یه نظرم من این مسئله در بسیاری از مواقع درسته یعنی کسی که مسئولیت خانواده ای رو قبول میکنه باید به یک سری از محدودیت ها تن بده اما این به این معنا نیست که که زن و شوهر تمام وقت خودشون رو باهم بگذزونند.خیلی از دوستان مجردی شاید نتونند تو جمع خونوادگی حضور داشته باشند اما این دلیل نمیشه که اونا رو رها کنیم.
شاید این دوستان فکر میکنند که انجام کارهای خانه و رسیدگی به همسر برای شان کافی هستش و خودشون را ملزم به انجام کار دیگری نمیدونند اما اطمینان داشته باشیدبعد از مدتی احساس میکنند که تو زندگی عقب موندن و دلشون برای دوستان قدیم تنگ میشه.
مثل دوست خانم atenaa که بعد از بچه دار شدن باهاشون تماس گرقتند.
به نظر من بعد از ازدواج هم باید ساعاتی را به خودمون اختصاص بدیم .
البته فراموش نشه که اولویت با خانواده است .
بهتره یعد ازدواج رابطه با دوستان قدیمی حفظ بشه ساعاتی ار روز رو به خودمون اختصاص بدیم .ولی بگذاریم خانواده ما بدونند که این ساعات متعلق یه خودما هستش. البته باید حد و حدود این مساله با توجه به روحیات همسرمون تنظیم شه تا هم او راضی باشه
هم ما به خواسته هامون برسیم.این مدت کوتاه در طول هفته به ما اجازه می دهد که به دور از مشکلات و دل مشغولی های جمعی به خودمون هم فکر کنیم و در نهایت با روحیه ای شادتر به جمع خانواده بازگردیم.
الیته این نظر من هستش.وهنوز زندگی مشترک رو تجربه نکردیم .