|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 18 بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۴۴ ب.ظ
قسمت های خوب زندگی برستیه (burst). یهو همشون با هم میرسن.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 18 بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۵۱ ب.ظ
✳️✳️✳️ اگر تختهای را روی زمین بگذاریم و از شما بخواهیم در ازای ۲۰ هزار تومان روی آن راه بروید، حتما این کار را انجام خواهید داد، چون کار بسیار آسانی است.
✳️ اما اگر همان تخته را به عنوان پلی میان دو ساختمان صد طبقه قرار دهیم و بخواهیم که همان کار را در ازای ۲۰ هزار تومان انجام دهید، آیا این کار را انجام میدهید؟
✳️ واضح است که چنین کاری نمیکنید. زیرا دریافت آن ۲۰ هزار تومان دیگر مطلوب یا حتی ممکن به نظر نمیآید.
✳️ حالا اگر فرزندتان در ساختمان رو به رو در آتش گرفتار شده باشد، آیا برای نجات او از روی تخته عبور میکنید؟
✳️ بدون تردید این کار را انجام خواهید داد، چه ۲۰ هزار تومان را بگیرید و چه نگیرید.
✳️ چرا بار نخست گفتید به هیچ وجه از آن تخته میان دو آسمان خراش نمیگذرید و بار دوم اصلا تردید نکردید؟
✳️ خطر در هر دو شرایط یکسان است. پس چه چیزی در این میان تغییر کرده است؟
✳️ هدفتان تغییر کرده است.
✳️ همانطور که میبینید وقتی دلیلی به اندازه کافی بزرگ داشته باشیم، راه هر کاری را پیدا خواهیم کرد.
✳️ پس این که خواستار موفقیت باشید کافی نیست. باید لایههای عمیقتر آن را بشکافید تا انگیزه اصلی خود را پیدا کرده و قدرت فوق العادهتان را فعال کنید.
??? یعنی همان نیروی هدف را "انگیزه"
? قانون زندگی٬ قانون باورهاست
? بزرگان زاده نمیشوند٬ ساخته میشوند
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samane .gh - 18 بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۰۰ ب.ظ
از روی کینه نیست
که
خنجر
به سینه ات میزنند ...
مردمان این شهر
به شرط چاقو دل میخرند ....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 18 بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۳۴ ب.ظ
(۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۰۷ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط: آمریکای ۱۹۲۰ از ایران ۲۰۱۵ تفکر اجتماعی جهش یافته تری داشته اند و دارند،(مصداق این موضوع سواری ما از پراید تا پراید و بر پراید با چراغ های جهش یافته،و سواری اونها به انواع ماشین هایی که خودتون میدونید دیگه . . .)
لااقل ایرانیا تو ۲۰۱۵ کسی رو لینچ نکردن!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 18 بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۵۷ ب.ظ
همدیگر را یافتن ...
هنر نیست؛
هنر این است که...
همدیگر را گم نکنیم.
آدمهای ساده را بی هیچ دلیلی دوست دارم،
آدم هایی که خودشان هستند،
و نقش بازی نمی کنند.
سادگی،
شیک ترین ژست دنیاست
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۰۵ ق.ظ
(۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۷ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (17 بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۰ ق.ظ)fo-eng نوشته شده توسط: بچه ها اگه بخام برنامه نویس بشم چکار کنم؟ تو رو خدا فقط نگید باید خیلی بخونی ..
یک راه حل مناسب بذارید ...
اینایی که برنامه نویسای متبحری هستن چکار کردن. چرا من هر کار می کنم بازم برام برنامه نویسی سخته
میخواید چی بنویسید؟
فقط در حد پروژه های دانشگاهی خودم و بس ...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۱۶ ق.ظ
(۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۰۵ ق.ظ)fo-eng نوشته شده توسط: فقط در حد پروژه های دانشگاهی خودم و بس ...
:|
خوب من از کجا بدونم پروژه دانشگاهی شما چطوریه؟!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - aamitis - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۴۸ ق.ظ
کاش تنفر وجود نداشت...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۲۲ ق.ظ
(۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۰۵ ق.ظ)fo-eng نوشته شده توسط: (17 بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۷ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (17 بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۰ ق.ظ)fo-eng نوشته شده توسط: بچه ها اگه بخام برنامه نویس بشم چکار کنم؟ تو رو خدا فقط نگید باید خیلی بخونی ..
یک راه حل مناسب بذارید ...
اینایی که برنامه نویسای متبحری هستن چکار کردن. چرا من هر کار می کنم بازم برام برنامه نویسی سخته
میخواید چی بنویسید؟
فقط در حد پروژه های دانشگاهی خودم و بس ...
اگر در این حده یکم فیلم های آموزشی ببین که معمولا ۲-۳ روزه شما رو راه میندازن و می تونید کارای دانشگاهی تون رو باهاش انجام بدید. بعدش هر جای که گیر کردید از یار برنامه نویسان (
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
) استفاده کنید!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - jazana - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۴۳ ق.ظ
(۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۰ ق.ظ)fo-eng نوشته شده توسط: بچه ها اگه بخام برنامه نویس بشم چکار کنم؟ تو رو خدا فقط نگید باید خیلی بخونی ..
یک راه حل مناسب بذارید ...
