زمان کنونی: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۶:۰۴ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

good-wishes
(عبور کن)
عبور کن
*****

میزان هدیه: ۲۵۰۰۰ تومان
پاسخ درست: ۲ سوال
تاریخ ثبت نام: ۰۹ آذر ۱۳۹۱
تاریخ تولد: تعیین نشده
زمان محلی: ۰۸ May 2024 , 06:04 PM
وضعیت: آفلاین

مقبولیت: ۱۹۰/۷+
۱۳۸۲
۵۸

اطلاعات انجمن good-wishes
تاریخ عضویت: ۰۹ آذر ۱۳۹۱
آخرین بازدید: ۰۹ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۴۵ ق.ظ
کل ارسال‌ها: ۲,۵۲۳ (۰/۶ ارسال در روز | ۰/۶۸ درصد از کل ارسال‌ها)
(یافتن تمامی موضوع‌هایافتن تمامی ارسال‌ها - )
مدت زمان آنلاین بودن: ۱ ماه, ۲ روز, ۲۲ ساعت, ۶ دقیقه, ۲ ثانیه
اعتبار: ۱۵۱ [جزییات]

اطلاعات تماسِ good-wishes
وب‌ سایت:
پیام خصوصی:
شماره‌ی ICQ:
شناسه‌ی AIM:
شناسه‌ی Yahoo:
شناسه‌ی MSN:
اطلاعات اضافی درباره‌ی good-wishes
جنسیت: خانم
مکان زندگی شما:
رتبه کنکور ارشد؟:
دانشگاه کارشناسی:
وضعیت: فارغ التحصیل کارشناسی
دانشگاه کارشناسی ارشد:
دانشگاه دکتری:
گرایش: سایر
لینک مصاحبه با مانشت:


نظرهای کاربران
 good-wishes (17 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۷:۰۱ ب.ظ)
خدایا !
دستم به آسمانت نمی رسد. تو که دستت به زمین می رسد ، بلندم کن.
 good-wishes (16 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۳:۴۹ ب.ظ)
خدا را دیده ای آیا ؟

