انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[aminamini]

سلام دوستان


یه مدته که فهمیدم شیوه مطالعه و درس خوندنم طی این ۱۵-۱۶ ساله درست نبوده

اینو زمانی فهمیدم که با یکی از دوستام مشورت میکدم و فهمیدم
بله
اشتباهاتم کم نیستن



تصمیم گرفتم بیام اینجا و با شما مشورت کنم
تا شما
از شیوه خودتون بگید
و
منو خیلیا که ممکنه همین مشکله داشته باشیم به یه راه حل برسیم



برای مثال

من همیشه باید بفهممو جلو برم
اگه یه بخشیو نفهمیدم دیگه نمیتونم ادامه بدم و این خیلی بده

یا

من همیشه برای امتحان پایانی باید تمام کتابو بخونم

که این باعث میشه
یا کتابو تموم نکنم
یا اینکه تنها مثالهایی که قبلا حل کردمو دوباره حل کنم و چیز جدیدی اضافه بر اونا یاد نگیرم


اما در مقابل من دوستم
میگفت من درسامو خلاصه نویسی میکنم و واسه امتحان فاینال فقط همون خلاصه‌ها رو میخونم
این جوری هیچ مشکلی هم واسم پیش نمیاد



راستی
من
راهنمای درس خوندن مانشت!
رو خوندم
اما هنوزم مشکل دارم




اما دوستان


من ازتون میخوام
بیاید
و
نظرتونو بگید
از شیوه های خودتون
از این که سر کلاس چیکار میکنید تا همه مطالبو همون جا یاد بگیرید
یا اینکه روش مطالعه ای که دارید چطوری هست تا حتی یه کتاب معمولی رو بهتر به خاطر بسپارید
و
.
.
.
و هر انچه فکر میکنید میتونه کمک کنه صحبت کنید.





با تشکر

[سارا جواهری]

در مورد اینکه به یه چیزی که بلد نیستیم گیر ندیم من هم باشما موافقم من به این نتیجه رسیدم که اگه امروز یه چیزی رو نفهمی نباید بهش گیر بدی مطمئن باش فردا که بیایی سراغش چیز بیشتری ازش یاد می گیری مثل این که قدیمی‌ها میگن یه کتاب رو هر بار که بخونی باز هم حرف تازه ای برای گفتن داره. از نظر روان شناسی هم ضمیر ناخودآگاه در گیر حل مساله میشه و فردا که میری سراغ همون مساله حرف تازه ای برای گفتن داره

---

من در کنکور کارشناسی ارشد به این نتیجه رسیدم که هر چقدر هم زمان کم باشه حتما باید خلاصه برداری کرد چون وقتی برمیگردی و مطالب رو می خوای بخونی با حجم زیادی از مطلب با اولویت یکسان رو به رو می شی و یه وسواس فکری میاد سراغت و باعث می شه بعضی چیزهایی که شاید واقعا لازم نباشه رو باز مرور کنی ولی اگه خلاصه‌ها رو بخونی مغزت درگیر مهم ترین‌ها می شه و خیلی بهتر عمل می کنه و تو زمان پیدا می کنی که بری تمرینهای جدید رو حل کنی

---

تمرکز داشتن سر کلاس با چند تا چیز همزمان به دست میاد من احساس می کنم وقتی که آدم صدای استادش رو رکورد می کنه گاهی که ذهنش می پره با خودش می گه اشکالی نداره می رم خونه دوباره گوش می کنم و یاد می گیرم و در همون لحظه داخل کلاس بی خیال این موضوع میشه اما من این تجربه رو دارم که وقتی سر کلاسی صدای استادش رو ضبط نکردم خیلی حواسم جمع‌تر بوده که همه چیز رو یاد بگیرم./ پیش مطالعه کردن باعث می شه خیلی بیشتر سر کلاس درس‌ها رو یاد بگیریم/ این روشی که وقتی از کلاس برمیگردی منزل همه درس رو همون روز مرور کن و بخون خیلی خوب جواب میده و مطلب برای همیشه در ذهن می مونه / این که سر کلاس حتما نت برداری کنی خیلی عالیه باعث میشه مغزت همه اش درگیر مطالبی باشه که استاد می گه چون اگه به چیز دیگه ای فکر کنی نمی تونی حرفهای استادت رو جمله بندی کرده و بنویسی

