|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 20 مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۵۱ ب.ظ
از اذان مغرب امشب به مدت ۲۴ ساعت دیگه هیچ کس سید نیست!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 20 مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۲۶ ب.ظ
(۲۰ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۵۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: از اذان مغرب امشب به مدت ۲۴ ساعت دیگه هیچ کس سید نیست!
یعنی چی؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 20 مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۳۶ ب.ظ
از اذان مغرب از هرکی آدم شیرینی بخواد میگه من که سید نیستم!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 20 مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۴۲ ب.ظ
(۲۰ مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۳۶ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: از اذان مغرب از هرکی آدم شیرینی بخواد میگه من که سید نیستم!
منظورتون عیدیه؟ نه خدایی دشت میدن، کیف پول من پر دشتای امضا شده ی سیداس، خوب برکتی هم داره واقعا
عیدتونم مبارک
حالا سیدای مانشت دستا بالا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - software94 - 20 مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۴۳ ب.ظ
(۲۰ مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۴۲ ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط: (20 مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۳۶ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: از اذان مغرب از هرکی آدم شیرینی بخواد میگه من که سید نیستم!
منظورتون عیدیه؟ نه خدایی دشت میدن، کیف پول من پر دشتای امضا شده ی سیداس، خوب برکتی هم داره واقعا
عیدتونم مبارک
حالا سیدای مانشت دستا بالا
اینجا اعلام حضور کنن سیدها
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 20 مهر ۱۳۹۳ ۰۲:۲۳ ب.ظ
من امروز میخواستم عیدی به بچه های مانشت بجز عیدی بخش معنوی که فردا اداش میکنم، اعتبار هم بدم، به چند نفر فقط تونستم عیدی بدم(سیستم اعتبار دهی اجازه نمیده)، همه دوستان نفری یک اعتبار مثبت از طرف من به خودتون بدهید به عنوان تبرّکی عید غدیر، عیدتون مبارک
راستی یه کتاب جدید خریدم، خودآزاری دارما انگار
فروشنده در موردش برام توضیح داد و گفت کتاب خوبیه
و هر مشکلی هست بخاطر نبود تعادل در انسان هستش، و باید سعی کنی به تعادل برسی و اینکه میگفت افکار آدما مثل همون ویروسای کامپیوتری میمونه باید بتونی کنترل روی افکارت داشته باشی و این کتاب میتونه در این خصوص کمک کنه. اسم کتاب "خرد پویا" نویسنده :مجید خرمی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mm123456789 - 20 مهر ۱۳۹۳ ۰۳:۴۰ ب.ظ
داستان غدیر خم
سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می گشت، گروه انبوهی که تعدادشان را تا صد و بیست هزار رقم زده اند او را بدرقه می کردند تا این که به پهنه بی آبی به نام غدیر خم رسیدند.
نیم روز هیجدهم ذی الحجه بود که ناگهان پیک وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و از جانب خدا پیام آورده که: «ای رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد کرد» پیامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بیابان بی آب و در زیر آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبری از جهاز شتران برای پیامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفته و روی به مردم کردند. ابتدا خدای را سپاس فرموده و از بدیهای نفس اماره به او پناه جست و فرمود: ای مردم بزودی من از میان شما رخت بر می بندم، آنگاه می افزاید چه کسی بر مومنین در ارزیابی مصلحت ها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتر است همه یک سخن می گویند خدا و پیامبر داناترند.
رسول گرامی می فرماید: آیا من به شما از خودتان اولی و سزاوارتر نیستم و همگان یک صدا جواب می دهند که چرا چنین است. آنگاه فرمود: من دو چیز گرانبها در میان شما می گذارم یکی ثقل اکبر که کتاب خداست و دیگری ثقل اصغر که اهل بیت منند. مردم، بر آنان پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید. آنگاه دست علی (ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد که همگان او را در کنار رسول خدا دیدند و شناختند. سپس فرمود: خداوند مولای من و من مولای مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم.
ای مردم هر کس که من مولا و رهبر اویم این علی هم مولا و رهبر اوست و این جمله را سه بار تکرار کرد و چنین ادامه داد: پروردگارا، دوستان علی را دوست بدار و دشمنان او را خوار. خدایا علی را محور حق قرار ده و سپس فرمود: لازم است حاضران این خبر را به غایبان برسانند. هنوز اجتماع به حال خود باقی بود که دوباره آهنگ روح بخش وحی گوش جان محمد صلی الله علیه و آله را نواخت که: «امروز دینتان را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پایان رساندم و اسلام را به عنوان دین برایتان پسندیدم» و بدین سان علی (ع) از جانب خداوند برای جانشینی پیامبر (ص) برگزیده شد.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - neda_Network - 20 مهر ۱۳۹۳ ۱۰:۳۱ ب.ظ
دنیا به من یا داد که به هر کسی همانقدر احترام بگذرام که به من احترام میگذارد انقدری برایش ارزش قائل باشم که برایم ارزش قائل است انقدری گذشت کنم که برایم گذشت کرد و دور تمام کسانی که روی اعصابم هستند خط قرمز بکشم و واقعا بی تفاوت باشم تا همیشه یک بی تفاوتی کشنده چون لیاقت او هم اینقدر است
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ندا زندپور - ۲۰ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۴ ب.ظ
دست خداست بالای دست آنهاست
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - maryam.raz - 20 مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۳۵ ب.ظ
به هر دری زدیم بسته بوووووووووووووود
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - neda_Network - 21 مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۲۵ ق.ظ
کاش شعور ادما با فرهنگشون قابل پیشرفت بود با میزان تحصیلاتشون کارشناس و کارشناس ارشد حیف این اسم که روی بعضی ها باشه کاش ۳ واحد ادبم اجباری بود تو دانشگاه برا بعضیا
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ziba.O - 21 مهر ۱۳۹۳ ۰۲:۰۸ ق.ظ
شبه عید غدیر و من غمگین ترین شبه عمرمو دارم سپری میکنم، با اینکه همیشه به یاد خدام ولی امشب مطمئن شدم فراموشم کرده، چشام پره اشکه و خستم از زندگی، از خدا ناراحتم کفر نمیکنم ولی دردایه دلم سنگینه و من کم آوردم،من باختم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - manam... - 21 مهر ۱۳۹۳ ۰۲:۵۳ ق.ظ
خدایا، فقط خودت خیر و صلاح بندگانت رو میدونی.. اون چیزی که خیر و صلاحمه برام رقم بزن ...
یا حق...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 21 مهر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۵ ق.ظ
(۲۱ مهر ۱۳۹۳ ۰۲:۰۸ ق.ظ)ziba.O نوشته شده توسط: شبه عید غدیر و من غمگین ترین شبه عمرمو دارم سپری میکنم، با اینکه همیشه به یاد خدام ولی امشب مطمئن شدم فراموشم کرده، چشام پره اشکه و خستم از زندگی، از خدا ناراحتم کفر نمیکنم ولی دردایه دلم سنگینه و من کم آوردم،من باختم
این نیز بگذرد...
درست مثل شب که الان صبح شده، جا نزن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elham_sh219 - 21 مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۴۷ ق.ظ
عید غدیر را بهم همه دوستان گلم تبریک میگم، از خدای مهربون میخوام عیدی همگی را رسیدن به خواسته هاشون قرار بده ....
|