خودتون رو معرفی کنید. متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
سلام. سید محمد موسوی دزفولی، متولد ۷۳ اهواز، ۱۲ رایانش امن و شبکه- ۲۹ تجارت
کدام دانشگاه کارشناسی را گذراندید؟
کارشناسی پیوسته دانشگاه فردوسی مشهد- کامپیوتر سخت افزار.
وضعیت تحصیلیتون توی دوره کارشناسی چطور بود؟ چقدر به درس ها اهمیت میدادید؟
من همه جور نمره ای داشتم توی کارشناسی. ترم ۱ مشروط شدم ... ۳ یا ۴ ترم هم معدل الف شدم ... کلا از هر درسی خوشم میومد میخوندمش. کلا خیلی به درسای دانشگاه اعتقادی نداشتم و ندارم... تنها چیزی که جدی میگرفتم پروژه هاس ... چون بقیش خرخونی از روی جزوه و کتابه. و اصل کاربلدی آدم توی پروژه ها مشخص میشه.
آیا زمانی که میخواستید کنکور بدید واحد دانشگاهی هم داشتید؟
نه من ۹ ترمه درسم رو تموم کردم واسه همین موقع کنکور روال فارغ التحصیلیم در جریان بود. واحدی نداشتم. ترم آخرم فک کنم ۸ واحد فقط داشتم.
بین درس خواندن در دانشگاه و درس خواندن برای کنکور چقدر تفاوت قائلید؟
خب مسلما فرق داره دیگه، تو دانشگاه اساتید یا اصولا درس نمیدن یا اگه درس میدن ارتباطی به کنکور نداره، که خب منطقی هم هست. اسمش دانشگاس نه کلاس کنکور.
از کی به فکر کنکور افتادید؟
من چون مشکل سربازی نداشتم خیلی درگیر کنکور نبودم، ولی تقریبا از شهریور تصمیم گرفتم واسش بخونم. شاید از آبان استارت زدم. ولی میشه گفت از نزدیکای بهمن شاید جدی شروع کردم.
از همان اول همین گرایش مد نظرتون بود؟
من چون به شبکه و امنیت علاقه مندم همینو تصمیم گرفتم بزنم. البته تعداد درساش هم کمتر بود در نتیجه به صرفه تر بود ?
درصدهایی که بدست اوردید رو میگید؟
لینک کارنامه
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
درصد ها به ترتیب:
آیتی:
زبان ۴۶/۶۷
مشترک ۳۸/۱۰
مدیریت ۰
تخصصی مشترک ۵۹/۲۶
معماری ۶۳/۳۳
سال اولی بود که برای کنکور میخوندم. سال قبلش میخواستم همینجوری برم سر جلسه ببینم چه شکلیه کنکور که صبحش ترجیح دادم بخوابم و نرفتم.
از برنامه ریزیتون برای کنکور بگید. از کی شروع کردید؟ چند ساعت در روز میخواندید؟
والا اوایلش از سر دل خوش شروع کردم تقریبا طرفای آبان. ولی از نزدیک بهمن جدی تر خوندم. برنامه ریزی خیلی دقیق نداشتم. فقط یادمه بعضی روزا واسه فرداش یا ۲ روز بعدش برنامه میریختم که فلان درسو بخونم یا فلان بخشو تست بزنم که معمولا هم نمیتونستم اجراش کنم. ساعت مطالعه ام خیلی نوسان داشت. دقیق نمیتونم بگم ولی شاید متوسط بین ۵-۴ ساعت توی سه ماه آخر در روز میخوندم.البته شاید یه ۱۰ روزی بود که تونستم ۸ ساعت مفید بخونم، ولی خب خیلی روزا هم به ۲ ساعت مفید به زور میرسیدم. حتی یادمه توی ۲ ماه آخر روزایی بود که اصلا نخوندم :/
آیا بر اساس ضرایب دروس توی کنکور درس هارو میخوندید؟
منطقا باید این کارو کرد. ولی من میخوندم همه رو دیگه ، خیلی به ضرایب کاری نداشتم. جون بعضی درسا رو حتی توی دوره کارشناسی نگذرونده بودم چون من خودم رشتم سخت افزار بود، واسه همین توی دور اولم که تا ۲۰ روز قبل از کنکور طول کشید بیشتر تمرکزم روی این بود که همه درسا رو بخونم. البته توی ۲۰ روز آخر دیگه بیشتر روی ضرایب و حتی تعداد تکرار های هر فصل توی کنکور توجه کردم. تقریبا دوره جمع بندی و مرور رو روی همون میزان اهمیت جلو بردم.فکر میکنم اصل نتیجه ای که گرفتم هم بخاطر همون دروان جمع بندی باشه.