---

این که یه برنامه ریزی درست داشته باشیم خیلی در یادگیری مطالب به آدم کمک می کنه به نظر من آدم بدون برنامه ریزی به هیچ جایی نمی رسه
بذار بازم فکر کنم هر چی یادم بیاد بهت می گم چون من هم یه روز در این حالت گیر کردم و یه عالمه کارهای مختلف انجام دادم و تجربه همه اش رو دارم و یه عالمه حرف برای گفتن
باورت می شه اگه چیزهایی که الان بهشون رسیدم سال اول دبیرستان می رسیدم یا کسی بود که بهم یاد می داد چقدر موفق می شدم ؟ اما باز هم اشکالی نداره ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است

[aminamini]

ممنونم از لطفتون

من منتظر شما و بقیه دوستان هستم

[سارا جواهری]

عوامل فیزیکی هم در یادگیری مطالب بسیار اهمیت دارند . جلوی تلویزیون نشین برو توی اتاقت . تمرکزت بیشتر می شه( این طوری میگم که فکر کنی یه مامان بزرگ با تجربه داره باهات حرف می زنه و یه کمی هم شوخی کنیم )تازه توی اتاقی که می خوای درس بخونی نباید عاملی باشه که حواست رو پرت کنه/پوستر بازیگر های تلویزیونی و فوتبالیست و خواننده رو از در و دیوار اتاق مطالعه بکن ... آفرین . موبایلت رو با خودت نبر توی اتاق همه اش اس‌ام اس میاد حواست پرت می شه. تلفن ثابت منزل رو از اتاقت ببر بیرون لازم نیست جایی که یه دانشمند مثل تو داره درس می خونه تلفن باشه بقیه برن جواب بدن . شما وقت نداری

---

نور اتاقت رو تنظیم کن چون اگه خیلی کم باشه رویایی می شی و می ری توی خیالت و پروازززززززززززززز. البته اگه رویایی هم نباشی احتمالا خوابالو می شی و دیگه درس رو کی می فهمه کافیه یه بالشت هم توی اتاق باشه.
نور اتاقت رو تنظیم کن چون اگه خیلی زیاد باشه چشم خیلی زود خسته می شه و زمان مطالعه ات کاهش پیدا می کنه

---

در حالت خوابیده درس نخون چون مغزت فکر می کنه این حالت فقط برای خوابیدن‌ها و استراحت هاست و فرمانهای مخصوص صادر می کنه و درس خواندن کنسل می شه .
راست می گن که پشت میز و صندلی آدم بهتر چیز یاد می گیره البته من گاهی خسته می شم مدلم رو عوض می کنم ولی خیلی کوتاه که فقط خستگی‌ام دربیاد چون دکتر گفته زیادی و طولانی مدت پشت صندلی نشستن برای زانو ضرر داره

---

وقتی داری درس می خونی حتما در فاصله های زمانی مناسبی باید استراحت کنی این فاصله‌ها بستگی به خودت داره مثلا من هر یک ساعت حتما احتیاج دارم پاشم برم یه دوری توی خونه بزنم یه کاری انجام بدم یا یه چیزی بخورم و برگردم
این استراحت ها( البته نه زیاد طولانی) باعث می شه تو بتونی ساعات طولانی تری رو به درس خواندن اختصاص بدی

---

اگه در طول ساعات مطالعه یه لحظه احساس کردی که هنگ کردی بهش اهمیت بده الکی هی گیر نده که نه من باید این رو یاد بگیرم بعد برم استراحت. این حالت در طول روز حتما برای من پیش میاد اسمش رو گذاشتم خوابیدن مغز . دقیقا احساس می کنم چشمام داره این صفحه رو می بینه ولی هیچی ازش نمی فهمم اون موقع لازمه یه چرت کوتاه بزنی همه این زمانها شخصیه مثلا اینکه چه ساعتی از روز خوابت بگیره من حدود ساعت سه ظهر حتی اگه خودم نخوام بخوام مغزم خوابش می گیره و یادگیری من کاهش پیدا می کنه و اینکه چقدر هم بخوابی بستگی به خودت داره از نظر روانشناسی هم خواب کوتاه‌تر از یک ساعت در میان روز به یادگیری کمک بسیار زیادی می کنه و من این رو تجربه کردم. دیدم راست می گن‌ها !!!!!!!

