|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - iwes - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۲۸ ق.ظ
البته این معمولیه بعد اومدن نتایج ممکنه به Mangekyō Sharingan تبدیل شه :ِD
پ.ن:زیاد بهش نگاه کنن یهو میفتی توی گنجوتسو بعد توی مانشت هم کسی از این جور چیزا سر در نمیاره ۱۰۰ سال اون تو عذاب میکشی!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - iwes - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۴۱ ق.ظ
اره شارینگان کاکاشی هستش البته عادیش.
والاه منم زیاد مشغولش بودم یه مدت ولی دیگه این چند وقت این قدر filler episode بود که شاید ۶ ماه بود ندیده بودم الان دوباره بعد کنکور شروع کردم به دیدن.
پ.ن:کلا یه ۱ ماهی میشه من به شرق تمایل پیدا کردم دوباره. یه سریالی بود تقریبا ۱۳ سال پیش به اسم افسانه شجاعان من اون موقع ۹ سالم بود اقا تمام زندگی من خلاصه میشد در سه شنبه شب که این سریال پخش میشد صبحش میرفتم تمامی حرکات رو رو همکلاسی ها انجام میدادم.هیچی دیگه الان دارم دوباره دانلود میکنم ببینم همون نسخه ی دوبلشو!یک لذتی داره که نگو !
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۱۰ ق.ظ
(۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۲۷ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط: (11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۱۱ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: ه من ایمان داشته باشید حله
به من ثابت کنید که اینا از یک نخود بزرگ تر هستن !
شما از اون دسته هستید که باید دیشب میبردنتون زیر تگرگ تا کله اتون بشکنه و بهتون ثابت بشه که این تگرگا بزرگن  
چرا من ثابت کنم!! دغدغه شما تو بزرگی و کوچیکی تگرگاست، خودتون برید دنبال اثباتش، والا
پ.ن: اول صبحی، صبحانه نخورده، به آفتاب سلام نکرده، استادت بهت زنگ بزنه!!!! ضدحال عظمی است به خدا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Densike - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۵۸ ق.ظ
(۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۴۳ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط: (11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۴۱ ق.ظ)iwes نوشته شده توسط: پ.ن:کلا یه ۱ ماهی میشه من یه شرف تمایل پیدا کردم دوباره یه سریالی بود تقریبا ۱۳ سال پیش یه اسم افسانه شجاعان من اون موقع ۹ سالم بود اقا تمام زندگی من خلاصه میشد در سه شنبه شب که این سریال پخش میشد صبحش میرفتم تمامی حزکات رو رو همکلاسی ها انجام میدادم.هیچی دیگه الان دارم دوباره دانلود میکنم ببینم همون نسخه ی دوبلشو!یک لذتی داره که نگو
من یه دسته بندی برای آدمای اطرافم دارم، اونایی که افسانه شجاعان زندگیشون بود، مخصوصا کونگ فوی ویژه و اونایی که اصلا هیچ دیدی نسبت به این سریال نداشتن !
ین ین، لین خو و ....
یادش بخیر !
ریمن دارم کم کم عاشقت میشم داداش ، ایلیدن ، افسانه شجاعان
من قسمت آخر افسانه شجاعان رو ضبط کردم هنوز دارم از اون موقع
البته توی naruto باهات مخالفم .... اوایلش خوب بود ولی خدایی آخرش خیلی لوس شد ، متاسفانه تا آخرش رو خوندم ...
