سلام
میانگین زمان انتظار و زمان برگشت وقتی حداقل می شود که پردازش ها از کوچک به بزرگ بر حسب زمان اجرا به ترتیب اجرا شوند

حالا شما گزینه ها رو نگاه کنید :
گزینه ۲ ) اول کار ۳ اجرا میشه چون زمان اجراش ۳ هست. بعد کار۴ با زمان اجرای ۵ بعد کار ۲ با زمان اجرای ۶ و به همین ترتیب،
کافیه شما در گزینه ها نگاه کنید ببینید که x باید در چه محدوده ای باشد یا چند باشد که این ترتیب همچنان حفظ شود. سایر گزینه ها رو هم بررسی کنید که بفهمید چرا غلطه، متوجه میشویذ که ترتیب بالا در اونها رعایت نشده، یا با مقدار x در گزینه های دیگر این ترتیب حفظ نمیشه.

زمان پاسخ : این هستش که نتیجه ها کم کم تولید بشن. یعنی مثلا شما ۱۰۰ صفحه دادی به پرینتر که چاپش کنه براتون.بعد زمانی که دارید صفحات ۱ تا ۳۰ رو میبینید پرینتر داره باقی کارشو انجام میده.زمانی که اولین برگه اچار پرینت شده به دستت رسیده میشه زمان پاسخت.

زمان بازگشت هم این هستش که شما صفحه ی ۱۰۰م دستت باشه.
این مثال فقط برای مللموس کردن قضیه بود.
=====
حالا تفاوت اینا : شما تا صفحه ی ۳۰ رو دیدی زمان کمتری مصرف شده ، و از کار پرینترت و زمان پاسخش راضی هستی تا که بره تا آخر.
یه موقعی پیش میاد شما وقتی صفحه ی ۱۰۰ خارج شد زمانت رو محاسبه میکنی و اون زمان پاسخه مد نظرت هستش و برات مهمه.
=====
=====

حالا من مثال پرینتر زدم که راحت باشه.
اما مثال اصلی میتونه کامپایل کردن یه برنامه روی پردازنده ت باشه.
شما ۱۰۰ خط کد مثلا نوشتید برای محاسبه ۲۰ تا انتگرال.
زمان پاسخ : شما از پاسخ انتگرال اولت تا انتگرال ۵ و به همین ترتیب رو داری روی نمایشگرت میبینی و احساس راحتی هم میکنی با نحوه ی کار پردازنده ت. حالا از لحظه تولید اولین پاسخت ،میشه زمان پاسخ

زمان برگشت هم میشه زمانی که هر ۲۰ تا انتگرال گرفته بشه و روی صفحه برات نمایش داده بشه.

حالا زمان برگشت میتونه به شدت تحت تاثیر برنامه هایی باشه که در حین کارت انجام میدی.
مثلا برنامه داره انتگرال ها رو محاسبه میکنه، بعد شما یهو برید یه آهنگم پخش کنید،دو تا دستگاه ورودی خروجی دیگه وصل کنید و غیره.وقتی تا سطح پردازنده پایین بیاید و فرآیند ها در نظرتون بیاد میبینید که این زمان برگشت میتونه آزار دهنده باشه.و چه بسا برنامه طوری طراحی شده باشه که بعد از محاسبه ی کلِ ۲۰ انتگرال نتیجه رو به کل روی صفحه نمایش بنویسه.