---

برای درسهایی مثل درس ریاضی حتما قلم و کاغذ لازمه که هر چی که می خوانی بنویسی .یک بار دو بار یا حتی بیشتر .
حتما به قول دکتر اجلالی( استاد درس منطقی و معماری )یاد بگیریم روی کاغذ فکر کنیم .
توی هوا نمی شه فکر کرد.
حتی اگه سوالی رو هم می بینی که حل شده حلش رو با چشم نخون حتما بنویس .
توی نوشتن اتفاقات زیادی می افته .
گاهی این اتفاق برای من افتاده که با چشم یه چیزی رو نگاه کردم فکر کردم چه ساده است و بلد شدم ولی چند روز بعد یا زمانی که بهش احتیاج داشتم و جلوی چشمم نبود و خودم باید می نوشتم ..می دیدم یه جای خیلی ساده اش رو نمی دونم باید چیکار کنم که حلم به نتیجه برسه .

---

[aminamini]

سارا خانم عزیز

ممنونم

ممنونم از این که وقت میذارید و میایید راهنمایی میکنید



راستش من درسم بد نیست
اما نمیدونم
فکر میکنم اون جوری که باید توی این سالا باید میخوندم نخوندم
یه عمریه دارم درس میخونم
زندگی،تفریح،خوشی و هر آنچه که فکر کنید واسه من تو درس خوندن خلاصه شده
اما
افسوس که درست نخوندم
اگه میخوندم آلان به جای دانشگاه .... دانشگاه دولتی بودم

اما

امیدمو از دست ندادم
اهداف بزرگی دارم
و متاسفانه متناسب با اون اهداف تلاش نمیکنم
مشکلاتم زیادن
بخوام بگم یه شب تا صبح طول میکشه و بازم یه چیزایی از قلم میافته

مثلا

من بعضی روزا در حالی که شاید ۱۲ ساعت فرصت دارم از ۲ ساعتشم استفاده نمیکنم
باورتون میشه؟؟؟

یا مثلا میخوام درس بخونم
تو یه ساعتی که شما یه بار میرفتید بیرون
من ۱۰ بار و شایدم بیشتر میرم بیرون

یا
احساس میکنم وسواسم روی خوندن زیاده
یه مطلبو باید چند بار بخونم در خالی که شاید همون مرتبه دوم یادش گرفتم
و
هزارتا مشکل دیگه


بازم ممنون
خوشحالم که شما کمک میکنید
و خوشخال‌تر میشم اگه شما وبقیه باز هم راهنمایی کنید



البته فکر کنم کلا از بحث خارج شدم
اما گفتم بالاخره این مشکلاتو بگم تا شما هم بشنوید و نظرتونو بگید



با تشکر

[سارا جواهری]

اول‌: خواهش می کنم قابل شما مانشتی‌ها رو نداره
دوم‌: نگو راهنمایی چون خودم هم در حال کشف و تجربه هستم و شاید همه هم رده باشیم بگو پیشنهاد که من هم شرمنده نشم
سوم‌: از اینکه طرف حسابم یه آدم کمال طلب هست خیلی خوشحالم چون کسی که میگه درسم بد نیست ولی بازهم دنبال راه های بهتر شدن می گرده یعنی کمال طلبه
چهارم‌: این وسواس‌ها رو خیلی‌ها دارن خود جنابالیم هم داشتم و هنوز هم توی بعضی مسائل دارم
اینکه می گم داشتم برات یه مثال می زنم
از سال سوم دبیرستان تا ترم اول دانشگاه درسها می موند مال شب امتحان
ترم اول دانشگاه خیلی شبها اذیت شدم
شب امتحان ریاضی از یکی از دوستانم که مبحثی رو بلد بود کمک خواستم بهم کمک نکرد لجم در اومد تا صبح خوندم عالی یاد گرفتم رفتم سر جلسه بهترین نمره رو گرفتم ولی بعدا پیش خودم گفتم واقعا که .... تو که به این خوبی توی یه شب تا صبح یاد می گیری چرا این همه روز رو از دست دادی؟ حتما باید زور پشت سرت باشه؟ یا حتما باید کسی لجت رو دربیاره؟
شب امتحان ادبیات هی چرت زدم یه دفعه نگام افتاد به کتاب دیدم وای خدایا همه اش مونده من صبح امتحان دارم خدا جون یه کاری بکن من بیدار بشم بتونم این درس ..... رو بخونم باورت می شه چطوری بیدار شدم؟ یه سوسک پردار اومد توی اتاقم و از ترس این که نکنه بیاد توی جونم چشمام تا صبح باز باز شد از این امتحان هم سربلند و با نمره خوب بیرون اومدم ولی بعدش گفتم خجالت نمی کشی با سوسک تا صبح بیدار بمونی و درس بخونی ؟ مگه روزهای قبل رو ازت گرفته بودن
ای تنبل
و از ترم اول دانشگاه تصمیم گرفتم تلاش کنم رویه های درس خواندنم رو عوض کنم
نتیجه‌: از ترم دوم تا ترم آخر هیچ درسی برای شب امتحان نموند و کلا شب بیداری ممنوع !!!!!!!

