|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۳:۴۷ ق.ظ
(۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۲:۴۰ ق.ظ)edward71 نوشته شده توسط: هر کی که Game of Thrones رو ندیده نصف عمر که نه شایدم بیشتر عمرش بر فناست
جدای از صحنه های نامناسبش، داستانی بس هیجان انگیز و رازآلود و غیر قابل پیشبینی داره
برای منی که این ژانر خوشم نمیاد، در اصل هر میزان وقتی که برای دیدن این فیلم صرف کنم بر فنا هست، نه ندیدنش. هیجان کاذب هم اصلاً خوشم نمیاد.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zarisa - 25 آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۱۴ ق.ظ
اگر یه وقت دوست داشتید سریال رمزآلود و واقع گرا ببینید حتما حتما سریال کره ای "راز دهکده ی آچیارا" رو ببینید. مال سال ۲۰۱۵ هست و ۱۶ قسمته.
و چون اتفاقاتی هست که تو گوشه کنار ما هم ممکنه رخ بده واقعا تاثیر گزاره، همزمان پر از ترس و درد و نفرت و غم میشید.
اولین فیلیمیه که آرزو میکردم کاش فقط فیلم بود.!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 25 آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۵۳ ق.ظ
(۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۴۱ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط: (24 آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۵۶ ب.ظ)codin نوشته شده توسط: (24 آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۳۴ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط: ناکرده گنه در این جهان کیست؟ بگو!
آن کس که گنه نکرد، چون زیست؟ بگو!
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرقِ میانِ من و تو چیست؟ بگو!
انتظار داشتم زیرش بنویسید خیام که بیام بحث شروع کنم
(عده ای معتقدند این شعر به خیام منسوب شده که خیام را خدا باور جلوه بدن)
بله، با اینکه همیشه تأکید دارم که نام شاعر یا نویسنده ی هر مطلبی اشاره بشه، عمداً ننوشتم. هرچند جدای از اینکه شعر از چه کسی هست، به نظرم معناش هم جای بحث و شُبهه داره. بیت اول شاید یه جور رفعِ تکلیف به حساب بیاد و گناه رو توجیه کنه و بیتِ دوم هم "تو بد مکافات دهی" شایسته ی ذات خداوند نیست. (حداقل در معنای ظاهری که من برداشت میکنم.) البته تخصصی در این زمینه ندارم و فقط علاقه و کنجکاویه.
شرمنده آنیم که در روز مکافات
اندر خور عفو تو نکردیم، گناهی
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 25 آذر ۱۳۹۵ ۰۳:۱۷ ب.ظ
بد نبود:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - stateless - 25 آذر ۱۳۹۵ ۰۴:۱۸ ب.ظ
(۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۵۳ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: شرمنده آنیم که در روز مکافات
اندر خور عفو تو نکردیم، گناهی
اوه اوه! این دیگه خطرناک تر شد! اینجاست که کارِ هرکس نیست واردِ وادیِ عرفان بشه... اینجور اشعار هم شاعرشون گمنامه معمولاً!
نتیجه اینکه یا باید سکوت کرد یا جرأت داشت (بعید میدونم "جرأت" انتخاب درستی باشه، واژه ی بهتری به ذهنم نرسید) و ناگفته ها رو به زبون آورد، ولو در لفافه که نتیجه ای مثلِ آثارِ بی نظیرِ مولانا داره. یعنی باید ریسکِ حرف و عکس العملِ مردم عادی رو بپذیرند و حتی به بهای از دست دادنِ جونشون حرفشون رو بزنن، شاید که دیگران رو هم به راه بیارن یا کلاً سرشون به کارِ خودشون باشه! اینجا هم بحثِ trade off مطرح میشه!
یادِ منصورِ حلاج افتادم و گالیله که چند وقت پیش همینجا یه دوستی راجع به داستان توبه شون مطلب گذاشته بودن. واقعاً برام سواله ما اگه جای اینجور آدمها بودیم کدوم مسیر رو انتخاب میکردیم؟ مسیرِ حلاج یا گالیله رو؟ هرچند بی ربطن به هم.
