آخ که چقدر موقع امتحانا یاد ساعت برنارد بودم من ))
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 12 مرداد ۱۳۹۴۱۲:۳۴ ق.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۱۷ ق.ظ)sanaz777 نوشته شده توسط: آخ که چقدر موقع امتحانا یاد ساعت برنارد بودم من
الان قبل از ارائه پروژه ها هم ساعت برناردم آرزوست.....
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 12 مرداد ۱۳۹۴۰۱:۱۵ ق.ظ
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۲۲ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: بفرمایید شام تنهایی مزه نمیده
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
پ.ن: حیف شد، پیاز یادم رفت
یکی از قضاهای پرطرفدار ما توی خوابگاه، البته بدون ماست و سبزی
+ کی ماست میخوره با املت؟
++ الان دقت میکنم میبینم که دوغه، کی دوغ میخوره با املت؟
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nlp@2015 - 12 مرداد ۱۳۹۴۱۰:۲۸ ق.ظ
داشتم عکسای مراسم اون آتش نشانی تو هرمزگان ک فداکاری کرده و جونشو از دست داده رو میدیدم .خیلی دلم سوخت خدا ب خونوادش صبر بده...
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 12 مرداد ۱۳۹۴۱۰:۲۹ ق.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۱۵ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط: یکی از قضاهای پرطرفدار ما توی خوابگاه، البته بدون ماست و سبزی
+ کی ماست میخوره با املت؟
++ الان دقت میکنم میبینم که دوغه، کی دوغ میخوره با املت؟
غذا
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 12 مرداد ۱۳۹۴۰۱:۱۷ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۳۹ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: دوغ که نوشیدنی و مهم نیست. من دارم به اون لیموی کنار سبزی فکر میکنم .جدی با املت لیمو میخورن
بله ما هم لیمو میخوریم خیلی خوشمزه میشه و دوغ هم باید باشه
برای کسانی که با تخم مرغ جوش میزنن هم اگر با لیمو بخورن جوش نمیزنن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - d_felfelak - 12 مرداد ۱۳۹۴۰۲:۳۶ ب.ظ
نمیدونم الا باید بابت تغییر تاریخ کنکور ارشد خوشحال باشم یا ناراحت؟!
از یه طریف خوشحااالم که وقتم کلی زیاد شده
از طرفی نگران واحدهای مونده و معدلم هستم و بیماری ای که نزدیک عید بدتر میشه و بعضی وقتا زندگی منو قبضه میکنه
اصلا چه اهمیتی داره؟! که خوشحال باشم یا ناراحت؟! فکر کنم به این موضوع؟!
کنکور اردیبهشت هست و تمام
باید نهایت استفاده رو ببرم با تلاش و پشتکار و نشاط درس ها و کتاب ها رو درو کنم
همه درس ها یه طرف این مدار منطقی هم یه طرف
نه خوشم میاد و نه پایه ام خوب هست اصلا سه برابر بقیه ی درس ها وقت میگیره و کلی خسته ام میکنه اون ترم که داشتم نخوندم نتونستم بخونم و اولویت بین درسهام نداشت و یادش نگرفتم حالا شده ورز وبال بنظرم انالیز ریاضی یا هرچی دیگه بخونم بهتر از این هست!
نمیدونم چرا اصلا با این سخت افزاری ها حال نمیکنم نمیدونم اگه به جای علوم کامپیوتر مهندسی قبول میشدم الا وضعم جی بود؟!!
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۲ مرداد ۱۳۹۴۰۳:۱۶ ب.ظ
این اس الان بدستم رسید:
* منتخبی از زیباترین آواهای انتظار بیکلام*
۷۶۵۴۳ یادگار (حسین توکلی)
۴۴۱۱۴ ساز (کیوان پهلوان)
۷۶۰۶۰ مهربانی (یانی)
۶۱۸۰۲ جان مریم (بهروز پناهی)
۷۴۱۱۱ گل پامچال (بیگلری پور)
۷۱۰۱۱ نگاه (سامان احتشامی)
۷۱۷۶۸ شب مهتاب (پدرام درخشانی)
*فعال سازی با ارسال کد آوا به۸۹۸۹*
Rbt.mci.ir
با بقیه کاری ندارم، اون اولی ذهنمو درگیر کرده!