[aminamini]

بازم ممنون از راهنماییتون

اما من خیلی شب امتحانی نیستم


ولی یه سوال؟

نمیدونم واستون پیش اومده که یه درسیو عالی بلد بودید اما بعد از یه مدت طولانی که میرید سراغش
میبینید که وای
همشو فراموش کردید

نمیدونم

اما واسه من زیاد پیش میاد

آخه میدونید
بدم میاد از این که یه چیزیو قبلا خونده باشم و باز بخوام بخونم
بدون اینکه چیز جدیدی به دونسته های قبلیم اضافه بشه

یا این که

همین آلان دارم سیستم عامل میخونم
یه الگوریتمایی رو که ۲ و ۳ روزه پیش خوندمو تا حدودی فراموش کردم
نمیدونم من کند ذهنم یا همه همین طورن؟

از طرقی اگه درباره نحوه مطالعه کردنتون هم توضیحی بدید ممنون میشم
مثلا این که من همیشه باید بنویسم
شما چطوری هستید و چیکار میکنید؟



بازم ممنون

راستی
یه چیز دیگه هم بگم
این تایپک بازدید کننده های زیادی داره
اما تنها سارا خانمن که دارن زحمت میکشن

آخه مگه نشنیدید که حضرت علی میفرمایند:
«زکات علم انتشار و آموزش آن به دیگران است»
پس بیزحمت یه کمی زکات علمتونو بپردازید به اینجانب و دیگر عزیزان طالب علم


با تشکر

[سارا جواهری]

منظور من از تعریف این موضوع بیشتر این بود که همیشه یک اتفاق باعث می شه یک مرحله پیشرفت داشته باشیم اگه بازهم شبهای امتحان به من خوش می گذشت هیچ وقت تصمیم جدیدی نمی گرفتم
از اینکه شما این مشکل رو ندارین که شبهای امتحان بیداری بکشید خوشحالم هر چند دیگه من هم جزو اون دسته نیستم( خدا رو شکر)
اینکه یه درسی رو عالی بلد باشی بعد بری سراغش و ببینی ای وای هیچی یادت نیست:
بله برای من هم پیش اومده به نظرم چیز زیاد عجیبی نیست
فکر می کنم اگه شما هم مثل من کمی مطالب روانشناسی رو بخونید یا کمی با ساختار مغز بیشتر آشنا بشید هم کمتر به خودتون گیرهای این طوری می دین هم اینکه راه های جدیدی رو تمرین می کنید
توجه داشته باشید ما دانشجو هستیم و گاهی مجبوریم مطالبی رو مرور کنیم که شاید هرگز به دردمان نخوره ولی برای پاس کردن یک درس و گذراندن واحد های بعدی لازمه پس این که یه مطلبی رو بخونی ولی به معلوماتت اضافه نشه چیز جدیدی نیست مال همه ما پیش میاد
در ضمن شما کند ذهن نیستی هر مطلب علمی تا ۴۸ ساعت یا ۷۲ ساعت بعد باید دوباره مرور بشه تا از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت منتقل بشه و اگه یه چیزی رو سه روز قبل خوندی و الان یادت نیست نگران نباش الان که می خونی جاش توی ذهنت بهتر می شه و مطمئن باش سه روز بعد این حالت رو نداری
در مورد نحوه مطالعه کردن‌: بله من هم دقیقا همیشه همه چیز رو می نویسم یه مدت نگران شده بودم که چقدر وقت گیره این کاری که من می کنم و با اصرار شدیدی سعی کردم روشهای دیگه رو امتحان کنم ولی دیدم نه خیر باز هم بر می گردم به این حالت
به نظر من هر کسی یه مدلی درس می خونه و از اون حالت لذت می بره خوب هم یاد می گیره و هیچ اشکالی هم نداره

