیه من به داوطلبا اینه که اگر زمان دانشجویی زرنگ بودید که اجازه بدید واستون انگیزه بشه این زرنگ بودن، و اگر ضعیف بودید فراموشش کنید و به فکر آینده باشید .
مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
من امسال از اخر ابان شروع کردم. خیلی دیر شاید. اما چون دو سال پیش در خلال خدمت حدود چهار ماه خونده بودم وضعم خیلی بد نبود (البته به نظر خودم ).
امسال قصد داشتم که از مهر شروع کنم اما باز هم اتفاقاتی افتاد که نتونستم شروع کنم. طوری شده بود که کامل از فکر کنکور اومده بودم بیرون. تا اواخر آبان که شروع کردم به خوندن. تقریبا از ۲۰ آبان. حتی در مدت این سه ماه ( از وقتی که شروع کردم، تا ۲۰ بهمن که کنکور بود) باز هم به خاطر یکسری از مسایل توقف های چند روزه داشتم و در این سه ماه هم به قول معروف بکوب نخوندم. شاید میانگین روزی ۶ ساعت مطالعه داشتم.
مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
من سه ماه فرصت داشتم فقط، و تنها به تموم کردن درسام فکر میکردم!! و پی در پی کتابهارو میخوندم و اخر هر کتاب تستهای سالهای اخیر، یعنی از سال ۸۰ تا ۸۹ رو میزدم( کتابهام چون مال دو سال پیش بود تستهای جدید رو نداشتم !!)
در واقع برنامه م بولدزری بود، خوندن و تموم کردن کتاب!!
البته ناگفته نمونه من پنج درس رو حذف کردم! نه به خاطر اینکه سخت بود، به خاطر اینکه من کارمند بودم و شنبه تا سه شنبه سرکار میرفتم و وقتم کم بود. وگرنه به کسانی که وقت دارن، حذف کردن رو توصیه نمیکنم.
مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
بله، من با توجه به وقتم ، چاره ای نداشتم که تمرکز رو بزارم روی دروس مشترک. میدونستم که اگر قبول شم باید مشترکهارو خوب بزنم. به بچه های کنکور ۹۳ هم میگم، ۸۰ درصد قبول شده ها بار خودشونو در دفترچه ی اول میبندن و نمیزارن کار به دفترچه دوم بکشه!
مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
شاید دلیل اینکه من اومدم و مصاحبه مانشت رو پر کردم دقیقا همین سوال بود. بزارید مفصل بگم.
من وقتم رو صرف قوی کردن دروس ضعیف نکردم، بلکه ترجیح دادم دروس قوی رو قوی تر کنم!
من وقتم خیلی کم بود پس درسهایی که خوندشون وقت گیر بود رو کنار گذاشتم! دروسی مثل ریاضی مهندسی برای منی که چهارسال از درس دور شده بودم خوندش وقت گیر بود! من تمام دروس ریاضی و کامپایلر رو به ناچارحذف کردم. یعنی پنج درس. نه به خاطر سخت بودنشون، بلکه به خاطر وقت گیر بودنش.
محاسبات عددی رو حذف کردم چون دوره کارشناسی پاسش نکرده بودم و خوندش وقت گیر بود اگرچه دوستام میگفتن که درس سختی نیست و بخونش. اما من نرفتم سمتش.
ریاضی مهندسی رو به خاطر حجمش حذف کردم.
آمار و احتمالات درس مورد علاقه ی من بود در دانشگاه که هم کاردانی و هم کارشناسی جفتش رو بیست گرفتم . به خاطر حجمش من سراغ این درس نرفتم اما جزوه ی خلاصه ی پارسه رو پیدا کردم و در یک روزه مرورش کردم و چندتا تست زدم که سر کنکور دیدم حداقل دوتا از تستهای آمار رو بلدم که وقت کردم یکیش رو بزنم و بشم ۶/۲۵ درصد ریاضی!
گسسته هم که درس سنگین و عمیقی بود که اونم حذف کردم.
اما در مورد کامپایلر چون من دوره ی لیسانس پاسش نکرده بودم میدونستم که با این وقت نمیتونم یادش بگیرم و به تسلط برسم پس حذفش کردم.
اما میدونستم که در سایر دروس اگر وقت بزارم به تسلط میرسم.
مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
واقعیتش من وقتی برای فکر کردن زیاد در مورد برنامه ریزی نداشتم! پس ساده ترین برنامه ریزی ممکن ،یعنی شروع کردن به خوندن دروسی که حذف نکرده بودم، رو انتخاب کردم!
کتابهام هم مشخص بود، جزوات جم بندی شده ی موسساتی که قبلا می شناختم، و نمیخواستم طرف منابع برم. پس از جزوات و کتابهای کنکوری استفاده کردم.
مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
زبان: من این درس رو ذاتا از قبل قوی بودم. مثلا کنکور ۹۰ فقط با مطالعه ی لغتهای ۵۰۴ و تافل (این لغات رو با نرم افزار لایتنر روی گوشیم ریخته بودم و تنها وقتایی که سرکار و یا توی اتوبوس و تاکسی بیکار میشدم شروع به مرور میکردم وگرنه وقت آسوده ای براش نزاشتم) تونستم زبان رو ۶۰ درصد بزنم. چون درک مطلبم خوب بود.
امسال جزوه ی پی دی اف خلاصه ی زبان پارسه (نود درصد) رو توی گوشیم ریختم و وقتهای بیکاری توی تاکسی و .... مطالعه ش کردم! جزوه ی خوبی بود چون تمام لغات نسبتا سخت کنکورهای اخیر رو جمع کرده بود. توصیه میکنم لغات ۵۰۴ و تافل رو همراه با مشتقاتشون (تاکید میکنم همراه با مشتقاتشون) یاد بگیرید و متون تخصصی سالهای گذشته رو مطالعه کنید.
و اما سر کنکور: امسال که به تستهای زبان نگاه کردم حس کردم میتونم بالای هشتاد بزنم! اما میدونستم که دروس مشترک خیلی مهمتر هستن، یادمه که فقط دوازده تست اول رو با سرعت خوندم و زدم و باقی سوالات رو بدون نگاه کردن جا گذاشتم و نزدم! میدونستم که اگر مشترکهارو خوب بزنم برای قبولی روزانه این تعداد تست زبان کافیه. بعدا دیدم درصد زبان ۳۱ شده که خوب بود.
ریاضی:
همونطور که گفتم تمام این دروس رو حذف کردم. اما دو سال پیش گسسته پوران و آمار پارسه خوندم که واقعا کتابهای خوبی بودن.
مشترک:
ساختمان داده: کاردانی این درس رو تقریبا خوب پاس کردم و برای کنکور کاردانی به کارشناسی (سال ۸۶) کتاب مقسمی رو خونده بودم.
امسال جزوه پارسه (محسن طورانی) رو خوندم. کتاب بدی نبود اگرچه خیلی هم خوب نیست. البته بخشهای ماتریس، لینک لیست و گراف رو حذف کردم چون توی کنکور ساختمان ارشد معمول از این بخشها سوال نمیاد. وقتی کتاب رو تموم کردم تستهای آخر همین کتاب رو تا ۸۹ زدم. ازکتاب (دروس مشترک مهندسی کامپیوتر راهیان ارشد) هم برای تست استفاده کردم. خوبی کتاب راهیان ارشد توضیح مشروح و پربار تستها بود. وقت تست زدن در این درس خوب از پسشون بر میومدم اما راستش من درس ساختمان داده رو توی کنکور خوب نزدم و فقط یک تست جواب دادم. شاید چون زیاد تست نزدم در این درس خوب عمل نکردم.
البته نزدیکهای کنکور یه بار کتاب ساختمان پوران پژوهش رو هم دیدم (هادی یوسفی) که کتاب خیلی خوبی به نظر میومد که یه مرور کلی ش کردم.
نظریه زبانها: من این درس رو کارشناسی خوب پاس کردم.
برای کنکور از جزوه کلاس کنکور دکتر سید جوادی و نظریه پوران و نظریه پارسه استفاده کردم! هر سه تا خلاصه و مفید بودند. کتاب پوران کتاب خوبی هست اما اشتباه جزیی و علمی زیاد داره! وقت خوندش مراقب باشید. در کل کتاب خوبی بود.
کتاب پارسه هم خوندم که کتاب بدی نیست. برای تست هم از همین کتابها استفاده کردم و کتاب تست راهیان ارشد (دروس مشترک کامپیوتر راهیان ارشد).