در برنامه ریزیتون به درسایی که توی آنها قوی تر بودید اهمیت بیشتری میدادید یا چون توی آنها خوب بودید وقت کمتری روی آنها میگذاشتید؟
حالا من خیلی اسمش رو برنامه ریزی نمیذارم. ولی خب اولا سعی میکردم همه درسا رو بتونم بخونم یه دور ولی دیگه یه ماه آخر بیشتر روی درسایی که توشون خوب بودم تمرکز کردم البته با توجه به وزن اهمیت هر فصل.
برنامه ریزی شما بر اساس فصلها بود یا براساس ساعت مطالعه؟ برای هر درس چند منبع رو مطالعه کردید؟
من همین که میرسیدم یه کتاب رو بخونم کافی هم بود. برنامه هم بر اساس فصل ها بود. از اونجایی که وقت محدوده مهمترین داستان این بود که قبل از شروع آدم بتونه منابع خوب رو انتخاب کنه. البته خب منم مثل همه در مورد منابعم تحقیق کردم ولی وقتایی میشد که متوجه میشدم این منبع اصلا بدرد نمیخوره و خب مجبور بودم یه سری منابع رو جایگزین کنم که سرباز هزینه و زمان محسوب میشد. ولی خب خداروشکر در پایان از منابعی که انتخاب کردم راضیم و مسلما به دوستان توصیه میکنم.
ویژگی هایی که واسه انتخاب منابعتون مد نظر داشتید چی بود؟
خب در مرحله اول از تجربه افراد قبل خودم استفاده کردم. توی کانال های کنکوری هم نظر اساتید رو بررسی میکردم. اون موقع هنوز آشنایی خاصی با کنکور نداشتم. از طرفی افراد سال قبلی هم یک سری از منابع رو اصلا ندیده بودند. وخب اساتید هم ممکنه بعضا کاملا بی طرف نظر ندن. واسه همین اول کار با خرید برخی کتابا ضربه خوردم که خدارو شکر با خوندن یک فصل از همون منابع سریعا متوجه شدم و سریعا منابع رو جایگزین کردم. معیار دومم روان بودن متن و قدرت قلم نویسنده بود. خیلی به نظرم مساله مهمیه شاید یه کتاب خیلی کامل باشه ولی متاسفانه قلم نویسنده دانشجو رو سردرگم میکنه. یا حتی خسته! برای مثال توی سیستم عامل توی کتاب مدرسان با همین مشکل مواجه شدم. مهمه که تا جای ممکن متن روون باشه و دانشجو بتونه با منبع ارتباط برقرار کنه و خسته نشه موقع خوندن. والبته اینکه بتونه آدم با اساتید مولف کتاب ارتباط برقرار کنه هم امتیازه. خوبیش اینه که الان بعضی اساتید کانال دارن و راحت به سوالا پاسخ میدن و خب اگه مشکلی آدم بر بخوره توی یک منبع رفع میشه. یادمه خودم چند مورد با استاد خلیلی فر و یوسفی در این موارد ازشون کمک گرفتم. و نکته سوم هم کم غلط بودن منبع هستش.
خب پس حالا اگه ممکنه منابعی که استفاده کردید بگید
در مورد منابع باید بگم واقعا از منابعی که انتخاب کردم راضیم. البته در مورد منابعم یه سری توضیحات میدم. فقط دارم نظر خودم رو بیان میکنم و اشکالات و نقاط قوتی که به نظرم رسید میگم. نه با کسی دشمنی دارم نه عهد اخوتی با کسی بستم ?