پیشنهاد من به شما اینه که همین طوری به صورت سوالی جلو بریم چون بحث ما خیلی حرف داره که اگه سوالهای شما رو ریزتر بدونیم بهتر می تونیم کمک کنیم
موفق باشید

[aminamini]

بازم ممنون



درباره مرور کردن ازتون سوال داشتم

من در مورد فراموشی و نمودارهای فراموشی یه چیزایی شنیدم

سوالم اینه که

این نحوه مرور واسه همه درسا به یه شکل هست؟

اگه توضیح بدید ممنون میشم

[سارا جواهری]

در مورد مرور...
به نظر من نه تنها برای همه درسها مرور کردن به یک شکل نیست بلکه برای اهداف مختلف هم با هم فرق داره
مثلا برنامه یک دانشجوی ترم اول با برنامه دانشجوی ترم پنجم فرق داره
برنامه دانشجوی ترم پنجم هم با برنامه کسی که داره برای کنکور کارشناسی ارشد می خونه خیلی فرق داره
در نهایت برنامه هر آدمی با آدم های دیگه فرق داره
ریزه کاری های برنامه ریزی کردن رو هیچ وقت کسی نمی تونه برای شما بذاره یا تعیین کنه
فقط راهکارهای اصلی برنامه ریزی و درس خواندن مفیده
چون فرض کنید برای شخص من در مورد درس سیستم عامل شرایط با درسی مثل محاسبات عددی فرق داره پس مسلما مرور کردن این دو درس هم متفاوته

[marjan2001]

هرچه تعداد مرورهای بعدی بیش‌تر می‌شود شیب فراموشی کم‌تر و کم‌تر می‌شود، به طوری که پس از مرور مرحله‌ی پنجم، این شیب تقریباً از بین می‌رود و یادگیری، ماندگار می‌شود اولین مرور ۱ روز پس از مطالعه‌، دومین مرور ۲ روز پس از اولین مرور‌، سومین مرور ۴ روز پس از دومین مرور‌، چهارمین مرور ۸ روز پس از سومین مرور‌، و پنجمین مرور ۱۶ روز پس از چهارمین مرور انجام می‌شود. بنابراین عملاً پس از ۳۱ روز و ۵ بار مرور یک مطلب، فراموشی آن سخت‌تر از یادگیری آن می‌شود.

راستی بچه‌ها برنامه من تا بهمن اینه نظرتون چیه:

اول از هر درسی یه کتاب درس و کنکور خوب می خونم شاید هم دو تا (بدون تستهاشون) و واسه خودم جزوه تهیه می کنم وقتی احساس کردم هیچ ابهامی توی هیچ درسی واسم وجود نداره و بعد از چندین بار مرور جزوم (احتمالا به روش لایتنر )می رم سر تست زدن تستهای ۱۰ سال گذشته را خیلی دقیق و موشکافانه و مفهومی مطالعه می کنم البته در تمام طول مطالعه از اول تا آخرین روز تست زدن به هر نکته جدیدی که رسیدم تو دفتر جزوه هام یادداشت می کنم

[aminamini]

(۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ ۱۰:۴۲ ق.ظ)marjan2001 نوشته شده توسط:  
هرچه تعداد مرورهای بعدی بیش‌تر می‌شود شیب فراموشی کم‌تر و کم‌تر می‌شود، به طوری که پس از مرور مرحله‌ی پنجم، این شیب تقریباً از بین می‌رود و یادگیری، ماندگار می‌شود اولین مرور ۱ روز پس از مطالعه‌، دومین مرور ۲ روز پس از اولین مرور‌، سومین مرور ۴ روز پس از دومین مرور‌، چهارمین مرور ۸ روز پس از سومین مرور‌، و پنجمین مرور ۱۶ روز پس از چهارمین مرور انجام می‌شود. بنابراین عملاً پس از ۳۱ روز و ۵ بار مرور یک مطلب، فراموشی آن سخت‌تر از یادگیری آن می‌شود.