مدار منطقی: من این درس رو پاس نکردم، نه دوره ی کاردانی و نه کارشناسی! اما من این درس رو برای کنکور کاردانی به کارشناسی خونده بودم و مشکلی نداشتم. بسیار درس خوش قلق و راحتی هست این درس. میشه روی ۱۰۰ درصدش حساب باز کرد.
من برای این درس کتاب فوق العاده روان و عالی هادی یوسفی (پوران ) رو تنها در سه روز خوندم! واقعا کتاب خوبی بود و تستهارو هم روی همین کتاب زدم. کنکور هم این درس رو عاالی زدم .
معماری کامپیوتر: این درس کمی بد قلق هستش ! البته چند سال اخیر تستهاش راحتتر شده. من سال ۹۰ از ویس دکتر اجلالی استفاده کردم که انصافا عالی بود و راهم انداخت اون سال ، و بعدش کتاب خوب هادی یوسفی (پوران) رو خوندم .
امسال هم به صورت مشابه عمل کردم. از سایت مانشت ویس و جزوه سال نود معماری دکتر اجلالی رو گرفتم و مجددا گوش دادم و مطالعه کردم. واقعا کمکم کرد! بعد ویرایش جدید کتاب پوران (پاییز ۹۱) رو هم گرفتم و دوبار با دقت خوندمش! کتاب پوران هم واقعا عااالی بود. اگرچه کاملا حس میکردم که شنیدن ویس دکتر اجلالی چقد کمکم کرده در فهم کتاب پوران. تست رو هم از کتاب پوران زدم. توی کنکور سه تا از تستهای معماری رو زدم و درست بودن.
** کتابهای آقای یوسفی در کل کتابهای بسیار خوبی هستند. کتابهاش انصافا کمترین اشتباه علمی رو داره. و تنها مشکلی دارند اینکه به نظرم خیلی تستهارو باز نمیکنه و خیلی خلاصه توضیح میده! کلا از متن درس هم معلومه آقای یوسفی خلاصه گویی رو دوست داره! در کل من آقای یوسفی رو بین نویسنده ها خیلی قبول داشتم.
سیستم عامل: این درس هم وقتی دو سال پیش کنکور دادم ویس کلاسی دکتر حقیقت رو شنیده بودم که واقعا توی این درس راهم انداخت! امسال کتاب پارسه دکتر حقیقت رو با دقت خوندم و تستهارو هم از همین کتاب زدم. توو کنکور جز یکی از تستها، همه ش رو بلد بودم، اما دوتا از تستهای سیستم عامل رو با اینکه خوب بلد بودم نتونستم به جواب برسم ، شاید تست اشتباه بود (البته بعدا پیگیرش نشدم که تستها اشتباه بودن یا نه ، و حذف شدن یا نه)، و کلی وقتم رو گرفت و آخر هم هیچی!! که آسیب بزرگی بود.. چون اگر وقت اضافی میاوردم میتونستم برم سراغ درس زبان که توانایی داشتم خیلی از تستهاش رو به راحتی بزنم.
دروس تخصصی:
کامپایلر: که حذفش کردم و الانم هیچی ازش بلد نیستم راستش!
دوستام که برای ارشد میخوندن میگفتن که درس سختی نیست اما چون در کنکور ۹۱ فقط دو سوال از این درس اومده بود منم با خیال راحت گذاشتمش کنار . اما امسال فک کنم پنج شیش تایی ازش تست آورده بودن و حذف این درس بهم آسیب زد چون درصد دروس تخصصیم به شدت اومد پایین .
پیاده سازی زبانهای برنامه سازی: جزوه پارسه رو خوندم. اما این جزوه خیلی خلاصه س، پس جاهایی رو که نمیفهمیدم به کتاب پررت مراجعه میکردم. توی کنکور دوتا از تستهای این درس رو زدم. که راضی کننده نبود متاسفانه.
الگوریتم: در مورد این درس حرف زدن کمی سخته اما چیزی که واضح هست اینه که درس بسیار مهمیه و اصلا نباید حذف بشه! چون ارتباط شدیدی به سایر دورس مثل ساختمان داره و اینکه در دو گرایش ازش سوال مطرح میشه.