درمورد وویس هم بگم بیشتر مواردی که خیلی مشکل داشتم سراغ وویس میرفتم. اوایل قصد داشتم تمام درس ها رو با وویس برم جلو ولی
زبان : ۵۰۴ رو خوندم (با نرم افزار جعبه لایتنر البته ۵ درسش موند ☹ ). یه چندتا درس هم از کتاب زبان تخصصی و گرامر پارسه خوندم. کلا تقریبا رو زبان وقتی نذاشتم فقط اون ۲۰ روز آخر یکم روی پسیج ها کار کردم. و زبان سال های ۹۲ تا ۹۴ رو از خودم آزمون گرفتم
گسسته : پوران آبی (یوسفی) تقریبا نصف فصلاشو نخوندم
ساختمان داده: پوران آبی (یوسفی) (دکتر یوسفی به نظرم کارشون واقعا خوبه و خیلی راضیم از کتاباشون ولی خب یه جاهایی فکر میکنم خیلی دیگه خلاصه گویی کردن. حالا به چه دلیل نمیدونم ولی فهم یه بخشایی واسم واقعا مشکل بود. البته فک میکنم فیلمای آموزشیشون این قضیه رو پوشش داده باشه)
طراحی الگوریتم : پوران آبی (یوسفی) ۴ یا ۵ فصل آخرشو نرسیدم بخونم
شبکه : جزوه شبکه ۱و ۲ خلیلی فر با حل تستاش. فیلمای شریف هم کمکم کرد. (البته اولش شبکه ۱ پارسه رو هم مطالعه کردم که متاسفانه نتونستم باهاش تست بزنم) اول من پارسه رو داشتم خیلی به نظرم خلاصه گفته یعنی حجم خیلی کمی داره و خوب این خوبه ولی دیگه زیادی خلاصه گفتن باعث شد نتونم خیلی مفاهیم رو درک کنم و با اینکه خیلی شبکه دوست داشتم داشتم یواش یواش به این نتیجه میرسیدم که رها کنم شبکه رو... ولی خب نشستم فیلمای شریف و دیدم و مفاهیم واسم جا افتاد و بعد جزوه شبکه ۱ خلیلی فر رو خوندم و تازه اون موقع بود که تونستم یه تستای لایه فیزیکی و پیوند رو حل کنم. البته هنوز به شبکه امیدی نداشتم چون واقعا مرجع کاملی به نظرم نبود توی بازار و حجم زیادی از تستا از شبکه ۲ بود. بعدش جزوه دستنویس خلیلی فر واسه شبکه منتشر شد که همون باعث شد خیلی به شبکه امیدوار بشم. البته جزوه شبکه ۲ ایشون توی لایه کاربرد و لایه انتقال ناقص بود ولی خب خداروشکر کار رو راه مینداخت. کتاب ترجمه کراس و راس دکتر حقیقت رو قصد داشتم بخونم که دیدم خیلی ایندفعه حجیمه وقت هم کم بود.
مهندسی نرم افزار : پوران (خلیلی فر) به نظرم کافی بود من نرم افزار اصلا پاس نکرده بودم، همون کتاب رو دو دور کلا خوندم و خلاصه برداری کردم(در ظاهر کتاباشون حجم زیادی داره ولی سریع میشه خوندشون و واقعا متن روونی داره. یک سری ابتکارات جالبی هم توی کتاباشون دارن)
پایگاه : جزوه پایگاه ۱ خلیلی فر + فیلماشون و یه بخشایی هم به کمک وویس هاشون رفتم جلو + پوران نارنجی (خلیل فر) (توی وابستگی و نرمال سازی خوب بود) (واسه اس کیو ال از این ور و اونور اینترنت چند تا وویس و جزوه هم دانلود کردم و استفاده کردم چون پایگاه هم جزو درسایی بود که اصلا پاس نکرده بودم) ولی به نظرم هنوز منبع خوب واسه اس کیو ال توی کتب کنکوری نیست.
هوش : راهیان ارشد (خلیلی فر) به نظرم کافی بود همین (هوش هم پاس نکرده بودم)
سیستم عامل : مدرسان شریف (واقعا کتاب کاملی بود و فکر نکنم مطلبی توی سیستم عامل بود که پوشش نداده بود ولی خب خوندن کتابش خیلی سخت بود) + همروندی رو از روی جزوه خلیلی فر خوندم و فرآیندهارو از روی جزوشون مرور کردم. (مدرسان خیلی حجمش زیاده ولی خلیلی فر خوب گفته بود همروندی رو البته به نظرم به عنوان جزوه کمکی در کنار مدرسان خوب بود) + فصل مقدمات هم از روی پارسه مطالعه کردم ولی حجم مطالب خارج از کنکور به نظرم توش زیاد بود ادامه ندادم.
