هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samane .gh - 01 بهمن ۱۳۹۴۰۹:۲۵ ب.ظ
آن داغننگخورده که میخندید
برطعنههای بیهده، من بودم
گفتم که بانگ هستی خود باشم
اما دریغ و درد که زن بودم
فروغ فرخزاد
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - flower1 - 01 بهمن ۱۳۹۴۰۹:۴۵ ب.ظ
......
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Pure Liveliness - 02 بهمن ۱۳۹۴۰۳:۲۰ ق.ظ
Dive into your fear
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - software94 - 02 بهمن ۱۳۹۴۱۲:۲۶ ب.ظ
خب امتحانات ترم اول ارشد هم تموم شد.
پروژه ها
حالا انشالله دوباره مانشت هم کم کم میره رو هیجان کنکور وماه های اخر خوندن.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samane .gh - 03 بهمن ۱۳۹۴۰۸:۱۴ ب.ظ
چه خوش روزی بود روز جدایی
اگر با وی نباشد بی وفایی
اگر چه تلخ باشد فرقت یار
در او شیرین بود امید دیدار
خوش است اندوه تنهایی کشیدن
اگر باشد امید باز دیدن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MajidManesht2012 - 03 بهمن ۱۳۹۴۱۱:۴۲ ب.ظ
نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی... به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم می گذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند... لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 03 بهمن ۱۳۹۴۱۱:۵۰ ب.ظ
نظری به کار من کن که ز دست رفت کارم
به کسم مکن حواله که به جز تو کس ندارم
منم و هزار حسرت که در آرزوی رویت
همه عمر من برفت و بنرفت هیچ کارم
اگر به دستگیری بپذیری اینت منت
واگر نه رستخیزی ز همه جهان برآرم
چه کمی درآید آخر به شرابخانهٔ تو
اگر از شراب وصلت ببری ز سر خمارم
چو نیم سزای شادی ز خودم مدار بی غم
که درین چنین مقامی غم توست غمگسارم
ز غم تو همچو شمعم که چو شمع در غم تو
چو نفس زنم بسوزم چو بخندم اشکبارم
چو زکار شد زبانم بروم به پیش خلقی
غم تو به خون دیده همه بر رخم نگارم
ز توام من آنچه هستم که تو گرنهای نیم من
که تویی که آفتابی و منم که ذرهوارم
اگر از تو جان عطار اثر کمال یابد
منم آنکه از دو عالم به کمال اختیارم
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samane .gh - 04 بهمن ۱۳۹۴۰۵:۰۵ ب.ظ
هیچ کس سرش آنقدر شلوغ نیست ،که زمان از دستش در برود
و شما را از یاد ببرد
همه چیز بر می گردد به اولویت های آن آدم
اگر کسی تو را یادش رفت فقط یک دلیل دارد ؛
تو جزو اولویت هایش نیستی !....
"پائولو کوئلیو"
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - aamitis - 04 بهمن ۱۳۹۴۰۸:۴۷ ب.ظ
یه تحول اساسی میخوام
یه معجزه...
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mostafa122 - 04 بهمن ۱۳۹۴۰۸:۵۴ ب.ظ
ی شیشه روغن هفته ای پیش ۱۸ تومان بود
امروز ۱۳ تومان شده
خدایا کاری کن با ۲۰ تومان بشه مثل قبل ی یخچال و پر کرد ....
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ezra - 05 بهمن ۱۳۹۴۰۲:۴۱ ق.ظ
(۰۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۴ ب.ظ)mostafa122 نوشته شده توسط: ی شیشه روغن هفته ای پیش ۱۸ تومان بود
امروز ۱۳ تومان شده
خدایا کاری کن با ۲۰ تومان بشه مثل قبل ی یخچال و پر کرد ....
شوخی میکنی یا جدی می گی ؟
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - salam5 - 05 بهمن ۱۳۹۴۱۲:۲۴ ب.ظ
(۰۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۴ ب.ظ)mostafa122 نوشته شده توسط: ی شیشه روغن هفته ای پیش ۱۸ تومان بود
امروز ۱۳ تومان شده
خدایا کاری کن با ۲۰ تومان بشه مثل قبل ی یخچال و پر کرد ....
تا باد چنین بادا
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ec_a_j - 05 بهمن ۱۳۹۴۰۶:۵۳ ب.ظ
تنها کاربرد درس خوندن تو این مملکت بستن دهن مردمه...
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samane .gh - 06 بهمن ۱۳۹۴۱۲:۴۱ ب.ظ
من گمان می کردم
دوستی همچون سروی سرسبز
چارفصلش همه آراستگی ست
من چه می دانستم
هیبت باد زمستانی هست
من چه می دانستم
سبزه می پژمرد از بی آبی
سبزه یخ می زند از سردی دی
من چه می دانستم
دل هر کس دل نیست
قلبها ز آهن و سنگ
قلبها بی خبر از عاطفه اند
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 06 بهمن ۱۳۹۴۰۲:۱۹ ب.ظ
(۰۵ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۵۳ ب.ظ)ec_a_j نوشته شده توسط: تنها کاربرد درس خوندن تو این مملکت بستن دهن مردمه...