|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - The BesT - 06 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۸ ب.ظ
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار ؛ که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 06 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۳۸ ب.ظ
(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۱۲ ب.ظ)codin نوشته شده توسط: (06 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۵۲ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: (06 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۲۱ ب.ظ)codin نوشته شده توسط: من میدونم چه حس خوبیه انگار تموم عمری که اینجور نبود یه چیزی کم بود من جدیدا دکلمه های خیام هم دانلود کردم گوش میکنم آرامشم ۳X شده
دکلمه ها با صدای کی هست؟ از دانلودشون کردید؟
دو سری دکلمه از رباعیات خیام هست اولی مال احمد شاملو هست و دومی مال کیکاووس یاکیده که من شخصا دومیو بیشتر دوست دارم. اولیو خریدم و دومیو از سایت های موسیقی دانلود کردم متاسفانه
دمش گرم این خیام !
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۸ ق.ظ
(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۳۸ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: دمش گرم این خیام !
خیام عالیه.
اما به عنوان یک پیشنهاد به دوستان: غزلیات سعدی رو بررسی کنید. واقعا عاشقانه و زیبا هستند (تاکید میکنم غزلیات و نه گلستان و بوستان). مطمئنم جذبشون میشید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Potential - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۲۷ ق.ظ
من فقط ۹ ماه تو عمرم با تمام علاقه و عشق درس میخوندم اونم درس حسابان سوم دبیرستان! دلیل ش هم این بود که کلا ریاضی دوست داشتم و دلیل مهمتر اینکه معلممون رو خیلی خیلی دوست داشتم یه عشق وصف نشدنی بود که با خودن خیلی زیاد حسابان احساس شادی میکردم کتابی نمونده بود تو انقلاب نخریده باشم. یه بار لیست کتابای تستی که برای حسابان زده بودم رو نوشتم رو کاغذ سر راه که از انقلاب رد میشدم به همه کتابفروشی ها نشون دادم غیر از اینا کتاب تست چی دارید گفتن هیچی بسته دیگه )))
آخرش تو کنکور سراسری حسابان رو ۱۰۰ زدم (بدون گسسته و هندسه)!
خیلی افرادی که باهاشون دوست میشیم یا استادامون یا اطرفیان مون روی آینده و زندگی ما تاثیر دارن! اگه من از همون کلاس اول تا حالا تو یه محیطی بودم با افراد تاثیرگذار بدون شک الان جایزه نوبل م رو گرفته بودم!
معلم خوب، دوست خوب، محیط خوب، انگیزه خوب ... شاید من در طول عمرم روی هم رفته ۲ سال با انگیزه درس خوندم! همیشه دوست داشتم یه دوست خوب و یک هم مسیر خوب داشتم باهاش لحظه به لحظه رقابت میکردم به هم کمک میکردیم و از درس خوندن لذت میبردیم!
حتی الان هم توی دوره دکتری این نیاز رو به شدت دارم! اما هیچ کسی نیست... هیچ انگیزه دهنده ای در زندگی م نیست! خیلی بده! خیلی بد!
پ.ن. یه بار یواشکی رفتم دنبال اون معلم حسابان که بفهمم خونه ش کجاست... نمیدونم واسه چی رفتم! خب دوستش داشتم ))
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۴۱ ق.ظ
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۲۷ ق.ظ)Potential نوشته شده توسط: من فقط ۹ ماه تو عمرم با تمام علاقه و عشق درس میخوندم اونم درس حسابان سوم دبیرستان! دلیل ش هم این بود که کلا ریاضی دوست داشتم و دلیل مهمتر اینکه معلممون رو خیلی خیلی دوست داشتم یه عشق وصف نشدنی بود که با خودن خیلی زیاد حسابان احساس شادی میکردم کتابی نمونده بود تو انقلاب نخریده باشم. یه بار لیست کتابای تستی که برای حسابان زده بودم رو نوشتم رو کاغذ سر راه که از انقلاب رد میشدم به همه کتابفروشی ها نشون دادم غیر از اینا کتاب تست چی دارید گفتن هیچی بسته دیگه )))
آخرش تو کنکور سراسری حسابان رو ۱۰۰ زدم (بدون گسسته و هندسه)!
خیلی افرادی که باهاشون دوست میشیم یا استادامون یا اطرفیان مون روی آینده و زندگی ما تاثیر دارن! اگه من از همون کلاس اول تا حالا تو یه محیطی بودم با افراد تاثیرگذار بدون شک الان جایزه نوبل م رو گرفته بودم!
معلم خوب، دوست خوب، محیط خوب، انگیزه خوب ... شاید من در طول عمرم روی هم رفته ۲ سال با انگیزه درس خوندم! همیشه دوست داشتم یه دوست خوب و یک هم مسیر خوب داشتم باهاش لحظه به لحظه رقابت میکردم به هم کمک میکردیم و از درس خوندن لذت میبردیم!
حتی الان هم توی دوره دکتری این نیاز رو به شدت دارم! اما هیچ کسی نیست... هیچ انگیزه دهنده ای در زندگی م نیست! خیلی بده! خیلی بد!