معماری : پوران آبی (یوسفی)
در کل از کتاب های یوسفی و جزوات خلیلی فر راضی بودم.
آیا از مرجع اصلی درس ها هم استفاده کردید؟
واسه کنکور؟ مرجع؟
زبانتون قبل از کنکور در چه سطحی بود؟ و چقدر خواندن برای کنکور تاثیر داشت توی درصد زبانتون؟
فک کنم زبانم متوسط بود. گفتم که زبان زیاد وقت نذاشتم. ولی ۵۰۴ رو توصیه میکنم حتما دوستان بخونن. تقریبا میشه گفت ۵۰۴ یه حداقل واسه کنکوره. فک کنم تستای زبانی که زدم شاید ۳۰ درصدشو مدیون ۵۰۴ هستم.
از تاثیر تست زدن بگید و اینکه چقدر زمان صرف خواندن و چقدر زمان صرف تست زدن میکردید؟
واقعیتش اون اوایل از تست زدن میترسیدم واسه همین فقط میخوندم. که بعد از یه مدت متوجه شدم با خوندن تنها هیچکدوم از مطالب یادم نمیمونه. واسه همین شروع کردم به تست زدن. هر فصلی میخوندم اگه تعداد تستاش زیاد بود میذاشتم یکی دو روز بعدش میزدم اگه کم بود همون موقع بعد از اتمام فصل تستاش رو میزدم. اگه میخواستم دوباره کنکور بدم وقت بیشتری روی تست و تحلیل تست وقت میذاشتم. تحلیل تست به نظرم خیلی مهمه و صرف تست زدن شاید اونقدر تاثیر زیادی نذاره. خوندن هم خب که لازمه من به شخصه نمیتونستم با تست یه مطب کاملا جدید رو یاد بگیرم حتما باید اول یه درسنامه میخوندم بعد تست میزدم. شاید تقسیم وقتم به صورت ۵۰ – ۵۰ شده بود.
آیا تست تالیفی هم میزدید؟
خیلی کم، وقت زیادی نداشتم. درمورد تست تالیفی مهم اینه که آدم بدونه برای چه درسی و تست تالیفی چه کسی رو باید بزنه. بعضی درسا شاید تست تالیفی شاید اصلا نباید واسشون زد و روی تستای سال های گذشته بیشتر تمرکز کرد. ولی درسایی مثل داده الگوریتم و گسسته که نیاز به تمرین زیادی دارن تست تالیفی میتونه مفید واقع بشه و خب اینکه چه کسی مولف تست باشه هم خیلی مهمه. من واقعا دوست داشتم بتونم نارنجی گسسته و داده الگوریتم رو بزنم. یکی دو تا فصلشون رو زدم ولی خب وقت نشد بیشتر بزنم. البته اینم بگم که از تقسیم وقتم بین دروس ناراضی نیستم. اما اگه دوباره کنکور میخوندم شاید ۲-۳ ماه آخر رو به همه دروس و مثلا از آبان تا بهمن رو به داده و الگوریتم و گسسته اختصاص میدادم. چون این درسا واقعا نیاز به تمرین زیادی دارن و با یکی دو بار خوندن نمیشه به همین راحتی ازشون نتیجه گرفت ولی درسایی مثل شبکه سیستم عامل پایگاه این مشکل رو ندارن.
در مورد برنامه ریزی چه توصیه هایی دارید؟
برنامه ریزی واسه هرکسی متفاوته. منم خیلی آدم منظمی نیستم. فکر کنم خوندن با یه برنامه بد بهتر از نخوندن با یه برنامه خوبه. از اونجا که تاحالا نشده برنامه ریزی قوی داشته باشم این بار هم شاید بیشتر روی اینکه فقط بخونم تاکید داشتم یه جورایی برنامه ریزی شهودی داشتم. البته یه اکسل داشتم که همه چیزایی که هر روز میخوندم توش ثبت میکردم، حجم درسا رو ، و خب بر اساس مقداری که تا اون روز خونده بودم اینکه مثلا چند روزه فلان درس رو نخوندم و اینکه این درس رو زیاد خوندم و اینا به صورت روزانه تنظیم میکردم برنامم رو.