تو آیا دیده ای وقتی شبی تاریک
میان بودن و نابودن امید فردائی
هراسی می رباید خواب از چشمت
کسی ، خورشید و صبح و نور را
در باور روح تو ، می خواند
و هنگامی که ترسی گنگ می گوید ، رها گردیده ، تنهائی
و شب تاریکی اش را ، بر نگاه خسته می مالد
طلوع روشن نوری به پلکت ، آیه های صبح می خواند
کلام گرم محبوبی
کمی نزدیک تر از یک رگ گردن ،
به گوش ات با نوای عشق می گوید:
غریب این زمین خاکی ام ، تنها نمی مانی
تو آیا دیده ای وقتی خطائی می کنی اما ،
ته قلبت پشیمانی
و می خواهی از آن راهی که رفتی ، باز برگردی
نمی دانی که در را بسته او یا نه ؟
یکی با اولین کوبه ، به در ، آهسته می گوید :
بیا ، ای رفته ، صد بار آمده ، باز آ
که من در را نبستم ، منتظر بودم که برگردی
و هنگامیکه می فهمی ، دگر تنهای تنهائی
رفیقی ، همدمی ، یاری کنارت نیست
و می ترسی که راز بی کسی را ، با کسی گوئی
یکی بی آنکه حتی ، لب تو بگشائی
به آغوشی ، تو را گرم محبت می کند با عشق
به هنگامیکه ، دلبر های دنیائی
دلت را برده اما ، باز پس دادند
دل بشکسته ات را ، مهربانی می خرد با مهر
درون غار تنهائی ، به لب غوغا ، ولی راز سخن با او ، نمی دانی
کسی چون نور می گوید ، بخوان
و تو آهسته می گوئی ، که من خواندن نمی دانم
و او با مهر می گوید
بخوان ، آری بنام خالق انسان ، بخوان ما را
و تو با گریه های شوق ، می خوانی
تو آیا دیده ای
وقتی که بعد از قهر و بد عهدی
به هنگامیکه بر سجاده اش با قامت شرمی
به یک قد قامت زیبا ، تو می آیی
به تکبیری ، تو را همچون عزیز بی گناهی ،راه خواهد داد
و می پوشاند او ، اسرار عیبت را
و از یاد تو هم ، بد عهدی ات را ، پاک خواهد کرد
جواب آن سلام آخرت را ، بر تو خواهد داد
و با یک نقطه در سجده ، تو گویا باز هم ، در اول خطی
تو آیا دیده ای وقتی که چیزی آرزویت بوده ، آنرا جسته ای
آنگاه می بینی ، بجز یک سایه ، چیزی در درون دست هایت نیست
کسی آهسته می گوید
نگاهم کن ، حقیقت را رها کرده ، مجازی را تو میجوئئ ؟
تو سیمرغی درون آسمان گم کرده ،
اینک سایه اش را بر زمین خاک می پوئی ؟
اگر یابی ، بجز یک سایه ، چیز دیگری داری ؟
پس آنگه یک شعاع نور ، چشمان تو را ، از خاک تا افلاک خواهد برد
تو آیا دیده ای ، وقتی هوای سینه ات ابر است و باریدن نمی داند
و دشت سینه ات ، می سوزد از بی آبی خوبی
تمام غنچه های مهر ، در جان تو خشکیده ست
به یادش ، قلب تو ، آرام می گیرد
و چشمان امیدت
گونه های چشم در راه تو را ،
با بارشی ، سیراب خواهد کرد
و گل های محبت ، در تمام پهنه جان تو می روید
تو ایا دیده ای وقتی دلت می گیرد از دلگیری مردان تنهایی
که شب هنگام ، سر به زیر افکنده
شرم خالی دستان خود را،در کویر مهربانی ، چاره می جویند
کسی آهسته می گوید :
سرای عشق را ، یک بار دیگر اب و جارو کن
سوار صبح در راه است
تو آیا دیده ای ، وقتی که دریای پر از طوفان مشکل ها
بساط زورق اندیشه را
در صد خروش موج می پیچد
کسی سکان این زورق ، به ساحل می برد با مهر
و می داند که تو
بی آنکه در ساحل ، به شکری ، قدر این خوبی به جای آری
بدون گفتن یک ، یا خدا
این نا خدا ، از یاد خواهی برد
خدا را دیده ای آیا ؟
به هنگامی که در این بیکران ، این پهنه هستی
به ترسی از رها بودن ، تو می پرسی
کسی می بیندم آیا ؟
کسی خواهد شنید این بنده تنها ؟
جوابت را ، نه از آنکس که پرسیدی
جوابت را ، خودش با تو ،
و با لحن و کلام مهر می گوید
که من نزدیک تو هستم ، به هنگامی که می خوانی مرا
آری ، تو دعوت کن مرا ، با عشق
اجابت می کنم ، با مهر
هدایت می شوی ، بر نور
خدا را دیده ای آیا ؟
گمانم دیده ای او را
که من هم آرزو دارم ، ببینم باز هم او را
به چشم سر ، که نه
او خود گشاید ، دیده های روشن دل را
لطیف و خلق آگاه است
چه زیبا می شود ،چشمی که می بیند ترا
چشم دلی ، از جنس نور و عشق و آگاهی
(کیوان شاهبداغی)
 good-wishes (16 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۳:۴۱ ب.ظ)
...
برفی اگر شکسته قامت زیبای هر درخت
سرما اگر ، فسرده حنجره سبز باغ را
ای مهربان امید
بی هیچ کینه ز سرمای روزگار
از راه می رسی
در فصل یخ زدن عشق در زمین
رویانده ای ز نو
آری ، شکفته ای تو باور هر نو نهال را
رویانده ای به شاخه ، پیام امید را
پوشانده ای به قامت هر شاخه برگ را
پیوند داده ای میان گل و خار و سبزه را
آه ای بهار پاک
آیین رستن گل های هر امید
زیبا معاد سبز
پرواز شاد بلبل مست و سلام دوست
از راه می رسی
وانگه ، بغل بغل طراوت زیبای سبز برگ
گل می دهد دوباره همان شاخه های خشک
می روید از زمین یخ زده ، صد غنچه از امید
می خندد آسمان ، چنان که در آید ز دیده اشک
ای مهربان بهار
ای رستخیز عشق
...
(بخشی از شعر "بهار" سروده کیوان شاهبداغی)
 Fardad-A (14 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۷:۴۳ ب.ظ)
از لطف شما سپاسگزارم.
بنظرم ادبیاتتون هم خیلی خوبه.Smile
 **sara** (09 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۳:۳۱ ب.ظ)
good-wishes, سلام خواهش می کنم. ممنونم شما هم همیشه موفق و شاد باشید. آمین Smile
 x86 (09 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۱۲:۱۰ ب.ظ)
چشم اگر باز کنی میبینی ، من نه آنم که تو میپنداری....
 azad_ahmadi (08 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۱۱:۰۶ ب.ظ)
خیلی ممنونم. شما لطف دارین.
انشالله که لایق گفته هاتون باشم.
 Masoud05 (08 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۱۰:۰۶ ب.ظ)
good-wishes, ممنون از شما .خودم هم تازه فهمیدم چی شده Big Grin
 Helmaa (08 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۱۲:۴۶ ب.ظ)
سلام خانومی خوبی شما Smile
امضاتون خیلی زیباست .
 good-wishes (08 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۱۱:۵۰ ق.ظ)
گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را
تا زودتر از واقعه گویم گله ها را
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سخت ترین زلزله ها را
...