احتمالا بهمن هم کنسرت داشت ک کنکور ارشد رو انداخت اردیبهشت!
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 12 مرداد ۱۳۹۴۰۳:۴۴ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۲۳ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: اخه مثلا دیده بودم دوستم تخم مرغ با سیب میخورد یا سیب زمینی سرخ کرده با عسل میخورد ولی لیمورو اولین بار بود دیدم.واقعا جالب بود برام
تخم مرغ با مربا هم میخورن جدیدا
(۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۳:۱۶ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: یادگار (حسین توکلی)
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - tabassomesayna - 12 مرداد ۱۳۹۴۰۵:۲۸ ب.ظ
ظلم همیشه پا برجا نمی مونه..
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - hotmail - 12 مرداد ۱۳۹۴۰۸:۰۹ ب.ظ
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۲۲ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: بفرمایید شام تنهایی مزه نمیده
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
پ.ن: حیف شد، پیاز یادم رفت
با نام و یاد او که یادش و نامش ارامش بخش دلهاست
چون بنده ای چون من چنین محملی دلبری به چشم بیند به شکم احساس کند که بر وی طاقتی ندارد و چونان بر وی هجم اورد و ارزوی ان بر چشم و دل پرورد و ندا اورد کاش سگی بودم که بر محمل عارفانش گردی می گشتم تا شاید به دست و دندان چنگی زنیم و خود را سیر کنیم و چون ان سختی تشنگی و گرسنگی بر وی تازد دلِ خویش را به بازد و از خود بی خود شود و به دمی تکان دهد تا شاید وی به دندان لقمه ای به دست اورد ولی چون او را اجازت نیست بر سفره ی جمیل شاهان و پاکانش راهی ندارد بر خود حیلتی اندیشد تا ان به دست ارد و ان سان که بر سفره دل خویش را هدایت کند هر جمالی از سفره اش دل او را به حالتی دگرگون کند که کس بر وصف ان نتواند حالتش را به اوصاف دراید و چون بر محمل عاشقانش هر جلوه ای اشکار است و حقیقت دل خویش نتواند پنهان کند پس رو به دل کند و ان را خطابت کند که ای دل سوی کدامین جمال تو را به پرواز اورم و چون او را بر دل و زبان از شدت حیرت به خود گشته و گرسنگی زبان وی را بر بندی بر بسته و او را نای پاسخش نباشد روح ار تن به در کند و جان دهد تا به محمل و سفره ی زرین نشانش براید.
خدایا همان سان که لطفت برفت سوی او
خدایا به اعضای این انجمن ده همان سوی او
خدایا همان رحمت خویش به وسعت رسان
جوانان این انجمن را بدین سان به عزت رسان
خدایا همان عشق اعلی به دلها نشان
جوانان این انجمن را به هر سان به عشقت رسان
خدایا زبان عاجز است ار وصفِ محمل عاشقان
جوانان این انجمن را تو خود ده به اعلی رسان
*
زبان و دل به وصفش نتواند کند محمل و سفره ی عاشقانت را. هر سان که بنگری به هر صورتش جلوه ای تازه ای به دل دهد و روشن و زلالش کند
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 12 مرداد ۱۳۹۴۰۹:۱۵ ب.ظ
ناگهان دلت میگیرد
از فاصله بین آنچه میخواستی
و آنچه که هستی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samane .gh - 12 مرداد ۱۳۹۴۰۹:۲۸ ب.ظ
اگر دختری را
برای همیشه رها کنی
تا مدت ها غمگین است
اما اگر گاهی
فقط گاهی
تنهایش بذاری هزار بار میمیرد
در دنیای دختر ها اینکه باشی و نباشی
اینکه کم باشی
بزرگ ترین جنایت است ....
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shayesteNEY - 13 مرداد ۱۳۹۴۱۲:۰۱ ق.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۵۲ ب.ظ)A V A نوشته شده توسط: وای وستا
یاد املت های دانشگاه افتادم...دقیقا همین شکلی...چه طعمی هم دارن لامصب