این درس برای من سنگین و وقت گیر بود اما چون هم توی هوش و هم الگوریتم ازش سوال میومد نتونستم حذفش کنم! اما دیدم که بعضی بخشهاش زیاد مهم نیست مثل عقب گرد و برنامه نویسی پویا. پس این بخشهارو نخوندم! بخشهایی که خوندم اینا بودن : روابط بازگشتی، تقسیم و غلبه، حریصانه و گراف . بخش مرتب سازی رو هم که توی ساختمان خونده بودم. بیشتر تمرکزم روی بخش گراف بود که میدونستم خیلی مهمه! برای این درس از الگوریتم سپاهان و الگوریتم یوسفی استفاده کردم که انصافا کتابهای خوبی هستن! البته کتاب اصلیم سپاهان بود و بعضی جاها از کتاب یوسفی استفاده کردم. تست رو از سپاهان زدم چون بهتر توضیح داده بود. سر کنکور چهارتا تست زدم که فک کنم دو تاش درست بود.اون یکی دوتارو با بی دقتی اشتباه زدم و همینکه از جلسه اومدم بیرون، توی ذهنم حساب و کتاب کردم فهمیدم اشتباه زدمش! نمیدونم چرا اینجور شد و حیف شد واقعا.
از تستهای الگوریتم هوش هم دوتاش رو زدم که درست بود جفتش.
پایگاه داده: درس خوش قلق و خوش تستی هستش. من فقط مقسمی رو دوبار خوندم و تست رو هم از کتاب مقسمی و راهیان ارشد زدم. توی کنکور هم همه ی تستهارو زدم که فک کنم جز یکی همه ش درست بود.
مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
چون من از مرجع استفاده نکردم نمیتونم جوابی به این سوال بدم.
مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
من دانشگاه های سطح بالایی درس نخوندم و معمولا جزوه محور بودم.
مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
همونطور که گفتم زبانم خوبه و میتونستم عالی بزنم اما لزومی ندیدم که بیشتر از ۳۰ درصد روش وقت بزارم. اما اگر سرعت خوبی داشته باشید میشه زبان رو در کمتر از ده دقیقه بالای ۶۰ درصد زد. خصوصا متن های زبان تخصصی که خیلی راحته.
توصیه م به داوطلبا اینه که دایره لغاتشون رو بالا ببرن و اگر فقط برای کنکور، زبان رو میخونن روی کتابهای گرامر وقت نزارن. سعی کن قدرت اسکن و اسکیم خودشونو بالا ببرن.
لغت حفظ کنند و متن بخونن، همین! بعد یه مدت میبینن که به راحتی سی چهل درصد زبان میزنن.
من توصیه نمیکنم که این درس سفید رها بشه چون با سطح زبان پایینتر از متوسط هم میشه بین بیست تا سی درصد نمره آورد.
مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
ما که مردونه همه ش رو حذف کردیم . اما برای کسانی که وقت دارن من حذف کردن رو پیشنهاد نمیکنم. به نظرم میشه درصد خوبی زد خصوصا توی درس آمار. مثلا من دو سال پیش ریاضی رو بیست درصد زدم چون اون سال گسسته و آمار رو کم و بیش خوندم. پس چندان سخت نیست به نظرم.
مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.
سوالای قبلی تقریبا این سوال رو جواب دادم.
مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
تنها بودم. من هم خونه خوندم و هم کتابخونه. کتابخونه بهتر بود به نظرم.
مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
با توجه به برنامه ریزی ای که توضیح دادم جوابی برای این سوال ندارم .
مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
-----
مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
من تنها روی نرم افزار تمرکز کردم. اما اگر وقت داشتم شاید روی رشته های دیگه و قطعا روی گرایش های دیگه هم وقت میزاشتم که برای انتخاب رشته و دانشگاه دستم باز باشه.
مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
بله گاهی میخواست که پیش بیاد اما من دلیلی برای ناامیدی نداشتم! چون هم خدمت رفته بودم و سرکار میرفتم! اگر قبول نمیشدم سال بعد با قدرت بیشتری ادامه میدادم و حتما از تابستون شروع میکردم البته، نه از آخر آبان!!
مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
نه استفاده نکردم.
کلاس کنکور بد نیست و کمک میکنه به صورت فشرده و سریع یک درس رو هماهنگ با سرفصل کنکور یاد بگیرید اما یادتون نره که رفتن سر این کلاسها ابعاد منفی هم داره. مثلا با توجه به قیمت بالای کلاسها مطمئنا توقع اطرافیان و خانواده ازتون بالا میره و این یعنی استرس زایی.