پ.ن. یه بار یواشکی رفتم دنبال اون معلم حسابان که بفهمم خونه ش کجاست... نمیدونم واسه چی رفتم! خب دوستش داشتم ))
اینطوری که همش شما وابسته هستید به یکی دیگه تا درس بخونید. بهتر اینه که خودتون انگیزه داشته باشید، مثلا برای اهداف والا.
پ.ن: کلا از وابسته بودن بدم میاد. از هر نوعی که میخواد باشه.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Potential - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۴۰ ق.ظ
آره وابستگی بده! خیلی هم بده!
خب بقیه عمرم بجز اون ۹ ماه که خیلی انگیزه داشتم هم درس خوندم ولی این درس خوندن کجا و آن کجا!
درسی که با لذت بخونی و خدا خدا کنی روز تموم نشه که بیشتر درس بخونی رو فقط همون ۹ ماه تجربه کردم! هیچ جوری نمیتونم وصف ش کنم... دوست دارم بازم همون حس رو تجربه کنم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RangiRangi - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۱:۰۸ ب.ظ
/..........
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - x86 - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۱:۵۸ ب.ظ
----
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kilookiloo - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۱۰ ب.ظ
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۱:۵۸ ب.ظ)x86 نوشته شده توسط: هر وقت ما یه هفته میریم و میاییم، مانشت سوتو کور تر میشه، یه چند تا جک بنویسیم روحیه ها عوض شه. تاپیک جک که بسته شده.
کلاس زبان رفتم استاد همون اول گفت all right همه رفتیم سمت راست دیدم یهو بلند شد گفت بابا شما کم دارین از کلاس رفت
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۲۵ ب.ظ
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۸ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: (06 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۳۸ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: دمش گرم این خیام !
خیام عالیه.
اما به عنوان یک پیشنهاد به دوستان: غزلیات سعدی رو بررسی کنید. واقعا عاشقانه و زیبا هستند (تاکید میکنم غزلیات و نه گلستان و بوستان). مطمئنم جذبشون میشید
شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد...
|
واییییییییییییییییییییییییییی - s90211006 - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۳۵ ب.ظ
یعنی میشه رتبه ام زیر ۳۰ بشه برا هوش
به نظرتون با این درصد ها رتبه ام تو هوش چند میشه
زبان ۲۰
ریاضی ۳۰
مشترک ۴۵
هوش ۳۰
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۰۱ ب.ظ
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۱:۵۸ ب.ظ)x86 نوشته شده توسط: من زیر بارون که هیچی، زیر فشار مستقیم شلنگ آتش نشانی هم یاد کسی نمی افتم
ندیدمت توی کوی ؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - x86 - 07 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۱۷ ب.ظ
----
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - aamitis - 08 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۶ ق.ظ
فقط یه شیرازی میتونه اینو بخونه
با پوی پتی تنگیدی رو کوموم، کومومه پوکوندی
حالو کومومه پوکوندی به درک ، دلوم شوکوندی☺️
شیرازیه می گه :
دوشتم از چار روی پارامونت تا چار روی خیرات تو خط ویژه تخت گاز می رفتم ییهو افسرو گرفتُم
گفت کاکو چه خبرته؟ پیر شده!!
تو ای خیابون تنگ و ترش بری چی چی ایجور ویراژ می دی؟
گفتمش عامو مگه شمو قرآن نمیخونی؟
گف چه ربطی داره؟
گفتمش عامو آیه داریم تو قران که میگه "فاستبقو الخیرات":D
یعنی به خیرات رسیدی گازشه بیگیر
افسرو هم گفت ها والو راس میگی برو دس خدا.
..............................................
حسین آقو کو مالوو؟؟
مالوو تو سولوو زیر لولوو.
گفت و گوى دو بناى شیرازى
حسین آقا ماله کجاست؟
ماله داخل سوله زیر لوله.
خدایى لحجه با این ردیف و قافیه کجا پیدوووو میشه کا کو جوووونى. ارسالش کن به همه شیرازیاوشیرازی دوستا.
................
عاموبخندین روحتون شادبشه
انقدر ناله نکنید
به بهترین چیز توی حرفه خودتون فکر کنید و تمام تلاش خودتونو بکنید به بهترین های حرفه خودتون برسید
اونوقته که همه جا میخوانتون
کاری نداشته باشید که الان کجایید توی چه دانشگاهی در چه وضعیتی از همین الان شروع کنید از خودتون بخوایید ...تلاش کنید ...شاد زندگی کنید.. هیچی ارزش غم و غصه رو نداره
هیچی
دو روز زندگی میکنیم هوای هم و داشته باشیم
مواظب خوبیها و مهربونیاتون باشید هر روز پر رنگ تر از دیروز
چقدر قصه نوشتم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 08 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۳۲ ق.ظ
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۶ ق.ظ)aamitis نوشته شده توسط: فقط یه شیرازی میتونه اینو بخونه
...
خیلی هم سخت نبود که
|