انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[persian_boy]

با سلام به همه دوستان مانشتی عزیزم. محمد هستم. کارمند با ۴۴ ساعت کار در هفته و متأهل. بهمن ۸۳ در رشته آمار با یک معدل وحشتناک فارغ التحصیل شدم. البته ترم اول دانشگاه شاگرد اول شدم ولی ترم بعد، در یک آزمون استخدامی قبول شدم و به دلیل تداخل تحصیلات دانشگاهی با تحصیلات مربوط به استخدامم (همزمان دو جا درس می خوندم) کلاً بی خیال دانشگاه شدم و این شد که معدلم متأسفانه اینجوری شد.

از سال ۸۲ تو حوزه کامپیوتر و آی تی به شکل جدی شروع به کسب تجربه کردم و به حدی به این دانش علاقمند شدم که تصمیم به ادامه تحصیل توی رشته آی تی گرفتم. لازم به ذکره که کارم هم ارتباطی به آی تی نداره.

از سال ۸۴ بدون اینکه هیچ مطالعه خاصی برای کنکور داشته باشم، در تمامی کنکورهای ارشد آی تی (به جز سال ۹۰) شرکت کردم. اما طبیعتاً نتیجه ای نگرفتم. بالاخره تیرماه سال ۹۱ (بعد از حدود ۸ سال دوری از کتاب و دانشگاه و مطالعه درسی) تصمیم گرفتم یک بار هم که شده برای کنکور ارشد تلاش کنم و کردم.

شرایط بسیار بدی داشتم. تمام درس ها برام نا آشنا و مبهم بودن. اون تصورات و دانشی که من از کامپیوتر و آی تی داشتم (دانش عملی من) فرسنگ ها از چیزی که داشتم در دروس ساختمان داده، الگوریتم، شبکه، نرم افزار، هوش، پایگاه و سیستم عامل می دیدم فاصله داشت. تنها درس آشنا با ذهن من، ساختمان گسسته بود که در دوره کارشناسی تا حدودی با اون درگیر بودم.

خلاصه به هر مصیبتی بود و بقول یکی از معلمای خوب دوران دبیرستانم « یکی تو سر خودم زدن و یکی تو سر کتاب زدن » ادامه دادم و البته در این راه، دوستانی عزیز هم یاری ام کردند و در صدر اونها، همسرم بود که با تمام وجود برام مایه گذاشت و همینجا ازش از صمیم قلب تشکر می کنم. همچنین از همه ی مانشتی های گل که هر وقت می اومدم، با دیدن تلاششون سرشار از انرژی می شدم هم متشکرم.

خوب حالا این ثمره ی تلاش ۵ ماه و نیمه من (مرداد، مهر، آبان، آذر، دی، بهمن- شهریور نتونستم بخونم) هست که روزی حدوداً ۶ ساعت درس خوندم و خیلی روزا به دلایل کاری یا خانوادگی نتونستم بخونم (شما فرض کنید ۴ ماه مفید).

می دونم که نتیجه ام عالی نیست (اصلاً خوب یا متوسط هم نیست) اما این متن رو برای اون دوستانی نوشتم که با وزش کوچکترین باد ناموافقی در زندگی احساس یأس و ناامیدی بهشون دست می ده و فکر می کنن دنیا به آخر رسیده. نه عزیزان! همه چیز به اراده شما بستگی داره. اگر اراده کنید و توکل بر خدا رو هم فراموش نکنید، هر غیر ممکنی ممکن خواهد شد.

خوب دیگه از منبر بیام پایین. از اساتیدی که در زمینه انتخاب رشته تبحر دارن صمیمانه درخواست کمک دارم. آیا با این رتبه شانسی برای قبولی دارم؟ کجا رو انتخاب کنم که حتماً قبول بشم؟ هر کدوم از دوستان می تونن کمک کنن، لطف کنن پ.خ بدن تا صحبت کنیم. یا علی مدد.

[خانه سبز]

تبریک عرض می کنم دوست عزیز غیرانتفاعی رو ۱۰۰ درصد میارید و مجازی البته اگه کاهش نباشه که بعید میدونم و حتی افزایش هم خواهیم داشت پس میشه به شبانه ها هم امید داشت
موفق باشی خوشحالمون کردی گرامی.

[persian_boy]

(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۵:۵۸ ب.ظ)Trex2008 نوشته شده توسط:  تبریک عرض می کنم دوست عزیز غیرانتفاعی رو ۱۰۰ درصد میارید و مجازی البته اگه کاهش نباشه که بعید میدونم و حتی افزایش هم خواهیم داشت پس میشه به شبانه ها هم امید داشت
موفق باشی خوشحالمون کردی گرامی.