من شخصا پولی برای کلاس کنکور نمیدم و نخواهم داد و اگر در شرایطش بودم خودم میخوندم. البته همونطور که گفتم من از ویسهای کلاس کنکور معماری و سیستم عامل استفاده کردم ( که با اجازه ی مدرسینش بود. مثلا به دکتر حقیقت ایمیل زدم که گفت مشکلی نداره. و غیر مستقیم از دکتر اجلالی هم اجازه گرفتم).
مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
امسال شرکت نکردم. اما کنکور ۹۰ سه تای آخر پارسه رو رفتم که به نظرم تاثیر چندانی نداشت (حداقل برای من یکی تاثیری نداشت). رتبه هام در پارسه اول بار شد ۴۰، دفعه دوم ۱۵، و آخری هم ۴۱/ و توی کنکور شدم ۴۴۵/ اما به نظرم اگر کسی کاملتر و پابندتر کنکور آزمایشی بده خوبه. اگه میتونید شرکت کنید و باهاش هماهنگ پیش برید، چون اگر با برنامه ش هماهنگ نباشید ارزش چندانی نداره و براتون میشه یک دغدغه ی اضافی.
مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
اگرچه وقتم کم بود، اما برای جمع بندی، وقتهایی که سرکار بودم (ببخشید اینجا بد آموزی داشت کمی ) پای کامپیوتر جزوات جمع بندی پارسه و یا همون ۹۰ درصد پارسه استفاده کردم که خیلی خوب بود به نظرم.
مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
با توجه به دروس حذفی آنچنان حس آمادگی نداشتم اما روحیه م خوب بود. در خودم می دیدم که زیر دویست بشم. اما توقع بیشتر از این از خودم نداشتم راستش، و سعی کردم واقع گرا باشم.
معیارم آمادگی در دروس مشترک و تا حدودی دروس تخصصی بود و اینکه از پس تستهای سالهای گذشته خوب برمیومدم.
من یک روز مونده به کنکور رو دیگه درس نخوندم و با دوستام رفتیم خارج از شهر و حسابی پیاده روی کردم تا خسته شم و راحت بخوابم! دقیقا همین طور هم شد و من شب راحت خوابیدم و روز کنکور تقریبا سرحال بودم.
و یک تجربه شخصی اینکه: دوستانی که کنکور دادن میدونن که کنکور ارشد نیم ساعت دیرتر از
وقت اعلام شده شروع میشه. من میدونستم که کنکور هشت و نیم شروع میشه اگرچه ساعت شروع ۸ اعلام شده! سی چهل دقیقه نشستن روی صندلی در قبل کنکور واقعا کسالت آور و خسته کننده س! و از خوش شانسی من، حوزه کنکورم افتاد نزدیک خونمون. من چون حوزه به محل سکونتم نزدیک بود طوری تنظیم کردم که قبل از توزیع دفترچه زیاد معطل نمونم و در جو استرس زای کنکور قرار نگیرم. یعنی دیر رفتم سر جلسه!! و به نظرم کار بسیار درستی کردم اگرچه کمی دیر رفتن ریسک بود یه جورایی.
مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
بله. من میدونستم که مشترکهارو خوب میزنم. خودم حول و حوش پنجاه درصد رو برای مشترکها پیش بینی میکردم که چون ساختمان رو خوب نزدم و روی دوتا تست سیستم عامل هم نتیجه نگرفتم نتونستم به پنجاه برسم.
برای زبان همین حدود سی درصد مد نظرم بود و وقتی حس کردم به ۳۰ درصد رسیدم دیگه ادامه ندادم و رفتم سراغ مشترکها.
برای ریاضی هم که فقط توکلم به خدا بود که بتونم یکی دوتا بزنم
.
برای دروس تخصصی هم با توجه به حذف کامپایلر حول و حوش ۴۰ مدنظرم بود که با توجه سهل انگاری خودم و موفق نبودن در درس پیاده سازی زبانهای برنامه سازی نتونستم به چهل برسم. اگرچه حذف کامپایلر شاید اجازه نمیداد که درصدم رو بالا ببرم.
مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
من چون ریاضی هارو حذف کرده بودم میدونستم که مشکل وقت ندارم. اما چون من کنکور آزمایشی نرفته بودم و حتی توی خونه کنکورهارو هم شبیه سازی نکرده بودم نتونستم از وقتم استفاده بهینه کنم. متاسفانه چوب بی تجربگی رو خوردم وگرنه با همین بضاعت علمی میتونستم خیلی رتبه بهتری بیارم!