Anime فقط و فقط death note
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - یاس رازقی - ۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۰۹ ب.ظ
کاش ۲۵اسفند ۹۳بود
چقدر زود دیر می شود...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۲۳ ب.ظ
بچه ها دیروز باران میومد شدید، بعد من تو ماشین بودم از جاهایی که رد میشدیم و پر آب بود، وقتی آب میومد با ضربه میخورد به شیشه من چشمام رو میبستم نمیدونم چرا!! همش فکر میکنم میریزه روم کسی هم اینطوری هست یا من عجیبم!!؟؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nina69 - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۵۰ ب.ظ
سلام
دوستان واسه ثبت یه آموزشگاه شبکه به دنبال یک اسم مناسب و ثبت نشده هستیم
ممنون میشم توی انتخاب اسم به من کمک کنید
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۳:۰۷ ب.ظ
(۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۲۱ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: هر چی می خوابی بازم کمه! کلن پاییز زمستون خیلی بهتره، تابستون امسالم معلومه گرمه حسابی
ااا پس فقط من خابالو نیستم این چند روزه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۳:۱۳ ب.ظ
(۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۳:۱۲ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: (11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۳:۰۷ ب.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: ااا پس فقط من خابالو نیستم این چند روزه 
حالو ما شیرازیا میگیم به خاطر بهار نارنج هست شومو دیگه چرا؟ 
ما آلرژی بهارو بهانه میکنیم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - salam5 - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۴:۲۵ ب.ظ
آزمون اهمال کاری و تنبلی
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Avril89 - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۷:۵۰ ب.ظ
(۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۳:۰۷ ب.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: (11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۲۱ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: هر چی می خوابی بازم کمه! کلن پاییز زمستون خیلی بهتره، تابستون امسالم معلومه گرمه حسابی
ااا پس فقط من خابالو نیستم این چند روزه 
آره منم ظهرا وقتی میخوابم مدام بختک میگیرتم  دست کمی از جنازه ندارم  راحت دزد میتونه بیاد منو ببره  یعنی کاری که خواب بهار با من کرده مظفر الدین شاه قاجار با ایران نکرده  
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - عزیز دادخواه - ۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۱۳ ب.ظ
قلی خان، دزد بود ، خان نبود. لابد تو هم اسمشو شنفتی ! وقتی سن و سال تو بود، به خودش گفت تا آخر عمرم ببینم میتونم تنهایی هزار تا قافله رو لخت کنم ؟ با همین یه حرف پای جونش وایساد و هزار تا قافله رو لخت کرد. آخر عمری پشت دستشو داغ زد و به خودش گفت : هزارتات تموم شد ، حالا ببینم عرضه شو داری تنهایی یه قافله رو سالم برسونی مقصد؟ .... نشد .....نشد ...نتونست و مشغول ذمه خودش شد. تقاص از این بد تر؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fulgent - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۵۳ ب.ظ
چقدر سخته که بگویی کاش الان می توانستم فلان کار را انجام دهم و نشود!!! کاش فلان ادم کنارم بود و اکنون نیست....
ایا باید با اعتقاداتت خداحافظی کنی تا به انچه می خواهی برسی؟!!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۳۰ ب.ظ
آرزوهاورویاهای قشنگ بر باد رفته ام
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zahra_ce87 - 11 فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۴۱ ب.ظ
(۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۲۳ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: بچه ها دیروز باران میومد شدید، بعد من تو ماشین بودم از جاهایی که رد میشدیم و پر آب بود، وقتی آب میومد با ضربه میخورد به شیشه من چشمام رو میبستم نمیدونم چرا!! همش فکر میکنم میریزه روم کسی هم اینطوری هست یا من عجیبم!!؟؟
تنها نیستی وستا جان منم همینطورم.من یه بار همین اتفاق تو ماشین پدر شوهرم افتاد برام کلی خندید البته من هنوز این حرکتو هنوز بعد این همه سال از بچگی تا حالا دارم 
(۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۰۹ ب.ظ)آفتاب نوشته شده توسط: کاش ۲۵اسفند ۹۳بود
چقدر زود دیر می شود...
کاش بهار ۹۱ بود ...
چقد زود دیر شد!
روش زندگی ...
اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !
پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم،
فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه
امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد...
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ،
به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود
لجوجتر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد.
اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد.
در زندگی، معنای واقعی
سرسختی، استواری و مصمم بودن را،
در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی...
گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...اما می توان چشمان را بست
و عبور کرد
گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوز که نبینی....
ولی با آگاهی و شناخت
وآنگاه بخشیدن را خواهی آموخت
|