سئوال خوب که نه میشه گفت عالیه ایه و بسیار فراگیر.یعنی چیزیه که هرکسی از خودش پرسیده و می پرسد و خواهد پرسید.من به شخصه از کودکی یادم هست که خانوادهام همیشه بهم می گفتن درس بخون وگرنه فردا تو جامعه تو سری خور میشی.حق هم داشتن.یادمه زمان ما کنکور قبول شدن شده بود یکی از خصلتهای یه آدم موفق که نه، یه آدم قدیس یه آدم با ایمان . مثل اینکه مثلا می گفتن فلانی یه فرد قدیسه.طرز فکرها اینجوری بود، و واااااااااااااااااااااااااااااااااااای که قبول نمی شدی طرف می شد یه آدم ضد ارزش.فکر می کنم همین الان هم باشه البته با توجه به اینکه الانه انواع و اقسام دانشگاههای سما و از این دست زیاد شده این حساسیت هم کمتر شده.چه بسا افرادی که سر این آرمان فانتزی نادرست زندگیشون تباه شد.به این میگن فرهنگ غلط.
اما در مورد خودم، اوایل که درس می خوندم خیلی لذت می بردم.بعبارتی ذوق مرگ می شدم ولی بعدش به خودم گفتم ای بابا من که همش دارم ماحصل کار دیگران رو مطالعه می کنم . پس کی باید من یه مطلب جدید یا بعبارتی یه علم جدید به قبلیها اضافه کنم.کم کم که عقلم رسید و بزرگتر شدم دیدم که این کار از من حقیر ساخته نیست نه امکاناتش هست نه توانایی اش و البته با بالا رفتن سن نیازهای دیگر کم کم ظهور می کردن و می کنن و نمی شد و نمیشه نادیده اشون گرفت از جمله: ازدواج،مسئولیتهایی که کم کم به آدمی محول میشه ،نگهداری از والدین، گذراندن امورات زندگی و....
حقیقتش این لیسانسکی که گرفتم برای بالا بردن کیفیت زندگیمه، برای اینکه راحت زندگی کنم برای اینکه واسه نون آوردن جامعه می گه باید مدرک داشته باشی.
الانم اگه انشاالله خدا یاریم کنه و کارشناسی ارشد آزاد قبول شم هدفم فقط همون کیفیته هست نه لذت بردن.مایلم خیلی چیزا بنویسم ولی ترجیحا سکوت می کنم چون جنس نوشته هام از نوع درد و رنجه و نمی خوام خواننده مایوس و دلسرد بشه.
اما میشه گفت هدف تحصیل به عوامل زیادی بستگی داره:
۱- خانواده و نگرش والدین و میزان حمایت آنها از فرزند.
ببینید افکار و اندیشه حاکم بر ذهن کودک رو در واقع پدر مادر هستند که شکل می دن با حرفاشون با رفتارشون با نگرشاشون.
چند تا دسته بندی اینجا بوجود میاد:
الف - هدف بچه با هدف و آرمان والدینش همسو باشد که فبها المراد و نعمه المطلوب
ب- اهداف بچه با اهداف والدین مغایر است ولی با هم کنار می آیند و والدین همچنان از فرزند حمایت می کنند.
ج - اهداف بچه با اهداف والدین مغایر است و هیچ یک از طرفین همدیگر را درک نمی کنند و جنگ رخ می دهد و هیچ حمایتی از سوی والدین نمی شود.
۲- توانایی مالی خانواده:
این بحث با موارد الف و ب و ج رابطه تنگاتنگی دارد که نتیجه گیریش بر عهده خودتون.
۳- جامعه:
که ما از نوع آرمانیشو وداریممممممممممممممم.
۴- امید به زندگی: نامساعد
۵- پیش بینی آینده نزدیک:غیرممکن
۶- زایش نیازهای جدید با بالا رفتن سن.
۷- خصیصه های اخلاقی هر فرد
این خیلی مهمه)یکی سرسخته، یکی زود کم میاره، یکی صبرش زیاده، یکی زود خسته میشه، یکی مایوسه، یکی امیدواره، و................
۸- داشتن plan یا برنامه واسه زندگی و درس: که اینم به شماره ۱ و ۷ بر می گرده.
و البته خیلی موارد دیگر .........................