اما ناامید نشدم سرجلسه وگرنه شرایط جور شد برای نا امیدی! مثلا اولین درس مشترکها ساختمان بود که من نتونستم خوب بزنمش. فک کنید که من از زبان گذشته بودم، ریاضی هم که نزده بودم و مشترکها رو هم خوب شروع نکردم و همه چی آماده شد برای به هم ریختن اما میدونستم که جلوترهارو میتونم بهتر بزنم. وقت ، وقت حساب پس دادن بود نه نا امیدی:
دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست
آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست.
توصیه من اینه که: در مورد شرایط سر کنکور تحقیق کنید و با کنکور آزمایشی و شبیه سازی کنکور در خونه خودتون رو وفق بدید اما زیاد حساست به خرج ندید و بدونید که سر کنکور ممکنه اتفاقاتی پیش بینی نشده رخ بده و این اجتناب ناپذیره!
مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
تمرین که نه ولی ترتیب رو هم خراب نکردم. ترتیب دفترچه ترتیب خوبیه.
مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
بله، با توجه به تستهای سال قبل میدونستم که سوالات بعضی دروس چطوره! کلیت دروسی مثل منطقی ، معماری، پایگاه داده، زبان و الگوریتم همون جوری بود که فک میکردم.
مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
وقت زیاد نیارودم. کم هم نیاوردم ولی چون بی تجربه بودم نتونستم وقتم رو مدیریت کنم وگرنه با توجه به حذف اون همه درس باید درصدهای بهتری در سایر دروس میزدم. چون بنیه ی علمیش رو داشتم اما مدیر خوبی نبودم.
مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
باور کنید تا لحظه ی اعلام نتیجه اصلا سراغش نرفتم . توصیه نمیکنم که شما هم این کار رو کنید و بی خیال باشید ولی خودم بی خیالی رو ترجیح دادم.
اومدم بیرون راضی نبودم چندان. چون گفتم که وقت رو نتونستم خوب مدیریت کنم. خودم حس میکردم که رتبه م حدود ۲۵۰ بشه که تقریبا اینجور هم شد. البته تنها حس میکردم چون من سراغ کلید نرفتم.
مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
پایه تحصیلی: ۱۰ درصد.
دانشگاه کارشناسی: ۱۰ درصد
برنامه ریزی: ۴۰ درصد.
کلاس: ۰ درصد
کنکور آزمایشی: ۰ درصد.
شرایط سر کنکور: ۳۰ درصد.
شرایط مطالعه: ۱۰ درصد.
مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
انشالا برای دکتری هم میخونم و تلاش میکنم، اما نه مثل ارشد
مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
یاد خدا آرامش بود برام. روزهایی که برای کنکور میخوندم با مسایل دیگه ای هم درگیر بودم متاسفانه. دغدغه م زیاد بود... اولش که شروع کردم میدونستم هم دیر شروع کردم و هم اینکه در جبهه های غیردرسی دیگه هم باید بجنگم! از خدا خواستم کمکم کنه. میدونستم اگر شروع کنم بی نصیب نمیمونم.
مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
نقش مثبت که نه، ولی اطرافیانم تا بخواید نقش منفی داشتن
مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
-------
مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟
من کرمانشاه هستم با توجه به محل کار و زندگی م ترجیح میدم همین شهر خودم و این اطراف درس بخونم. احتمالا دانشگاه رازی کرمانشاه محل تحصیلم باشه.
مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
پیچیده حرف زدن رو بلد نیستم اما میتونم بگم برای پیروزی بجنگید، حتی اگر هزاران مشکل داشته باشید، حتی اگر وقتتون خیلی کم باشه. من با تمام دغدغه هام و همون سه ماه وقت که در هفته چند روزش رو هم میرفتم اداره هم میتونستم رتبه زیر ۱۰۰ بیارم. اگر اونقدر که بایدخوب نشدم چون از تمام توانایی هام استفاده نکردم و چون مدیر خوبی نبودم که سرجلسه وقتم رو مدیریت کنم.
مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟
نه. به نظرم سوالایی به درد داوطلبا بخوره گنجونده شده.
مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
مانشت عالیه و هر روز داره عالی تر میشه! ازتون ممنونم واقعا...