پس ازپایان امتحانات تازه یادمان آمد از یک ماه پیش پروژه برنامه نویسی ۱/۵ نمره ای داریم که باید به استاد تحویل داده شود.آن هم نه از این پروژه های الکی به معنای کلمه پروژه بود ...........
یکی دو روز زور زدیم که خودمان بنویسیم ونشد.و اما پس از دو روز تصمیمی شگرف مبنی بر این گرفتیم که پروژه خود را به برنامه نویسان خبره سطح شهر واگذار کنیم تا از این کار انسان دوستانه ما پولی عاید آنها شود بنابراین .. راهی شدیم................
اما چشمتان روز بد نبیند به هر جا که در میزدیم با در بسته مواجه میشدیم وهیچ کس عهده دار حل این پروژه عظیم نمیشد... از خیر این کار گذشتیم....
به دخترها رو زدیم ولی از آنجایی که آنها ۴۰ ...۵۰ هزار تومان از جیب مبارک پدرشان کش رفته بودندو بیرون برایشان برنامه را نوشته بود.. حاضر به دادن پروژه خود به ما نمی شدند و همه شان میگفتند پروژه دست دوستم است و او به شهرستان رفته و گوشی اش خاموش است...
خلاصه....
ما مانده بودیم و کرمان و درس ساختمان و پروژه و۱۲ تیر..........
لازم به ذکر است به پسرها هم روزدیم ولی باز................
کلا روزگار با ما چپ افتاده بود ..
از سویی اگر پروژه به دستمان نمیرسید ماندنمان تا ۱۲ بی فایده میشد و ۶ روز از عمر مبارک را که میتوانستیم با خانواده گرام، سپری کنیم در خوابگاه لعنتی که مثل کنه ما را رها نمیکرد تلف میکردیم....
اف بر این روزگار غدار که به هیچکس وفا نکرد ..............
از این پس تصمیم گرفتیم که اگر پروژه لاینحل بود زودتر برای سپردن به برنامه نویسان ماهر اقدام کنیم....
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
در آخر هم با نمره خوبی درس را پاس کردیم و به قول خودم منت غیر را هم نکشیدیم.........
۱۰/۰۴/۹۰
++++++++++++++++++++++++++++++++++
منبع: شهر
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.