ممنونم دوست خوبم. شما هم ما رو امیدوار کردی. فقط یه چیزی برای من سؤال شده و اون اینکه من تمام جوابام رو سر جلسه کنکور یادداشت کردم و آوردم بیرون. مشترک و مدیریت و تخصصیم دقیقاً همونی شده که حساب کردم ولی زبان رو من ۳۴/۴۴ حساب کرده بودم و حالا شده ۲۷/۷۸ . جایی می شه پیگیری یا اعتراض کرد؟ بالاخره حدود ۷ درصده و می تونه تعیین کننده باشه. دوستان اگه اطلاعی داشتن، پاسخ بدن که ممنوم می شم.

[Behzad TP]

ممنون از صحبتی که کردین و آرزوی توفیق

[ana_12345]

شما درصدات خوب ، اما این معدل کار رو خراب کرده .

[persian_boy]

(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۰:۰۵ ب.ظ)ana_12345 نوشته شده توسط:  شما درصدات خوب ، اما این معدل کار رو خراب کرده .

ممنونم خانم آناهیتا. یه شعری هست که می گه:

مرد خردمند هنرپیشه را / عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن / با دگری تجربه بردن به کار

من اگر می دونستم که معدل کارشناسی اینقدر می تونه در سرنوشت تحصیلیم تأثیر داشته باشه، یا بی خیال کارم می شدم و می چسبیدم به درسم یا حداقل تو این ۸ سال وقفه، بجای شرکت کردن الکی تو آزمون ارشد می رفتم یه لیسانس مرتبط با یه معدل خوب می گرفتم. افسوس جوونیه دیگه.

تازه یه چیز فاجعه بارتر بگم. من معدل لیسانسم با درسای عمومی مثل انقلاب و ریشه ها و معارف یک و دو و تاریخ اسلام و ... اومد پایین. چون اصلاً نمی خوندم و می رفتم سر جلسه امتحان. مثلاً تاریخ اسلام رو دوبار با نمره ۷ افتادم. بار سوم هم یه ۱۰ ناپلئونی گرفتم. تو کارنامه ام، دروس پایه و تخصصیم (اونم رشته مرد افکنی مثل آمار) تقریباً همه شون نمره بالای ۱۳ دارن. چون وقتی تحصیلات کاریم تموم شد و برگشتم سر درس دانشگاهم، من بودم و یه سری درسای پایه و تخصصی پاس نشده و یه معدل ۷/۵ . مجبور بودم با نمرات اونا معدلمو بکشم بالای ۱۰ تا مدرکمو بهم بدن.

به هر حال من باید با تلاش بیشتر و بالا بردن رتبه هام بر این ضعف معدل غلبه می کردم. اگه امسال قبول شدم که هیچ.وگرنه برای کنکور ۹۳ ایشالاه دیگه می دونم چکار کنم. چون کلی از مجهولات دیگه برام تبدیل به معلومات شده.

[ana_12345]

(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۵۱ ب.ظ)persian_boy نوشته شده توسط:  

(22 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۰:۰۵ ب.ظ)ana_12345 نوشته شده توسط:  شما درصدات خوب ، اما این معدل کار رو خراب کرده .

ممنونم خانم آناهیتا. یه شعری هست که می گه:

مرد خردمند هنرپیشه را / عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن / با دگری تجربه بردن به کار

مرسی شعر قشنگی بود ، داشتم فکر می کردم کاش به منم ۲ بار عمر می دادن مثلا می زاشتن یه بار دیگه برا ۳ سال قبلم تصمیم بگیرم . حالا که خدا رو شکر امسال خدا به من خیلی کمک کرد .واقعا شاکرم .

---

(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۵۱ ب.ظ)persian_boy نوشته شده توسط:  

(22 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۰:۰۵ ب.ظ)ana_12345 نوشته شده توسط:  شما درصدات خوب ، اما این معدل کار رو خراب کرده .

من اگر می دونستم که معدل کارشناسی اینقدر می تونه در سرنوشت تحصیلیم تأثیر داشته باشه، یا بی خیال کارم می شدم و می چسبیدم به درسم یا حداقل تو این ۸ سال وقفه، بجای شرکت کردن الکی تو آزمون ارشد می رفتم یه لیسانس مرتبط با یه معدل خوب می گرفتم. افسوس جوونیه دیگه.

تازه یه چیز فاجعه بارتر بگم. من معدل لیسانسم با درسای عمومی مثل انقلاب و ریشه ها و معارف یک و دو و تاریخ اسلام و ... اومد پایین. چون اصلاً نمی خوندم و می رفتم سر جلسه امتحان.

این رو که کاملا درک می کنم ، خودم هم هر چی معلدم پایین به خاطر درسای عمومی ، اون وقت فکر نمی کردم معدل خیلی جا ها به درد می خوره