(۲۲ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۳۶ ب.ظ)saad نوشته شده توسط: Metamorphosis / Kafka
I think youre exactly on the road! at first I see youve read a book of a surrealist like Saramago, which I think is all about
being faced by the wall of the revo-evolution. and now I find you in front of the Metamorphosis of this revolutionary evolution. In my opinion Kafka was writing in a very very modern time of this revolutionary road of evolution, mind evolution , I name it, by the way the story is about a young man who turns gradually into a beetle. who still can watch, feel whats happening around and at the end its all up to you to discuss on his fate.
thanks for presenting this book, keep moving
...............................................................................
برای من جالبه شما واقعا در مسیر قرار گرفتی ! اول میبینم شما کتابی از یه سورئالیستی مثل ساراماگو میخونی، که من فکر میکنم همه اش در مورد رودر رو شدن آدمی با دیوار بلند و پهناور این تکامل انقلابی هست و حالا شما در برابر مسخ یا تغییر شکل از این تکامل انقلابی قرار گرفتی. به نظر من کافکا خیلی خیلی از دوران خودش جلوتر مینوشت و یا بهتره بگم در این جاده ی انقلابی جلوتر حرکت میکرد، انقلاب ذهنی منظورم هست و خودم این اسمو براش میزارم، حالا به هر حال، داستان در مورد یه مرد جوان هست (گرگوزامزا) که به تدریج از یه آدم به یه سوسک تبدیل میشه. در حالیکه هنوز میتونه ببینه، حس کنه که چه اتفاقاتی می افته و به نظرم در نهایت این به عهده ی شما هست که سرنوشت این سوسک رو تعیین کنید.
بزارین به زبان شیرین خودمون در موردش صحبت کنم، اتفاقا من دارم یه طراحی حرکت بیومکانیک میزنم برای این داستان و میخوام بیارمش روی صحنه، میخوام تمامش به صورت یه رقص باشه و باز تماشاگر رو مثل خواننده بزارم تو خماری. شما ممکنه داستان رو بخونین، اصلا گیج بشین از فضاهایی که ساخته میشن و اولش متوجه نشین که این فضاها تماما از دید یه سوسک داره توصیف میشه. شاید کافکا احساس میکرده سوسک ها هم مثل آدمها نگاه میکنن و یا اصلا چرا راه دور بریم برعکس، این انسانها هستن که سوسک شدن حالا پسرفت کردن، یا در برابر اون چیزای جدیدی که باهاش روبه رو شدن کم آوردن. این قضاوت خود خواننده یا بیننده هست که معنی میده به داستان.
چیزی که هست نویسنده میخواد شما رو در سوسک شدن گرگوزامزا شریک کنه، و میخواد یه بار هم که شده فکر کنید اگه نفر بعدی من باشم چی میشه. و اصلا چرا اینطوری میشه. بد نیست آدمی یخرده از خودش سوال کنه.
من همه ی نوشته های کافکا رو نمیپسندم ، درست همونطور که تمام نوشته های صادق هدایت رو نمیپسندم، چراکه صادق هدایت دقیقا نسخه ی ایرانی فرانس کافکا هست. فضای آثارش اساسا تاریک و آلوده به فضاسازی های وهم آلود سمبولیست ها هست، به شدت پوچ گرا، ولی این اثرش خیلی با دیگر آثارش فرق داره و من خوندنش رو به همه توصیه میکنم.
حالا به زبان زیبای مادری به شما ساد عزیز، توصیه میکنم کرگدن یونسکو رو حتما بخونی.