راستی بچه‌ها برنامه من تا بهمن اینه نظرتون چیه:

اول از هر درسی یه کتاب درس و کنکور خوب می خونم شاید هم دو تا (بدون تستهاشون) و واسه خودم جزوه تهیه می کنم وقتی احساس کردم هیچ ابهامی توی هیچ درسی واسم وجود نداره و بعد از چندین بار مرور جزوم (احتمالا به روش لایتنر )می رم سر تست زدن تستهای ۱۰ سال گذشته را خیلی دقیق و موشکافانه و مفهومی مطالعه می کنم البته در تمام طول مطالعه از اول تا آخرین روز تست زدن به هر نکته جدیدی که رسیدم تو دفتر جزوه هام یادداشت می کنم

ممنون از اینکه کمک کردید


اما درباره برنامتون

من فکر میکنم بهمن واسه تست زدن دیر باشه

نمیدونم

اما فکر میکنم تست زدنو باید از اواسط پاییز شروع کرد

اما در کل برنامه خوبی دارید
امیدوارم موفق بشید

[ROZA]

یادمه یک بار که این حرفها بین بچه‌ها بالا گرفته بود دکتر جمله ای با این مضمون نوشته بودند:

ما بیشتر وقتمون را به جای اینکه به درس خوندن بگذرونیم به اینکه چطور درس بخونیم می گذرونیم.

گاهی وقتها فقط کافیه شروع کنید .شما باید خودتون رو ملزم به خوندن درس در یه زمان مشخص بکنید.
مسلما در دور اول درس خوندن چیزای زیادی یاد میگیرید ولی نسبت به فراموش کردنشون خیلی حساس نباشید.چون اگر از الان شروع کنید حداقل می تونید ۲ بار هر درسی رو دوره کنید .
بعد از خوندن هر مبحث تستهاش رو بزنید واونها رو طبقه بندی کنید.

[aminamini]

از لطف تمام دوستانی که اومدن و میان نظرشونو میگن

بی نهایت ممنون و سپاسگزارم

نظراتتون به شدت کمک کرده
امیدوارم واسه بقیه هم مفید بوده باشه




بازم خوشحال میشم بقیه هم بیان و از خودشون بگن



با سپاس

[elham joon]

(۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ ۱۰:۰۵ ب.ظ)aminamini نوشته شده توسط:  بازم ممنون از راهنماییتون

اما من خیلی شب امتحانی نیستم


ولی یه سوال؟

نمیدونم واستون پیش اومده که یه درسیو عالی بلد بودید اما بعد از یه مدت طولانی که میرید سراغش
میبینید که وای
همشو فراموش کردید

نمیدونم

اما واسه من زیاد پیش میاد

آخه میدونید
بدم میاد از این که یه چیزیو قبلا خونده باشم و باز بخوام بخونم
بدون اینکه چیز جدیدی به دونسته های قبلیم اضافه بشه

یا این که

همین آلان دارم سیستم عامل میخونم
یه الگوریتمایی رو که ۲ و ۳ روزه پیش خوندمو تا حدودی فراموش کردم
نمیدونم من کند ذهنم یا همه همین طورن؟

از طرقی اگه درباره نحوه مطالعه کردنتون هم توضیحی بدید ممنون میشم
مثلا این که من همیشه باید بنویسم
شما چطوری هستید و چیکار میکنید؟



بازم ممنون

راستی
یه چیز دیگه هم بگم
این تایپک بازدید کننده های زیادی داره
اما تنها سارا خانمن که دارن زحمت میکشن

آخه مگه نشنیدید که حضرت علی میفرمایند:
«زکات علم انتشار و آموزش آن به دیگران است»
پس بیزحمت یه کمی زکات علمتونو بپردازید به اینجانب و دیگر عزیزان طالب علم


با تشکر

سلام
دقیقا من هم مثل شما هستم .وقتی حرفای شمارو خوندم .کلا به خودم کلی امیدوار شدم
سپاس فراوان