اینایی که برنامه نویسای متبحری هستن چکار کردن. چرا من هر کار می کنم بازم برام برنامه نویسی سخته
یه زبان برنامه نویسی و پروژه کوچیکی انتخاب کن.
پروژه ای برنامه ای که همیشه دوست داشتی وجود داشته باشه ولی پیداش نکردی یا هنوز نوشته نشده و شروع به نوشتنش کن. سورس کد دیگران رو دانلود و ویرایش کن تا کار شما رو بکنه.
یادگیری استفاده از گوگل برای یافتن اسکریپت و کد های آماده دیگران و همچنین رفع اشکالات و ارور های برنامه نویسی خیلی مهمه.
مثلا من میخوام تو متلب برنامه ای بنویسم که عکس رو باز کنه و سیاه سفیدش کنه:
۱. سورس کد باز کردن عکس تو متلب جستجو می کنم و تست می کنم که کار می کنه یا نه.
۲. سورس کد نوشتن منو File Open و Exit رو پیدا می کنم + سورس کد اضافه کردن button + تابع سیاه سفید کردن
...
اینطوری کم کم برنامه های کوچیک رو بهم متصل می کنم.
در انتها با کپی پیست و جستجو در گوگل یک برنامه ساده نوشتم.(بدون از صفر نوشتن)
حالا اگر خوشم اومد میرم آمازون و review کتابای آموزشی کد نویسی متلب رو می خونم و کتاب مناسبو انتخاب می کنم و قشنگ می خونم تا حرفه ای شم.(که هدف شما علی الظاهر این نی)
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۵۲ ق.ظ
خانم The Best مواظب عمه خانم باش. یهو دیدی عامل نفوذی اینجا داشتا. بعد شر میشه
نگران نباشید. یکم زمان این مشکل رو حل میکنه (حداکثر تا شب). بنظرم اصلا پشتش نیارید و حتی سعی نکنید از دل سایر اعضاء خانواده در بیارید چون بهتره اتفاقات دیشب فراموش بشه.
کاری که میکنید اینه که به مادر کمک کنید که یه ناهار یا شام خوب تدارک ببینید. یه خورده هم مخلفاتش رو بیشتر نکنید (خیلی هم بیشتر نشه که باز خیلی تابلو آدم رو یاد دیشب بندازه).
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - salam5 - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۲۸ ق.ظ
(۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۴۸ ق.ظ)The BesT نوشته شده توسط: من خوابم نمیبره . چه کنم؟
همیشه انتظار داریم وقتی اطرافمون قراره عروسی اتفاق بیفته اون روزا باید شاد ترین روزامون باشه
ولی خیلی از مواقع اتفاقا اون ایام پر تنش ترین ایامه.
برای اکثر مردم همینجوریه، شاید به خاطر اهمیت قضیه س.به هر حال بحث یه عمر زندگیه، همه فک می کنن نظرشون درسته سعی می کنن نظرشون به کرسی بشینه .بیشتر مواقع نیت شون واقعا خیره،چون فک می کنن اینجوریه که اون دو تا جوون خوشبخت میشن.
با آقای Masoud05 موافقم. جو و آروم کنید، این تنش ها رو اکثر مردم تو روزای نزدیک به عروسی تو خانواده دارن.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۳۰ ق.ظ
(۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۵۲ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: خانم The Best مواظب عمه خانم باش. یهو دیدی عامل نفوذی اینجا داشتا. بعد شر میشه
نگران نباشید. یکم زمان این مشکل رو حل میکنه (حداکثر تا شب). بنظرم اصلا پشتش نیارید و حتی سعی نکنید از دل سایر اعضاء خانواده در بیارید چون بهتره اتفاقات دیشب فراموش بشه.
کاری که میکنید اینه که به مادر کمک کنید که یه ناهار یا شام خوب تدارک ببینید. یه خورده هم مخلفاتش رو بیشتر نکنید (خیلی هم بیشتر نشه که باز خیلی تابلو آدم رو یاد دیشب بندازه).
گویا بعضی از کاربرا تجربه دامادی دارن و دارن از تجربیاتشون میگن! البته اشاره به کاربر خاصیم نباشه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۱ ق.ظ
اصلا نزدیکای عروسی سمت داماد نرید، کوتاهترین مکالمات و شفافترین مکالمات رو باهاش داشته باشید، چون خیلی به هم ریخته هستن و دنبال یه نفر هستن تا اعصاب خوردیشون رو سرش خالی کنن، اگه رعایت نکنید حتی خطر مرگ هم هست
تجربه های یک داماد
البته هیچی هم تو دلشون نیستا فقط کلا اعصاب ندارن، به عروس خانومم بسپرید تو آرایشگاه و ... هم معطل نکنه، چون ممکنه سر اونم غر بزنه و دعواش کنه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 19 بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۷ ق.ظ
(۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۳ ق.ظ)The BesT نوشته شده توسط: ریشه کن بشن این عمه ها به حق پنج تن
وای چه خشن
خدا نکنه، خوبه شما هم قرار هست عمه بشیدااا
من همیشه دلم عمه میخواست
خدایی عمه ها خیلی برادرزاده هاشون رو دوست دارن و با محبتن، هر وقت حس مامانم و خاله هام رو به بردارزاده هاشون میبینم حسودیم میشه و میگم ایکاش عمه داشتم
خدا همه عمه ها رو حفظ کنه
|