(فکر کنم مسیرِ بحث رو عوض کردم!)
(۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۲:۵۶ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: ای نور هر دو دیده بیتو چگونه بینم ----- وی گردنم ببسته از تو کجا گریزم
کل شعر:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
شاهد از غیب رسید! همین شعرِ مولانا مخاطبش کیه؟ میدونم تفاسیر زیادی براش وجود داره ولی دلم میخواست زمانِ خودشون بودیم یه مناظره ای میذاشتیم ببینیم حرفِ حسابشون چی بوده آخه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 25 آذر ۱۳۹۵ ۰۶:۳۰ ب.ظ
ساعت رومیزی داریم که زنگش برنامه پذیر باشه؟ لااقل دو تا زنگ داشته باشه. اگه بشه برای روز های خاص بهش برنامه داد که دیگه عالیه. مثلا شنبه تا ۵شنبه ساعت ۷ صبح زنگ بزنه اما جمعه زنگ نزنه. علاوه بر این هر روز ۶ صبح زنگ بزنه. (اسمارت فون ها چنین قابلیتی رو به سادگی دارن اما دنبال ساعت رومیزی هستم برای این کار).
نمره اضافه: اگه شب تاب باشه یا دکمه چراغ داشته باشه.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 25 آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۳۶ ب.ظ
چقدر بده که تو بدترین موقع و شلوغ ترین بازه زمانی، یهو یه پیشنهادی بهت میشه که یه عمره آرزوشو داری...
اگه قبول نکنم باید کلی واسه رسیدن به همچین موقعیتی بدو ام...شایدم هیچوقت بهش نرسم
اگه قبول کنم بازه شلوغ تر میشه...همچی بی کیفیت میشه
چیکار کنم...: (
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - تولد آفتاب - ۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۴۸ ب.ظ
می خام برای یه مدتی آفتابی نشم تو مانشت.
ارشدم نزدیکه
دوس دارم قبل از خداحافظی یه کامنت خنده دار بزارم!
(۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۶:۳۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: ساعت رومیزی داریم که زنگش برنامه پذیر باشه؟ لااقل دو تا زنگ داشته باشه. اگه بشه برای روز های خاص بهش برنامه داد که دیگه عالیه. مثلا شنبه تا ۵شنبه ساعت ۷ صبح زنگ بزنه اما جمعه زنگ نزنه. علاوه بر این هر روز ۶ صبح زنگ بزنه. (اسمارت فون ها چنین قابلیتی رو به سادگی دارن اما دنبال ساعت رومیزی هستم برای این کار).
نمره اضافه: اگه شب تاب باشه یا دکمه چراغ داشته باشه.
با یک خانم سحرخیز با پوشش الکترونیکی ازدواج کنید
خدانگهدار همگی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 25 آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۵۷ ب.ظ
(۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۳۶ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: چقدر بده که تو بدترین موقع و شلوغ ترین بازه زمانی، یهو یه پیشنهادی بهت میشه که یه عمره آرزوشو داری...
اگه قبول نکنم باید کلی واسه رسیدن به همچین موقعیتی بدو ام...شایدم هیچوقت بهش نرسم
اگه قبول کنم بازه شلوغ تر میشه...همچی بی کیفیت میشه
چیکار کنم...: (
قبول کن
مطمئنا وقتش برام فراهم میشه
وگرنه زمانی که صرف حسرت خوردن میشه از خود کار بیشتر زمان میبره
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 25 آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۲۲ ب.ظ
کسانی که اهل سینما هستند برن فیلم لاک قرمز رو ببینند
شاید ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - moslem73421 - 25 آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۲۱ ب.ظ
.....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ۸_۸ - ۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۱۳ ب.ظ
(۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۲۲ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: کسانی که اهل سینما هستند برن فیلم لاک قرمز رو ببینند
شاید ...