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
 good-wishes (03 اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۷:۰۱ ب.ظ)
با اجازه یکی از دوستان که امضاشون این متن زیباست

جاذبه سیب، آدم را به زمین زد؛
و جاذبه زمین، سیب را؛
فرقی نمی کند؛
سقوط ، سرنوشتِ دل دادن به هر جاذبه ای؛
غیر از خداست؛
به جاذبه ای می اندیشم که پروازم می دهد؛
 هاتف (۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۳:۴۹ ب.ظ)
good-wishes, سلام، نه ایشون "دور" هستند، خونه ی ما "خیلی دور" هست!
 paradis (28 فروردین ۱۳۹۲ در ۱۱:۵۲ ب.ظ)
good-wishes, سلام عزیز من چیکار جزوه یوسفی دارم گاهی وقتی ادرس و میزنم به صورت مستقیم نمیتونم وارد انجمن شم چون موقع کنکور گاهی فقط اون ادرس میومدم ازطریق اون صفه میام به سایت!یه جورایی نتم و دور میزنم !
 Eternal (27 فروردین ۱۳۹۲ در ۱۱:۳۰ ب.ظ)
good-wishes,
مرسی عزیزم ...
 انرژی مثبت (۲۷ فروردین ۱۳۹۲ در ۰۵:۲۳ ب.ظ)
ممنون شما هم ان شالله همیشه موفق و پیروز باشید. از لطف بسیار شما ممنونم. از روح بزرگتونه که خوشحال شدید Smile
 good-wishes (16 فروردین ۱۳۹۲ در ۱۰:۴۴ ب.ظ)
من می روم با دستهایم چتری برای شمعدانی ها بسازم
 azad_ahmadi (04 فروردین ۱۳۹۲ در ۰۷:۰۸ ب.ظ)
سلام. حالتون خوبه انشالله؟
سال نو مبارک. انشالله که امسال بهتر از هرسالی براتون باشه.
از بابت دعوتتون به تاپیک "آخرین خط سال ۹۱" ممنونم، اما معذرت می خوام که نرسیدم به درخواستتون پاسخ بدم.
بینهایت این آخر سالی (اون آخر سالی Smile.) سرم شلوغ بود، به بزرگی خودتون ببخشید.
در پناه حق شاد و سلامت باشید.
 kati (24 اسفند ۱۳۹۱ در ۱۲:۴۶ ق.ظ)
good-wishes, من هم ممنونم از شما دوست عزیز...
 Doctorwho (18 اسفند ۱۳۹۱ در ۱۱:۳۱ ب.ظ)
بله پیامتون رو دریافت کردم دستتون درد نکنه اگر ممکنه بیایید چت جیمیلتون باتشکر
 Doctorwho (18 اسفند ۱۳۹۱ در ۱۱:۲۲ ب.ظ)
با سلام ببخشیید خانم good-wishes من میتونم ایملتون رو داشتم باشم یه سوال داشتم نمی تونم پیام خصوصی بدم خواهش میکنم اگر ممکنه الان بیایید اییمل یا جیملتون باتشکر

You can't send a comment to this user because your usergroup can't send comments.

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close