(۰۴ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۲۶ ب.ظ)parasto نوشته شده توسط: (04 شهریور ۱۳۹۱ ۱۱:۱۸ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: حق این است که بگوییم بسیاری از این جملات اشتباه است :
مثلا":
البته که سیاستمداران باید از دادن حق رأی به کودکان بترسند، زیرا کودکان همه چیز را می بینند و به ماهیت همه چیز پی می برند.((اشو))
الآن در هیچ جای دنیا کودکان حق رای ندارند علتش را هم همه میدونند.
بعضی جملات هم که کاملا" با هم در تضادند. توجه فرمایید:
/ حق، حق است؛ حتی اگر همه مخالف آن باشند و اشتباه، اشتباه است؛ حتی اگر همه موافق آن باشند.((ویلیام پن))
با مردم باش! حق، همیشه با مردم است؛ آنها هرگز کسی را گمراه نمی کنند.((آبراهام لینکلن)
بعضیش با دستورات دینی ما مغایرت داره:
اگر دشمنی دارید، بدی اش را با نیکی پاسخ نگویید که شرمسار می شود. به جای آن گواهی دهید که در حق شما نیکی کرده است.((نیچه))
باید نیک و بد را جبران کنیم، اما چرا در حق آن کس که در حق ما نیکی یا بدی روا کرده است؟((نیچه))
بنظرم دوستان بهتر است فقط کپی پیست نکنند و گاهی یه توجه کوچکی به محتوای مطالب بکنند چون این انجمن یه انجمن عمومی نیست و مخاطبین تحصیلکرده داره.
من مغایرتی با دستورات دینی نیبینم منظور این جمله این که اگه جوری جواب نیکی رو با بدی که بخوای طرف مقابل رو خورد کنی در واقع این نیکی کردن نیست
جملات ضد و نقیض هستند که زیبایی کلام رو نشون میدن و ما رو در شرایط گوناگون به فکر و استدلال وادار میکنن،این جملات هر کدوم در شرایط مختلف کاملا درستن
شخصی به باغ زیبایی می رود و یک گل سرخ که شبنمی بر آن نشسته و رنگ و بوی دل انگیزی دارد نظرش را جلب می کند. دستش را به سمت آن می برد تا بتواند آنرا لمس کند که به ناگاه تیغی دستش را می خراشد . با حیرت می پرسد: خدایا این همه لطافت و زیبایی را آفریدی و در کنارش این تیغ تیز و سخت را گذاشتی ؛ علت این همه بی سلیقگی چیست؟ باغبان هستی به او جواب می دهد «اگر این تیغ نباشد، تو هرگز به لطافت و نرمی گلبرگ های گل سرخ پی نخواهی برد و شکرگزار این همه زیبایی نخواهی شد زیرا خلقت جهان جمله اضداد است !»
این جمله را همیشه در ذهن داشته باشید که "توجیه میتواند همیشه حق را نابود کند"
در دستورات دینی ما گفته اند بدی را با خوبی جواب بده. حالا مال خود کند یا نکند دیگه میشه همان توجیه.
حتما" شنیدین که مردی یهودی هر روز از روی بام بر سر پیامبر خاکستر میریخت. مدتی غیبت کرد و پیامبر سراغش را گرفتند گفتند سخت بیمار است. پیامبر به دیدنش رفتند و او در دم اخر مسلمان شد.
پیامبر مکه را فتح کردند و در حالیکه همه انتظار داشتند مسلمانان انتقام اونهمه بدی را بگیرند پیامبر همه را حتی ابوسفیان را بخشید.
اما تناقض :
در گل و خار گل تناقض وجود نداره. حکمت وجود داره. اگر هم منظورتون نغز هست اون نغز هست نه نقض.
نغز:خوب ، نیکو ، لطیف
نقض : شکستن
تناقض یعنی دو چیز یا دو حرف همدیگه را رد کنند. این در اخلاق و روابط اجتماعی نشان میده که یکی درسته و یکی غلط. در علم تجربی میگه یا یکی درسته یکی غلط یا هر دو غلطند و برای شرح یه پدیده تجربی ناقصند.
در دو جمله ای که گفتم متناقضند . جمله دوم مصداق کامل همرنگ جماعت شدنه که با حق فرق میکنه.
باز اگه از مسائل مذهبی مثال بزنم حق بودن امام حسین و یارانش که ۷۳ نفر بودند در مقابل کوفیان که هزاران نفر بودند را مثال میزنم.
در بین آزادیخواهان غیر مذهبی هم زیاد مثال وجود داره.
در بیان حق باین چند بیت از حافظ قناعت میکنم:
ما نگوییم بد و میل بناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ارزق نکنیم.
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
گر بحق گفت جدل با سخن حق نکنیم