کمو بیش هستم، اخیرا هم فیلم یتیم خانه ایران، و سیانور را دیدم. شاید اگر فرصت شد لاک قرمز را هم ببینم. یتیم خانه ساختش خوب نبود ولی خب موضوعش چون تاریخی بود خوب بود. سیانور ولی هم موضوعش و هم ساختش خیلی خوب بود. پنج دقیقه آخرش که شبیه فیلمای نولان شده بود، اصلا نفهمیدیم چی شد. اولین فیلم ایرانی هست که آخرش نفهمیدم چی شد و یه جورایی غافلگیر شدم و به خودم گفتم که برم دوباره ببینم. از بازی های خوبش که بگذریم داستانش هم باعث شد تا من دو سه ساعتی در مورد مجاهدین خلق سرچ و مطالعه کنم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mostafaheydar1370 - 26 آذر ۱۳۹۵ ۰۳:۴۸ ق.ظ
(۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲ ب.ظ)Behnam نوشته شده توسط: همکف دانشکده یه لشگر آدم دارند اپلای میکنند. فردا ددلاین ۷۰ درصد دانشگاههای آمریکا هست.
دم امریکا گرم
بدون حتی شلیک ی گلوله تونسته تو قلب پایتخت دشمن شماره ی یک خودش مقر رسمی پایگاه نظامی تاسیس کنه
باید سردر دانشگاه شریف این رو بزنن
به پادگان رسمی امریکا خوش امدید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۲۶ آذر ۱۳۹۵ ۰۴:۳۳ ق.ظ
(۲۶ آذر ۱۳۹۵ ۰۳:۴۸ ق.ظ)mostafaheydar1370 نوشته شده توسط: دم امریکا گرم
بدون حتی شلیک ی گلوله تونسته تو قلب پایتخت دشمن شماره ی یک خودش مقر رسمی پایگاه نظامی تاسیس کنه
باید سردر دانشگاه شریف این رو بزنن
به پادگان رسمی امریکا خوش امدید
منظورتون رو نگرفتم. اینا میرن و پشت سرشون رو هم نگاه نمیکنند، پس پایگاه نظامیای به درد نخوری هست.
اگه منظورتون از این مباحث نفوذ دشمن و اینا هست که اتفاقاً چند تا از سناتورهای آمریکا طرحی برای جلوگیری از نفود سازمان یافتهی ایرانیها رو دادند. از نظرشون این حجم از مهاجرت تحصیلی یک نفود عقاید هست که در طولانی مدت دردساز میشه. پس اگه بخوایم از این نقطهنظر برچسب بزنیم باید بگیم دم جمهوری اسلامی گرم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - stateless - 26 آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۵۴ ق.ظ
(۲۶ آذر ۱۳۹۵ ۰۳:۴۸ ق.ظ)mostafaheydar1370 نوشته شده توسط: (24 آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲ ب.ظ)Behnam نوشته شده توسط: همکف دانشکده یه لشگر آدم دارند اپلای میکنند. فردا ددلاین ۷۰ درصد دانشگاههای آمریکا هست.
دم امریکا گرم
بدون حتی شلیک ی گلوله تونسته تو قلب پایتخت دشمن شماره ی یک خودش مقر رسمی پایگاه نظامی تاسیس کنه
باید سردر دانشگاه شریف این رو بزنن
به پادگان رسمی امریکا خوش امدید
احسنت.
جدای از عده ی اندکی که باید بروند که البته درموردِ اونها هم بحث سر اینه که با چه هدف و تفکری میروند و آیا کوله بارشون تنفر و کینه از مردم و مملکتشون هست یا خیر، این داستان فراتر از دانشگاهِ شریف رفته و از نظرِ بنده، این یعنی اون پادگانی که دوستمون اشاره میکنند. دوستان یا واقعاً نمیدونند چه میکنند یا ...
حرف زیاده در این زمینه.
|