البته سعی میکردم همه درسا رو بخونم ولی خب برنامه منظمی نداشتم. هر وقت میدیدم یه مدته یه درس رو نخوندم میرفتم سراغش.
ولی خب همه میگن برنامه ریزی خوبه. اما خب سخته دیگه و واسه هر کسی متفاوته. و عمل کردن به برنامه خیلی مهمه که من طبق تجربه ای که داشتم خیلی توی عمل به برنامه آدم موفقی نیستم.
از دوستانت کسی هم بهت کمک میکرد؟ توی محیط خانه درس میخوندی یا کتابخونه ای جایی؟
من تنها مطالعه میکردم ولی چند تا از دوستان بود زیاد با هم ارتباط داشتیم البته اونا کنکور کمپیوتر بودن. معمولا تو منابع و اشکلات با هم مشورت میکردیم. ولی کلا تنها میخوندم. واسه من خونه بهتر بود.
ساعت مطالعه مشخص داشتید؟ معیارتون چی بود؟
معیاری که داشتم این بود مثا اندازه میگرفتم که چه حجمی از یک درس مونده و چند روز مونده به کنکور. ساعت مطالعه ام رو خیلی دقیق حساب نمیکردم. کند و تند بودنش رو هم به نظرم حسی خود آدم میفهمه.
برای جبران درسی ک عقب می افتادید چه میکردید؟ آیا درسی رو حذف کردید؟
من برنامه دقیقی نداشتم ولی خب با توجه به حجم درسا و مهلت باقی مونده تقریبا همیشه از برنامه ام خیلی عقب بودم. درسی نبود که به طور کامل حذف کنم ولی توی داده و الگوریتم و گسسته یه سری از فصلا رو بیخیال شدم.
توصیه اتون برای مقابله با حس نا امیدی و کند شدن درس خواندن چیه؟
مسلما تند و کند میشد. به نظرم چیزی که خیلی مهمه کنترل استرس قبل کنکوره. معمولا همه چند دوره نا امیدی رو تجربه میکنن. مهم اینه که بتونن سریع این دوره رو تموم کنن و نذارن کش پیدا کنه. نمیدونم ولی شاید مطالعه و تست زدن درسایی که فرد توی اونها قوی تره بتونه خیلی کمک کنه که این نا امیدی کم بشه. البته یه چیزی هست به نظرم اینکه موقع کنکور همه چی رو آدم به خودش حروم نکنه خیلی مفیده. مثلا من خودم حتی تا هفته قبل کنکور حتی از فیلم دیدن دست نکشیدم و حتی توی ۲ ماه آخر نگاه کردم.
از کلاس کنکور استفاده کردید؟ اگر کردید لطفا نام ببرید و به نظرتون چقدر تاثیر داشت؟
نه من کلا حوصله کلاس رفتن ندارم.
در مورد آزمون آزمایشی چطور؟
نه آزمون آزمایشی شرکت نکردم.
در مورد دوران جمع بندیتون بگید. از کی شروع به جمع بندی کردید؟ به چه شکل؟
من آبان به صورت خوشحال که شروع کردم با خودم فکر میکردم دو ماه آخر جمع بندی میشه. ولی تا ۲۰ روز آخر هنوز یک دور نتونسته بودم درسا رو بخونم. از اون موقع تقریبا شروع کردن جمع بندی و مرور. البته چند تا فصل رو هم حتی تو همون ۲۰ روز آخر مطالعه کردم. جمع بندی هم بر اساس میزان اهمیت هر فصل میرفتم جلو و اون رو میخوندم و خلاصه برداری میکردم. فک کنم این خلاصه برداری خیلی بهم کمک کرد.
چقدر استرس خود کنکور رو داشتید به خصوص روزای قبل کنکور؟
والا خیلی امیدی نداشتم بهش. به خصوص وقتی نظرات بچه ها رو توی کانال ها و حرفای اساتید رو میخوندم گاهی خیلی نا امید میشدم با خودم میگفتم من که اینهمه از درسا رو نخوندم عمرا بتونم نتیجه خوبی بگیرم. البته من سه روز آخر از خودم کنکور سال۹۵ رو آزمایشی گرفتم و خب خیلی نتیجم خوب شد امیدوار شدم واقعا. البته من خیلی درگیر قبولی نبودم همش منتظر بودم کنکور بدم برم دنبال کار.
