اول اینکه تو PL فقط اشیا رو داریم ودیگر هیچ یعنی یه پایگاه دانش خیلی خشک!ولی تو FOL علاوه بر اشیا،روابط و تابع هارو هم داریم که به استنتاجمون خیلی کمک میکنن.
تفاوت اصلیش:
تو منطق گزاره ها(PL) چیزی به اسم متغیر نداریم و ولی در FOL متغیر هارو داریم.
یعنی سورها فقط تو FOL جواب میدن و اگه بخوایم مثلا تمام اسامی که اولش "ط" هست رو از پایگاه دانشمون در بیاریم باید تو PL تک تک چک کنیم ولی تو FOL با یه متغیر راحت در میاریم.
واسه استنتاج تو PL همین هم ارزی های معمولی میشه استفاده کرد و به جواب رسید اما چون تو FOL سور هارو داریم اول باید اونارو حذف کنیم بعد میشه مثه PL و همون ساده کردن جملات...


واسه استنتاج تو هردوش یعنی هم PL و هم FOL یه سری روش های مشترک داریم مثه:
۱-resolution
[tex]KB|=a =====> KB \wedge \overline{a}[/tex]

۲-forward chaining
۳-backward chaining
تو ۲ و ۳ باید جملاتمون از نوع HORN CLOUSE باشن،یعنی به صورت یه ترکیب عطفی با دقیقا یه جمله مثبت.
که البته تو FOl تا حدی پیشرفته تره.

---

ایشالا که تونستن کمکت کنم هرچند خودمم حس میکنم گنگه شیرفهم نشد بگو بیشتر توضیح بدم.

شاید بشه گفت عده زیادی با این مبحث مشکل دارند. باید تحلیل زیاد انجام بدید توی این فصل‌ها.

یعنی شاید مثلاً بشه گفت در A_star ما یک تابع h و یک g داریم و بر اساس اون جلو می‌ریم اما اینجا یه مقدار سطح تحلیل به نظرم باید بره بالاتر و دائماً کلنجار رفت با مباحث.

من خودم هم روی مباحثی مثل پرولوگ٬ شبکه‌های باور مشکل دارم و باید روی اینها وقت بذارم.

بودجه بندی ای فصل های اخر چند چنده؟

تا جایی که من می‌دونم به ویژه تو کنکور IT همیشه از این بخش سؤال بوده. پارسال از ۶ تا سؤال٬ ۳ تا از بحث‌های منطق بوده و ۳ تا هم از فصل جستجو.

یعنی اگر کسی فقط فصل جستجو را کامل مسلط بوده٬ دست کم ۵۰ میتونسته بزنه.