درسی رو امید به صددرصد زدن داشتی؟
خب مسلما یه سری امیدهایی داشتم. درس شبکه و پایگاه داده و سیستم عامل خیلی بهشون امیدوار بودم. لی خب با توجه به سابقه کنکور ارشد که یا سوالا غلط میشن، یا حذف میشن، یا خارج از سرفصل هستن خیلی روش حساب نمیکردم. و این هم هست که ۱۰۰ درصد زدن یه درس به تنهایی چیزی رو ثابت نمیکنه و خب ممکنه سر جلسه یه تست یهو در نهایت سادگی اشتباه زده بشه.و خب منم هیچ درسی رو صد نزدم فک کنم
کنکور سخت بود؟ سر جلسه استرس داشتی؟
نه خیلی استرسی نشدم. ولی واقعا نمیتونستم سوالات رو با اطمینان جواب بدم. البته این مشکل توی کنکور آیتی بود و توی کامپیوتر به نظرم سوالا ساده میومد. که البته بعد از اومدن نتایج دیدم همه چی برعکس شد ? .نمیدونم به خاطر سخت بودن کنکور امسال بود، یا شاید استرسی چیزی بود. نمیدونم واقعا.
کنکور کامپیوتر نتیجش چطور بود؟ بخصوص با اتفاقاتی که درمورد زمان و دفترچه افتاد؟
من فکر میکردم رتبه توی کامپویتر بهتر بشه و لی بهترین توی کامپیوتر ۳۰۰ و خورده ای بود اونم توی گرایش هوش ? در کل نمیدونم چی شد یهو. درمورد مشکلات هم بیشتر خندم گرفت از این همه کارای عجیب غریب سازمان سنجش.
درمورد مدیریت جلسه چه توصیه ای دارید؟
به نظرم خیلی مهمه که بتونه طرف سر جلسه استرسش رو کنترل کنه و بتونه تمرکز کامل کنه. فک کنم خیلی از دوستانی که رتبه دلخواهشون نیاوردن همین مشکل رو داشتن. چون مطمئنم خیلیا بهتر از من تلاش کرده بودن ولی خب شاید توی جلسه نتونستن تمرکز کنن. من یادمه ۳-۴ روز آخر روی زمانبندی هر درس اولویت درسا که کدوم رو زودتر جواب بدم کار کردم. با اینکه توی اهواز بودم سعی کردم توی اتاق بدون هیچ وسیله خنک کننده و محیط خیلی گرم و یک بار هم توی محیط خیلی سرد آزمون رو واسه خودم شبیه سازی کنم.
وقت کم اوردید؟
وقت کم نیاوردم. شاید اگه وقت بیشتر میبود فرصت چک کردن مجدد پاسخ هامو داشتم و یکی دو تا تست رو که اشتباه محاسباتی داشتم اصلاح میکردم.
جواب هاتون رو بعد از کنکور چک کردید؟
نه تقریبا جواب هام یادم نبود واسه همین وقتی کلید اومد نتونستم درصدهام رو حدس بزنم.
چقدر دانشگاهی که رفتید و میزان تسلط قبلی روی درسا رو توی نتیجه کنکورتون موثر میدونید؟
تسلط قبلی فک کنم حدود ۱۰-۲۰ درصد تاثیر داشت. دانشگاه هم که به نظرم تاثیر خاصی نداشت. البته جو دانشجویان هم ورودی خیلی تاثیر داشت. از اونجا که بین دوستانم تعداد کمی واسه کنکور میخوندن واسه همین تقریبا منم اونقدر که باید جدی نرفتم سراغش
واسه انتخاب رشته برنامتون چیه؟
اگه خدا بخواد و شریف بیارم که خیلی خوبه، بعدش هم امنیت و شبکه امیرکبیر رو بزنم احتمالا.
در آخر حرفی یا سخنی واسه بقیه دانشجو ها که میخوان کنکور بدن ؟
اینکه منابع رو درست انتخاب کنن، امیدوار باشن، اگه نا امیدی اومد سراغشون بدونن که طبیعیه همه همینطور میشن، ساعت مطالعه به تنهایی هیچی رو تعیین نمیکنه، و اینکه توکل کنن.
ضمنا ببخشید یکم سوالات رو عوض کردم